eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
5.8هزار ویدیو
115 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دال فاء
🍁 گاهی بعضی ها... چشم دل را رو به سوی بازمیکند! مخصوصا اگر آن نگاه... از قاب چشم های تو باشد! https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هدایت شده از عطربهارنارنج
🌹آقا صاحب زمان لشگری دارداز دختران و زنانی که به حجاب مادرشان زینت شده اند.🌹 🌺عکس وفیلمهای ارسالی از چهارشنبه های زهرایی 🌺این هفته بایادشهیدغفاری به مناسبت سالروز تولدش برگزارشد🌺 @saberin_shahid_ghafari1
آنچنان جای گرفتی .... تو به چشم و دل من .... ڪه به خوبان دو عالم .... نظری نیست مرا ...!!! ❤️ 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هدایت شده از دال فاء
4_5877306773391540281.mp3
19.76M
ناحلة الجسم یعنی           نحیف ودل شکسته میری😔      جوونی اما مادر پیری             بهونه ی سفر میگیری😞 ❤️مقتل الزهرا سلام الله علیها😭 💔 جانسوزترین روضه 🎤 عبدالرضا هلالی 🎤 حامد زمانی 👌موسیقی https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•🇮🇷 { 🚩صابرین🚩 #شهید_محمد_غفاری🌹 زندگینامه ☄️بخش اول☄️ به گزارش گروه جها
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•🇮🇷 🚩صابرین🚩 🌹 زندگینامه ☄️بخش دوم☄️ می گوید: محمد اصلا آدم گوشه نشین و اهل نشستن و یک جا ماندن نبود حتی اگر یک روز می آمد همدان، آن روز را هم مدام در عجنب و جوش بود. برای مثال همین آخرین بار، شب 21 ماه مبارک آمد همدان، با هم رفتیم گنج نامه و نشستیم چای خوردیم که شروع کرد به کردن من که پدر و مادر باش. این آمدن و رفتن من به همدان فقط به خاطر پدر و مادر است اما این بار که دارم میرم ماموریت، دیگر پدر و مادر را به تو می سپارم. عادت داشت می خواست داخل اتاق من بشود در می زد. این آخرین بار نیمه شب در زد و داخل شد و گفت: اگه میشه مقداری تنهام بزار تا توی حال خودم با شم. ✨✨✨ من رفتم. شروع کرد به شب خواندن. برگشتم و گفتم: محمد چقدر نماز می خوانی؟ کمرت درد می گیرد، خسته میشی. گفت: امیر می خواهم توی این ماه رمضان شوم. خانه شان را بنده رنگ کردم، در کمدش را باز کردم و دیدم تمام در کمدش را با های شهدا پر کرده است و بالایشان نوشته بود: ای سر و پا! من بی سر و پا، خود را کنار عکس شهدا پیدا کردم. خوب که دقت کردم یک جای روی در کمدش بود، گفتم: محمد عکس یکی از شهدا رو بزن اینجا، این جای خالی قشنگ نیست. گفت آنجا، جای عکس است.🍃 -دارد..... https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1