┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_رضا_الوانی🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۵
نام #محمدقاسم را هم خودش برای فرزندمان انتخاب کرد. ابتدا قرار بود اسم ایشان را محمد یا علی بگذاریم. #رضا گفت انشاءالله تا زمان به دنیا آمدن بچه، ببینیم چه اتفاقی پیش میآید. اما گویی قبل از ازدواج ما یکی از همرزمان و دوستانش به نام #قاسم_قریب به شهادت رسید.🌹
آقا رضا خیلی به ایشان ارادت داشت و بعد از شهادت این دوستش نام #محمدقاسم را برای فرزندمان انتخاب کرد. گفت من این نام را به عشق #دوست شهیدم، محمدقاسم انتخاب کردم.❣️
❓پس از همان ابتدای همراهی میدانستید با یک #مدافع حرم وصلت میکنید؟❓
✨✨✨✨🍃🌹
#بله. زمانی که من با ایشان ازدواج کردم #بارها به سوریه اعزام شده بود. هر بار هم بعد از یک دوره 45 روزه بازمیگشت و کمی بعد راهی میشد. در این مدت تعدادی از #بهترین دوستانش به شهادت رسیده بودند🕊🕊
اما ایشان هرگز در جلوی چشمان من بیتابی دوستانش را نکرد و خم به ابرو نیاورد. البته در #وصیتنامهاش نوشته بود: «چقدر از داغ برادرانم #سوختم و دلتنگ #لقایشان هستم» من تا یک هفته قبل از آخرین اعزام هم اشک آقا رضا را ندیده بودم. تا اینکه یک روز به #زیارت قبور شهدا رفتیم و آنجا آقا رضا بیتابی کرد.🕊🌹
ادامه دارد⏮
همسرانی از جنس #صابرین🌴
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_رضا_الوانی🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱۲
🌺«ما رأیت الا جمیلا»🌹
❓خانم فتحی اجازه میدهید پسرتان محمدقاسم هم مدافع حرم شود و اسلحه پدر را به دست بگیرد؟❓
✨✨✨✨✨🍃🌹
⏮،،،برای #محمدقاسم که برنامههای زیادی دارم. ابتدا عملی کردن #سفارشات پدرش مد نظر من است. رضا در وصیتنامهشان خطاب به محمدقاسم نوشته است: محمدقاسم جان خودت را از #مجالس تلاوت قرآن و اهل بیت (ع) دور نکن که خطبه #پیامبر (ص) به ثقلین بود.
سفارش #دیگر همسر شهیدم #دستگیری از مستمندان و نیازمندان است. او از محمدقاسم خواسته بود که: با مادرت #مهربان باش و به مادرت وفا کن. سعی کن در #مکتب شهدا و شهادت تلمذ کنی. راه #پدر را ادامه بده. من هم دوست دارم تا اسلحه جهاد شهیدم را به دستان پسرش #بسپارم و امیدوارم امام زمان (عج) #ظهور نمایند. چرا که اهل بیت (ع) ناموسپرست هستند و اجازه نخواهند داد #عمه سادات اینگونه به دست کفتارها بیفتد و حقیقتاً انتقام خونهای ریخته شده را از کفار #خواهند گرفت.
انشاءالله.🍃
✨✨✨✨✨✨🍂🌱
💫و کلام آخر
در آخر میخواهم #خاطرهای شیرین برایتان تعریف کنم. یک شب به منزل یکی از همرزمان همسرم #قاسم_قریب دعوت شدیم. خانواده ما و خانواده #سجادطاهریان. آن شب تولد من هم بود. آقا رضا به سجاد و قاسم گفتند من میخواهم بروم بیرون و کیک تولد بخرم. هر سه با هم رفتند کمی بعد بازگشتند در دستان هر سهشان دستهگلی زیبا بود. یک شاخه گل نرگس و دو شاخه گل مریم.
آقا سجاد دست گل را به #همسرشان تقدیم کردند.
آقا قاسم هم #همینطور.
رضای من هم آن دست گل را به من #هدیه کرد. 💐
وقتی خبر شهادت سجاد و قاسم را شنیدم یاد آن شب و آن دسته گلها افتادم. #گلهایی که برایمان پیغامی از سوی شهادت داشت. ما در روز قیامت #منتظر همسران شهیدمان با همان دسته گلها هستیم.
انشاءالله.
✍️در برابر بزرگی وعظمت این خانوادها، به ویژه #همسران بزرگوار
شهدا سخن گفتن بسی دشوار که حتی امکانپذیر نیست،
فقط باید سر تعظیم فرود اورد،
وعاجزانه التماس دعا داشت.
التماس دعا🌹
بدین ترتیب #زندگینامه پر از عشق این سرباز دلیر اسلام که تنها بخش بسیارکوچکی ازان بیان گردید،به طور موقت به پایان می رسانیم
✨حاج رضای عزیز دعا کنید روحمان با یاد شما همیشه شاد باشد😭