7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ رهبرمعظّمانقلاباسلامی:
نوبت میرسد به روز عید قربان، این قربانی شگفتانگیز و شگفتیساز در تاریخ که بینظیر است. حضرت ابراهیم مأمور میشود که نوجوان خودش را به دست خودش به قتل برساند، امر الهی است، آزمایش الهی است، آن هم فرزندی که سالهای متمادی از وجود او محروم بوده و در پیری اَلحَمدُ لِلَّهِ الَّذی وَهَبَ لی عَلَى الکِبَرِ إِسماعیلَ وَ إِسحاق؛ خدای متعال این بچّه را به حضرت ابراهیم داده بود و خب پیدا است چقدر انسان به فرزندِ اواخر عمر و دوران پیری دلبسته است. به این فرزند که حالا، فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ، یک جوانی و یا نوجوانی شده گفت: میخواهم تو را به قتل برسانم! این دستور خدا است. آن جوان هم گفت: یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَهُ مِنَ الصَّابِرین. ببینید اینها حوادث عجیب تاریخ دین، تاریخ دینداری، تاریخ ایمان، تاریخ اسلام است. ۱۳۹۹/۵/۱۰
❤️ #عید_قربان
✍در آداب #عید_قربان وارد شده است که فرموده اند: قربانی را هم بخورید و هم ببخشید. نه اینکه همه را بخورید و نه اینکه همه را ببخشید. چه دین معتدلی! یعنی اقتصاد، #اقتصادی_سالم است، هم منزل و هم جامعه.
💠 هنگامه امتحان
هنگامه امتحان که بشود خیلی ها پا پس می کشند و تردیدهای فراوان در اعماق وجودشان رخنه می کند
🔹شایدآنچه مدعی آن بودند، بنیان محکمی نداشته است،
🔹شاید هم به دنبال بهانه ای هستند که راه فراری باشد از آنکه در بوته ی آزمایش عیارشان سنجیده شود.
🔹▫️🔹
قربانی کردن فرزندی که در کهنسالی پس از سالها انتظار، نصیبت شده است امتحانی است بس دشوار
و آوردگاهی است که عیار بندگی ات با آن سنجیده می شود.
مسلخی که باید از هر کس و هر چه که دوست داری دل بکنی و نشان دهی که آداب بندگی را خوب میدانی.
و شیطانی که در مقابل، اغواگری می کند، تا تو را نیز رجیم کند و از در گاه الهی دور
قربانی ابراهیم، خلیل الله، فرزندی بود که به آن دلبستگی داشت و خدا میخواست او را بیازماید به دل بستگی اش.
... و اما عاقبت ما چگونه است؟
تسلیم خدای رحیم می شویم یا اسیر شیطانی رجیم؟
آیا این توانایی در ما وجود دارد که دلبستگی هایمان قربانگاه بریم؟
تنها خداست که میداند در لحظه ابتلاء، آیا ما هم می توانیم از دلبستگی هایمان دل بکنیم و در راه طاعت پروردگار و ایمان راسخ به او قربانی کنیم؟
آری اینگونه توحید و خداپرستی بندگان مورد آزمایش قرار می گیرد تا غربالی باشد میان مدعیان پیروی و اطاعت از دستورات الهی تا راسخان شناخته شوند
💠أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ
نکند مردم خیال میکنند همینکه ادعا کنند «اسلام آوردهایم»، بهحال خودشان رها میشوند و امتحان پس نمیدهند؟! (سوره عنکبوت آیه 2)
•┈┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈•
✍ و قفسی است نَفْس...
برای روحی که تا بینهایت میلِ پرواز دارد!
هر یک بار که قربانیاش میکنی؛
یک قدم به رهایی از این قفس نزدیک خواهی شد!
و هر بار به قدرِ قربانیاَت،
سهمی از طعم رهایی را خواهی چشید!
🌟 عید قربان مبارک باشد؛
بر تمامی آنان که اهلِ رفتوآمدِ مداوم در قربانگاهِ وجودند!
ویژه #عید_قربان 🐑
صالحین تنها مسیر
#هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_چهل ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ به روایت حانیه .............
#هوالعشق
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_چهل_و_یکم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
به روایت امیرحسین
...................................................................
_جونم داداش ؟
محمدجواد_ سلام . خوبی؟
_ مرسی. توخوبی؟
محمد جواد_ مگه تو دکتری؟ دهع.
_ نه په تو دکتری. حالا کارتو بگو میخوام برم. خوب بودن به تو نیومده پسره پرو.
محمدجواد_ اوا خواهر نفرمایید. ببخشید مصدع اوقاتتون شدم خواستم عرض کنم خدمتتون که..... خب.... میگفتم که....
_ جواد بگو الان کلاس شروع میشه.
محمدجواد_ دانشگاه بدون من خوش میگذره ؟
_ عالی. کارتو میگی یا قطع کنم.
محمد جواد_ خیلی خب بابا. راهیان هستی دیگه؟
_ وای معلومه که اره. از خدامه. کی؟
محمدجواد_ خیر سرت خادمیا. خجالت بکش. پنج شنبه حرکته.
_ اوه اوه استاد اومد فعلا.....
بهترین خبر برای من همین رفتن به راهیان بود ، البته اگه بابا مثله تابستون بهانه نیاره و مانع رفتنم نشه.
.
.
.تنها چیزی که میتونست خستگی 8 ساعت کلاس پشت سر هم رو از بین ببره ، صدای سرشار از محبت مامان بود.
مامان_ کیه؟
_ بازکن مامان جان.
مامان_ خوش اومدی عزیزم.
.
.
بابا_ همین که گفتم نه نه نه. اونجا امنیت نداره
_ ممنون که منو بچه 5 ساله فرض کردید پدر جان. سوریه رو میگید نه یه چیزی. ولی پدر من اینجا که دیگه تو کشور خودمونه . بچه که نیستم. تابستون گفتید گرمه میری حالت بد میشه دقیقا دلیلی که برای یه بچه 3. 4 ساله نهایتا قانع کنندس. الانم میگید امنیت نداره.
بابا_ کی؟
_ نوکرتونم به خدا. پنجشنبه
بابا_ خیلی خب. من که حریف تو نمیشم.
_ پس با اجازتون من برم خبر بدم که میرم.
با ذوق دوییدم سمت اتاق.
شماره محمد جواد رو گرفتم ، بعد از 3 تا بوق برداشت.
_ سلام محمد. ببین من میام بلاخره بابا راضی شد. فقط ساعت و روزشو اینارو بگو. راستی لازم نیست بیام برای هماهنگی. به قول تو خیر سرم خادمم. راستی خاک توسرت که زودتر به من نگفتی. بیچاره کسی که قراره زن تو بشه. همه کارات سربه زنگاس .
اون طرف خط_ سلام مادر. نفس بکش. من مادر محمد جوادم. واقعا هم بیچاره زنش
_😱😱😱ای وای سلام حاج خانوم. شرمنده من فکر فکر کردم که... چیزه.... یعنی....
حاج خانوم _ اشکال نداره مادر. محمد جواد خواب بود من گوشیشو برداشتم.
_ بازم شرمنده. ببخشید بدموقع مزاحم شدم. یاعلی
حاج خانوم _ دشمنت شرمنده. علی یارت مادر.
وای ابروم رفت 😂😂😂.خب شد نخندیدم ضایع بشم.
.
.
.
_ جواد به خدا یه بار دیگه کله سحر زنگ بزنی به منا میکشمت..
محمدجواد _ که خاک تو سرم اره ؟ بیچاره زنم اره؟😂
_ عه. راستی یکی طلبم. ابروم رفت.
محمدجواد_ مگه داشتی؟
_ نه په تو داشتی؟
محمدجواد_شنیدم که اومدنی شدی.
_ اره بابا اجازه رو صادر کرد.
محمدجواد_ خب پس پاشو بیا مسجد که حاج آقا حسابی کارت داره.
_ الان مسجدی؟
محمدجواد_ بله. مجبورم جور نیومدنای تورو هم بکشم.
_ کله سحر مسجد چیکار میکنی؟
محمدجواد_ تو شهر ما ساعت 10 کله سحر نیست . شهر شما رو نمیدونم.
_ خب حالا. باش. من 11 اونجام
محمدجواد_ خسته نشی یه وقت
_ نگران نباش. خدانگهدار مزاحم نشو
محمدجواد_ روتو برم هی. خداحافظت.
خدایا این دوست خل منو شفا نده خواهشا 😂.
مامان_ امیرحسین. نمیخوای پاشی؟
_ بیدارم مامان.
مامان_ خب بیا صبحانه.
_ مامان نمیخورم مرسی باید برم مسجد.
.
.
.
_ سلام حاج آقا
حاج آقا _ علیک سلام. یه وقت نیای مسجدا بابا جان.
_ اوخ. ببخشید. یه مقدار درگیر دانشگاه بودم.
حاج آقا _ بله از محمد جواد جویای احوالت هستم. راهیان نور میای دیگه؟
_ بله حاج آقا.
حاج آقا _ خب شما مسئول اتوبوسایی . چک کردن اعضا و اینا. حدود 7.8 تا اتوبوس میشه با حسینیه ها و بچه های موسسه.
_ بله چشم حاج آقا. پارسال هم مسئول اتوبوسا بودم. خیالتون راحت. فقط لیستا رو ....
حاج آقا _ همون روز حرکت میدم که ثابت شده باشن دیگه.
_ پس فردا حرکته دیگه؟
حاج آقا _ بله.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
اینجا چقدر با همه جا فرق میکند
اینجا شلمچه نیست که دنیای دیگریس
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_چهل_و_یکم
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد