گل کند چشم تو با زیبایی اش هر خار را
بر سر شوق آورد لحن خوشت اشعار را
#حسین_مرادی
سرمایه ام شعر است میریزم به پایت
شرمنده مجنونت زر و زیور ندارد
باخون نوشتم دوستت دارم ته شعر
وقتی که دیگر این قلم جوهر ندارد
#حسین_مرادی
عشق و منطق هردو سهمی برده اند از جان من
روزها را شیخم و شب شاعر چشمان تو
#حسین_مرادی
زیباتر از خوبان تهران تا ونیزی
باشی نباشی در غزلهایم عزیزی
دیدم تو را تا دوستت دارم شنیدی
گویا جذامی دیدی از من میگریزی
#حسین_مرادی
اول صبح من از لحظه ی بیداری توست
ماه و خورشید من ای حضرت معشوق سلام
#حسین_مرادی