🔴 دربـاره آقـای پـنـاهـیـان
➖ هجمه به کیهان انتقاد نبود ، با ادبیات دشمنپسند، صورت گرفت.
🌀 سه پرسش جامعه دینی از حجتالاسلام پناهیان، البته پرسشهایی به صورت کامل.
▪️ایراد به حجتالاسلام پناهیان این نیست که چرا آقای قالیباف را تبلیغ کرد، بالاخره او نیز با شاخصهها و نگاه خاص خود، شخص مطلوب را آقای قالیباف دانسته است، بلکه پرسش مردم مؤمن از او این است که چرا به جای گفتمان اصلح، مباحث و شاخصههای عجیب، فرعی و غیرشرعی مانند کارآمدی و کارنامه را به عنوان جایگزین اصلحیت مطرح کرد؟
▪️باز مشکل این نیست که چرا آقای پناهیان به بچهحزباللهیها انتقاد کرد، چرا که انقلابیها خودشان پرچمدار انتقاد هستند، بلکه پرسش مردم مؤمن از این بزرگوار آن است که چرا آقای پناهیان با ادبیات دشمن و اتهام تندروی و افراط و #الفاظ_ناشایست و مورد نهی رهبر انقلاب، با جامعه انقلابی صحبت کرد؟ (ادبیات آقای پناهیان در برابر نشریه کیهان هم از همین قبیل است).
▪️همچنین ایراد به آقای پناهیان این نیست که چرا در بزنگاهها سکوت پیشه میکند، چرا که مردم آگاه، در هیچ بزنگاهی، انقلاب را محتاج چهرهها و عنواندارها نمیگذارند، بلکه پرسش این است که چرا همین سکوت را نسبت به جریان ضد انقلاب، ادامه نمیدهد و فقط صدایش در برابر انقلابیها بلند میشود؟
🌀 صراحت لهجه در برابر فساد و ظلم و هزینه دادن برای انقلاب، #توفیق بزرگی است که نصیب هر کسی نمیشود.
🇮🇷@sabzpoushan
🔴 مرد زیاد در خانه نماند
🔹گاهی مرد مجبور است به خاطر شرایط شغلی، مدت طولانی در روز، در خانه بماند.
حضور طولانی مرد در خانه، گاهی مانع خانهداری و رسیدگی به مدیریت زنانه همسر است. (مگر اینکه حضور مرد در خانه لازم باشد.)
🔹به مرد پیشنهاد میشود در صورت امکان ساعاتی را از منزل خارج شود و با بازگشت دوباره به منزل، انرژی و محبت جدید به خانه بیاورد.
🇮🇷@sabzpoushan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رشد گیاهان رو افزایش بدین
🇮🇷@sabzpoushan
سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر (دل)
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
#سعدی
🇮🇷@sabzpoushan
صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت
ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت
گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخنِ سخت به معشوق نگفت
گر طمع داری از آن جامِ مُرَصَّع می لعل
ای بسا دُر که به نوکِ مژهات باید سُفت
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاکِ درِ میخانه به رخساره نَرُفت
در گلستانِ ارم دوش چو از لطف هوا
زلفِ سنبل به نسیمِ سحری میآشفت
گفتم ای مَسنَدِ جم، جامِ جهان بینت کو
گفت افسوس که آن دولتِ بیدار بِخُفت
سخنِ عشق نه آن است که آید به زبان
ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شِنُفت
اشکِ حافظ خرد و صبر به دریا انداخت
چه کند سوزِ غمِ عشق نیارَست نهفت
#حافظ
#غزل_شمارهٔ_81
🇮🇷@sabzpoushan
باز با خوف و رَجا سویِ تو میآیَم مَن
دو قَـدَم دِلـهُـره دارَم دو قَـدَم دِلتَنـگـم
🇮🇷@sabzpoushan