eitaa logo
پناه|panah
155 دنبال‌کننده
893 عکس
88 ویدیو
1 فایل
اینجارو پناه گاه بدونید❤️🍃 لذت یادگیریِ شعر و ادب از فوروارد عاشقانه های این کانال برای بوی فرندتان، راضی نیستیم :) فرمایشات ، غرغریات، مدح و ستایش، فحش و نکوهش و تبلیغات حمایتی: @saadatkhah1
مشاهده در ایتا
دانلود
تو زنده ای و خودت را گرفته ای بغلت تو زنده ای، چه کسی با تو زنده می‌مانَد؟ برو درونِ خودت،‌ تا نقاطِ کورِ خودت «خودت»، کسی که نمرده ست و زنده می‌مانَد تو زنده ای و دچاری به گازِ اشک‌آور و در سرت شب‌ها، عشق منفجر شده است و دوستانت را بعدِ بوسه باخته ای و اشک ریختی و گونه هات، سِر شده است تو زنده ای و تنت را گِرو گذاشته ای و روحِ لخت، به جز غصه در لباسش نیست تو زنده بوده ای و چشمهات محکوم‌اند تو زنده بوده ای و هیچکس حواسش نیست تو زنده ای و به دیوار میخورَد مُشتت تو زنده ای و به سمتِ خداست،انگشتت نچرخ! روی زمین ریخت، خنجر از پشتت که می‌شود به تو خندید و بارها کُشتت! تو زنده ای که پر از عکس باشد آغوشت که زندگی‌ بزند چندبار در گوشت خودت وبالِ دلت باش، می‌پَرَد هوشت! تو زنده ای که نمیرَد نگاهِ بی‌تابت و قرص‌های جهان هم نمی‌کند خوابت و بغضهات از آرامشت غلیظ‌ترند تو زنده ای و به هم ریخته ست اعصابت تو زنده ای که مدارِ تَسَلسُلَت، بِپَرَد به‌ پرتگاه دویدی که از پُلت بپرد! پرنده ای که شب از روی کاکُلت بپرد خودت به خاک نشستی مکر گُلت بپرد [بکوب آیِنه را تا که الکُلت بپرد!] تو زنده ای و جنونت ادامه خواهد داشت و شعر، در رگ‌ و خونت ادامه خواهد داشت تو تشنه ای و از آینده آب می‌خواهی برای خشکِ گلویت، طناب میخواهی تو زنده ای که غمت از تو پیرتر باشد و از بزاقِ دهانت کویر، تر باشد! تو خسته ای و به پاهات، گوی آهنی است صدات، ناله ی در یک گلوی آهنی است تو زنده ای و دم و بازدم فریبت داد به شانه ات زدی و زندگی صلیبت داد تو جاودان بودی در حقیقتِ رنجت برای اینکه نخندی، خدات سیبت داد! که زنده ام، وَ خودم را گرفته ام بغلم و مثلِ ابر، خودم را فشار خواهم داد صدای پنجره می ‌آید از نفس‌هایم به سمتِ کوچه ی وحشی، شعار خواهم داد که زنده بوده ام و هیچکس حواسش نیست که زنده ام...وَ به مرگ اعتبار خواهم داد نفس کشیدم و یک بغضِ کهنه در من بود به شب رسیدنمان، مثلِ روز، روشن بود که «ما» ضمیرِ خود‌آگاهِ ذهنِ متصل است که با «تو» یا بی تو...باز زندگی کِسِل است و زنده ام که مرا در خودم غلاف کنم که به بریدنِ رگ هایم اعتراف کنم تو زنده ای، چه‌کسی را گرفته ای بغلت و زنده ام که پر از عکس باشد آغوشم تو چند بار مرا پشتِ گوش بندازی؟ و زندگی‌ بزند چند بار در گوشم؟
اگه دوست داری منو زندگی کن خیالم ازت اینجوری تخت میشه کسی که تو رو داشته یا حالا داره یا خوشبخت بوده یا خوشبخت میشه
با خودت فکر می کنی که چقدر دلخوشی ها کم است... گریه کنی...
با خودت فکر می کنی که چقدر دلخوشی ها کم است...گریه کنی
مرا بگیر و از این آب ها رهایم کن ببر به قلعه ی دوری که می شود خندید بگیر سهم مرا از تمام دریاها ببر به تنگ بلوری که می شود خندید
شما میگید بوسم کن ولی شاعر میگه: مرا بگیر و از این آب ها رهایم کن که مرگ بین لبان تو زندگی بخش است
نشسته ای که مرا در خودم بمیرانی شکار میکنی ام مثل مرغ دریایی منی که چشم به منقار بسته ام بستم ندیده ام به قشنگی بوسه ات جایی
تمام هستی من تکه پاره ی دلم است