eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
118 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻 نظرات وپیشنهادات🔻 ⚘️ @shahedesaber⚘️ 🔻خادم کانال🔻 ⚘️ @shahid_mohamad_ghafari⚘️
مشاهده در ایتا
دانلود
به سينه اش نشسته بود. برده بودنش برای عمل جراحي،قبل از عمل بلند شد که برود،بهش گفتن: بمان‼️ بعد از عمل مي کنن، اينجوري خطرناکه...گفت: وقتي در خطر باشه من اين سينه رو نمي خوام...😔 🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
علی روابط عمومی تیپ المهدی بود و حاج علی فضلی فرمانده تیپ بود. در یکی از مراحل رمضان وقتی علی شهید می‌شود, یکی از برادران شهید افراسیابی بالای سرش بوده است. شک داشت که شاید علی اسیر شده است . ما یکی دوبار با اسیر دنبالش رفتیم, تا اینکه آقای افراسیابی به مادرم گفت که «من بالای سر علی بودم و علی در لحظه آن قدر از آن خون رفته بود طلب آب کرده بود و لب تشنه شهید شد و شرایط و وضعیت عملیات طوری بود که من باید می‌آمدم عقب و علی را بغل یک گذاشتم». بعد از شهادت علی یکی دو تا از برادرهایم برای پیدا کردن به منطقه رفتند ولی اثری از او پیدا نکردند و عراق آن نقطه را آب انداخته بود. برای علی یادبودی در قطعه 26 بهشت‌زهراگذاشتیم و چون در دفعه آخری که از جبهه برگشته بود لباسهایی که به خود آغشته شده بود را نبرد همان‌ها را به عنوان در مزارش به خاک سپرد. 📎پیکر مطهر این شهید گرانقدر پس از ۳۵ سال شناسایی شد. ✍ به روایت برادر شهید 🌷 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
«وقتی امینیان می خواست در حمله ها شرکت کند، اول نزد مستقر در یگان می رفت و قرآن به دست او می داد و می گفت: می خواهم استخاره بگیرم. همیشه «خیلی خوب» می آمد و او می رفت. یادم می آید قبل از والفجر 3 ، که عبدالصالح در آن به شهادت رسید با مسئول عملیات پیش روحانی یگان آمد و درخواست کرد و گفت: از او می خواهند که در عملیات شرکت نکند. وقتی روحانی قرآن را باز کرد، سوره (ص) آمد که: (هر پرچمی از دست سرداری بیفتد، سرداری دیگر آن را بر می داردخیلی شد و با دیگر رزمندگان👥 به منطقه شتافت.» ✍ به روایت همرزم شهید 📎 فرمانده گردان محرم لشگر ۵ نصر 🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
#سربازان_روح‌الله شنبه پنجم اگوست 1989، چهاردهم مرداد ماه 1368، در حالي تنها چهار ماه و بيست روز ا
ما جزئيات عمليات را از طريق رسانه هاي خبري شنيديم. رسانه ها از انفجار شديدي در هتل اقامت سلمان رشدي خبر دادند و ما نمي دانستيم که در اين عمليات شرکت کرده است. مصطفي توانست با همکاري يکي از کارگران هتل به تاريخ دقيق رفت و آمد به هتل آگاهي يابد و اتاقي کنار اتاق سلمان رشدي براي انجام انتخاب کند اما سلمان رشدي متأسفانه از اين عمليات جان سالم بدر برد. گويا همان کارگر هتل که مصطفي از او درباره رفت و آمدهاي سلمان رشدي ❓سوال مي کند، به دستگاه هاي اطلاعاتي خبر مي دهد که يک جوان عرب اينجا درباره سلمان رشدي سوال مي کند. آن گونه که مي گويند قرار بوده که روز سوم اقامت مصطفي در هتل عمليات انجام شود اما قبل از آن عمليات لو رفته و در اتاق مصطفي رخ مي دهد که به شهادت خود او مي انجامد ✨جزئيات اين عمليات بطور کامل بود و ما و حتي دوستان مصطفي از اين عمليات آگاهي نداشتيم. مصطفي بود که براي دنيا زندگي نمي کرد و براي او از اهميت زيادي برخوردار بود. او هميشه مي گفت اگر قرار است انسان 20 سال يا 80 سال زندگي کند بالاخره در نهايت در انتظار اوست پس چه بهتر که دوران جواني را در خدمت به اسلام سپري کند و در راه اهل بيت(ع) و اسلام به برسد. ✍️ به روایت برادر شهید 🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
هرگاه به او کاري مي شد و مي خواستيم از انجام آن مطمئن شويم، ميگفتيم که اين ماموريت امام را شاد ميکند و وقتي خبر آن به حضرتشان برسد تبسم بر لبان ايشان مينشيند. او خنده‌اي مي کرد و مي گفت: همه ما يک تبسم امام. و تا پاي جان مي ايستاد و آن کار را به نتيجه مي رساند .شهيد فردي خاکي، مردمي، خوش برخورد، متواضع، خودماني، صريح اللهجه، انتقادپذير و در کار و مسئوليت جدي، ، صبور و مقاوم بود. هيچ گاه به واسطه مشکلات، از زير بار مسئوليتها شانه خالي نمي کرد زود از در نمي رفت و کمتر ديده مي شد که عصباني شود، همواره چهره اي خندان و بشاش داشت..کارهايش را روي نظم و انجام مي داد و براي بيت المال اهميت و حساسيت خاصي قائل بود..نحوه برخورد و او با اقوام و دوستان و همکاران باعث شده بود که مورد علاقه و احترام همه باشد. نسبت به خود احترام و محبت وافري داشت و هيچگاه جلوتر از آنها قدم برنمي داشت .او همواره به مي گفت:شما بايد مانند باشيد، اگر من به راه نرفتم، شيرتان را حلالم نکنيد وقتي در داخل قايق ترکش به سر شهيد کاظمي اصابت نمود، از جاي خود برخاست و دستها را به سوي آسمان بلند نمود و با راز و نياز کرد و لحظه‌اي بعد در کف قايق به سجده رفت و آنگاه شد. 📎عضو شورایعالی سپاه ، سازمان اطلاعات سپاه و معاون سیاسی امنیتی استاندار سیستان و بلوچستان 🌷 ولادت : ۱۳۳۶/۵/۲۴ آرادان ، گرمسار شهادت : ۱۳۶۴/۶/۲ هورالهویزه https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1