eitaa logo
🌸 زندگی زیباست 🌸
762 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3هزار ویدیو
22 فایل
°•﷽•° 📰 #مجله_ی_مجازی 🌸 زندگی زیباست 🌸 «همه چیز بَـــراے زندگۍ زیــ★ـݕـا» رسانه های دیگر ما: «خانه ی هنر و هنرمندان» http://eitaa.com/rooberaah «ارج» http://eitaa.com/arj_e_ensan ارتباط با مدیر: @kooh313 تبادل و تبلیغ: @fadakq2096
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🍁🌿 کاش چون دریا جهانی رو به ساحل داشتم بگذریم از آرزوهایی که در دل داشتم از نگاهت شرم می‌بارید و من درویش‌وار کنج دیوار غمت یک عمر، منزل داشتم پیش هرکس می‌نشستم حرف چشمان تو بود من نه با تو، با تمام شهر، مشکل داشتم زندگی با طعنه‌های دوستان آسان نبود کاش من هم دشمنانی صاف و یکدل داشتم لطف بودن با تو از من شاعری دیوانه ساخت ورنه من در خود هزاران مرد عاقل داشتم «محمدحسن جمشیدی» 🌺🌺🌺🌺🌺 فارسی   ┏━🦋━━•••━━━━┓ 🦋 @sad_dar_sad_ziba 🦋 ┗━━━━•••━━🦋━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رسانه بزرگنمایی فریب 🔹 خود را بالا ببریم! /جهان رسانه 📡 💻 📱 ╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
🔸 دلیل ایجاد ناآرامی در فضای دانشگاه چیست؟ 💍 🔷 @sad_dar_sad_ziba 🔷 ۩๑▬▬▬✨✨✨▬▬●
🌸 زندگی زیباست 🌸
.: ┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «دَکَـل» ⏪ بخش: پنجم به تدریج در گوشی حرف زدن بچّه ها شروع شد. با دست زدم روی م
.: ┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «دَکَـل» ⏪ بخش ششم: 🔹صعود تیم ملی کف دست هایم را محکم به هم زدم و گفتم: «خب،‌ رفقای با صفای من کمربندها را سفت ببندید، می‌خواهیم راه بیفتیم. به این سؤال من خوب دقت کنید؛ اگر منِ آخوند یا یک محصّل و یا هر فرد دیگری نسبت به مسئولین این نظام، انتقاد شدید دارم، آیا معنایش این است که این نظام و انقلاب به هیچ وجه به درد نمی خورد و باید بی خیالش شویم و دشمن نظام خود باشیم؟ آیا باید درش را تخته کنیم؟ آیا می‌توانیم نتیجه بگیریم که من باید دشمن انقلاب و نظام باشم و نباید هیچ میل و علاقه ای به کشور و مملکتم داشته باشم؟» صدای آن چند نفر انقلابی کلاس، فضا را پر کرد که «نه» سرها به طرفشان برگشت. گفتم: «بگذارید یک مثال ساده بزنم؛ اگر تیم ملی فوتبال کشورمان دارد برای مقدّماتی جام جهانی آماده می‌شود، اما من به عنوان کسی که به عملکرد مربی یا برخی بازیکنان تیم ملی انتقاد شدید دارم، آیا آرزوی شکست تیم ملّی را می کنم؟ آیا هنگامی که تیم ملی دارد بازی مهمی انجام می دهد، با این که دلِ خوشی از کادر تیم ملی ندارم، علاقه و عِرق ملی من باعث نمی شود داخل ورزشگاه یا پای تلویزیون، تیم ملّی را تشویق کرده و برای پیروزی اش دعا کنم؟ آیا موقع بازی، حرص نمی خورم؟ آیا با صعود تیم ملّی به جام جهانی به وجد نمی‌آیم و اشک شوق نمی ریزم؟» تعداد زیادی سر خود را به نشانه تأیید تکان دادند. گفتم: «سرنوشت تیم ملی برای همه ی ما مهم است.» خب، حالا ملاحظه کنید اگر منِ نوعی، به عملکرد برخی مسئولین این نظام، ایراد دارم، آیا می توانم نتیجه بگیرم پس سرنوشت و سرانجامِ نظام و کشورم برایم مهم نیست و با پیروزی یا شکست کشورم در عرصه‌های مختلف جهانی، رگ غرور و غیرتم تکان نمی خورد؟ کلاس بدجور خاموش شده بود، در چشمان چند نفر خیره شدم، صدایم را بالاتر بردم و پرسیدم: «آیا منتقد بودنِ من، معنایش این است که دشمن و معاند نظام هستم؟ جواب بدهید! این را قبول دارید یا نه؟» چند نفر از بچه ها به نوبت اظهار نظر کردند و خلاصه ی حرفشان این بود که «حق با شماست ما اگر انتقادی هم داریم، امّا علاقه و حبّ وطن هم داریم و دشمن انقلاب و نظام نیستیم.» این اقرار و اعتراف، به عنوان زیر بنای مرحله بعدی بحثمان، خیلی لازم بود. پس با تأکید فراوان پرسیدم: «آیا در این مطلبی که دوستانتان اشاره کردند، نظر مخالفی دارید یا نه؟» بچه ها هماهنگ گفتند: «نه حاج آقا! ما همگی، کشور و وطنمان را دوست داریم؛ اگر چه به برخی سیاست هایش انتقاد جدّی داریم.» نگاهی به مبصر کلاس انداختم و گفتم: «خب، خوشبختانه در مرحله اول مذاکراتِ پنج به اضافه ی یک، بدون این که به سر و کلّه ی هم بزنیم و گیس و گیس کشی راه بیندازیم و یقه ی همدیگر را پاره کنیم، به نقطه ی اشتراک خوبی دست یافتیم.» لبخند کوتاهی زدم و گفتم: «بنده خصلت و روشم این است که به هر نقطه ی مشترکی رسیدیم، آن را روی تخته، سیاهه می کنم تا بعداً کسی دَبّه نکند. به امید خدا پله پله و گام به گام می رویم جلو تا ببینیم سر از کجا در می آوریم. شیرفهم شد؟» پاسخ «بله» را از بچه ها گرفتم و چرخیدم به سمت تخته و ماژیک را برداشتم و گفتم: «پس بگذارید مطلب اول توافق شده را این جا بنویسم نوشتم: مطلب اول: اگرچه ما به عملکرد برخی مسئولین انتقاد داریم، اما به کشور و انقلاب خود علاقه مندیم و طرفدار آن هستیم. - بچه ها! پیشنهادم این است که از همین اول بسم الله شروع کار، مطالبی را که روی تخت درج می شود، داخل دفترتان بنویسید. قرار است در آینده اتفاق خیلی خوبی بیفتد. اما فعلاً ترجیح می دهم این اتفاق مبارک، پوشیده بماند تا انگیزه ی نوشتن داشته باشید. فقط سربسته بگویم، آنهایی که نمی نویسند مطمئناً در آینده تأسف خواهند خورد. خیلی ها با این حرفم دفتر و قلمشان را درآوردند و به حالت آماده ‌باش نشستند. - بچه های خوب! می خواهیم گام بعدی مذاکرات را شروع کنیم؛ حالا به سوال بعدی من دقت کنید: «ما پذیرفتیم که اگر به طور مثال، منتقد تیم ملی کشورمان هستیم، اما در بزنگاه‌ها و مسابقات حساس، طرفدار پَروپاقرص و مشوق آن هستیم. خب، آیا این طرفداری معنایش این نیست که دوست داریم تیم ملی کشورمان پیشرفت کند و تیم قدری شود؟ حتماً جواب هر ایرانی غیرتمند مثبت است؛ اما بچه ها! پرسش محوری من در این جا این است اگر تمایل داریم که تیم ملی پیشرفت کند، آیا این علاقه و میل ما به پیشرفت و قدرتمند شدن تیم ملی، برای ما ایجاد مسئولیت نیز می کند یا نه؟» چند نفر جسته گریخته گفتند: «بله» ⏪ادامه دارد.... ................................. 🌳 💠 زندگی زیبا http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼✨🌻✨✼══┅┄
زن زندگی …………… ...🌷... /یاد یاران ………………………………… @sad_dar_sad_ziba ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌺🍃🕯🍃🌺🍃 شیر، در حالت عادی خارج از قلمرو‌ شکار نمی‌کند؛ اما اگر کسی به محدوده‌اش تجاوز کند، برای شکار آن تا هر مقدار لازم باشد از قلمرو خارج می‌شود. 🌸 @sad_dar_sad_ziba 🌸 🌱 ………………………………… 🌱
قوی کسی است که نه معطل می‌ماند کسی خوشبختش کند و نه اجازه می‌دهد کسی بدبختش کند! هر گاه زندگی را جهنم دیدی، سعی کن پخته از آن بیرون آیی سوختن را همه بلدند! @sad_dar_sad_ziba 🌸 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ خون آشام های کوچک درمانگر بیماری های جسمی و حلال مشکلات اقتصادی 🧮 /آگاهی های اقتصادی 📉📊📈 ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ ‌ ‌ 🗞 صد در صد 🌱 @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تهران _ دمشق ایران _ سوریه 🔹 ملتی که بخواهد تجربیات دیگران را تجربه کند، به قله نمی رسد! /روشن بینی و روشنگری 🌙 🌕 ……………………………………… 🗞 «صد در صد» ╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─
🍀🌸🍀 💠 روش پیامبر اکرم (درود خدا بر او) در برخورد با کودکان ─┅═ঊঈ🍃🌳🍃ঊঈ═┅─ /خانوادگی ─┅═ঊঈ🦋🌹🦋ঊঈ═┅─ 💐[همه چیز برای زندگی زیبا] @sad_dar_sad_ziba 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌿🍁🌿 چیزی از عشق بلاخیز نمی‌دانستم هیچ از این دشمن خونریز نمی‌دانستم ‌ در سرم بود که دوری کنم از آتش عشق چه کنم؟ شیوه‌ی پرهیز نمی‌دانستم ‌ گفتم ای دوست! تو هم گاه به یادم بودی؟ گفت: من نام تو را نیز نمی‌دانستم ‌ بغض را خنده‌ی مصنوعی من پنهان کرد گریه را مصلحت‌آمیز نمی‌دانستم ‌ عشق اگر پنجره‌ای باز نمی‌کرد به دوست مرگ را این‌همه ناچیز نمی‌دانستم ‌ «سجاد سامانی» 🌺🌺🌺🌺🌺 فارسی   ┏━🦋━━•••━━━━┓ 🦋 @sad_dar_sad_ziba 🦋 ┗━━━━•••━━🦋━┛
🌸 زندگی زیباست 🌸
.: ┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «دَکَـل» ⏪ بخش ششم: 🔹صعود تیم ملی کف دست هایم را محکم به هم زدم و گفتم: «خب،‌
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «دَکَـل» ⏪ بخش هفتم: ...من هم با علامت سر، تأییدشان کردم. گفتم: «ممکن است کسی بپرسد چه مسئولیتی؟ سؤال خوب و قشنگی است.» اگر بگویند شما می توانید نقشی هرچند به ظاهر کوچک در قوی شدن و ترقّی تیم ملّی داشته باشید، آیا حاضرید آن نقش را ایفا کنید یا می گویید به من ارتباطی ندارد؟ سمت نقشه ی ایران که کنار تخته ی کلاس نصب شده بود رفتم و ادامه دادم: «اگر بگویید به من چه، معلوم می‌شود که علاقه‌ای به تیم ملّی ندارید، اما چون همگی می دانیم ته دلمان وابستگی و علاقه خاصی به تیم ملّی داریم، حتماً در جواب این سؤال با کمال افتخار می گوییم بله، ما حاضریم هر کاری که در توانمان هست و آن کار در قوی شدن تیم ملّی اثر دارد انجام دهیم.» صدایم را بالاتر بردم و پرسیدم: «درسته؟ قبول دارید؟» خیلی ها با صدای بلند و کشیده گفتند: «بَـــــــــله.» - خب، این جا ممکن است یک نفر بگوید، آخه منِ یک لا قَبا چه کاری می توانم انجام بدهم که تأثیری در توانمند شدن تیم ملّی داشته باشد؟ من که عددی نیستم؟ دوباره پرسیدم: «درسته قبول دارید؟» این بار جواب کلاس، با تردید بود. همه سکوت کرده بودند. گفتم: «باید در پاسخ گفت که عزیزم (!) یکی از عواملی که باعث تقویت تیم ملی است حمایت و تشویق پرشور و گرمِ امثال من و تو از تیم ملی در ورزشگاه آزادی است و ما می دانیم روحیه دادن، یکی از اساسی ترین عوامل ایجاد انگیزه و شجاعت در بازیکن و حتی مربی تیم است. شاهد این مطلب هم این است که همیشه تیم هایی که در خانه ی خود بازی می کنند، شانس بردشان به خاطر همین قضیه بیشتر است. چرا که به قول معروف در خانه ی خودشان شیر هستند و روحیه ی مبارزه و درگیری و خطر‌پذیری بازیکنان مضاعف می‌شود. به همین دلیل یکی از جریمه‌های تیم‌های میزبان این است که بدون حضور تماشاچی مسابقه را برگزار کنند. معلوم است صِرف حضور تماشاچی و حمایت پرشور و حماسی آنان باعث زائل شدن ترس و ایجاد روحیه ی رزم و مقاومت در بازیکن ما می شود. پس اگر فقط حضور من در ورزشگاه و سوت و کف و هورای من، نقش سرنوشت‌سازی در موفقیت تیم ملی کشورم دارد، وظیفه دارم کم نگذارم. - خب، دوستان! پس این مطلب را نیز همگی پذیرفتیم که درست است منتقد نظام و انقلابیم، اما علاقه مند و دوستدار نظام و کشورمان هستیم و معنای این علاقه مندی این است که ما از پیشرفت و توانمند شدن کشورمان در همه ی میدان ها، مثلاً میدان اقتصاد، علم، سیاست، فرهنگ، اخلاق، ورزش و دیگر عرصه ها خیلی خرسند می شویم. به ساعتم نگاه کردم. هنوز وقت داشتیم گفتم: «خوب یکی دو تا بله دیگه هم باید از شما بگیرم؛ آیا همه تأیید می کنید که تک تک ما پیشروی و نیرومند شدن کشورمان را دوست داریم؟» آیا می‌پذیرید که اگر قادر باشیم حرکتی بزنیم یا قدم برداریم که در قوی شدن مملکت ما نقش داشته باشد، باید به خاطر عشقی که به سرزمین ایران داریم، احساس وظیفه کنیم؟ - بله - درست است؟ - بله - تا این جا را قبول دارید؟ - بله. برای بار چندم، «بله» ی مهم و سرنوشت ساز را از کلاس گرفتم. یکی از بچه ها گفت: «حاج آقا! ما که در یک محله ای در یک شهر کوچک زیر پونز نقشه قرار داریم و نسبت به این همه عظمت و وسعتی که مملکت ما دارد اصلاً به چشم نمی آییم آخه چه نقشی می توانیم برای قوی شدن کشورمان داشته باشیم؟» گفتم: احسنت! من، در به در دنبال این جنس سؤالات می گردم و از همین جا اعلام می کنم هر چه قدر پرسش های شما بیشتر مطرح شود و با من یکی به دو کنید بحث ما داغ تر و در نتیجه، کامل تر می شود. ان شاءالله از این به بعد نیز شاهد پرسشگری دقیق شما باشم. دوستتان جرقّه را زد. - یکی دو نفر از گوشه و کنار کلاس به دوستشان تیکّه انداختند که مثلاً چه حرف مهمی زده است خودم را به نشنیدن زدم و گفتم: «احساسم این است که کلاس شما، به خلاف ظاهرش که اسم چندان خوبی در این مدرسه ندارد از نظر من کلاس خوبی است و فکر و ذهن فعال و پویایی دارد من سؤال زیبای رفیقتان را حتما جواب خواهم داد.» لبخند زدم و گفتم: «بگذارید ابتدا مطلب دوم و سوم را که به توافق رسیدیم تا زیرش نزدید و تکذیب نکرده اید روی تخته بنویسم نوشتم: مطلب دوّم: معنای علاقه‌ به کشورمان این است که ما ترقّی و قدرتمند شدن آن را دوست داریم. مطلب سوم: اگر بتوانیم نسبت به پیشرفت و قوی شدن کشورمان اقدامی انجام دهیم بی تفاوت بودن معنا ندارد و باید احساس تکلیف کنیم. ⏪ ادامه دارد ... ................................. 🌳 💠 زندگی زیبا http://splus.ir/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼✨🌻✨✼══┅┄