4_5920099869023797590.mp3
8.49M
#شکرانه ۳۹
وقتی توان دیدن نعمتها
و شکــرِ اونهـا رو نداریـم؛
آروم آروم،کوچکترین مشکلات،
اوضاع روحی ما رو گِـ💔ـل آلود میکنن!
و انتهای این مسیر اشتباه
«احساس پوچیـه»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 ویژهٔ #استوری
✍️ درگذشت استاد محمدعلیکریمخانی
تسلیت باد.😔
تقدیم به روح #پیر_غلام_اهل_بیت_ع ذاکر با اخلاص مرحوم #محمدعلی_کریمخانی
امشب سر خوان خویش راهش بدهید
لبیک به سوز و اشک و آهش بدهید
گفتید سه جا پناه نوکرهایید
او آمده ، ای شاه پناهش بدهید
.
شاعر: #محمود_مربوبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 #چراغ_راه | پیشنهاد استوری
▫️ نیایشی از شهید دکتر مصطفی چمران
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🔰 بازانـتـشـار به مناسبـت سـالـروز شـهـادت دکـتر مصـطـفـی چـمـران
🔻 داستان واقعی از حکمت خدا!
🔹چند روز پیش سفری با اسنپ داشتم.
(بعنوان مسافر).
آونروز خیلی بدشانسی آورده بودم و ناراحت بودم، آخه باطری و زاپاس ماشینم رو دزد برده بود.
🔹راننده حدودا ۴۰ سال داشت و آرامش عجیبی داشت و باعث شد باهاش حرف بزنم و از بدشانسیم بگم.
هیچی نگفت و فقط گوش میکرد.
صحبتم تموم که شد گفت یه قضیهای رو برات تعریف میکنم مربوط به زمانی هست که دلار ۱۹ تومنی ۱۲ شده بود.
گفتم بفرمایید.
برام خیلی جالب بود و برای شما از زبان راننده مینویسم.
🔹یه مسافری بود هم سن و سال خودم ، حدودا ۴۰ساله. خیلی عصبانی بود.
وقتی داخل ماشین نشست بدون اینکه جواب سلام منو بده گفت: چرا انقدر همکاراتون ......(یه فحشی داد) هستند.
از شدت عصبانیت چشماش گشاد و قرمز شده بود.
گفتم چطور شده، مسافر گفت:
۸ بار درخواست دادم و رانندهها گفتن یک دقیقه دیگر میرسند و بعد لغو کردند.
من بهش گفتم حتما حکمتی داشته و خودتو ناراحت نکن.
🔹این جمله بیشتر عصبانیش کرد و گفت حکمت کیلو چنده و این چیزا چیه کردن تو مختون و با گوشیش تماس گرفت.
مدام پشت گوشی دعوا میکرد و حرص میخورد.( بازاری بود و کلی ضرر کرده بود).
حین صحبت با تلفن ایست قلبی کرد و من زدم بغل و کنار خیابون خوابوندمش و احیاش کردم.
سن خطرناکی هست و معمولا همه تو این سن فوت میکنن.
چون تا به بیمارستان یا اورژانس برسن طول میکشه.
🔹من پرستار بخش مغز و اعصاب بیمارستان ..... هستم و مسافر نمیدونست.
خطر برطرف شد و بردمش بیمارستان کرایه هم که هیچی!!!
🔹دو هفته بعد برای تشکر با من تماس گرفت و خواست حضوری بیاد پیشم.
من اونموقع شیفت بودم و بیمارستان بودم.
تازه اونموقع فهمید که من سرپرستار بخشم.
اومد و تشکر کرد و کرایه رو همراه یه کتاب کادو شده به من داد.
گفتم دیدی حکمتی داشته.
خدا خواسته اون ۸ همکار لغو کنن که سوار ماشین من بشی و نمیری.
تو فکر رفت و لبخند زد.
من اونموقع به شدت ۴ میلیون تومن پول لازم داشتم و هیچ کسی نبود به من قرض بده.
رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم.
تو صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبونده بود!
🔹حکمت خدا دو طرفه بود.
هم اون مسافر زنده موند و من هم سکه رو ۴میلیون و چهارصد هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد.
همیشه بدشانسی بد شانسی نیست.
ما از آینده و حکمت خدا خبر نداریم.
اینارو راننده برای من تعریف کرد و من دیگه بابت دزدی باطری و زاپاسم ناراحتیمو فراموش کردم.
🦋من هم به حکمت خدا فکر کردم!
#اسرارالهیآرامش
#محاسبه_نفس
ترازوی دکّان تو، آینهی خود توست!
آنچه در کفّهی ترازوی تو میگذرد،
و آنچه در تعریف اَجناسَت، از دهان تو خارج میشود، چیزی خارج از تو نیست!
- این ترازو، این حرفها، این تعریفها، این قسم و آیههای راست و ناراست... همه در حال تصویرسازی درون تواَند... تصویرسازی باطن تو!
برای کسی که در دایرهی قوانین خدا زندگی میکند؛ #اعتمادِ مردم "امانت" است.
و بدترین انسانها در نگاه همین خدا، خائنینِ در امانتاند...
حواست به ترازوی کلماتت هست؟
هر شب قبل از خواب اعمالمان را #محاسبه کنیم.
این پست هر شب تکرار می شود
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
🌸🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍂🍃🍂
🍂🍃
🍂
🌹 آخرین دست نوشته شهید چمران ،
🌹 دقایقي قبل از شهادت ،
🌹 داخل ماشین و در حال رفتن به سوی دهلاویه ،
ای حیات !
با تو وداع می كنم ،
با همه مظاهر و جبروتت ،
ای پاهای من !
می دانم كه فداكارید ،
و به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقه وار به حركت در می آیید ،
اما من آرزویی بزرگتر دارم ،
به قدرت آهنینم محكم باشید ،
این پیكر كوچك ،
ولی سنگین از آرزوها و نقشه ها و امیدها و مسئولیتها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید ،
دراین لحظات آخر عمر ،
آبروی مرا حفظ كنید ،
شما سالهای دراز به من خدمت ها كرده اید ،
از شما آرزو می كنم كه این آخرین لحظه را به بهترین وجه ، ادا كنید ،
ای دست های من !
قوی و دقیق باشید ،
ای چشمان من !
تیزبین باشید ،
ای قلب من !
این لحظات آخرین را تحمل كن ،
به شما قول می دهم كه پس از چند لحظه همه شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش خود را برای همیشه بیابید ،
من چند لحظه بعد به شما آرامش می دهم ،
آرامشی ابدی.
چه ، این لحظات حساس وداع با زندگی و عالم ،
لحظات لقای پروردگار و لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شادی روح مردان بی ادعا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🍂🍃
🍂🍃🍂🍃
🌸🍂🍃🍂🍃🍂
صالحین تنها مسیر
#از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_ششم این سه روز مثله برق و باد گذشت و من و امیرعلی بیشتر اوقات حرم بودیم. ن
#از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_هفتم
کلا تو شوک بودم.
عمو_ زن عموتو که دیدی هر روز هر روز بیرون با این دوستش با اون دوستش تو این آرایشگاه تو اون آرایشگاه. بود و نبودش برای من فرقی نداره جز اینکه یه خرج اضافه از رو دوشم برداشته میشه همشم لازم نیست به یکی جواب پس بدم ....
_ ولی عمو شما که عاشق همدیگه بودید برای اذواج باهم رو حرف آقاجون و مامان جون وایسادید چون نمیذاشتن با دوستت ازدواج کنی پس حالا؟
عمو_ بیخیال تانیا. خودت داری میگی بودید دیگه نبودیم دیگه.حالا میخوام عوضش کنم ههه دیگه چخبرا؟
_ مگه لباسه که عوضش کنی عمو بحث یه عمر زندگیه .
عمو _ تانی گفتم بیخیال عمو. اصلا من خودمم از یکی دیگه خوشم اومده یه یه سالی میشه باهم دوستیم شاید باهم ازدواج کنیم. حالا اومدی باهم آشنا میشید.
نمیدونم چرا یه لحظه از عمویی که عاشقش بودم بدم اومد. یعنی چی وقتی زن داره با یکی دیگه دوست بوده.
_ باشه عمو. فعلا من کار دارم بعدا حرف میزنیم.
عمو_ باشه بای .
توقع داشتم وقتی قطع کردم همه ازم سوال کنن ولی حواسم نبود خانواده من کلا با دخالت تو زندگی دیگران مشکل داشتن. خودم شروع کردم و از سیر تا پیاز براشون گفتم. خیلی ناراحت شدن و در آخر :
بابا_ دخترم دیگه کمتر باید بری خونه عموت؛ درست نیست .
نمیدونم چرا خودمم دیگه دوست نداشتم برم اونجا. از وقتی رفتم مشهد و اون حس و حال تجربه کردم احساس میکنم شاید حرفای عمو درست نباشه یه شک و تردیدی تو دلم ایجاد شده الانم که فهمیدم عموم یه آدم هوس بازه.
عمو و زن عمو با هم دوست بودن وقتی خواستن ازدواج کنن و آقاجون و مامان جون فهمیدن دوستن کلی ناراحت شدن و اجازه ازدواج ندادن اما بلاخره باهم ازدواج کردن حالا بعد از این همه زندگی به همین راحتی شریک زندگیشونو عوض کردن.
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
╲\╭┓
╭ ❤️
┗╯\╲
═══❀❀❀💞❀❀❀═══
#از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_هشتم
الان یه هفته از سفر مشهد میگذره. امیرعلی که از همون روز اول که برگشت رفت این اردوی شلمچه. منم که کلا از وقتی برگشتیم هیچ جا نرفتم. همش تو فکر مشهدم. اونجا که بودم یکی رو داشتم که باهاش درد و دل کنم ولی الان چی ؟ حوصلم سر رفته بود ولی دلم نمیخواست از خونه برم بیرون. عمو هم چند سری زنگ زد ولی هربار بهونه اوردم اصلا دیگه دلم نمیخواست با یه مرد هوس باز رابطه ای داشته باشم. خودمم نمیدونم اون همه عشق به عموم که باعث میشد 24 ساعته خونشون باشم چی شد ولی میدونم الان اصلا صلاح نیست برم پیشش تازه میدونستم اگر هم برم و بفهمه که اون سفر مشهد با دل من چه کرده کلی مسخره میکنه . کاش امیرعلی بود تا باهاش درد و دل میکردم. هعی.....
الان نت گردی میتونست یکم حوصلمو سرجاش بیاره . لپ تاب رو روشن کردم و رفتم تو اینترنت. نفهمیدم چی شد که یه دفعه سرچ کردم امام رضا. خب چه ایرادی داشت میخواستم در مورد دوستی که این آرامش رو مهمون قلبم کرده بود تحقیق کنم. اول ازهمه عکسای حرم رو دیدم و بعد خیسیه گنم رو حس کردم وای چقدر دلم تنگ شده بود. خوندم. تک به تک سایتارو. زندگینامه امام رضا رو. وای الهی بمیرم براش چقدر سخته تو غربت شهید بشی. بعد از خوندن زندگینامشون بیشتر بی تاب شدم وبارون اشکام هم تندتر بارید . ولی از یه طرف هم خوشحال شدم چون فهمیدم آرامگاه خواهرشون قم هستش و مامان اینا هم قراربود این هفته برن سالگرد یکی از اقوام که خونه اون ها هم همونجاست قرار نبود من برم چون اصلا به این جور چیزا علاقه نداشتم ولی حالا....
وقتی امام رضا انقدر خوب بود پس خواهرش هم میتونست خوب باشه. میتونست مایه آرامش من باشه.
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
╲\╭┓
╭ ❤️
┗╯\╲
═══❀❀❀💞❀❀❀═══
#سلام_امام_زمانم
🔹السَّلاَمُ عَلَى السَّيْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ...
🔸سلام بر مولایی که با تیغ عدالت، زمین دردکشیده را از دست ظالمان نجات خواهد داد،
🔸سلام بر او و بر روزی که با دیدن روی ماهش، دردهای زمین تسلی خواهد یافت.
📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس.
💌 همگی
خواسته یا ناخواسته
هر روز نیاز به غذا داریم
اونم روزی چند نوبت...!
اگه دیر شه، گاهی واویلا
کمی که دقیقتر بشیم
این رو متوجّه میشیم که
#قرآن هم غذای ماست...
غذایی پاک و طیب و طاهر
غذا برای رشدِ روح و روان
از خودِ خودِ خودِ خودِ خدا
که توی قرآن به ماها میگه:
فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرآن
فَاقرَءوا ما تَیَسَّرَ مِنه...
فطرت غذای خود را میطلبد.
دیدین مادر به بچش میگه:
مامان غذا بخور بزرگ بشی؟
شاید این الفاظ همین طوره!
خدا نسخه بزرگشدن پیچیده
فَاقرَءوا، اِقرَا، رَتِّل، یَتلُوا...
بسم الله الرحمن الرحیم
سهم#روز_ صد_بیست_چهار
#صحیفه_سجادیه
#دعا_سی_هفت_در_عجز_از_شکر
══ ೋღ🌀ღೋ══
﴿8﴾ فَكُلُّ الْبَرِيَّةِ مُعْتَرِفَةٌ بِأَنَّكَ غَيْرُ ظَالِمٍ لِمَنْ عَاقَبْتَ ، وَ شَاهِدَةٌ بِأَنَّكَ مُتَفَضَّلٌ عَلَى مَنْ عَافَيْتَ ، وَ كُلٌّ مُقِرٌّ عَلَى نَفْسِهِ بِالتَّقْصِيرِ عَمَّا اسْتَوْجَبْتَ
(8) همۀ آفریدههایت اقرار دارند که تو دربارۀ هر که عقوبتش کنی ستمکار نیستی؛ و شاهدند که هر که را از بلا سلامت و تندرستی دهی، در حقّش احسان کردهای؛ و همه درباره خویشتن به تقصیر و کوتاهی کردن نسبت به آنچه سزاوار آنی معترفاند؛
﴿9﴾ فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّيْطَانَ يَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِكَ مَا عَصَاكَ عَاصٍ ، وَ لَوْ لاَ أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِي مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِيقِكَ ضَالٌّ
(9) بنابراین چنانچه شیطان ایشان را برای منصرف کردن از طاعتت نفریبد، هیچ عصیانگری تو را معصیت نکند؛ و اگر باطل را در نظرشان مانند حق جلوه ندهد، هیچ گمراهی از راه تو گمراه نشود.
﴿10﴾ فَسُبْحَانَكَ مَا أَبْيَنَ كَرَمَكَ فِي مُعَامَلَةِ مَنْ أَطَاعَكَ أَوْ عَصَاكَ تَشْكُرُ لِلْمُطِيعِ مَا أَنْتَ تَوَلَّيْتَهُ لَهُ ، وَ تُمْلِي لِلْعَاصِي فِيما تَمْلِكُ مُعَاجَلَتَهُ فِيهِ .
(10) منزّه و پاکی، چه آشکار و روشن است بزرگواریات در معامله با کسی که تو را اطاعت کرده، یا از تو سرپیچی نموده. مطیع را در برابر آنچه، خود برایش فراهم آوردهای پاداش میدهی؛ و معصیتکار را که شتاب در کیفرش در اختیار توست، به امید تو و بازگشت مهلت میدهی؛
﴿11﴾ أَعْطَيْتَ كُلًّا مِنْهُمَا مَا لَمْ يَجِبْ لَهُ ، وَ تَفَضَّلْتَ عَلَى كُلٍّ مِنْهُمَا بِمَا يَقْصُرُ عَمَلُهُ عَنْهُ .
(11) به هر یک از مطیع و عاصی عطایی کردهای که سزاوار آن نیستند؛ و به هر یک احسانی فرمودهای که عملش از آن کوتاه است.
❖═▩ஜ••💠💠💠💠••ஜ▩═❖