مادر گفت: نرو، بمان!
دلم میخواهد پسرم عصای دستم باشد....
گفت: چشم. هر چه تو بگویی فقط یك سوال!
میخواهی پسرت عصای این دنیایت باشد یا آن دنیا؟
مادرش چیزی نگفت و با اشك بدرقه اش كرد....
وداع یک شهید با مادرش
شهدا از همه چیز خود گذشتند
🌷شهید جواد رحمانی نیکونژاد🌷
شهادت: شهریور ۱۳۶۲
سردشت، درگیری با گروهک های ضدانقلاب
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
غم ِمجنون
تب ِلیلی
شور فرهاد ...
هر چه اینها سرشان آمده؛
یکجا دارم ....
📎صبوری دل خانواده های شهــ🌷ـدا صلوات
#پاســدارشهیـــدمحمــدغفــاری ❤️
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
جبهه یک زندگی قشنگ بود ..
بسیاری از اوقات متوجه نمیشدی لباسهایت را چه کسی شسته!!
وقتی متوجه میشدی که روی بند افتاده و یا تا کرده و مرتب روی ساک و وسایل شخصی گذاشته شده ...
اگر چه ظاهرش رختشویی ست ...
اما روح و باطنش " تذهیب نفس " بود ...
🌷عملیات خیبر ، جزیره مجنون ، سال ۱۳۶۲
📎عکاس: محمود عبدالحسینی
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
چه نمازی ست
این نماز عشق
میان کانالی پر از شهید ...
یعنی دعای قنوتتان بودیم؟!
طاعات_قبول ...
#لحظات_عاشقانه
#التماس_دعای_شهادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هــــوا باران
دلـــم نالان
کجایید ای سبک بالان..؟
هـــوای برف؛
دهان پر حرف
شهادت با شما شد صــرف...
#شهید_سجاد_زبرجدی
#مردان_بی_ادعا
#خوشا_زبانی_که_یاد_کند_شهدا_را_با_صلوات
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
تقصیر ماست غیبت طولانی شما
بغض گلو گرفته پنهانی شما
💠نامه امام زمان(عج)به شیخ مفید :
🌷اللهم عجل لولیک الفرج می شد زودتر از این ها هم اتفاق بیفتد...می شد زودتر بیایند به پیشم فقط کافی بود که پای قرارهایشان بمانند و دلشان با هم یکی شوند؛
👈 اگر می بینی این همه تاخیر افتاده و من حبس شده ام دلیلش خود آنها هستند کارهایی که می کنند خبرش می رسد کارهایی که توقعش را از آنها ندارم.
📚 بحارالانوار،ج۵۳،ص۱۷۷
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1