2_دلتنگم آه ای سامرا.mp3
6.47M
▪️دل تنگم آه ای سامرا (واحد)
🎙 بانوای: #حاجمیثممطیعی
🏴 ویژهشهادت #امام_حسن_عسکری (علیه السلام)
#امامحسنعسکریع
🕊 بر مردم زمانی خواهد آمد که
چهره هایشان خندان و شاد است،
ولی دل هایشان تاریک و گرفته است؛
سنّت در میان آنان بدعت شمرده می شود
و بدعت، سنتی رایج می گردد؛
مؤمن در میانشان حقیر است و
منافق در بین آنان محترم شمرده می شود.
📕 الحیاة، ج۲، ص۳۱۱
...♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 در خاک کوی تو اثر از کامیابی است
از تربتت به کام و، دو عالم به کام ما ...
#سامراء
#علیرضاخاکساری
...♡
🏴نامه امیدبخش امام عسکری علیهالسلام
🔰حضرت آیتالله خامنهای: «عدهای از شیعیان فکر میکردند که امام عسکری (علیهالسّلام) از راه پدرانش منصرف شده. امام عسکری(علیهالسّلام) در نامهای به آنها میفرمایند: «نیّت و عزم ما همچنان مستحکم است. ما دلمان به خوشنیّتی و خوشفکری شما آرام است.»؛ ببینید چقدر این نیروبخش است برای شیعیان... این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و پیروانش.»
🏴✅
مداحی آنلاین - توصیه امام حسن عسکری - حجت الاسلام ماندگاری.mp3
2.23M
🏴 #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
♨️سه ویژگی خاص در توصیههای #امام_حسن_عسکری(ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #ماندگاری
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
#تسلیت_امام_زمانم
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
شاعر:سیدرضامؤید
شهادت امام حسن عسکری (ع) را خدمت فرزند بزرگوارشان امام عصر (عج) و همه پیروان و محبین حضرت تسلیت عرض میکنیم.🏴
#السلام_علیک_یا_ابا_لمهدی_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
صالحین تنها مسیر
#سه_دقیقه_در_قیامت #پارت_هفدهم 💫شهید و شهادت💫 هرچي اصرار كردم كه من نبودم و... بيفايده بود.😔 او
#سه_دقیقه_در_قیامت
#پارت_هجدهم
💫قرآن💫
در ميان دوستان ما جوان فوق العاده پر استعدادي بود که در
نوجواني حافظ و قاري قرآن شد و براي بسياري از بچه هاي محل
الگو گرديد.☺️
از لحاظ درس و اخالق از همه بهتر بود و خيلي از بزرگترها به ما
ميگفتند: كاش مثل فالني بوديد.
😒
اين پسر به دنبال مفاهيم قرآن رفت، در شانزده سالگي يك استادكامل شده بود.
در جلسات هفتگي مسجد، براي ما از درسهاي قرآن ميگفت و
در جواناني مثل من، خيلي تأثير داشت.
😍☺️
دوران دبيرستان تمام شد، او به دانشگاه يكي از شهرها رفت و ما
هم استخدام شديم. ديگر از او خبر نداشتم.
گذشت تا اينكه در آن وادي، يكباره ياد او افتادم. البته به ياد قرآن
افتادم.
چون ديدم برخي از كساني كه در دنيا با قرآن مأنوس بودند و به
آن عمل ميكردند چه جايگاه وااليي داشتند. آنها همينطور آيات
قرآن را ميخواندند و بالا ميرفتند.
اما برخالف آنها، قاريان و كساني كه مردم، آنها را به عنوان
حافظ و عامل به قرآن ميشناختند، اما اهل عمل به دستورات قرآن نبودند، در عذاب سختي گرفتار بودند. به خصوص كساني كه برخي
حقايق قرآني در زمينه مقام اهل بيت: و پيروي از اين بزرگواران
را فهميده بودند، اما در عمل، در مقابل اين واقعيتهاي ديني موضع
گرفتند.
☺️
من يكباره دوست قرآني دوران نوجواني ام را در چنين جايگاهي
ديدم.
جايي در جهنم براي او آماده شده بود كه بسيار وحشتناك بود.
خداوند قسمت كسي نكند، چنان ترسي داشتم كه نميتوانستم سؤالي
بپرسم، اما با يك نگاه دقيق، كل ماجرا را فهميدم.
😢
او با اينكه بسياري از حقايق قرآني را فهميده بود، اما به خاطر
روحيه راحت طلبي و تحت تأثير برخي اساتيد كه بحث يكسان بودن
اديان را مطرح ميكردند، دين خودش را تغيير داد!!
دوست قرآني من، با آنكه راه درست را ميشناخت، اما با تغيير
دين، راه جهنم را براي خود هموار كرد.
او حتي در زمينه گمراهي برخي جوانان محل، مجرم شناخته شد.
چرا كه الگويي براي آنها شده بود و خبر تغيير دين او، واكنشهاي
بدي در بين جوانان ايجاد كرد.
البته اساتيد او هم در اين گمراهي و در آن جايگاه جهنمي با او
شريك بودند.
از ديگر موقعيت هايي كه در جهنم و در نزديكي او مشاهده كردم،
نحوه عذاب برخي افراد بود كه من از سابقه ايمان و انقالبي بودن آنها
مطلع بودم!
ً مثال جايي را ديدم كه شبيه يك سطح معمولي بود، وقتي خوب
دقت كردم ديدم اين سطح، پر از نوك شمشير يا نيزه است!
ً اصال نميشد آنجا راه رفت! يعني شبيه پشت جوجه تيغي بود. بعد دیدم کسی را می اوردند😳
پاهايش را بسته بودند، او را سر و ته آويزان کرده و بدنش را روي
اين سطح ميكشيدند. فريادهاي او دل هر كسي را به لرزه ميانداخت.
تمام بدنش زخمي بود.
كمي آن طرفتر را نگاه كردم، يك استخر پر از مواد مذاب بود.
مانند آنچه از آتشفشانها خارج ميشود!
يك سيني گرد، با قطر حدود يك متر در وسط آن قرار داشت و
شخصي روي اين سيني نشسته بود.
هر چند دقيقه يكبار، اين شخص تعادل خود را از دست داده و
داخل مواد مذاب ميافتاد، بعد تالش ميكرد و به روي اين سيني بر
ميگشت!
كمي كه دردهاي بدنش بهتر ميشد دوباره همين ماجرا تكرار
ميشد. واقعاً وحشت كردم.
من اين افراد را شناختم و گفتم: اينها كه خيلي براي اسالم و
انقالب زحمت كشيدند، فقط در چند مورد...
نگذاشتند سخن من تمام شود. ماجراي طلحه و زبير را به ياد من
آوردند، كساني كه در صدر اسالم و در جواني، براي خدا و اسالم
بسيار زحمت كشيدند، اما سرانجام در مقابل اسالم واقعي قرار گرفتند و فتنه های بزرگی ایجاد کردند
┈┈••✾•✨✨•✾••┈┈•
#سه_دقیقه_در_قیامت
#پارت_نوزدهم
💫حق الناس و حق النفس💫
از وقتي كه مشغول به كار شدم، حساب سال داشتم. يعني همه
ساله، اضافه درآمدهاي خودم را مشخص ميكردم و يك پنجم آن را
به عنوان خمس پرداخت ميكردم.
با اينكه روحانيان خوبي در محل داشتيم، اما يكي از دوستانم
گفت: يك پيرمرد روحاني در محل ما هست. بيا و خمس مالت را به
ايشان بده و رسيدش را بگير.
در زمينه خمس خيلي احتياط ميكردم. خيلي مراقب بودم كه چيزي
از قلم نيفتد. من از اواسط دهه ي هفتاد، مقلد رهبري معظم انقالب
شدم. يادم هست آن سال، خمس من به بيست هزار تومان رسيد.
يكي از همان سالها، وقتي خمس را پرداخت كردم. به آن پيرمرد
تأكيد كردم كه رسيد دفتر رهبري را برايم بياورد.
هفته بعد وقتي رسيد خمس را آورد، باتعجب ديدم كه رسيد دفتر
آيت اهلل... است!
گفتم: اين رسيد چيه؟ اشتباه نشده!؟ من به شما تأكيد كردم مقلد
رهبري هستم.
او هم گفت: فرقي ندارد.
باعصبانيت با او برخورد كردم و گفتم: بايد رسيد دفتر رهبري را برایم بیاوری
من به شما تأكيد كردم كه مقلد رهبري هستم و ميخواهم خمس
من به دفتر ايشان برسد.
او هم هفته بعد يك رسيد بدون مهر برايم آورد كه نفهميدم
صحيح است يا نه! از سال بعد هم خمس
صالحین تنها مسیر
#سه_دقیقه_در_قیامت #پارت_هفدهم 💫شهید و شهادت💫 هرچي اصرار كردم كه من نبودم و... بيفايده بود.😔 او
خودم را مستقيم به حساب
اعالم شده توسط دفتر رهبري واريز ميكردم.
يكي دو سال بعد، خبردار شدم اين پيرمرد روحاني از دنيا رفت.
من بعدها متوجه شدم كه اين شخص، خمس چند نفر ديگر را هم به
همين صورت جا به جا كرده!
در آن زماني كه مشغول حساب و كتاب اعمال بودم، يكباره همين
پيرمرد را ديدم. خيلي اوضاع آشفتهاي داشت.
در زمينه حق الناس به خيليها بدهكار و گرفتار بود. بيشترين
گرفتاري او به بحث خمس برميگشت. برخي آدمهاي عادي
وضعيت بهتري از اين شخص داشتند!
پيرمرد پيش من آمد و تقاضا كرد حلالش كنم. اما اينقدر اوضاع او
مشكل داشت كه با رضايت من چيزي تغيير نميكرد. من هم قبول نكردم.
در اينجا بود كه جوان پشت ميز به من گفت: اينهايي كه ميبيني،
اين كساني كه از شما حلالیت ميطلبند يا شما از آنها حالليت
ميطلبي، كساني هستند كه از دنيا رفته اند. حساب آنها که هنوز در
دنيا هستند مانده، تا زماني که آنها هم به برزخ وارد شوند.
حساب و كتاب شما با آنها كه زنده اند، بعد از مرگشان انجام
ميشود. بعد دوباره در زمينه حق الناس با من صحبت کرد و گفت:
واي به حال افرادي که سالها عبادت کرده اند اما حق الناس را مراعات
نکردند.
اما اين را هم بدان، اگر کسي در زمينه حق الناس به شما بدهکار بود
و او را در دنيا ببخشي، ده برابر آن در نامه ی عملت ثبت ميشود. اما
اگر به برزخ کشيده شود، همان مقدار خواهد بود.
┈┈••✾•✨✨•✾••┈┈•
#شعر_توحیدی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_حسن_عسکری (علیهالسلام)
«إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا يُدْرَكُ إِلا بِامْتِطَاءِ اللَّيْلِ»
رسیدن به خداوند متعال، سیر و سفری است که جز با شبزندهداری حاصل نگردد.
📗 مسند الامام العسکری (علیهالسلام)، ص۲۹۰
🔹شبِ سجود🔹
بینور عبادت، دل ما دل نشود
باران امید و شوق، نازل نشود
همواره رسیدن به خدا یک سفر است
آن جز به شبِ سجود، حاصل نشود
📝 #هادی_فردوسی
#شهادت_امام_حسن_عسکری
یابن الحسن(عج)
عرض تسلایم به غیر از چشم تر نیست
مرهم به قلبت این دوایِ مختصر نیست
گرد یتیمی بر سرت بنشسته مولا
غیر از غمت دیگر در این عالم خبر نیست
امشب برایت نوحه گر عرش و زمین است
چون که غمی بالاتر از داغ پدر نیست
صاحب عزای روضه ی بابا بیا که:
دنیا بفهمد اشکِ نوکر بی اثر نیست
تا که نبیند عالم از رویت نشانی
شام عزای عاشقانت را سحر نیست
با دست خالی رد مکن از خانه ات که
چشم گدایت بسته بر جای دگر نیست
مهدی بیا و این جهان را غرق نور کن
این ناله ی زهرا مگر در پشت در نیست؟
#مرتضی_عابدینی
_
يا أَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا رُكْنَ الْمُؤْمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبَا الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ الاَْنْبِیآءِ الْمُنْتَجَبینَ
________
شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
سَلامٌ_عَلَيْكُمْ_بِمَا_صَبَرْتُمْ_فَنِعْمَ_عُقْبَى_الدَّار
آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
أللهُم العَنْ اَولَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَق مُحَمدٍ وَ آلِ مُحَمدٍ
وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِک
╭════•🍁•════╮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آجرکاللهیاصاحبالزمانعجلاللهتعالیفرجهالشریف
زیارت کنید امامین عسکرین در سامرا😔
دعاکنید برای #ظهور مولامون 😭
خادمین تنها مسیر آرامش رو هم از دعای خیر محروم نکنید
🖤
#سلام_امام_زمانم
تسلیت_امام_زمانم
پدریدر دممرگ است وبه بالین پسرش
پسری اشک فشان است به حال پدرش
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
#السلام_علیک_یا_ابا_لمهدی_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#نگاهی_به_زندگانی_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام👉
وجود مقدس امام حسن عسکری علیه السلام از ائمه ای هستند که تحت فشار بسیار بودند..
چون هر چه که دوران ائمه علیهم السلام به دوره امام عصر نزدیک تر می شد کار بر آنها سخت تر می گردید..
ایشان در #سامراء بودند که در آن وقت مرکز خلافت معتصم بود.
امام حسن عسکری و امام هادی علیهما السلام اجبارا در سامراء به سر می بردند ، در محلی که به نام( #العسکر ) یا ( #العسکری ) نامیده می شد.
یعنی محلی که محل سپاهیان و در واقع پادگان بود .
یعنی خانه ای که در آن زندگی می کردند برایشان انتخاب شده بود که مخصوصا در پادگان باشند و تحت نظر .
ایشان در #28_سالگی از دنیا رفتند
و پدر بزرگوارشان در 42 سالگی از دنیارفتند.
دوره اماتشان فقط #شش_سال طول کشید .
به نص تواریخ ، تمام این شش سال یا در #حبس بودند یا اگر هم آزاد بودند #ممنوع_المعاشره و #ممنوع_الملاقاه بودند.
اگر هم احیانا رفت و آمدهایی می شد یا گاهی حضرت را می خواستند ، تحت نظر بودند ، وضع عجیبی بود.
🥀🥀🥀
#هیبت و #جلال_امام_عسکری_علیه_السلام
می دانید که هر یک از ائمه علیهم السلام گویی یک خصلت خاص بیشتر در او ظهور داشته است.
وجود مقدس امام عسکری علیه السلام به جلالت و هیبت و رواء با اصطلاح ممتاز بودند.
یعنی اساسا #عظمت و #هیبت و #جلالت در قیافه ایشان به نحوی بود که هر کس که ایشان را ملاقات می کرد قبل از اینکه ایشان سخن بگویند و او از علم ایشان چیزی بفهمد ، تحت تاثیر آن سیما قرار می گرفت .
وقتی که سخن می گفتند و دریای مواجی شروع می کرد به سخن گفتن ، دیگر تکلیفش روشن است.
حتی دشمنان با اینکه ایشان را سخت تحت تعقیب داشتند و گاهی به زندان می بردند وقتی که با حضرت رو به رو می شدند وضع عجیبی داشتند ،
نمی توانستند در مقابل ایشان خضوع نکنند.
🥀🥀🥀