eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
948 دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
5.3هزار ویدیو
113 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹 ۱ 🍃معرفی نام و نام خانوادگی : نام پدر :محمد علی تاریخ تولد :۱۳۶۴/۰۲/۲۴ محل تولد :دیباج شغل :پاسدار وضعیت تاهل :مجرد مسئولیت :نیروهای -آموزشی سن :۲۳ سال خانواده چند شهید :یک 🌹شناسنامه تاریخ شهادت :۱۳۸۷/۰۳/۲۳ محل شهادت :تهران نام عملیات : موضوع شهادت :پشت جبهه نحوه شهادت :سقوط از کایت موتوردار - پادگان آموزشی شناسنامه تدفین کشور :ایران استان :سمنان شهر :دامغان روستا :قلعه تاریخ تدفین : گلزار :گلزار دیباج 📩زندگی نامه شهید “بسم رب الشهداءوالصدیقین” شهید محمد مهدی ایثاری بیست‌‌وچهارم اردیبهشت شصت‌‌وچهار در دیباج، منطقۀ شمالی دامغان، در خانواده‌‌ای و صمیمی، فرزند پسری متولد شد. پدر خانواده نامش را گذاشت تا در سایۀ آل طاها و امام زمانش سربازی کند و دنیایی و آینده‌‌ای آباد برای خود و مردمانش رقم بزند. محمدمهدی در چنین شرایطی می‌‌کرد. ⏮ادامه دارد،،، https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
#شهید_محمدمهدی_ایثاری🕊🌹 #تیپ_نیرو_ویژه_صابرین #زندگینامه #قسمت۱ 🍃معرفی #شهید نام و نام خانوا
🕊🌹 ۲ 🍃تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و متوسطه تا پایان پیش‌‌دانشگاهی را با موفقیت به پایان رساند. فوق دیپلم خود را در دانشگاه علوم دفاعی در دانشگاه (ع) تهران با موفقیت به پایان برد. پس از آن به سمنان آمد و دورۀ کارشناسی را وارد دانشگاه پیام‌‌نور شد و در رشتۀ علوم تربیتی مشغول به شد. بعد از آن در یگان ویژه به استخدام رسمی درآمد. شش سال از خدمت و صادقانۀ او در یگان ویژه می‌‌گذشت که در گردان هوایی در بیست‌‌وسوم خردادماه سال هشتاد و هفت شمسی در اثر سقوط کایت، بر خوان نشست و بار دیگر بر همگان گوشزد نمود که در باغ باز است. گلزار امامزاده‌‌محمد دیباج، میزبان پیکر پاک محمدمهدی شد. ⏮ادامه دارد،،، https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🕊🌹 ۳ 🍃23 خرداد یادآور سالروز شهید محمد مهدی ایثاری من وسته هسته. شهید مهدی ره خله نمیشناسیامش ولی خانوادیشه دورادور همیشناسیام. مهدی خلبان پاسدار بی که در صانحه هوایی در سال 1387 به برسیا. این خاطره رفقش من وه بکته البته اینم بکته که این خاطره و مطلبه هنوز کسی وه نکتم. این خاطره از زووان او نقل هنکنم: 🍃من و مهدی و برارش خله رفق بم با مهدی دانشکده دله با میثم با هم دبم. از اونجه با هم خله صمیمی هابم همین وه هر وقت مسیرم هنخورد طرفای محل کار او هنشیم حتما اوره سر هنزیم. درست یک هفته قبل از بشبیم اویی پهلو ، مهدی اون هفته مثل اینکه خله کار داشت او مربی هم بی و دبین آموزش خلبانی هندان که من بشیم . با وجود کار زیاد بیامی و همدیگه ره بدیئم. من و او با هم خله راحت بم و حرفامانه همدیگه ره هنزم. بکتمش مهدی ته دیگه پیر هابه پس که هاوا زن ببوری ، وچه جان بجنب و ... یکم این جور حرفا او وگردیا منه بکته همین روزا خبر زوما هابین منه ته ره هندنن... 🍃پنجشنبه ظهر خانه دبیم که رفقم زنگ بزی بکته خبر داری چی شده بکتمش نه چی شده بکته یک کایت سقوط هاکرده و مثل اینکه هم دبی ، بکتمش طوری شان هم هابی که او بکته هابین. اونجه بی که یاد اون حرفش دکفتم بکتم چه زود ... واقعا به این نتیجه برسیام که خبر داشت. همکاراش هنکتن که اون روز صوبایی از همه روزا زودتر خو جه راست هابی و طبق معمول پنج شنبه ها بشبی استخر ، بعد از استخر وچا ره هنکته امروز هاکردم همه هنکتن مهدی اون روز یک حال و هوای دیگه ای داشت. ⏮ادامه دارد،،، https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🕊🌹 ۴ 🍃 یکی دیگر از برادران تعریف میکنه هر هفته با محمد مهدی ایثاری میرفتیم شنا. صبح روز شهادتش وقتی سانس تمام شد با آمدیم بریم بیرون شهید ایثاری گفتند : برو من میام (م.ا) گفت: کجا میری گفت برم کنم بیام (( )) بعدش با هم رفتیم محل کار. من رفتم به سمت بهداری و اونم رفت سمت باند و کایتش . اونها اون روز درحال تمرین ماموریت مهمی بودند. چند دقیقه ای نگذشته بود که یکی از بچه ها داد زد و گفت یه کایت سقوط کرده. پریدم توی آمبولانسم .سریع رفتم بالای کایت .دیدم علی صیادی و مهدی ایثاری سقوط کردن و شدن.😔 ✨روحشون شاد راهشون پر ره رو باد ⏮پایان https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1