لطف حسین ما را تنها نمی‌گذارد گر خلق وا گذارند، او وا نمی‌گذارد او کشتی نجات و... کشتی شکسته ماییم مولا به کام غَرقاب ما را نمی‌گذارد از بس گناهکاریم ما مستحق ناریم باید که سوخت ما را... زهرا نمی‌گذارد 😭😭😭😭😭😭😭😭 یا صاحب الزمان حلالم کن 💔

🎙چند فراز از زیارت ناحیه مقدسه 🎤حاج #میثم_مطیعی #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج

این فایل صوتی ویژه عصر عاشوراست. لطفا با حال روضه و آمادگی به آن گوش دهید😭😭😭

ریحانه: مردی که می رفت و زنی که پشت سرش داد میزد؛ آرام تر برو پسر زهرا... ظهر بود یکی بود و هیچکس نبود... و قصه ی حضرت صبر اغاز شد... پسرانش...پسران برادرانش...برادرانش...یاران باوفای برادرش...حسینش(ع)همه شهید شدند...و وقت برای عزاداری نداشت... باددلی شکسته باید محکم بود تا ازحق برادرش دفاع کند...از دختران بی پناه دربرابر تازیانه دفاع کند...از امام حاضرخود ک ببمار است پرستاری کند...اخ چه صبری داری ای حضرت زینب(س) چه برتو گذشت... یا حضرت صبر... یلصاحب الامر(عج)بحق عمه ات زینب(س)بیا...

بر نِی، سرِ حسین به‌دستِ سواره‌ای گاهی کند به محملِ زینب نظاره‌ای آنجا نشسته، غم‌زده، طفلی سه‌ساله است رنگِ پریده‌اش ز غمِ دل، اشاره‌ای ترسان گرفته دامنِ زینب که: عمه‌جان! دریایِ غم مگر که ندارد کناره‌ای؟! از آفتاب، لاله‌صفت چهره سوخته داغِ دلش مگو که ندارد شماره‌ای نیلی رُخَش ز سیلی و پایَش پُر آبله مجروح، گوش او ز پِیِ گوشواره‌ای از گریه‌اش کبابْ دلِ همرهانِ او هر گفته‌اش ز آتشِ حسرت، شراره‌ای محملْ  تکان چو می‌دهدش، یاد می‌کند از خیمه‌ای و کودکی و گاهواره‌ای تابِ سفر ندارد و راه است بس دراز خوانَد به گریهْ عمهٔ خود را که چاره‌ای دل نیست آن دلی که نسوزد به حالِ او دارد شرف به سنگدلان، سنگِ خاره‌ای دخت شَهی که کار دو عالم به‌دستِ اوست آوَخ اسیر شد به کف هیچ‌کاره‌ای زان دم که آفتابِ امامت غروب کرد گردد رقیه از پی او چون ستاره‌ای آمد سرِ حسین، "حسان"، پا به پای او زان دم که شد جدا ز تنِ پاره‌پاره‌ای (حبیب‌الله چایچیان) #روضه #استاد_میرباقری

#مهدی_جان عصر عاشورا... کجا خیمه زدی و گریه میکنی؟