eitaa logo
صالحین تنها مسیر
245 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
7.6هزار ویدیو
289 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
بر تاج رسول و خلعت او بر نور وجود و طلعت او صلوات در محفل جشن مبعث او با شوق بفرست به پاس بعثت او صلوات از دوست تو را اگرکه چشم یاری‌ست برخیز که فصل طرب و بیداری‌ست در بعثت پیغمبر نور و رحمت ذکر صلوات روی لب‌ها جاری‌ست هر دل که فروزنده چو مهروماه است از بعثت پیغمبـــر مــا آگــاه است آئینـه‌ای از نور خـــداونــدی او ذکر صلــوات بر رســول الله است ✍
803.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 در روز 🌺حسن بن راشد گفت: به امام جعفر صادق علیه السلام عرض کردم: «آیا غیر از اعیاد مشهوره، عید دیگری نیز هست؟» 🌺فرمود : شریف ترین و کامل تر از همه آن ها روزی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله مبعوث گردید. 🌺عرض کردم: «آن روز، کدام روز بود؟» 🌺 فرمود: «آن روز شنبه بیست و هفتم ماه رجب بود.» عرض کردم: «در آن روز، چه عملی باید به جای آورد؟» 🌺فرمود: روزه می گیری و بسیار بر محمد و آل محمد می فرستی. 📚کافی،جلد ۴ صفحه۱۴۹ 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 ای نام تو جان بخش تر از آب حیات محتاج تو خلقی به حیات و به ممات از بعثت انبیاء و ارسال رُسُل مقصود تو بودی به جمالت صلوات 🌸
فضیلت حیرت آور صلوات در شب جمعه در بیان امام صادق علیه‌السلام: ...الصَّلاةُ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِهِ لَيلَةَ الجُمُعَةِ بِأَلفٍ مِنَ الحَسَناتِ، و يَحُطُّ اللّهُ فيها ألفا مِنَ السَّيِّئاتِ، و يَرفَعُ فيها ألفا مِنَ الدَّرَجاتِ. و إنَّ المُصَلِّيَ عَلَى النَّبِيِّ و آلِهِ في لَيلَةِ الجُمُعَةِ يَزهَرُ نورُهُ فِي السَّماواتِ إلى يَومِ السّاعَةِ، و إنَّ مَلائِكَةَ اللّهِ عز و جل فِي السَّماواتِ لَيَستَغفِرونَ لَهُ، و يَستَغفِرُ لَهُ المَلَكُ المُوَكَّلُ بِقَبرِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله إلى أن تَقومَ السّاعَة در شب جمعه 🔹معادل هزار ثواب است، 🔹و خداوند هزار گناه از فرستنده محو می‌کند، 🔹و هزار درجه او را بالا می‌برد، 🔹و نور او تا روز قيامت در آسمان‏ها مى‏‌درخشد، 🔹و همه فرشتگان خدا در آسمانها برايش طلب آمرزش مى‏‌كنند، 🔹و فرشته گماشته شده بر قبر پيامبر، تا قيامِ قيامت، برايش آمرزش مى‏‌طلبد. 📚وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۱۳.
🌤باز با یادت امام انس و جان صبح جمعه در پی میعادمان🌤 🌤ندبه خوانیم و ثنا گویت شویم کی شود روشن به رویت چشممان🌤 تعجیل درظهورسه 🤲
یک عُمر به یاد مادر، آخر کنار مادر...! 🌹ارادت آیت الله سید حسن دیباجی رحمة الله علیه به حضرت خدیجه عجیب بود و می گفت: «هر وقت مشکلی برایم پیش می‌آید صد به روح بلند آن حضرت هدیه می‌کنم و مشکل بر طرف می‌شود». این اعتقاد راسخ ایشان بود. آیت الله سید حسن دیباجی رضوان الله علیه همیشه در نماز صلوات فاطمی را قرائت می کردند و به آن «اُمِّها» را اضافه می نمودند و معتقد بود و همیشه این گونه صلوات: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها و اُمِّها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ» می فرستادند. ❤️آیت الله دیباجی در سفر حج جان به جان آفرین تسلیم کرد. دولت وقت جمهوری اسلامی به امیر مکه نامه نوشت و از او خواست اجازه دهند و در قبرستان ابوطالب علیه السلام دفن شود. امام جماعت مسجدالحرام با آن جمعیت انبوه، نماز بر پیکر او خواند و سپس در قبرستان ابوطالب علیه السلام در کنار قبر حضرت خدیجه سلام الله علیها به خاک سپرده شد. می‌شد او را در گوشه قبرستان به خاک بسپارند ولی او را در کنار مزار آن بانوی بزرگ اسلام به خاک سپردند، عجب توفیقی! 📚التجاء، ج ۱، ۳۵۶. 💐به نیابت از آیت الله سید حسن دیباجی رحمة الله علیه و همه ی امواتمون به پیشگاه با کرامت و مادرانه خدیجه کبری سلام الله علیها، صلواتی هدیه بفرمائید.
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 💞 قسمت ۱۶ به اتاقش رسید... صدای یاشار می امد، خبرهایی میداد.!که خرید حلقه رفتند،..که برای سالن چه کردند...حوصله هیچکس را نداشت. همزبانی نداشت بجز علی. بدون اینکه لباسش را عوض کند.. روی صندلی که پشت میز کامپیوترش بود نشست.آرنجهایش را روی پاهایش، و سرش را در حصار دستانش برده بود.کلافه بود. با دستانش صورتش را پوشاند... چند فرستاد. کمی شده بود.بلند شد لباسش را عوض کرد.باید میگرفت تا علاوه بر ، هم آرام شود.. با لبخند از اتاق بیرون رفت... دیگرصدایی در خانه نبود.آرام به سمت آشپزخانه رفت.مراقب بود سر و صدا نکند، را بهم نریزد. آب را کمی باز کرد..! نگاهش به آب افتاد. اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى جَعَلَ الْمآءَ طَهُوراً وَلَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً ستایش خداى را که آب را پاک کننده قرار داد، و آن را ناپاک نگردانید. دستش را زیر آب نبرده بود. بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنَ التَّوّابينَ وَاجْعَلْنى مِنَ الْمُتَطَهِّرينَ. به نام خدا، و به ذات خدا، خدایا مرا از توبه کنندگان، و پاکى طلبان قرار ده. شستن را آغاز کرد. اَللّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهى يَوْمَ تَسْوَدُّ فيهِ الْوُجُوهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهى يَوْمَ تَبْيَضُّ فيهِ الْوُجُوهُ خدایا چهره ام را سپید کن، روزى که چهره ها سیاه مى شود، و چهره ام را سیاه مکن، روزى که چهره ها سپید مى گردد. آب بر روی دست راستش ریخت. اَللّهُمَّ اَعْطِنى كِتابى بِيَمينى وَالْخُلْدَ فِى الْجِنانِ بِيَسارى وَحاسِبْنى حِساباً يَسيراً خدایا پرونده ام را به دست راستم بده، و نامه جاوید بودن در بهشت را به دست چپم، و حسابم را به حسابى آسان رسیدگى کن. برای شستن دست چپ گفت: اَللّهُمَّ لا تُعْطِنى كِتابى بِشِمالى وَلا مِنْ وَرآءِ ظَهْرى وَلا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً اِلى عُنُقى وَاَعُوذُ بِكَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّيرانِ خدایا پرونده ام را به دست چپم وا مگذار، و از پشت سرم در اختیارم قرار مده، و آن را بسته به گردنم ننما، و از پاره هاى آتش به تو پناه مى برم. صاف ایستاد. چشمانش را بست. مسح سر را کشید. اَللّهُمَّ غَشِّنى رَحْمَتَكَ وَبَرَكاتِكَ. خدایا رحمت و برکاتت را بر من بپوشان. پاهایش را مسح کرد. اَللّهُمَّ ثَبِّتْنى عَلَى الصِّراطِ يَوْمَ تَزِلُّ فيهِ الاَْقْدامُ وَاجْعَلْ سَعْيى فيما يُرْضيكَ عنّى يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ خدایا مرا بر صراط ثابت بدار، روزى که قدمها مى لغزد، و کوششم را در انچه تو را از من خشنود مى کند قرار ده، اى داراى بزرگى و اکرام. وضویش که تمام شد نفسی عمیق کشید. و در حالیکه به اتاقش برمیگشت آرام زیرلب گفت : اَللّهُمَّ اِنّى أَسْئَلُكَ تَمامَ الْوُضُوءِ وَتَمامَ الصَّلوةِ وَتَمامَ رِضْوانِكَ وَالْجَنَّةَ. خدایا از تو مى خواهم کمال وضو، و کمال نماز، و کمال خشنودى ات و بهشت را. اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ ستایش خاص خداى پروردگار جهانیان است. با بسمت اتاقش رفت... وبا لبخندی حاکی از و بخواب رفت.. ادامه دارد... ✨✨💚💚💚✨✨ ✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار 💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚
صالحین تنها مسیر
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 #حرمت_عشق 💞 قسمت ۱۶ به اتاقش رس
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 💞 قسمت ۱۷ به اتاقش رسید... صدای یاشار می امد، خبرهایی میداد.!که خرید حلقه رفتند،..که برای سالن چه کردند...حوصله هیچکس را نداشت. همزبانی نداشت بجز علی. بدون اینکه لباسش را عوض کند.. روی صندلی که پشت میز کامپیوترش بود نشست.آرنجهایش را روی پاهایش، و سرش را در حصار دستانش برده بود.کلافه بود. با دستانش صورتش را پوشاند... چند فرستاد. کمی شده بود.بلند شد لباسش را عوض کرد.باید میگرفت تا علاوه بر ، هم آرام شود.. با لبخند از اتاق بیرون رفت... دیگرصدایی در خانه نبود.آرام به سمت آشپزخانه رفت.مراقب بود سر و صدا نکند، را بهم نریزد. آب را کمی باز کرد..! نگاهش به آب افتاد. اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى جَعَلَ الْمآءَ طَهُوراً وَلَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً ستایش خداى را که آب را پاک کننده قرار داد، و آن را ناپاک نگردانید. دستش را زیر آب نبرده بود. بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنَ التَّوّابينَ وَاجْعَلْنى مِنَ الْمُتَطَهِّرينَ. به نام خدا، و به ذات خدا، خدایا مرا از توبه کنندگان، و پاکى طلبان قرار ده. شستن را آغاز کرد. اَللّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهى يَوْمَ تَسْوَدُّ فيهِ الْوُجُوهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهى يَوْمَ تَبْيَضُّ فيهِ الْوُجُوهُ خدایا چهره ام را سپید کن، روزى که چهره ها سیاه مى شود، و چهره ام را سیاه مکن، روزى که چهره ها سپید مى گردد. آب بر روی دست راستش ریخت. اَللّهُمَّ اَعْطِنى كِتابى بِيَمينى وَالْخُلْدَ فِى الْجِنانِ بِيَسارى وَحاسِبْنى حِساباً يَسيراً خدایا پرونده ام را به دست راستم بده، و نامه جاوید بودن در بهشت را به دست چپم، و حسابم را به حسابى آسان رسیدگى کن. برای شستن دست چپ گفت: اَللّهُمَّ لا تُعْطِنى كِتابى بِشِمالى وَلا مِنْ وَرآءِ ظَهْرى وَلا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً اِلى عُنُقى وَاَعُوذُ بِكَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّيرانِ خدایا پرونده ام را به دست چپم وا مگذار، و از پشت سرم در اختیارم قرار مده، و آن را بسته به گردنم ننما، و از پاره هاى آتش به تو پناه مى برم. صاف ایستاد. چشمانش را بست. مسح سر را کشید. اَللّهُمَّ غَشِّنى رَحْمَتَكَ وَبَرَكاتِكَ. خدایا رحمت و برکاتت را بر من بپوشان. پاهایش را مسح کرد. اَللّهُمَّ ثَبِّتْنى عَلَى الصِّراطِ يَوْمَ تَزِلُّ فيهِ الاَْقْدامُ وَاجْعَلْ سَعْيى فيما يُرْضيكَ عنّى يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ خدایا مرا بر صراط ثابت بدار، روزى که قدمها مى لغزد، و کوششم را در انچه تو را از من خشنود مى کند قرار ده، اى داراى بزرگى و اکرام. وضویش که تمام شد نفسی عمیق کشید. و در حالیکه به اتاقش برمیگشت آرام زیرلب گفت : اَللّهُمَّ اِنّى أَسْئَلُكَ تَمامَ الْوُضُوءِ وَتَمامَ الصَّلوةِ وَتَمامَ رِضْوانِكَ وَالْجَنَّةَ. خدایا از تو مى خواهم کمال وضو، و کمال نماز، و کمال خشنودى ات و بهشت را. اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ ستایش خاص خداى پروردگار جهانیان است. با بسمت اتاقش رفت... وبا لبخندی حاکی از و بخواب رفت.. ادامه دارد... ✨✨💚💚💚✨✨ ✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار 💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚
🕊💓  حدیث_مهدوی 💓🕊 🌷 امام علی علیه السلام : 🌼 با مهدیِ ما حجّت ها گسسته می‌شود؛ او پایان‌ بخش سلسله ی امامان ، نجات ‌بخش امّت و اوج نوراست و رازی پیچیده دارد.🍃 📒 بحار الأنوار، ج ۷۷، ص ۳۰۰ 📒 سلام_امام_زمانم ✋💚 صبحت_بخیر_محبوب_قلبم ❤🕊 🌾 همسایه ی قدیمی دلهای ما سلام 🍁 ای عابر غریبه ی این کوچه‌ها سلام 🌾 وقتی عبور می کنی این بارچندم است 🍁 من دید‌ه‌ام تو را و نگفتم تورا سلام تعجيل درظهور و سلامتی مولامون حضرت امام مهدی (عج)  🌸🍃    🕊💐 اَلَّلهُم ّعجِّل‌لِوَلیِکَ‌ الفَرَج 💐🕊 🥀 کی شود مهدی بیاید برکشد تیغ از نیام  انتقامی سخت گیرد از عدوی فاطمه؟ 🥀 🏴اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج به حق حضرت زینب سلام الله علیها 🏴
♨️عملی که موجب برکت عمر و موفقیت میشود!! ✍آیت الله شهید مطهری: حداقل روزی یک حزب از تلاوت قرآن که فقط پنج دقیقه طول میکشد ، مضایقه نکن، و ثوابش را هدیه به پیامبر الله علیه نما، که موجب برکت عمر وموفقیت است.
﷽ 🌸 صلوات دعایِ مستجاب است🌸 📍روش چگونه دعا کردن و حاجت خواستن از خداوند: ابتدا و انتهای دعا فرستادن 📌لذا وقتی امام علی(علیه‌السلام) تعلیم می کنند، می فرمایند: «إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ»؛ اوّل سراغ فرستادن برو، «ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ»؛ سپس حاجت خود را طلب کن. مثلأ حاجتم این است که خدا از من بگذر، اوّلین حاجتم این است، «فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ یسْأَلَ حَاجَتَینِ فَیقْضِی إِحْدَاهُمَا وَ یمْنَعَ الْأُخْرَى»؛ خداوند بالاتر و كریم تر از آن است كه از او دو حاجت بخواهی و یكی را برآورده كند، ولی دیگری را کنار بگذارد. در روایت بعدی که مکمّل این روایت است، این موضوع را توضیح میدهد. امام صادق(علیه‌السلام) می فرماید: «مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةٌ فَلْیبْدَأْ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یسْأَلُ حَاجَتَهُ»؛... بعد حاجتش را بخواهد. «ثُمَّ یخْتِمُ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»؛ . اوّل، ، بعد حاجت و بعد هم . بعد می فرماید: «فإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلََّ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ یقْبَلَ الطَّرَفَینِ وَ یدَعَ الْوَسَطَ...»؛ خدا كریم تر از آن است كه حاجت اوّلی و آخری ات را قبول كند، ولی وسطی را رها کند. 📚نهج البلاغه، حکمت 361- 📚تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص 193. 📚الكافی، ج‏2، ص494- وسائل الشیعه، ج‏7، ص 95 ➖➖➖
🌤باز با یادت امام انس و جان صبح جمعه در پی میعادمان🌤 🌤ندبه خوانیم و ثنا گویت شویم کی شود روشن به رویت چشممان🌤 تعجیل درظهورسه 🤲
شب جمعه است و هوایت به دلم افتاده ✨بر حسین و اصحاب با وفایش اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ الفَرَجهم