صالحین تنها مسیر
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#فرازی_از_دعای_افتتاح
⭐️🌟 بسم الله الرحمن الرحیم ⭐️🌟
☀️✨ به نام خداوند بخشنده مهربان ☀️✨
وَعَظیمَهٍ مَخُوفَهٍ قَدْ کَفانى وَبَهْجَهٍ مُونِقَهٍ قَدْ
اَرانى فَاُثْنى عَلَیْهِ
💐و چه پیش آمدهاى بزرگ و هولناکى را که از
من دور کرد و چه خوشیهاى شگفت انگیزى که
به من نمایاند او را💐
حامِدا وَاَذْکُرُهُ مُسَبِّحاً اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لا یُهْتَکُ
حِجابُهُ وَلا یُغْلَقُ
💐ستایش کنان ثنا گویم و تسبیح گویان یادش
کنم ستایش خاص خدایى است که پرده اش
دریده نشود و در خانه اش💐
بابُهُ وَلا یُرَدُّ سآئِلُهُ وَلا یُخَیَّبُ آمِلُهُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ
الَّذى یُؤْمِنُ الْخآئِفینَ
💐بسته نگردد و خواهنده اش رد نشود و
آرزومندش نومید نگردد ستایش خاص خدایى
است که هراسناکان را امان بخشد💐
وَیُنَجِّى الصّالِحینَ وَیَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفینَ وَیَضَعُ
الْمُسْتَکْبِرینَ وَ
💐و شایستگان را نجات دهد و ناتوان شمردگان
را بلند کند و گردنکشان را زبون کند و💐
یُهْلِکُ مُلُوکاً وَیَسْتَخْلِفُ آخَرینِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ
قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ
💐شاهان را نابود کند و به جایشان دسته دیگرى
نشاند ستایش خداى را در هم شکننده سرکشان
و نابودکننده💐
الظّالِمینَ مُدْرِکِ الْهارِبینَ نَکالِ الظّالِمینَ صَریخِ
الْمُسْتَصْرِخینَ
💐ستمکاران دریابنده گریختگان کیفردهنده
ظالمان فریادرس فریادخواهان💐
مَوْضِعِ حاجاتِ الطّالِبینَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنینَ
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى مِنْ
💐جایگاه حاجتهاى جویندگان تکیه گاه مؤمنان
ستایش خدایى را است که💐
خَشْیَتِهِ تَرْعَدُ السَّمآءُ وَ سُکّانُها وَتَرْجُفُ الاْرْضُ
وَعُمّارُها
💐از ترس او آسمان و ساکنانش غرش کنند و
زمین و آباد کنندگانش بر خود بلرزند💐
وَتَمُوجُ الْبِحارُ وَمَنْ یَسْبَحُ فى غَمَراتِها اَلْحَمْدُ لِلّهِ
الَّذى هَدانا لِهذا
💐و دریاها و آنانکه در قعر آنها شناورى کنند به
جنبش و موج درآید ستایش خاص خدایى است
که ما را به این (دین ) هدایت فرمود💐
🐌🐳🐌🐳🐌🐳🐌🐳
صالحین تنها مسیر
🎆 رمان شب #بدون_تو_هرگز 39 ❣ "برمی گردم..." 🔷 وجودم آتش گرفته بود ... می سوختم و ضجه می زدم ... م
🎆 رمان شب #بدون_تو_هرگز 41
🌷 "که عشق آسان نمود اول ..."
🔹نه دلی برای برگشتن داشتم ... نه قدرتی ... همون جا توی منطقه موندم ... ده روز نشده بود، باهام تماس گرفتن ...
- سریع برگردید ...
موقعیت خاصی پیش اومده...📞
✈️ رفتم پایگاه نیرو هوایی و با پروازِ انتقالِ مجروحین برگشتم تهران ... دل توی دلم نبود ...
نغمه و اسماعیل بیرونِ فرودگاه با چهره های داغون و پریشان منتظرم بودن ... انگار یکی خاکِ غم و درد روی صورتشون پاشیده بود ...
⭕️ سکوتِ مطلق توی ماشین حاکم بود ... دست های اسماعیل می لرزید ... لب ها و چشم های نغمه ... هر چی صبر کردم، احدی چیزی نمی گفت ...
- به سلامتی ماشین خریدی آقا اسماعیل؟
- نه زن داداش ...
صداش لرزید... - امانته ...
🔶 با شنیدن "زن داداش" نفسم بند اومد و چشم هام گُر گرفت... بغضم رو به زحمت کنترل کردم....
- چی شده؟ ... این خبرِ فوری چیه که ماشین امانت گرفتید و اینطوری دو تایی اومدید دنبالم....؟⁉️
🔷 صورتِ اسماعیل شروع کرد به پریدن ... زیر چشمی به نغمه نگاه می کرد ... چشم هاش پر از التماس بود ...
✅ فهمیدم هر خبری شده ... اسماعیل دیگه قدرتِ حرف زدن نداره ...
⛔️ دوباره سکوت، ماشین رو پُر کرد ...
- حالِ زینب اصلاً خوب نیست ...
🔹بغضِ نغمه شکست ...
- خبرِ شهادتِ علی آقا رو که شنید تب کرد ... به خدا نمی خواستیم بهش بگیم ... گفتیم تا تو برنگردی بهش خبر نمیدیم ... باور کن نمی دونیم چطوری فهمید...😔
💢 جملاتِ آخرش توی سرم می پیچید ... نفسم آتیش گرفته بود ... و صدای گریه ی نغمه حالم رو بدتر می کرد ... چشم دوختم به اسماعیل ... گریه امانِ حرف زدن به نغمه نمی داد... 😭
- یعنی چقدر حالش بده؟ ...
🔸بغضِ اسماعیل هم شکست ...
- تبش از ۴۰ پایین تر نمیاد ... سه روزه بیمارستانه ...💉🌡
صداش بریده بریده شد ...
- ازش قطعِ امید کردن ... گفتن با این وضع.....
🔹 دنیا روی سرم خراب شد ... اول علی ... حالا هم زینبم ...
🎆 رمان شب #بدون_تو_هرگز 42
🌷 "بیا زینبت را ببر ..."
🔹 تا بیمارستان، هزار بار مُردم و زنده شدم ... چشم هام رو بسته بودم و فقط صلوات می فرستادم ...
❇️ از درِ اتاق که رفتم تو ... مادرِ علی داشت بالای سرِ زینب دعا می خوند ... مادرم هم اون طرفش، صلوات می فرستاد ... چشم شون که بهم افتاد حال شون منقلب شد ... بی امان، گریه می کردن ...
⭕️ مثل مُرده ها شده بودم ... بی توجه بهشون رفتم سمتِ زینب ... صورتش گُر گرفته بود ... چشم هاش کاسه خون بود ... از شدتِ تب، من رو تشخیص نمی داد ... حتی زبانش درست کار نمی کرد ...
🔸اشک مثل سیل از چشمم فرو ریخت ... دست کشیدم روی سرش ...
- زینبم ... دخترم ...
🔹هیچ واکنشی نداشت ...
- تو رو قرآن نگام کن ... ببین مامان اومده پیشت ... زینب مامان ... تو رو قرآن ...😭
🔶 دکترش، من رو کشید کنار ... توی وجودم قیامت بود ... با زبانِ بی زبانی بهم فهموند ... کارِ زینبم به امروز و فرداست ...😢
🌅 دو روز دیگه هم توی اون شرایط بود ... من با همون لباسِ منطقه ... بدونِ اینکه لحظه ای چشم روی هم بزارم یا استراحت کنم ... پرستارِ زینبم شدم ... اون تشنج می کرد ... من باهاش جون می دادم ... 😔
✅ دیگه طاقت نداشتم ... زنگ زدم به نغمه بیاد جای من ... اون که رسید از بیمارستان زدم بیرون ...
🔷 رفتم خونه ... وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... دو رکعت نماز خوندم ... سلام که دادم ... همون طور نشسته ... اشک بی اختیار از چشم هام فرو می ریخت ...
- علی جان .. هیچ وقت توی زندگی نگفتم خسته شدم ... هیچ وقت ازت چیزی نخواستم ... هیچ وقت، حتی زیرِ شکنجه شکایت نکردم ...❤️
- امّا دیگه طاقت ندارم ... زجرکش شدنِ بچه ام رو نمی تونم ببینم ... یا تا امروز ظهر، میای زینب رو با خودت می بری ... یا کامل شفاش میدی ... و الا به ولای علی ... شکایتت رو به جَدّت، پسرِ فاطمه زهرا می کنم ... 😭
❣زینب، از اوّل هم فقط بچه تو بود ... روز و شبش تو بودی ... نَفَس و شاهرگش تو بودی ... چه بِبَریش، چه بذاریش ... دیگه مسئولیتش با من نیست ... 😭
🔹 اشکم دیگه اشک نبود ... ناله و درد از چشم هام پایین می اومد ... تمامِ سجّاده و لباسم خیس شده بود ...
🌹 @saLhintanhamasir
💫💫💕💫💫
✍ بعضی آدم ها هستن دایما شاکرند
ذکر لب شون"خدایا شکرت" هست.
اصلا انگار غصه ندارن...
توی زندگی شونم میری خیلی مشکلات هست.
اما آرامش محض اند.
هیچ از مشکلات شون حرف نمیزنند.
فقط لبخند و امید.
آدم کنارشون قوت قلب می گیره.
بعضی هام نه، درست برعکس، همیشه شکایت دارن .دایم از وضع شون ناراضی اند.
هر جا می شینن از گرفتاریاشون حرف می زنن .از بدشانسی هاشون.
آدم پیش شون یاد بدهکاری هاش میفته.
بنده های شاکر رنگ خدا هستن..
رنگ آرامش 💚
زشتی ها رو میپوشونن.
بدی ها رو نادیده می گیرن.
سختی ها رو رد می کنن.
و باور دارن که آخرش آسانی است.
چون خداوند فرموده: حتما آخرش آسانی است.
آدمای شاکر، خدا رو باور دارن.💛
✍ بزرگترین آزمون ایمان زمانی است
که آنچه که میخواهید را بدست نمی آورید
با این حال قادرید بگویید:
🌷"خدایا شکرت"🌷
روز را با یادت به شب رساندیم
✨💠
سُبْحَانَ الضَّارِّ النَّافِعِ سُبْحَانَالْقَاضِي بِالْحَقِّ سُبْحَانَ الْعَلِيِّالأَْعْلَي سُبْحَانَهُ وَ بِحَمْدِهِ سُبْحَانَهُوَ تَعَالَيمنزّه است
زيان رسان به كافران سودرسان بهمؤمنان، منزّه است حكم كننده بر حق، منزّه است اوو برتر است، منزّه است او و ستايش از آن اوست،منزّه است او و برتر.