eitaa logo
صالحین تنها مسیر
243 دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
7.7هزار ویدیو
289 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
مرتّب زمزمه میکرد... شهید احمد(سعید) وکیلی، بچه قم، در سال ۵۹ در جریان عملیات سنندج اسیر شد. خاطراتش را یک ارتشی به نام رمضانی نوشت. ۱ سال و خرده اسارت، پاشنه‌های پایم را با مته سوراخ و برخی را نعل زدند... بعد ۱۸ روز ما را محاكمه كردند. عده‌ای اعدام و برخی شکنجه شدیم. شروع کردند كشیدن ناخن‌ها، بریدن گوشت‌های بازو و پاها، زدن با كابل، نوشتن با هویه و آتش سیگار به سینه و پشت! عروسی دختر یک کمله بود، ۱۶ تا از بچه ها را از پشت سر بریدند، مثل مرغ سربریده پرپر میزدند، آنها میخندیدند. سعید ۷۵ روز شكنجه شد، به پاهایش نعل و به بیگاری میبردند. دستانش را از بازو بریدند... صورتش را سوزاندند. تا پوست‌های نو جانشین میشد، پوست‌های تازه را میکندند تا خونریزی شروع شود و تازه او را در آب نمک می انداختند. تمام این مراحل را سعید تحمّل كرد و سخنی نگفت... مرتب زمزمه میكرد. استقامتش آنها را بیشتر جری تر میكرد. او دیگر نه دستی، نه پائی، نه چشمی و نه جوارحی سالم نداشت. آخرِ دست داخل دیگ آب جوش كه زیرش آتش بود انداختند و همانجا شهید شد. حتّی جسدش را مُثله و جگرش را خوردند و به خورد ما دادند... 🇮🇷 ارواح طیبه شهدا صلوات