🌴سنگر عشق🌴
مسیر عشق مسیری است پر خطر! او رفت... به پای خویش که نه! بی درنگ دعوت شد.. گشاده دستی ارباب رزق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎂🎂🎂🎂
باباسعیدم...
امروز تولد منه! هفت سالم تموم شده باباجون🌹
امروز همه خوشحالن و منم عادت دارم به نبودنت توی تولدام...
میدونم همیشه با ما هستی؛ بودنت رو حس میکنم.
بهت افتخار میکنم بابای قهرمانم🌷
امروز مامان جون و بقیه خونه رو اوردن پیشت که برام تولد بگیرن😍
خوشحالم که توی تولد امسالم کنارم هستی💐
باباجون خیلی دوستت دارم ...
🌴سنگر عشق🌴
🎂🌹.
17فروردین؛
رنگ وبوی تولد تنها دردانهات را دارد❤️
مثل همین چندسال
فصلهای دیگر زندگی دردانه هایت میگذرد...
و روزی فردی افتخارآفرین
و نمونه ای خواهند شد برای کشور اسلامی...
•|باافتخار شمع هایت را فوت کن پسرشهید...🎂
فوت کن برای شادی پدرت که سربازی بود برای امام و هرچه میگفت تفسیر انقلابی بود از آیات روشن قرآن...
به سلامتی قرآن که هرگز نخواهد سوخت حتی اگر در آتش نفرت شیاطین باشد...
شمع ها را فوت کن به سلامتی خودت که فرد افتخارآفرینی خواهی شد در جامعه...
تولدت هزاران هزار بار مبارک ...
🌴سنگر عشق🌴
🌷آقای رضا#علیپور به اتفاق رفقای دیگر 👥 و اقا سید مصطفی علمدار تو مقر لشکر ۲۵ کربلا واقع تو هفت تپه حضور داشتن😊 و با پیشنهاد اقا رضا علیپور تصمیم میگیرند برن آب هویج🥕بستنی🍦بگیرند و به اهواز بروند
رفتن به#اهواز نیاز به ماشین🚗و #بنزین بوده که باید تهیه میشد و مجوز#خروج 📜 از منطقه،رضا علیپور بعد از اینکه ماشین رو تهیه کردند😊
به فکر بنزین برای ماشین افتادند ،سید مصطفی علمدار به دلیل #زیبایی خاصی که نسبت به بقیه رفقا داشت😍 ایشون رو برای تهیه سوخت انتخاب میکنن...👌
ماشین رو روشن میکنن و به سمت پمپ بنزین مقر #لشکر حرکت میکنن،
برای بنزین زدن باید یک#قبض تهیه میشد🔖
اما به محض رسید به پمپ بنزین ،نیرویی که متصدی این کار بود از اقای علیپور که راننده ماشین بود قبض رو#تقاضا میکنه
اقا سید مصطفی جلو ماشین🚙 جای شاگرد نشسته بوده و اقای علیپور سید مصطفی رو به متصدی پمپ بنزین نشون میده🙋♂و میگه که حاج#کمیل کهنسال (فرمانده وقت لشکر)هستند😅😂
ایشون ،متصدی پمپ بنزین تا اینکه سید مصطفی رو دید و چون سید #تیپ خاصی داشت (لباس فرم سپاه تمیز به همراه عینک دودی مشکی😎)و زیبایی خاص سید مصطفی به جذبه ای😉 که داشت اضافه میکرد،
متصدی پمپ بنزین خیلی دست پاچه شد 😄 و سریع باک ماشین رو پر کرد و عذر خواهی کرد که ایشون رو نشناخت 😬
رضا علیپور هم از مسئول پمپ بنزین#خداحافظی کرد و سوار ماشین شدند و قهقه زنان به اتفاق رفقا به سمت آب هویج بستنی اهواز حرکت کردند....😂😂
بعد از چند دقیقه خود حاج کمیل #کهنسال
با رانندش به پمپ بنزین میرند و درخواست بنزین برا ماشین میکنند 🚖
متصدی پمپ بنزین از اون ها درخواست#قبض🏷میکنه راننده حاج کمیل میگه ،فرمانده لشکر حاج کمیل کهنسال در ماشین هست ،متصدی پمپ بنزین یک نگاهی به چهره حاج کمیل میکنه (حاج کمیل چهره ای سبزه و قد تقریبا#کوتاهی داشت و تازه هم از خط برگشته بود و#چهره_اش بیشتر سوخته و خاکی شده بود)و فکر میکنه راننده داره دروغ میگه ...☹️☹️
بر میگرده به حاج کمیل میگه اگه تو حاج کمیلی منم محسن رضایی ام برو رد کارت بنزین خبری نیست ...😂😂
پ.ن
ماه ها ازاین قضیه گذشت و بچه های#اطلاعات لشکر دنبال شخصی که خودشو جای حاج کمیل جا زده بود میگشتن ...😐
چند سال اخیر در حضور سردار کهنسال و شهید سید مصطفی علمدار برای اولین بار این#خاطره گفته شده بود که حاج کمیل خیلی خندید😂😂
#شهید_سیدمصطفی_علمدار
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر شهیدان
روز را آغاز کنیم با یاد شهیدان ❤️😓