رهبرانقلاب: هسته ای نیاز قطعی نیاز قطعی فردای کشور است. ۱۳۹۹/۵/۱۰
و امروز همان فردایی است که دیروز فرمودند...
#حسیندارابی
@hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای نعمتهای دیگران هم خدارو شکر کن!
#حاج_آقا_قرائتی
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
❇️ خدایا قلبم را برای ولی امرت، نرم و مطیع گردان.
#جمعه_مهدوی
🌸 @IslamlifeStyles
ف.مروتی:
شیخ مرتضی انصاری شوشتری مادرش را بر روی شانه می گذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و مجدد بر روی شانه می گذاشت و به منزل می آورد.
▫️مردم از او می پرسیدند: در منزل قاطر یا الاغی نداری که او را روی آن بگذاری؟
فرمود: دارم.
نمی دانید از وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار به ظاهر سنگین چه گره هایی برایم باز شد.
وقتی مادر ایشان از دنیا رفت، به پهنای صورت گریه می کرد.
چون سن و سالی از مادرش گذشته بود از گریه ی سختِ او اشکال کردند.
در جواب فرمود:
😭گریه ام برای این است که از امروز به بعد، به چه شخصی خدمت کنم که خدا این همه گره هایم را باز کند؟
مگر در عالم از مادر، سنگین وزن تر برای رسیدن به خدا داریم؟
🔻شاد کنیم روح همه شهدا و امام شهدا و رفتگان، خصوصا شاد کنیم روح پدران و مادران آسمانی و هدیه کنیم سوره الفاتحه به روح آنان به ذکر صلوات بر محمد و آل محمد
#راه_روشن
🌹امام محمدباقر علیهالسلام فرمودند:
🔺كَأنّی بِأَصحابِ القائمِ علیهالسلام وَ قَد اَحاطوا بِما بَینَ الخافِقینَ فَلَیس مِن شَیءٍ اِلاّ وَ هُوَ مُطیعٌ لَهمُ.
🔻گویا یاران حضرت قائم عج را میبینم که بر شرق و غرب عالم سُلطه یافتهاند و دیگر چیزی وجود ندارد که مطیع و تحت فرمان آنان نباشد.
📚 کمالالدین، جلد٢، صفحه٦٧٣
#راه_روشن
🌹امام خمینی (ره):
🔺از خداوند تعالی مسئلت می کنم که ظهور ولی عصر(سلام الله علیه) را نزدیک فرماید و چشم های ما را به جمال مقدسش روشن، ما همه انتظار فرج داریم، و باید در این انتظار خدمت بکنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است، و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند، و مقدمات ظهور ان شاءالله تهیه بشود.
📚صحیفه نور، جلد ٧،صفحه ٢۵۶
#راه_روشن
🌹امام خامنهای:
🔺پس از آغاز دوران غيبت و به ويژه بعد از انتهاء دوره ۷۴ساله غيبت صغرى و انقطاع كامل شيعيان از امام غائب، يكى از خطراتى كه كليت مكتب اهل بيت را تهديد میكرد اين بود كه اشتباه و انحراف كسانى از منسوبين به اين مكتب، چيزهايى را از آن كاسته يا به آن بيافزايد، و يا بر اثر كم رنگ شدن مرزبندىهاى اصولى مكتب، خطوط انحرافى با آن آميخته و انحرافات مسلكهاى اعتقادى يا مذهبهاى جعلى با حقايق آن ممزوج گردد. در دوران حضور امام، هرگاه چنين چيزى پيش میآمد، شخص شخيص امام، مركز مطمئنى بود كه همه چيز با آن اندازهگيرى و دربارهى آن قضاوت مىشد. تا امام در ميان مردم بود اشتباهات، ديرى نمىپاييد و آن پيشواى معصوم خطاهاى عمده را در مقطع حساس تبيين مىكرد. شعيه مطمئن بود كه اگر در خط كلى مكتب، از سويى زاويهى انحرافى پديد آيد بالاخره حجت آشكار خواهد شد. در تاريخ دوران زندگى ائمه به نام اشخاصى بر میخوريم كه به خاطر احداث بدعتى يا ترويج عقيدهى باطلى، صريحاً از سوى ائمه مورد طعن و رد قرار گرفتهاند، مانند ابن ابى العزافر معروف به شلمغانى، كه اين مورد در دوران غيبت صغرى اتفاق افتاده است که به خاطر عقيدهيى منحرف حضرت او را مورد طرد و لعن قرار دادهاند تا از نفوذ عقيده انحرافى آنان در ميان توده شيعه مانع میگردد. و از اين قبيل موارد در تاريخ مناسبات ائمه(ع) با اصحاب معاصرينشان بسيار است.
۱۳۷۲/۰۱/۲۸
💌 در روايت دارد ابوحنيفه در خانه امام صادق عليه السّلام بود، بعد از سفره حضرت گفتند: الّلهُم اِنَّ هذا مِنكَ وَ مِن رَسولک. یعنی خدایا، این غذا از ناحیه تو و از ناحیه رسول توست. ابوحنيفه گفت: جَعلتَ لِلهِ شَريكاً؟ یعنی آیا برای خدا شریک قرار دادی؟! حضرت فرمودند: اين آيه ی قرآن است و حضرت آيه اش را خواندند که: أغناهُمُ اللهُ و رَسولُه مِن فَضلِه، یعنی خدا و رسول او از فضلش آنها را بی نیاز کردند. ابوحنيفه گفت: گويا اوّلين بار است اين آيه را من ميشنوم! اگر گفتنِ این عبارت برای رسولِ خدا صلّي الله عليه وآله و سلّم صحیح باشد، برایِ امام زمان عليه السّلام هم صحیح است که بگوییم: اللّهُم إنَّ هذا مِنكَ و مِن وَليِك. یعنی آنچه در سفره ما هست از ناحیه ی خدا و امام زمان علیه السّلام است.
حجّت الاسلام و المسلمین
#حاج_شیخ_جعفر_ناصری
#نجوای_جمعه
✍سلام بر مهدی. مهدی جان ماه تیر برای ملّت ایران سرشار از غم و اندوه جگر سوز است از ترور شخصیت های نظام اسلامی گرفته تا فتنه هایی که هدفی جز براندازی نظام جمهوری اسلامی نداشته اند .گوئی چنین مقدر شد تا در گام اول شجره طیبه انقلاب از خون پاکان و سلاله های نابشان سیراب شود تا ضامن بقای آن و هادی امّت در تمام وقایع نو ظهور آن باشد و غبار فتنه ها نتوانند چهره درخشان انقلاب را بپوشانند.مولای من! فتنه ۱۸ تیر ۷۸ که نخستین فتنه در داخل جمهوری اسلامی ایران بعد از رحلت امام خمینی(ره) بود، بغض ریشه ای معاندین را هویدا کرد ،کودتای نوژه که آن را نقاب یا «نجات قیام ایران بزرگ» میخواندند نیز چهره دیگری از همان فتنه ها بود ولی با نقابی دیگر . مهدی جان هریک از این توطئه ها کافی بود که ما را در پای نصرت نظام اسلامی که آمال همه انبیا الهی بود را سست کند اما تو ما را و نظام خودت را یاری نمودی تا امت تو در مقابل بزرگترین فتنه ،یعنی؛ 88 که رمز بزرگ براندازی را در خود پنهان نموده بود را بصیرانه خنثی کنند ، همه از عنایت توست، سپاسگزاریم. می دانیم« إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا ً» بعد از این همه سختی وارد دوران جدیدی شدیم تا تمدن چشم نواز و فریبنده غرب را با مجاهدت سلیمانی عزیز و با هدایت حکیم انقلاب به ذلّت همه جانبه بکشانیم وموازنه قدرت را بدست بگیریم و دشمن را در نهایت تحقیر از منطقه غرب آسیا که قلمرو اولیه حکومت توست خارج کنیم و حتی طالبان را بر سر میز نصحیت و مذاکره آوردیم شاید اصلاح شود و همراه مقاومت گردد. فصل تازه ای را با ابراهیم و اسماعیل که برگزیده تو هستند برای ظهورت مهیا می کنیم تا با آزادی قدس و با اقتداء به تو در قبّه الصخره محل معراج نبی اکرم نماز بخوانیم. مهدی جان حرمت را که با بی تدبیری برخی ظلمانی و تاریک شده است را به تو می سپارم و عاجزانه می خواهم مشتاقان لقائت را با شهادت پذیرا باشی ایهاالعزیز.
✍شعر
چه جمعهها که یک به یک غروب شدنیامدی
چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
13990420_39454_192k.mp3
4.16M
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
نقاب نفاق
به مناسبت سالگرد خنثیسازی کودتای نوژه
#سلامتی_فرمانده_صلوات
🔴برکت در زمان ظهور امام زمان (عج)
🌹امام حسين عليه السلام فرمودند:
در بيان آنچه هنگام ظهور امام زمان (عج) رخ مى دهد :
بركت از آسمان به سوى زمين فرو مى ريزد، تا آنجا كه درخت از ميوه فراوانى كه خداوند در آن می افزايد، مى شكند. مردم ميوه زمستان را درتابستان و ميوه تابستان را در زمستان مى خورند و اين معناى سخن خداوند است كه:(و اگر مردمِ آبادى ها ايمان مى آوردند و تقوا پيشه مى كردند، بركتهايى از آسمان و زمين به روى آنان مى گشوديم، ليكن تكذيب كردند)
📚الخرائج و الجرائح ج٢ ،ص٨۴٩
✅نقش نماز در سلامت جسم
✍نقش نماز در سلامتی جسم انکار ناپذیر می باشد. خم شدن مکرر سر به پایین در هنگام رکوع و سجود، سپس بالا آمدن سر هنگام ایستادن و نشستن کمک می کند که خون بیشتری به مغز برسد. سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد می شود و عصبانیت را کاهش می دهد.✔️
⚡️مدت زمان ذکر سجده باعث تقویت عضلات صورت و گردن و ساق پا و ران ها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمت های مختلف بدن کمک می کند.🌷
📚توصیه های پزشکی عارفان ص ۳۷
🦋دیگر نوبت پروانگی ماست
باید از پیله تن رها شویم 🦋
🦋پرواز به سویت را آغاز کرده ایم
دُرست شبیه شاپرک ها ...🦋🦋
بافصل سوم رمان بانام
#پروازشاپرک ها🦋
ادامه رمان فصل اول ودوم ....
🦋باما همراه باشید...
تقدیم به نگاه زیباتون😊
صالحین تنها مسیر
"رمان #پرواز_شاپرکها🦋 #قسمت4⃣2⃣ مریم عروس مسیح شد. در آن لباس شیری رنگی زیبا شده بود، بیشتر از هر
"رمان #پرواز_شاپرکها🦋
#قسمت5⃣2⃣
روزهایش وقتی بدتر شد که حامله بود. و بدتر شد وقتی دخترکشان دنیا آمد. مسیح عجیب سختگیر بود و عجیب حساس آنقدر که مریم کلافه و خسته شد و به سایه پناه برد و اشکهایش را از پشت تلفن به دامن رفیق این روزهایش ریخت و درد دلش را سبک کرد.
سایه بار و بندیلش را جمع کرد و فردای آن روز با اولین پرواز عازم مشهد شد.
سیدمحمد با شنیدن ماوقع، ناباور، سایه را راهی کرد
آن روز مریم از درد هایش گفت و سایه راه حل گفت. مریم گلایه کرد و سایه امید داد. اما همه چیز همان شب خراب شد و سایه شبانه عازم فرودگاه شد و منتظر اولین پروازی که جای خالی داشته باشد، نشست.
مسیح به محض اینکه فهمید سایه به چه دلیل آمده مقابلش ایستاد و گفت: بهتره تو مسائل خصوصی مردم دخالت نکنید. من به کسی اجازه نمیدم به من یا زنم بگه این کارو بکن اون کارو نکن. سرتون تو کار خودتون باشه. شما اونقدر سرخود هستید که تنهایی هشتصد کیلومتر راه اومدید. زن من حق نداره اینجوری باشه. زن من، زن منه و اونجوری که دوست داریم زندگی میکنیم.
و زمانی که سایه دهان باز کرد، او را از خانه بیرون کرد.
مسیح: دیگه حق ندارین اینجا پا بذارید. من اجازه نمیدم زنم با هر کسی رفت و آمد کنه و خودسری رو یاد بگیره.
مریم دخالت کرد: مسیح!
و مسیح داد زد: ساکت باش!به اندازه کافی از دستت عصبانی هستم! تو به چه حقی فکرای مالیخولیاییتو واسه هر کس و ناکسی میگی؟ به چه حقی اجازه میدی تو زندگیمون سرک بکشن؟ احمقی مریم!احمق!
بعد رو به سایه ادامه داد: بفرماییدبیرون!من نیاز ندارم خاله خان باجی ها تو زندگیم سرک بکشن.
سایه کیف دستی اش را برداشت و رفت. مریم ماند و مسیحی که هیچ وقت حرفش دو تا نشد و اجبارهایی که سالها مریم با آنها زندگی کرد.
گه گاهی با سایه تماس میگرفت و درد و دل میکرد اما هیچ وقت هیچ چیزی خوب نشد. بدتر از همه محمدصادقش بود که مرید مسیح بود وروز به روز بیشتر شبیهاش میشد.
آیه مریم را از آن روزها بیرون کشید:
ادامه دارد...
نویسنده:👇
🌷 #سنیه_منصوری
"رمان #پرواز_شاپرکها🦋
#قسمت6⃣2⃣
زینب دلش رضا نمیشه. میدونم محمدصادق رو دوست داره اما میترسه
مریم لبخند تلخی زد: حق داره. محمدصادق خیلی شبیه مسیح شده. حق داره نخواد مثل من بشه.
آیه دست مریم را گرفت: اینجوری نگو قربونت برم.
مریم: حق داره بخدا. من خودم مخالف بودم بیایم خواستگاری، نه اینکه با شما مخالف باشم ها! زینب یادگار شهیده. دردونه ی آقا ارمیاست. با این رفتارها، میترسم منو شرمنده ی شما و پدرش کنن. اون روز هم مجبورم کردن زنگ بزنم برای اجازه خواستگاری، حالا هم که... فخری خانم روخدا بیامرزه
رها که دید الان اشک از چشمان مریم جاری میشود گفت: خدا رحمتش کنه
حالا بریم صبحانه بخوریم. بعدا مفصلا صحبت میکنیم
مسیح بعد از بوسیدن صورت و دستان ارمیا،در کنارش نشست. دلتنگ برادرانه هایشان بود. دیدن این ارمیا سخت بود. آنقدر که دو سال گذشته را دوری و دلتنگی کرد. شاید اگر فخرالسادات ازدنیا نمیرفت، هنوز هم دور میماند تا دردبرادرش را نبیند. همین نبود یوسف برای قلبش بس بود. وضع ارمیا خارج از توانش بود.
یاد آن روز در ذهنش غوغا کرد و مسیح به یاد آورد.
ارمیا روزهای پایانی خدمتش رامیگذراند. سی سال خدمت، سی سال سختی، سی سال از خود گذشتگی، سی سال خانه به دوشی به پایان میرسید. ارمیا که فوق لیسانسش را در دافوس (دانشکده فرماندهی و ستاد که به طور مخفف دافوس گفته میشود) گذرانده و پایان نامه اش غوغا کرده بود، پس از آن اخذ درجه دکترا از دانشگاه عالی دفاع
ملی دوباره دعوت به همکاری شد.
مسیح اما به همان دافوس اکتفا کرده بود. ارمیایی که همیشه مشغول بود و شب و روز برایش فرق نداشت.
همیشه کار بود و کار. بالاخره بعد از مدتها توانست چند روزی مرخصی بگیرد و با خانواده عازم مشهد شد. مسیح یادش بود که چقدر خوشحال از آمدن برادرش بود. هر چه بیشتر خدمت میکردند، کارشان سخت تر حساس تر میشد و دیدار هایشان دورتر و دورتر میشد
ادامه دارد...
نویسنده:👇
🌷 #سنیه_منصوری