✅ #اختصاصی از عملیات #تفحص_شهدا
📜کشف تکهی بریده شده از یک روزنامه که در جریان عملیات #تفحص پیکرهای مطهر شهدا در منطقه زرباطیه عراق به همراه پیکر شهید به دست آمد.
🚧یکی از راه هایی که گروه های تفحص ، پیکرهای مطهر شهدا را از اجساد نیروهای عراقی تشخیص میدهند ، وسایل همراه آنهاست
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#گزارش_تصویری
💐دیدار مادری با فرزندش پس از 30 سال در معراج شهدا
💠مادر و خانواده شهید " #علیرضا_زبیرم " ظهر روز دوم بهمن ماه سال 1397 در #معراج_شهدا با پیکر فرزندش پس از 30 سال چشم انتظاری دیدار کردند
پیکر شهید علیرضا زبیرم توسط گروه های #تفحص شهدا کشف و از طریق پلاک هویتی شناسایی گردید و تحویل خانواده شد
🕊شهید علیرضا زیبرم متولد 30 شهریور ماه 1346 چشم به جهان گشود و در دروان تحصیلات دانشگاهی در رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه شیراز از طریق لشکر 19 فجر شیراز عازم جبهه جنگ تحمیلی شد و سرانجام در آخرین ماههای جنگ یعنی در چهارم خرداد ماه سال 67 در منطقه عملیاتی پاسگاه زید به درجه رفیع شهادت نائل گردید
🌷شادی روح پرفتوح شهید صلوات🕊
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_علی_پرورش🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت_۲
باپایان یافتن جنگ چند سالی را در مشاغل #گوناگون گذرانید . سپس وارد #سپاه پاسداران گردیده و در تیپ 57حضرت ابوالفضل العباس خرم آباد مشغول به خدمت گردیدند .در#بهمن ماه سال 1380پس از سقوط هواپیمای #توپولف-154 خرم آباد در اثر برخورد با کوههای سفید کوه ، همراه با سایر نیروهای #تفحص به منطقه اعزام گردیده وبدون هیچ چشم داشتی در پایین آوردن بقایای اجساد #قربانیان حادثه و قطعات مهم هواپیمای سقوط کرده که در میان بلندی ها و صخره های #صعب_العبور و بسیار سخت کوهستان سفید کوه پراکنده شده بودن زحمات بی شائبه ای کشیدند از #نکات جالبی که در این حادثه اتفاق افتاد این بود که ایشان کسی بودند که #جعبه سیاه هواپیما رادر بلندای قله پیدا نمودند و از کوه پایین آورده بودند #اما هنگامی که ایشان به دامنه کوه رسیده و می خواستند جعبه سیاه را به مسئولین #تحویل دهند با توجه به اینکه برای یابنده جعبه سیاه #جایزه در نظر گرفته شده بود یکی از همکاران و دوستان ایشان نزدیک شده و به #بهانه ی اینکه ایشان خسته می باشنددرخواست کرده بود که جعبه سیاه را به او داده تا کمکش کند #اما این شهید بزرگوار در حالی که به #نیت دوستش برای بردن و تحویل دادن جعبه سیاه و گرفتن #جایزه به نام خودش آگاه بود بدون هیچ گونه #اعتراض و یا ممانعتی و به قول شاهدین در حالی که #لبخندی آرام بر لب داشت آن را به همکارش تحویل داده بودند و از گرفتن جایزه #چشم پوشی نمودند. در سال 1381 و پس از سقوط هواپیمای #ایلیوشین-76 سپاه پاسداران در ارتفاعات کرمان ایشان باز هم به انجا #اعزام گردیده و در آوردن جنازه شهدا کمک شایانی نمود. با #تاسیس نیرو های صابرین سپاه قدس ایشان جزو #اولین نیروهایی بودند که توانست به این نیرو بپیوندد ⏯
ادامه دارد◀️
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#بازگشت_دو_پرستوی_مهاجر
پیکر مطهر «شهید علی محمدرضایی» در آخرین عملیات تفحص کشف و در روز پنج شنبه چهارم خرداد ماه ۹۶ همراه ۱۳۴ شهید تازه تفحص شده دیگر به کشور بازگشت...
جانباز شهید علی محمدرضایی پس از ۳۱ سال از میان باتلاقهای ام الرصاص با یک پای مصنوعی #تفحص شده و به میهن بازگشت
برادر این شهیدِ عملیات کربلای ۴ که در سال ۶۵ به شهادت رسیده است «حمید محمدرضایی» حدود سه سال پیش در جبهه #سوریه و در دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به شهادت رسید و او نیز پیکرش بازنگشت...
شهید حمید محمدرضایی متاهل و دارای سه فرزند است خانواده محمدرضایی دو شهید به فاصله ۳۰ سال از هم تقدیم اسلام کرده است یکی در جبهه سوریه و دیگری در جبهه جنوب و پیکر هر دو شهید هم در کارزار جهاد #مفقود شده بودند
یک سال بعد از شهادت دومین شهید پیکر شهید اول بعد از ۳۰ سال بازگشت و هویت او شناسایی شد و مجدداً مادر شهید چشم انتظار بازگشت پیکر جامانده ی فرزند در خاک سوریه ماند...
حالا پیکر حمید شهید مدافع حرم، دیروز همراه با ۴ پیکر از شهدای مدافع حرم شناسایی شده و به آغوش مادر بازگشته است...
مادرم چشم و دلت روشن...
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
روی زمين
دنبال آسمان نگرديد،
هر چه هست آن بالاست ...
#فکه ، پیکر شهیدی که توسط
#نیروهای_بعث_عراق با دست و
پای بسته به #شهادت رسیده ،
( نفر سمت چپ نشسته )
شهید #تفحص #شهید_علی_محمودوند
وی فرمانده دلیر گروه تفحص
لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) بود که سرانجام مورخ
۱۳۷۹/۱۱/۲۲ در #منطقه_فکه،
بر اثر #انفجار_مین به جرگه
شهیدان پیوست و پیکر پاکش در
قطعه ۲۷ #بهشت_زهرا طبق
وصیتش به خاک سپرده شد.
#به_یاد_امام_و_شهدا_صلوات
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔺#شهادت #جستجوگر_نور پاسدار شهید #ابراهیم_احمد_پور عضو گروه #تفحص شهداء لشکر ۳۱ عاشورا گرامی باد .
#شهادت تیر ماه ۱۳۷۴ #فکه
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
مادری که کوه صبر است و استقامت، #مادر_شهید_عبدالرحیم_اکبری ،که بیاد تمام سالهای فراق سر بر روی #مزار_فرزند شهیدش می گذارد و با او خلوت میکند...
#عبدالرحیم متولد سال ۱۳۴۳ بود،در #عملیات_بدر، #شرق_دجله سال ۱۳۶۳به #شهادت رسید و پیکرش در شمار #شهدای_مفقودالجسد قرارگرفت و پس از سالها،خرداد ماه سال۱۳۸۰ پیکر پاکش #تفحص و به خاک سپرده شد.
#شهید_عبدالرحیم_اکبری
#پسر_مامان
#یاد_شهدا_با_صلوات
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🌷 #تفحص
🌿تکاندن غبارفراموشی
❣حضرت #امام_خامنه_ای(مدظله العالی):
این کہ شما از روے جسدعلی الطّاهر پنهان شده ے یڪ شهید، غبارها وخاڪها را برطرف میکنید و آن را سرِ دست میگیرید، یعنی شما نمیگذارید کسانی، مسأله ے شهادت وشهید وفداکارے رازیر غبارها وخاکها پنهان کنند.
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شهیدان_زنده_اند_الله_اکبر
💠اتفاقی جالب در #تفحص یک شهید...
🔹شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد ....
🔹می گفت : اهل تهرانم و #عضو_گروه_تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.....
🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم....
🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم....
🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه....
🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم....
🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم....
🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد....
#شهید_سیدمرتضی_دادگر...🌷
فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...
گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من....
🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم.....
🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند....
🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم....
🔹"این رسمش نیست با معرفت ها...
ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم....
راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم....
گفتم و گریه کردم....
🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم :
«شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... »
🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده...
🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم....
به قصابی رفتم ، خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم :
بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است
به میوه فروشی رفتم...
به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم...
جواب همان بود ، بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...
گیج گیج بودم... مات مات...
خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟
🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد....
جلو رفتم و #کارت_شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم....
اعتراض کردم که:
چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود....
بخدا خودش بود....
کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود....
به خدا خودش بود....
گیج گیج بودم.... مات مات....
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم...
مثل دیوانه ها شده بودم....
عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم ، می پرسیدم :
آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟
🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...
مثل دیوانه هاشده بودم..
به کارت شناسایی نگاه می کردم....
🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...
وسط بازار ازحال رفتم...
🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹🌹🌹
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
.
#تفحص
#به_وقت_اروند
#روایت_گری
یونُس هایِ گم گشته . . .
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
او ایستاد ؛
پای امام زمان خویش ...
#تفحص
#شهید_گمنام
#ابناء_الفاطمةالزهرا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
دست و پایشان بسته شد
تا امروز دستمان
برای انتخاب باز باشد
تا انقلاب سرپا بماند؛
دِین بزرگی به گردن داریم
شهدا را میگویم ...
.
#تفحص
#شهدای_گمنام
#غواصان_دست_بسته
#نگاه_شهدا_به_انتخاب_ماست
#انتخابات_پاسداری_از_خون_شهداست
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
#پوستر | مهمان داریم
◻️ میروی ای بی نشان از جماران تا جنان
◻️تشییع ۲ تن از شهدای گمنام #دفاع_مقدس و تدفین در محل روضةالشهداء جماران.
◻️یکشنبه ۱۶خرداد مصادف با سالروز شهادت امام صادق(علیه السلام) ساعت ۹ الی ۱۱صبح
▫️محصول خانهی طراحان انقلاب اسلامی
▫️ایده و طراح گرافیک: لیلا تیمورینژاد
▫️شعار: پویا سرابی
▫️تنظیم نوشتار: مجتبی حسنزاده
#جنگ_هشت_ساله
#امام_خمینی
#جماران
#شهید_گمنام
#تفحص
#خانه_طراحان_انقلاب_اسلامی
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝