فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ استاد #مهدی_طائب، تاریخپژوه و استاد درس خارج حوزه:
📺 ایام محسنیه از اختراعات جدید است و سابقه تاریخی ندارد. چیزی که در تاریخ سابقه دارد، #ایام_فاطمیه است. سیره شیعه هم همواره این بوده که پس از پایان صفر به پیشواز ایام ربیع میرفته، ولی اخیرا ایام محسنیه که خلاف این سیره میباشد، جعل شده است.
📺 میان شهادت حضرت محسن(علیهالسلام) و #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها) فاصله چندانی وجود نداشته است، چون زهرای مرضیه(سلاماللهعلیها) همزمان با شهادت حضرت محسن(علیهالسلام)، دچار جراحات متعددی همانند شکستی پهلو، کمر و دست میشوند و پس از آن در بستر میافتند.
📺 هجوم به خانه حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)، بلافاصله پس از وفات پیامبر(صل اللهعلیهوآله) نبوده، بلکه نزدیکیهای ایام #شهادت ایشان بوده است. شهادت حضرت محسن(علیهالسلام) نیز در زمان هجوم به خانه حضرت(سلاماللهعلیها) رخ میدهد و فاصله میان هجوم و شهادت اندک بوده است.
📺 چرا باید سردمداران #ایام_محسنیه افرادی باشند که از علما نیستند؟ اگر این مسائل باب شود خطرناک است، چون آرام آرام این افراد غیر عالم سردمدار مسائل دیگری نیز میشوند و قضایا از هدفمندی خود خارج میشود.
👌نظر یکی از مخاطبین بعد از مطالعه کتاب #دکل و پیشنهاداتی برای معرفی کتابهای بیشتر
ممنون از شما🙏
🔹ادمین مدیریت کانال👇
@admin_modiriyat
✅کتاب #غذای_ذهن👇🏻
@fekr_dorost
1_958815243.pdf
243.8K
🔴کافیه این ۲۵ صفحه که ۱۰ صفحهش به صورت نمونه گذاشته شده بخشی از کتاب هست رو مطالعه کنید😍
📗 لینک سفارش کتاب دکل👇
idpay.ir/ketab-bdon-sansor/shop/429949
هزینه پست رو کمتر از میزان خودش به ازای هر کتاب گذاشتیم که به مخاطب فشار نیاد ان شاالله
نکته: سفارش بیش از یک کتاب مابهالتفاوت پست محاسبه میشه ان شاالله
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
#دوره_رایگان_تربیت_فرزند
#نذر_آموزشی
خانومها توجه کنید🚧❗️🚧❗️🚧
این کانال دوره تربیت فرزند ۷ سال اول رو #کاملا_رایگان برگزار میکنه 😍😍😍
با انتشار این بنر از همه ی مادر هایی که دغدغه #تربیت_اسلامی دارند، دعوت کنید
تا با خیال راحت به این کانال بپیوندن
تا هم اون عزیزان از کلاس استفاده کنند
و هم شما در #ثواب این #نذر_آموزشی شریک بشید
#فرصت رو از دست ندید
#دوره_رایگان_تربیت_فرزند فقط و فقط یک بار برگزار میشه ⛔️
عجله کنید 🏃🏻♀🏃🏻♀🏃🏻♀🏃🏻♀
https://eitaa.com/joinchat/1996292153C5f1987f178
محاسبه قبل از خواب
علامه حسن زاده آملی :
بزرگان ما فرموده اند شب و روزى يك بار محاسبه داشته باش ، در يك وقت معين به محاسبه بنشين و نفس را به حساب بكش كه روزت را به چه نحو گذرانده اى!؟ ببين كه خرج و دخل روزانه ات چيست؟
ببين كه اقبال و اِدبارت و صواب و ناصوابت تا چه اندازه بود !؟ بر محاسن شاكر باش و از مقابح تائب . مرد حساب باش كه دار ، دار حساب است ، در نظام احسن عالم يك ذره بى حسابى نيست...
این پست هر شب تکرار می شود
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
ساعت به وقت #دعای هفتم صحیفه سجادیه
به نیت از بین رفتن تمام موانع ظهور، موفقیت همیشگی جبهه حق و سربلندی ایران قوی به زعامت آقاجانمون "امام خامنه ای" ✅🌺
رفع بیماری کرونا و شفای بیماران کرونایی 🌷🌷
"اللهم صل علی محمدوآل محمد و عجل فرجهم♡
صالحین تنها مسیر
♦️قسمت 0⃣2⃣ ♦️نذر چهل روزه همه رو ندید رد می کردم ... یکی از اساتید کلی باهام صحبت کرد تا بالاخره ر
♦️قسمت 1⃣2⃣
♦️دعوتنامه
فردا، آخرین روز بود ...
می رفتیم شلمچه ...
دلم گرفته بود ...
کاش می شد منو همون جا می گذاشتن و برمی گشتن ... تمام شب رو گریه کردم ...
راهی شلمچه شدیم، برعکس دفعات قبل، قرار شد توی راه راوی رو سوار کنیم ، ته اتوبوس برای خودم دم گرفته بودم
چادرم رو انداخته بودم توی صورتم و با شهدا حرف می زدم و گریه می کردم توی همون حال خوابم برد ...
بین خواب و بیداری ...
یه صدا توی گوشم پیچید ... "چرا فکر می کنی تنهایی و ما رهات کردیم؟ ما دعوتتون کردیم... پاشو... نذرت قبول ..."
چشم هام رو باز کردم ،هنوز صدا توی گوشم می پیچید ...
اتوبوس ایستاد ...
در اتوبوس باز شد، راوی یکی یکی از پله ها بالا میومد...
زمان متوقف شده بود ... خودش بود ...
امیرحسین من! ...
اشک مثل سیلابی از چشمم پایین می اومد
اتوبوس راه افتاد، من رو ندیده بود
" بسم الله الرحمن الرحیم، به من گفتن ..."
شروع کرد به صحبت کردن و من فقط نگاهش می کردم ... هنوز همون امیرحسین سر به زیر من بود
بدون اینکه صداش بلرزه یا به کسی نگاه کنه ...
🆔
♦️قسمت 2⃣2⃣ (قسمت آخر)
♦️غروب شلمچه
اتوبوس توی شلمچه ایستاد ...
"خواهرها، آزادید. برید اطراف رو نگاه کنید ... یه ساعت دیگه زیر اون علم ..."
.
.
از اتوبوس رفت بیرون ... منم با فاصله دنبالش ...
هنوز باورم نمی شد ...
صداش کردم ...
"نابغه شاگرد اول، اینجا چه کار می کنی؟ ..."
برگشت سمت من ...
با گریه گفتم: کجایی امیرحسین؟ ...
جا خورده بود، ناباوری توی چشم هاش موج می زد ... گریه اش گرفته بود ... نفسش در نمی اومد ...
"همه جا رو دنبالت گشتم ... همه جا رو، برگشتم دنبالت ... گفتم به هر قیمتی رضایتت رو می گیرم که بیای ...
هیچ جا نبودی"
اشک می ریخت و این جملات رو تکرار می کرد
اون روز ... غروب شلمچه ... ما هر دو مهمان شهدا بودیم ...
دعوت شده بودیم ...
دعوت مون کرده بودن ...
🆔
صالحین تنها مسیر
♦️قسمت 2⃣2⃣ (قسمت آخر) ♦️غروب شلمچه اتوبوس توی شلمچه ایستاد ... "خواهرها، آزادید. برید اطراف رو نگ
سلام دوستان گرامی شبتون مهدوی امیدارم ازرمان خوشتون اومده باشه متشکرم ازهمراهیتون 🌷🌷
🌓
#نیایـــششبانگاهـــــۍ
خـــ♡ـــدایا
امشب از تو میخواهــم دلهایمان
را چون #آب روشن زندگیمان را
چـــون گـــرمای آتـش دل چسب
وجودمان را چون #مــاه آسمـان
آرام و روزگارمان را چون نگاهت
زیــــــــــبا ڪُـــــن.
✨ #شــــــبـتونمــهدوۍ✨
#مولا_جانم❣
دیدن روی شما کاش میسّر میشد
شامهجران شماکاش که آخر میشد
بین ما فاصله ها فاصله انداخته اند
کاش اینفاصلهبا آمدنت سر میشد
شهرمابویخدا داشت،دوباره ایکاش
باظهورتنفسشهرمعطّرمیشد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
*السلام وعلیک یا عین الحیاة*✋