eitaa logo
قول سدید
212 دنبال‌کننده
212 عکس
80 ویدیو
23 فایل
🇮🇷اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا🇮🇷 🔻 قول سدید در بله ble.ir/join/MDhmNWRkYz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴امام را جامع ببینیم... 🔶بخشهایی از گفتگوی پیرامون جامعیت امام خمینی (ره) 🔻امام در عین اینکه قائل به فقه سنتی هستند به حوزه ها تأکید می کنند که «فقه به همان صورتی که بوده است باید باشد و فقه جواهری باید تقویت شود».(صحیفه امام18: 72) اما در عین حال می فرماید «همین اصول کلی و قوانین با نیازهای  بشر باید تطبیق داده شود و با حکومت اسلامی هماهنگ باشد»، لذا می فرماید زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند برای همین فراتر از آن 12 شرطی که علما برای مرجع تقلید بیان می کنند مانند مرد بودن و عادل بودن و ...؛ امام می فرمود: «مجتهد باید به مسائل زمان خود هم احاطه داشته باشد.» و مدیریت و مدبریت در جامعه بودن را هم لحاظ می کردند. 🔻حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله) یک فقیه جامع الشرایطی است که نظیرش در زمان گذشته هم شاید خیلی کم بوده است. به خاطر اینکه یکی از روشنترین و بارزترین جلوه های وجودی ایشان این است که چون شاگرد امام بوده است در نتیجه تمام افکار امام در وجودش تجلی کرده است و امروز مشاهده می کنیم یک فقیهی است که در هر رشته ای و با هر گروهی صحبت میکند، کاملاً به مسائل آن رشته وارد است و به صورت کارشناسی نظر می دهد و آسیب شناسی میکند و راهکارهای مناسب برای حل آسیبهای آنها ارائه می کند. این ثمره همان دیدگاه امام است که خودشان را محصور در فقه سنتی نکردند و از آن طرف هم با فقه پویا نیامدند با دیدگاههای روشنفکر مآبانه چارچوب اصلی فقه سنتی را بشکنند و ما را از اسلام اصیل ناب محمدی محروم کنند. خوب توانستند بیتن این دو مورد جمع کنند 🔻فقه به معنای اعم یعنی فقه اکبر که شامل عرفان، فلسفه، تفسیر، اصول، اخلاق و همه علوم اسلامی میشود این فقه در فطرت همه هست. اگر یک فقیه کامل وارد جامعه شود این فطرت بروز پیدا میکند در نتیجه جایی برای حکومت ظالمان نخواهند ماند و ریشه تمام منفعت طلبی آنها را میکند. کما اینکه انقلاب امام در ایران این کار را کرد. البته ما نواقص هم داریم چون نتوانستیم حق نعمتی که امام به ما داد ادا کنیم اما اگر  بشود  اگر فقه اجرا بشود دیگر جایی برای سیطره و حتی برای نفوذ بر هیچ یک از افکار روشنفکرمآبانه و ظالمانه و استبدادی دشمنان از هر جهت، چه فرهنگی و چه سیاسی و... باقی نمیگذارد. برای همین می ترسند چون تمام وجودشان را نابود می کند. 🔻صد در صد نظرات امام مستقیماً از عرفانش سرچشمه میگیرد. مثلاً عارف میگوید حکومت فقیه یعنی حکومت خدا. فقیه یعنی خلیفه خدا که تمام کمالات حضرت حق در او ظهور پیدا کرده باشد و او باید این کمالات را به تمام عالم منتقل کند لذا تمام کمالات و نوآوریهای امام در فقه و اصول و فلسفه و سیاست به خاطر همین بود. به خاطر اتصالش به حضرت حق و قدرت گرفتن از نور خدا و افاضه آن به عالم. باید این جامعیت در حوزه باشد، در حالی که در عرفان اصلاً کار نکردیم و بلکه بعضا با عرفان مخالفت شده و حتی با آن مبارزه می کنند! ما آیا جامعیت امام را در حوزه ها پیاده کردیم؟ نکردیم. امام یکی از مهمترین مشخصه هایش عرفانش است ولی الان در خیلی از حوزه ها عرفان را می کوبند! با جرات هم می کوبند. الان کسانی که در حوزه ها مسئولیت دارند و عرفان را می کوبند بیشتر از کسانی است  که عرفان را قبول دارند. این جفاست به شان علمی و عملی امام. عرفان را منزوی کردیم. تفسیر عرفانی امام را ما روحانی ها جلویش را گرفتیم! این ظلم بزرگی بود. 🔴هفته نامه ، سال ۱۳۸۹ متن کامل http://sadid59.parsiblog.com/Posts/107
🔻ویروس منحوس زیر ذره‌بین شریعت! 1⃣ هر قانون و حُکمی هنگامی به مرحله اجرا می‌رسد که شرایط و بستر آن فراهم باشد؛ برای نمونه وقتی گفته می‌شود روزه واجب است، شرایط یا به تعبیری موضوع حکم روزه، انسان مکلف سالم غیر مسافری است که هلال اول ماه رمضان را دیده باشد؛ بنابراین بر کسی که هنوز به سن تکلیف نرسیده، مریض یا مسافر است، روزه واجب نیست.  چه بسا اگر عنوان ثانوی مانند ضرر هم اضافه شود، نه فقط وجوب روزه برداشته می‌شود، که حتی روزه مضر به فعل حرام تبدیل می‌شود؛ از این رو موضوع‌شناسی و توجه به مکان و زمان برای تشخیص موضوع از مهم‌ترین کارهای فقاهتی یک مجتهد است. 2⃣ در میان احکام، برخی نسبت به برخی دیگر اهمیت و اولویت بالاتری دارد. جان، آبرو، ناموس و حق‌الناس از جمله اموری است که اهمیت فوق‌العاده‌ای نزد شارع دارد؛ لذا برای حفظ جان یک مسلم گاه برخی احکام مانند راستگویی، احکام محرم یا نامحرم، غصب و... را می‌توان نادیده گرفت. 3⃣  تشیع ناب و آنچه بزرگانی مانند امام خمینی(ره) از تشیع نشان داده‌اند، این است که شیعه همواره بر عقل و خردوزی در کنار شریعت و معنویت تأکید داشته است.  به گفته «علامه جوادی‌آملی» بر خلاف برخی مذاهب منحرف و محرّف، در شیعه تعارض عقل و دین وجود ندارد؛ چراکه عقل در کنار نقل از منابع و ادله دین است و همانگونه که مثلاً تعارض قرآن با اسلام ناممکن است، تعارض عقل و اسلام هم چنین است.  عقل کلید فهم دین سپس چراغ راه استنباط احکام آن است. 4⃣ امیرالمؤمنین عابدان را سه دسته معرفی می‌کند؛ بردگان، تاجران و آزادگان. جدا از ارزش‌گذاری این تقسیم‌بندی، این بیان نشان از یک واقعیت روشن دارد که افراد در ایمان دارای مراتب گوناگون هستند و ضمن تلاش فرد و جامعه برای ارتقای مرتبه ایمانی افراد، باید برای هر کدام برنامه و زبان گفت‌وگو و تعامل مخصوص خود را داشت و با لحاظ مرتبه ایمان هر فرد با او سخن گفت و از او توقع داشت.  عدم توجه به این مهم جامعه را به دوقطبی‌سازی‌های بی‌علت و درگیری‌های بی‌ثمر خواهد کشاند. 5⃣ این روزها به روشنی این امور در کشور مشاهده می‌شود. علمای راستین و روحانیت اصیل در مواجهه با پدیده‌ای طبیعی، تفکر متعالی شیعه انقلابی را به جهانیان نشان دادند.  تعطیلی مشاهد مشرفه، نمازهای جمعه، هیئت‌ها و تجمعات مذهبی در اصل نه به سبب یک ویروس، که به علت عقلانیت و جامعیت تشیع بوده است. علما بر مبنای حجت شرعی و عقلی چنین احکامی صادر کردند.  همان گونه که بیان شد، مجتهد با بررسی اوضاع زمان و شرایط مکان، باید تشخیص دهد امروز با توجه به شرایط پیش‌آمده آیا استحباب مؤکد زیارت مشاهده مشرفه یا برگزاری نماز جمعه همچنان باقی است یا نه؟  با توجه به اتفاق اطبا بر خطرناک بودن یک ویروس، آیا اجتماعات مردمی مصداق ضرر بر سلامت مردم و صدمه به جان افراد است یا نه؟ اگر جواب مثبت باشد، این اجتماعات مستحب به عملی حرام تبدیل می‌شود؛ چراکه مورد نهی شارع قرار گرفته است.  ضمن اینکه سلامت جامعه و حفظ جان افراد از اهم احکام است و اگر در تزاحم با عملی دیگر، مانند تجمعات مذهبی قرار گیرد، باید طرف مقابل آن را نادیده گرفت. چنانکه امروز به تشخیص علما نماز جمعه با همه اهمیت و جلالتی که در اسلام دارد، برای مدتی تعطیل شده است.  گاه ممکن است در زمان دیگری همین امر با مسئله مهم‌تری، مانند حفظ اصل اسلام در تزاحم قرار گیرد که باز در این صورت همین قاعده اجرا خواهد شد و جانب اهم گرفته می‌شود و مهم کنار گذاشته می‌شود.همه این دستورات از دل شرع بیرون می‌آید و در عین حال منطبق با عقل سلیم است. 6⃣ بر مبنای همین قواعد شرعی و عقلی است که بهداشت فردی و عمومی توصیه می‌شود و در عین حال، مردم را به شفابخش و قادر اصلی توجه می‌دهند؛ چه آنکه خداوند سبب‌ساز و سبب‌سوز است و اگرچه سنت خدا بر این است که «لايجرِيَ الأمور إلاّ بِأسبابها» اما همه اسباب در آنچه ظاهراً مشاهده می‌شود، خلاصه نشده است و چه بسا دعا و توسلی سبب دگرگونی عالمی ‌شود.  با این وجود باید دقت داشت همه کس، به این مرتبه از فهم حقایق نرسیده‌اند اسباب ظاهری، مانند شست‌وشو و ضد عفونی کردن برای در امان بودن از یک بیماری، ضروری‌ و مفید است؛ اما این امر نباید راه را بر معارف و امور غیبی ببندد. ◀️هفته نامه
🔰تاریخ ندانهای امروزنشناس! 1⃣از تاریخ باید عبرت گرفت و آن را چراغ راه امروز قرار داد، تاریخ فقط برای خواندن نیست و باهوش‌ترین انسان‌ها کسانی هستند که بتوانند از نگاه به دیروزها، راه این روزها را پیدا کنند! اما دشواری کار در توان تشخیص و تطبیق سرگذشت پیشینیان با اوضاع امروز است، اینکه امروز ما، با کدام برهه تاریخی مطابقت دارد، امری پیچیده است که از هر کسی بر نمی‌آید! برای این مهم هم باید به ماجراهای تاریخی، تحلیل آن ماجراها و شناخت وقایع گذشته مسلط بود، هم باید به جغرافیای زمان و مکان حال مشرف بود وگرنه یا به تحریف تاریخ گرفتار شده یا تطبیق نادرست، موجب تصمیم نادرست می‌شود یا هر دو! 2⃣سیره اهل بیت(ع) علاوه بر بعد تاریخی، برای ما شیعیان ساحت حجیت اعمال است؛ چرا که یکی از منابع دینی تشیع،فعل معصوم است. از این رو تیزبینی در این حوزه باید مضاعف باشد؛ یعنی هم بعد تاریخی و تحلیلی را دربر بگیرد و هم جنبه شرعی را شامل شود. تطبیق نادرست در این وادی، چه بسا به وهن اهل بیت و جابه‌جایی حکم‌الله نیز منجر شود؛ به همین دلیل در این حوزه کارشناس تاریخ بودن کافی نیست و اجتهاد فقهی نیز اهمیت دارد. 3⃣در دوران ما بازار تطبیق اعمال و افراد با اقوال و افعال ائمه معصوم(ع) داغ است. بر اصل کار نباید خرده گرفت؛ بلکه سخن در تشخیص مصداق است که گاه با نگاه‌های سهل‌اندیشانه با قیاسات مع‌الفارق روشن، سعی دارند امور بی‌ربط را به هم ربط دهند و با توسل به مشتراکات لفظی، می‌کوشند اشتراکات تاریخی را اثبات کنند! برای نمونه در تاریخ، صلح حدیبیه یا صلح امام حسن(ع) را خوانده‌اند و هر گونه توافق و سازش ناموزونی را می‌خواهند به آن مرتبط کنند! 4⃣در تاریخ آمده است، در حالی که (ع)، آرایش جنگی به خود گرفته تا با معاویه ستیز کند و سپاهی بزرگ آماده کرده بود، اولین زمزمه‌های صلح از جانب معاویه شنیده شد. او با حربه‌های رسانه‌ای، شایعه کرده بود که قرار است امام حسن با او مصالحه کند و حتی را پذیرفته است! این در حالی بود که امام کاملاً آماده نبرد با جریان فاسد اموی بود. بعدها به طور رسمی نیز درخواست صلح از جانب معاویه آغاز شد. این نکته اساسی ماجرای صلح تحمیلی بر امام مجتبی(ع) است. حال کسانی که قرار است آن تاریخ را با شرایط امروز تطبیق بدهند، باید استدلال کنند در حال حاضر، ایران اسلامی از جانب چه کسی به صلح دعوت شده است؟ اکنون دشمن با وقاحت تمام به ایران اهانت و هتاکی می‌کند، ملت ایران را تهدید و تحریم می‌کند، این شرایط چه نسبتی با جریان امام حسن(ع) دارد؟ بر فرض که امام حسن(ع) به خواسته اکثریت مردمی که از جنگ خسته شده و در برابر شایعات معاویه خام شده بودند، تن داد و با معاویه در مجلس صلح نشست، اما آیا واقعا شرایط امروز شرایط امام حسن(ع) است؟ امروز دشمن ملت ما، حتی مانند معاویه، نمایش صلح‌طلبی هم اجرا نمی‌کند، بلکه به صراحت از براندازی انقلاب و دولت ایران می‌گوید، ترجیع‌بند سخنرانی‌های‌شان گزینه نظامی است و حتی در برابر دیدگان همه دنیا، سرداران ما را ترور کردند! در این اوضاع چرا از اردوگاه ما باید ندای صلح شنیده شود؟ آن هم از زبان کسانی که چندین سال است به جای آرایش جنگی، آغوش صلح باز کرده‌اند و هنر خود را مذاکره معرفی می‌کردند! 5⃣اگر کسانی قصد دارند امروز ما را با دوران امام حسن(ع) مقایسه کنند، جدای از جفایی که با فهم نادقیق و قشری خود به تاریخ و حضرت مجتبی(ع) کرده‌اند، مرتکب جفای بزرگی نیز به مردم ایران شده‌اند! مردمی که سال‌هاست برای حفظ انقلاب خود از خودگذشتگی کرده‌اند و به تعبیر امام(ره)، از مردم صدر اسلام بهتر هستند، چه نسبتی با مردم دنیازده و بی‌بصیرت دوران امام مجتبی(ع) دارند که فریب سخنان ریاکارانه و اغواگرانه معاویه را خورده بودند؟ روا نیست اگر عده‌ای از راه انقلابی و مواضع سابق خود خسته و پشیمان شده‌اند، این را به مردم ایران هم نسبت دهند! شاید مردم از ناکارآمدی برخی مسئولان و افراد پرادعای بی‌عمل خسته شده باشند؛ اما به یقین به سازش پرچالش با کسانی که نقشه نابودی آنها را می‌کشند، تن نمی‌دهند. 6⃣صلح امام حسن(ع)، یک کارکرد داخلی بین مسلمین داشت در برابر دشمن خارجی تا امام بتواند، با مدیریت جهان اسلام، ضمن دفاع از آرمان‌های اصیل اسلامی، مانع نابودی کامل دین خدا بشود. در شرایطی که به هر دلیل دور امام(ع) از سرداران جنگی و توده‌های حامی خود خالی شده بود، برای حفظ اسلام، راهی جز پذیرش صلح باقی نمانده بود، آیا انصافاً امروز کیان اسلام و انقلاب بسته به سازش با دشمنان است؟کسانی که اینگونه سخن می گویند، آیا از قدرت ملت و نیروهای مسلح و ظرفیت‌های متعدد کشور خود هم آگاه نیستند؟ آیا خبر ندارند با تکیه به ملت و امکانات درون می‌توان بسیاری از مشکلات را برطرف و دشمن را ناامید کرد؟ 🌐متن کامل
🔰جریان هرزه زبانهای پول پرست علیه انبیا 🔹در گذر زمانه دو جریان مهم «دعوت» وجود داشته است که همواره در تقابل با یکدیگر بوده‌اند؛ گروهی که فراخوان عمومی برای دعوت به خدا می‌دادند و جمعی که مردم را به خود دعوت می‌کردند. تمام انبیا و اولیای الهی پیام واحدی برای بشر داشتند که خدا را عبادت کنید و از غیر او دوری و اجتناب کنید. انبیا برای این دعوت هیچ گاه از اکراه و اجبار و تسلط بر دیگران استفاده نکردند، بلکه با منطق و زبان نرم فتح قلوب کردند. 🔸از سوی دیگر در برابر این جریان ناب و صواب، گروهی بودند که با سیطره استبدادی بر سایرین آنها را با زور شمشیر و تهدید به حبس و شکنجه به عقاید باطل خود دعوت می‌کردند و گاه چنان غره می‌شدند که خود را پروردگار آنها می‌دانستند! جریانی که به جای منطق و بیان، با پول و بوق و زور می‌کوشید تا خود را سر پا نگه دارد و هر صدای مخالف این مسیر را از پای در آورد! آن سو اگر برای بیان حقایق و سعادت واقعی برای مردم جان می‌کند و طلب مزد نمی‌کرد، این‌سو برای ضلالت خود و دیگران، از گرفتن مال و حتی جان مردم ابایی نداشت! 🔹روش رایج جریان استکبار و تکبر برای مقابله با جریان سعادت و حقیقت، توسل به رسانه و ثروت و در نهایت سلاح بوده است. آنها می کوشیدند ابهت و عظمت و تقدس انبیا و کلام آنها را در برابر مردم بشکنند تا به زعم خود بیان آنها را بی‌اثر کنند! تمسخر و استهزا و تحقیر شیوه همه مستکبران بوده است؛ چنانچه تعبیر قرآن به گونه‌ای است که گویا این امر یک قاعده و اصل است: «يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ»؛ (یس/ 30) هیچ فرستاده‌ای از طرف خدا نیامده مگر آنکه، دستگاه جور و خودمحور آن را مسخره کرده است! 🔸شاید قدیمی‌ترین سندی که بتوان برای این امر بیان کرد، بدزبانی قوم نوح در برابر این نبی اولوالعزم باشد. به فرموده علامه طباطبایی در گفت‌وگوى نوح(ع) با قوم خود، آنان ايمان آوردن افراد بى‌مال و مكنت به او را بر او خرده مى‏گرفتند! «قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ»؛ مقصود مردم از اينكه به نوح(ع) گفتند: پيروان تو افراد پستند، اين بوده كه شغل پست و كارهاى كوچك دارند و لذا آن جناب پاسخ‌شان داد به اينكه: «وَ ما عِلْمِي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ». ظاهراً قوم نوح(ع) ملاك شرافت و احترام را اموال و فرزندان و پيروان بيشتر مى‏دانستند، همچنان كه از دعاى نوح (ع) كه عرضه داشت: «رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ‌يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً» (نوح/ 21) اين معنا به خوبى برمى‏ آيد، كه مرادشان از ارذلين، بردگان و فقرا و صاحبان مشاغل پست و خلاصه كسانى است كه اشراف و اعيان‌شان ايشان را سفله و فرومايه مى‏خواندند و از مجالست و معاشرت با آنان ننگ داشتند. 🔹این ماجرا ادامه داشت تا زمان آقا و سرور همه انبیا، پیامبر اعظم(ص) که اشراف و مترفین و مستکبران با استفاده از رسانه و بوقچی‌های خود، با تمسخر و ناسزا به جنگ منطق و اندیشه متعالی نبوی رفتند. شیوه همان شیوه و ابزار همان ابزاری بود که سالیان سال علیه انبیا استفاده می‌شود. 🔸سوره همزه بیان روشنی از راهکار و ابزار این جریان علیه رسول اعظم و اجرای قاعده استهزاست؛ یعنی استفاده از توهین همراه با ثروت! در تفسیر «روح‌المعانى» در ذيل آيه «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ»، گفته است بنا بر یک روایت اين سوره در شأن وليدبن‌مغيره و بدگویي‌اش نسبت به رسول خدا (ص) و سعى در تنقيص آن جناب نازل شده، و بنا بر قولى ديگر در شأن عاص‌بن‌وائل نازل شده است. دو وصف مهم برای این افراد در این سوره بیان شده است، هرزه زبان‌های پول‌پرستی که گمان می‌کردند اموال‌شان موجب قدرت و جاودانگی‌شان می‌شود! «الذی جمع مالا و عدده یحسب ان ماله اخلده». نمونه دیگر این افراد ابولهب بوده است که بر تمسخر و آزار پیامبر شهره بود. البته در مورد او هم آمده «ما اغنی ماله و ما کسب» 🔸این جریان، سر سلسله و راهبر جریان تخریب انبیا بوده و دانشمندنماها و کارگزاران و جهال را تشویق و تقویت و حمایت کرده تا به هر طریق به اهداف خود برسند. 🔹امروز نیز همین خط دنبال شده و کسانی که در برابر تابش رسول مکرم، خود را خوار و خفیف می‌بینند، رسانه‌ها و عمال خود را به صف می‌کنند تا به رسم نورانی انبیا تاخته و تقدس آنها را بشکنند. طبق سنت الهی عاقبت همه کسانی که زبان تمسخر در برابر انبیا باز کرده‌اند، عذاب الهی است. 🌐 متن کامل هفته نامه
🔰فیلسوف پرهیزکار 🔹علامه طباطبائی پس از شهادت استاد مطهری در وصف ایشان گفته بود: «انسان باتقوایی بود، تقوایی که از فلسفه اسلامی به دست آورده بود.» راز این رابطه شاید این باشد که فلسفه، اندیشه را نظم می‌دهد. مبنای فلسفه برهان و استدلال و تلاش برای رسیدن به یقین است؛ از این رو فیلسوف می‌کوشد تا از مغالطه و بیان نامرتب دوری کند و همین امر از اندیشه به بیان و عیان او نیز سرایت می‌کند. فلسفه اسلامی به همین امر اکتفا نمی‌کند و به خصوص در حکمت متعالیه و اشراق، در کنار تعقل و تفلسف، تهذیب نفس و نورانیت درون نیز لازم است. 🔸موضوعی که بی‌تردید مرحوم آیت‌الله مصباح‌یزدی نیز مصداق بارز آن است، چرا که به گواه موافق و مخالف، در چهل سال اخیر، آیت‌الله مصباح جزء فيلسوفان برجسته رده اول جهان اسلام بوده است. او در فلسفه تنها یک مدرس نبود؛ بلکه صاحب ایده و جسارت نقادی بزرگان فلسفه بود. او نه تنها در فلسفه اسلامی، بلکه در فلسفه غرب نیز سری در سرها داشت. با مرور زندگی ایشان، می‌توان همان گونه که علامه طباطبایی بیان داشته بود، تقوای حاصل از فلسفه اسلامی را مشاهده کرد. 🔹این به معنای آن نیست که نقد و نقصی بر ایشان وارد نبود؛ بلکه سخن این است که ممشا و مبنای مواضع و تصمیماتش بر اساس تقوا و یقین بود، نه هوی و هوس و قدرت و سیاست‌بازی. او می‌توانست در کنجی به درس و بحث ممحض شود و طمطراق علمی خود را فزونی بخشد و گرد اهانت و هتاکی دونمایگان سیاست به دامنش ننشیند؛ اما بر اساس همین تقوا تشخیص داد باید به عرصه سیاست پا بگذارد و حتی در جزئیات و مصادیق ورود کند. اگرچه آماج هجوم و هتک حرمت قدرت‌طلبان بی‌تقوا هم قرار گیرد و وجهه علمی و آبرویش هم مخدوش شود. این مهم جز با تقوایی عمیق و ریشه‌دار حاصل نمی‌شد. 🔸تواضع و کرنش ایشان در مقابل رهبری، مؤید دیگری بر متقی بودن مصباح‌یزدی است. انسان تا نفسش را ذلیل نکرده باشد، نمی‌تواند این گونه فروتن باشد. در بین معدود تقریرهای عقلی اثبات ولایت فقیه، تقریر ایشان را بسیاری از استادان عقلانی‌تر و با اتقان بیشتری می‌دانستند. به واقع او به آنچه اثبات عقلی کرده بود، خودش از عمق جان اعتقاد قلبی داشت. 🔹سیاست‌ورزی توأم با خردگرایی مبتنی بر تقوا و خداترسی موجب تعالی یک جامعه ایمانی خواهد شد؛ هر چند به طور طبیعی اختلافات فکری و نظری هم وجود داشته باشد. فیلسوف بودن و خردورزی، ویژگی مهم آیت‌الله مصباح بود که شئونات دیگر ایشان از آن سرچشمه می‌گرفت. نگاه او به اخلاق، کلام، سیاست، انسان‌‌‌شناسی، قرآن و حدیث همه ناشی از نگاه فلسفی ایشان بود. 🔸افزون بر این منظومه فکری ایشان جامعیت داشت و در غالب علوم اسلامی، از ابتدا تا انتها، به طور دقیق و کارشناسانه غور کرده بود. از این رو نه مثل روشنفکران فلسفه زده و عقلگرایان افراطی علیه شریعت سخن می‌گفت و نه مثل اهل ظاهر متحجر فقط بر ظواهر پافشاری داشت. همین امر نظرات و اندیشه او را برای اهل فن قابل توجه کرده بود. او هم یک دوره فقه خوانده بود، هم اهل حدیث و روایت بود، هم یک استاد اخلاق بود، هم با الهیات اسلامی کاملاً آشنا بود، هم به نظرات روز در علوم انسانی مسلط بود. هم مجتهد فقه اکبر بود و هم مجتهد فقه اصغر که امروزه این خصوصیت در کمتر دانشمندی دیده می‌شود. 🔹انسجام فکری و استحکام اندیشه ایشان به این دلیل بود که با فلسفه اسلامی بین همه این علوم پیوند برقرار کرده بود و به هر کدام به مثابه یک جزیره از هم جدا نمی‌نگریست؛ بلایی که امروز آسیب بزرگی به علوم انسانی اسلامی زده است. نگرش نقطه‌ای و تک بعدی به مسائل دینی بدون توجه به ابعاد دیگر، ثمره‌ای جز بیان نظرات سست و شبهه‌افکن ندارد. 🔸اتفاقی که در اواخر دهه هفتاد در کشور به وفور رخ می‌داد و شبهات فراوانی را روانه جامعه می‌کرد و در این میان، آیت‌الله مصباح با تفکری یکپارچه و کامل در مقابله با این حملات، بسیار مؤثر بود. آیت‌الله مصباح‌یزدی را به جرئت می‌توان روحانیت اصیل و تراز منشور روحانیت امام(ره) دانست که نه حیات علمی‌اش را بهانه کوتاهی در حیات اجتماعی و سیاسی‌اش قرار داد و نه به بهانه حضور سیاسی از شاگردپروری و فعالیت علمی دست کشید و در هر دو نیز در اوج بود. 🌐لینک مطلب
🔰جلوگیری از سلبریزایسیون مداحی 🔸مداح روی پله اول منبر ایستاده، میکروفن به دست دارد و نوحه می خواند، صدایش خسته و غمناک و گرفته است اما به دل می نشیند. جمعیتی مقابل او کوچه باز کرده اند و با صورتهایی مغموم و محزون و چشمهایی اشکبار بر سینه می زنند. چند نفری هم میان کوچه ها و صفها ایستاده اند و میانداری می کنند. 🔹این تصویر همه ما از یک مداحی سنتی و نوستالژیک است. تا امروز قاعده نوحه خوانی و مرثیه سرایی چنین بوده است. اخیرا به همین تصویر، نوعی موسیقی اضافه و صدای مداح هم توسط نرم افزار به اصطلاح استودیی شده است. ضمیمه ای که با زمینه اش نمی خواند! این ترکیب نامتوازن نه تنها تصویر ما را به می ریزند که قالب مداحی را هم دستخوش تغییر می کند. 🔸به احتمال زیاد، برخی این شیوه نو را ابتکاری در جهت جذب و جلب توجه بیشتر مخاطبان به هیات و به روز رسانی مداحی تلقی می کنند. شیوه ای که کم کم رو به تزاید گذاشته و شايد ذائقه شنونده را نیز دگرگون کند. به گونه ای که در مکانهایی مانند ایستگاه های صلواتی، مناسبتهای تلویزیونی، مقابل هیاتها هم این نوع خاص را پخش می کنند! 🔸همین مقدار استقبال شاید اقبال برخی مداحان به این سبک را بیشتر کرده است. اما از سوی دیگر عده ای هستند این نوع را نمی پسندند و آن را انحرافی در مداحی می دانند و بر سنتی بودن و اصالت هیات تاکید دارند. در این نظر اگر قرار است کسی با موسیقی و تم استودیی خوانندگی کند، پس زمینه کارش نباید هیات و مداحی باشد. هیات باید قالب خودش را حفظ و مداح باید رسالتش را درک کند! 🔹رهبری معظم در دیدار اخیرشان با مداحان ظاهرا بر این قول صحه گذاشتند و در فرمایشات خود به مادحین ضمن تاکید و تایید بر استفاده از خلاقیت و بهره گیری مناسب از ظرفیتهای هنری، این هشدار را هم دادند که هیات باید هیات بماند. از هیات و سينه زنی و عزاداری باید همینها در ذهن متبادر شود نه امور دیگر. گرچه آن امور در محل خود مناسب و قابل ستایش هم هستند اما ترکیب بی قواره قالبهای مختلف با هم نه تنها هنر نیست بلکه در دراز مدت می تواند مضر و آسیب زا هم باشد. 🔸هم هیات باید هیات بماند و هم مداح و نوحه خوان بایستی مداح بماند و در ذهن مردم به عنوان یک خواننده و شومن جا نیفتد. خروج از حیطه های کاری ممکن است از مداح یک سلبریتی بسازد که ثمره اش تغییر کار کرد هیات و مداح خواهد بود. تغییری که به نظر پیشرفت نیست و سرمایه ریشه داری به نام هیات را به سمت سطحی گرایی تنزل خواهد داد. 🔹این تذکر دقیق رهبری، بار دیگر به یاری مداحان و هیاتها آمده و راه انحراف دیگری را سد خواهد کرد. جامعه مداحان و هیاتی ها، بارها به خوبی نشان داده اند که همواره ملتزم به توصیه های رهبری هستند و تذکرات ایشان در باب هیات و مداحی را کارشناسانه و عالمانه می دانند و به کار می بندند. 🔸در طول این سالها رهبری پندهای دقیقی در مورد هیاتها و مجالس اهل بیت بیان کرده است که این، حجم بالای توجه ایشان به هیات و از طرفی اهمیت هیات در نزد ایشان را نشان می دهد. 🔹ممانعت از قمه زنی، توصیه به پوشیدگی و برهنه نشدن در سینه زنی، تاکید بر نصب نکردن تمثالهای معصومین در هیاتها، ابراز ناراحتی از سبکهای مبتذل در مداحی و.... از این دست توصيه هایی بود که از جانب ایشان مطرح و توسط هیاتی ها، بدان عمل شد و نتیجه آن وزانت و تقویت مجالس مذهبی بوده است. 🔸بی تردید توصیه اخیر ایشان نیز همین سرنوشت را پیدا خواهد کرد و به رونق و برکت این مجالس خواهد افزود. هفته نامه
▪️ملت حسین علیه السلام▪️ در گرم‌ترین ایام چند سال اخیر، عزاداری محرم با شور و حرارت در سراسر جهان و به ویژه ایران اسلامی برگزار شد. هیاهوی حسینی امسال مثل همیشه جدای از آنچه رخ داد، پیام‌هایی هم برای دوست و دشمن داشت. 1⃣میلیون‌ها تکیه و هیئت خرد و کلان از روضه‌های خانگی یا هیئت‌های بزرگ برگزار شد که محتوا و قالب آنها مبتنی بر استانداردهای جمهوری اسلامی بود. عزاداری سنتی بدون شاخ و برگ‌های زائد و رفتار و گفتار دون شأن مقام اهل بیت(ع) موضوعی بود که امام راحل آن را با تأکید دنبال می‌کردند و پس از ایشان، امام خامنه‌ای آن را جهت‌دهی کرده و ارتقا دادند‌. سبک‌های مداحی غالباً تقلیدی و مبتذل نیست و با افزایش تعداد مداحان خلاقیت و نوآوری هم در هیئت‌ها شکل گرفته است. مواردی که گاه وهن عزاداری اصیل بود، از هیئت‌ها حذف شد؛ مانند تمثال و شمایل حضرات معصومین، قمه‌زنی به عنوان بدعتی وهن‌انگیز، برهنه شدن در سینه‌زنی‌ها، روضه‌های بی‌اساس و جعلی خواندن و‌.... از سوی دیگر در بسیاری از مراسم در کنار شهدای کربلا، مردم از شهیدان انقلاب و دفاع مقدس و... هم نام می‌برند. در برگزاری هیئت‌ها و تکایا، آزادی حداکثری وجود دارد. با این حال غالب مجالس با همین وضع برگزار شد و تعداد اندک هیئت‌هایی که دوست دارند استثنا باشند، در این دریای مواج به حساب نمی‌آیند.  2⃣محرم امسال هم مانند سال‌های گذشته مردم در خیابان‌ها بودند و بابرپایی موکب و چایخانه و تکیه و به راه انداختن دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی با سبک‌ها و آداب متنوع هیاهوی محرم را در خیابان‌ها به نمایش گذاشتند. این در حالی بود که این حضور میلیونی با کمترین دخالت فیزیکی حکومت و حضور پلیس و نیروهای امنیتی همراه بود و اغلب امور را مردم خودشان مدیریت کردند. ترافیک و مدیریت خودروها در محلات، پخش نذورات، سیاه‌پوشی و نصب داربست و پرچم و کتیبه و ده‌ها مورد دیگر همگی با وجود رسوم و سلایق گوناگون به همت مردم مؤمن و عزاداران حسینی صورت گرفت تا روشن شود مردم ایران، با درک و فهم و بصیرت مثال‌زدنی خود، می‌توانند بدون دردسر و با کمترین مشکل حضور میلیونی در کف خیابان را اداره کنند و هم بلد هستند کار را به خوبی پیش ببرند و هم مشکلات انتظامی و امنیتی ایجاد نکنند. این نشان‌دهنده آن است که هر جا کف خیابان با درگیری و آشوب همراه بوده، نسبتی با ملت شریف ایران ندارد. 3⃣یکی از اتفاقات زیبای محرم امسال رشد فکری جوانان انقلابی بود؛ به گونه‌ای که در برابر کوچک‌ترین انحرافات حساس و چشم‌شان باز و حافظ سنت‌ها و آرمان‌های اصیل هستند و از این‌رو با زبان درست و منطقی آسیب‌های مهم را نقد می‌کنند. این اتفاق مهم را باید ثمره هم افقی ایشان با ولی و امام‌شان دانست.‌ جوان مؤمن انقلابی زین پس نه تنها خودش در بدعت‌ها و انحرافات مضمحل نمی‌شود؛ بلکه با تیزبینی در برابر آنها قد علم می‌کند و به مبارزه عقلانی و نقد آن دست می‌زند. این جوان بصیر دیگر در اتفاقات پیش‌روی خود حیران و سرگشته نیست تا منفعلانه منتظر واکنش‌های رهبر باشد و آنگاه تصمیم‌گیری کند، بلکه چنان با افکار رهبرش خو گرفته است که می‌تواند با قواعد اندیشه امام جامعه در بزنگاه موضع قابل قبول بگیرد. بزرگ‌ترها باید بدانند در برابر این جوان عمیق و دقیق باید درست حرف زد و عمل کرد تا گفتار و رفتارهای‌شان مقبول این اذهان و قلوب پاک و نورانی قرار گیرد. چه بسیار شیاطین و دشمنانی که بنا داشتند عزاداری امسال را محل جدال و دودستگی و درگیری به نمایش بگذارند؛ اما اولاً مانند گذشته فراخوان‌های‌شان به سنگ بی‌توجهی مردم اصابت کرد و ثانیاً همان اقلیت هنجارشکن هم با صبر فعالانه و انقلابی مردم مواجه شدند که ضمن مخالفت و تذکر به آنها با فهم دقیق از اوضاع بهترین برخوردها را رقم زدند. این امر نشان می‌دهد، اگر چه محرم برای جمهوری اسلامی نیست، اما انقلاب اسلامی توانسته مناسک و عقاید محرم را رشد دهد. 4⃣با وجود مشکلات مالی نذورات مردمی نه تنها کم نشده؛ بلکه کمیت و تنوع آن نیز بالا رفته است. عشق و اعتقاد راسخ غالب مردم ایران به امام حسین(ع) خاموش‌شدنی نیست و طی سال‌های سال هر نقشه و برنامه‌ای که علیه این دستگاه طراحی شده، هیچ ثمری جز پر رونق‌تر شدن مراسم نداشته است؛ چراکه از مهم‌ترين عوامل اشتراک و وحدت ایرانیان ارادت به اهل بیت(ع) و به ویژه امام حسین(ع) و یارانش است که در سخت ترین وضعیت‌ها، مانند جنگ تحمیلی با توسل و تمسک به این خاندان و تفکر عاشورایی از گردنه‌های خطرناک عبور کردند. امروز جمهوری اسلامی با سر دست گرفتن شعارهایی، مانند عزت و مقاومت و عدالت طریق حسینی را می‌پیماید و مردم به خوبی این نکته را دریافته‌اند. اگر جمهوری اسلامی از این آرمان‌های حسینی ذره‌ای عقب‌نشینی کند، اولین مخالفان آن خود مردم انقلابی و حسینی خواهند بود. هفته نامه ، ش.۱۱۰۳، ص.۱ متن کامل
🔺چرا امام حسن(ع) مخفيانه دفن نشد؟ 🔹اول: حضرت زهرا(س) زمانی که اجل‌شان نزدیک شد و در حالت احتضار به سر می‌بردند، علی(ع) بر بالای بسترشان آمدند و بعد از صحبت‌هایی که با همدیگر کردند، فاطمه(س) اجازه خواستند تا چند تا وصیت به همسرشان کنند. از جمله وصایای حضرت زهرا(س) به علی(ع) این بود که گفتند: ای پسرعمو! وقتی که از دنیا رفتم، جنازه‌ام را شبانه تشییع کن و مراسم تشییع من را اعم از غسل و کفن و نماز خواندن و دفن کردن باید در محیطی مخفی و پنهان انجام دهید و فقط به کسانی اجازه در تشییع دهید که ظلم و جفا نسبت به من روا نداشته‌اند، از این رو در تشییع جنازه پیکر مطهر دختر یگانه رسول خدا(ص) تنها عده‌ای معدود از صحابه شرکت کردند و تا به امروز قبر پاره تن رسول اکرم(ص) مخفی مانده است. 🔹دوم: حضرت علی(ع) خلیفه و امام مسلمین است، ولی جنازه او را شبانه بردند و دفن کردند. از امام باقر(ع) سوال کردند: امیرالمومنین(ع) را کجا دفن کردند؟ حضرت(ع) فرمود: در ناحیه‌ای از غری (نجف). قبل از طلوع فجر که همه خوابند و در ظلمت شب، او را دفن کردند. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و محمد و عبدالله جعفر او را دفن کردند. پس از شهادت حضرت علی(ع) بر اساس وصیتش، فرزندان ارجمندش به پا خاستند تا شبانه آن بدن پاک را غسل دهند و کفن کنند و به خاک سپارند. پس از انجام غسل و کفن به دستور امام حسن(ع) جز فرزندان امیرالمومنین(ع) و شماری از یاران خاص آن حضرت، همه برگشتند و آن تابوت بر دوش جبرئیل و میکائیل و حسن و حسین (علیهما السلام) از کوفه دور و به سوی نجف (منطقه غری) رهسپار شد. در نقطه ای از آن سرزمین، جلوی تابوت به زمین آمد و فرزندان آن حضرت(ع) نیز عقب آن را بر زمین نهادند و امام حسن(ع) همان گونه که پدر سفارش فرموده بود، بر آن پیکر پاک نماز خواند، پس از نماز، تابوت را کنار زدند و با جا به جا کردن خاک، آرامگاهی ساخته و پرداخته یافتند، که سنگ نوشته ای نشان می داد که آن قبر را حضرت نوح(ع) برای بنده برگزیده و شایسته خدا، علی(ع) آماده ساخته است. شیخ مفید در کتاب «الارشاد» آورده است که: قبر آن حضرت(ع) بنا به وصیتی که کرده بود، مخفی ماند تا سقوط دولت بنی امیه که دشمنی و کینه ورزی شدیدی نسبت به آن حضرت داشتند و چون قدرت به دست بنی عباس افتاد، در زمان امامت امام صادق(ع) توسط آن حضرت قبر مطهر جد بزرگوارش آشکار شد. 🔹سوم: امام مجتبی(ع) قبل از شهادتش، بنی‌هاشم را از فتنه‌ای که خوف داشت به خاطر دفن وی در کنار قبر پیغمبر (ص) به وسیله بنی‌امیه برپا شود، بیم داد. به همین جهت به برادرش سیدالشهداء(ع) وصیت کرد که اگر دیدید باد مخالف می‌وزد، جلوی شر را بگیرد و حضرتش را در قبرستان بقیع، نزدیک جده‌اش فاطمه بنت اسد دفن کند و نگذارد قطره خونی در این راه ریخته شود. هنگامی که اهل بیت(علیهم السلام) می خواستند بر طبق وصیت آن حضرت(ع) او را کنار قبر پیامبر(ص) دفن کنند، قداره بندان بنی امیه به مخالفت برخاستند، در این میان مروان بن حکم - رانده شده رسول الله(ص) - از میان آشوبگران فریاد برآورد: گمان می کنید که اجازه می دهم حسن بن علی(ع) در خانه رسول خدا(ص) دفن شود؟!! وی به همراهی برخی سران بنی امیه و دشمنان اهل بیت رسول خدا(ص) پیکر پاک سید جوانان اهل بهشت و میوه دل پیامبر(ص) را تیر باران کرد و با پرتاب دهها تیر بدن ایشان را به تابوت دوخت! 🔹چهارم: با توجه به اینکه حضرت امام حسن(ع) از فتنه پس از شهادت خود آگاهی داشتند، چرا مانند پدر و مادر خویش دستور ندادند بدن مبارکش مخفیانه و شبانه تجهیز و تدفین شود؟ شیعه معتقد است، دلیل دفن پنهانی حضرت زهرا و امیرالمومنین (علیهما السلام) آگاهی ایشان از دشمنی و عداوت بنی امیه و برخی به ظاهر نزدیکان پیامبر(ص) و منحرفان از دستورات نبی مکرم با آنها بوده است، به گونه‌ای که چه بسا، شدت این کینه و بغض سبب جسارت به پیکر ایشان شود. البته دلایل دیگری همچون اعتراض علیه حاکمیت و ایجاد سوال برای تاریخ را نیز می‌توان در مورد این اقدام برشمرد. تشییع پیکر کریم اهل بیت(علیهم السلام) این ادعا را به خوبی اثبات کرد. شاید بتوان گفت؛ اینکه حضرت امام حسن(ع) با وجود اطلاع از فتنه های پس از شهادت خود از تشییع خود جلوگیری نکردند، به این علت باشد که امت اسلامی بداند، حسادت و عداوت بنی امیه نسبت به اهل بیت(علیهم السلام) تا چه حد است و چنانچه گفته می شود اگر حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) مخفیانه دفن نمی شدند، مورد توهین این جماعت کینه توز قرار می گرفتند، ادعایی گزاف نیست. چه آنکه پس از آن نیز سبط دیگر رسول خدا(ص) را در کربلا به خاک و خون کشیدند و بر پیکر بی سر و خونین او با اسب تاختند! 🖌مهدی عامری ♻️، ش.534، ص.6 ۱۳۹۰/۱۱/۱
بمناسبت سالگرد استاد اخلاق آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی 🔻آزادی با حیا گره خورده است 🔹بررسی افکار آقامجتبی تهرانی از چند جنبه حائز اهمیت است؛ نخست اینکه ایشان از شاگردان برجسته امام خمینی(ره) بودند؛ دوم اینکه ایشان مرجع تقلیدی بودند که در تهران و در کنار ولی فقیه و دستگاه‌های اجرایی جامعه حضور داشتند؛ سوم اینکه به پشتوانه سابقه مبارزاتی آبا و اجدادی که آنها را در دوران مشروطه معروف به کلهر شهید کرده بود و مردم‌داری، ایشان ارتباط نزدیکی با مردم داشت.  🔹از سوی دیگر آیت‌الله تهرانی در بیان مطالب اخلاقی از رویکرد ویژه‌ای بهره می‌برد؛ روش او اجتهادی بود، همانطور که علمای دیگر در بیان مسائل فقهی، به استنباط و فتوای فقهی دست می‌زدند، آقا مجتبی در مسائل اخلاقی این روش ویژه را به کار می‌بستند و به نوعی فتوای اخلاقی صادر می‌کردند. ضمن اینکه در کنار این مباحث اخلاقی مباحث معرفتی را نیز ضمیمه می‌کردند؛ از همین رو کتاب‌هایی که امروزه از سخنرانی‌های ایشان در بین عموم مردم پخش شده، هر چند از کلاس‌های نیم‌ساعته ایشان بیرون آمده است؛ اما به قدری غنی است که به شرح بزرگان نیاز دارد. 🔹به روز بودن سخنرانی‌های آیت‌الله مجتبی تهرانی در مسائل تربیتی از ویژگی‌هایی است که خواندن کتاب‌های وی را برای نسل امروز بسیار ضروری می‌کند. مسئله «حیا» و «غیرت» یکی از نکاتی است که در دوره پنج جلدی «ادب الهی» او به آن پرداخته شده است. این استاد اخلاق غیرت و حیا را از اصول تربیت اسلامی می‌داند و در خصوص این دو توضیح می‎‌دهد که غیرت ناشی از محبت است و به ادب الهی منجر می‎‌شود؛ حیا هم حالت زیر بنایی در تربیت دارد و به نوعی تمام مبنانی اخلاقی بر پایه حیا ساخته می‌شود. حیا باعث ایمان، عمل و از بین رفتن بی‌عفتی می‌شود، به همین دلیل باید در محیط‌های آموزشی، مانند خانواده، مدارس و دانشگاه‌ها تعلیم داده شود.  🔹حیا در مقابل وقاحت است، اصل در جامعه پرده‌داری است، نه پرده‌دری. بنابراین جامعه‌ای که مبتنی بر حیا و پرده‌داری باشد، می‌تواند موفقیت را کسب کند. اگر امر به معروف و نهی از منکر هم در جامعه واجب می‌شود؛ از این روست که پرده‌داری و حیا رونق بگیرد تا هرکسی هر کاری را که دوست دارد، انجام ندهد.  🔹آیت‌الله تهرانی حتی آزادی را به حیا گره می‌زند؛ چرا که حیا شعبه‌ای از عقل است. ایشان همانند آنچه در کتاب آزادی معنوی شهید مطهری آمده است، می‌گوید: «آزادی به دو دسته آزادی انسانی و حیوانی تقسیم می‌شود و جامعه‌ای که حیا ندارد، آزادی انسانی ندارد.»  🔹آیت‌الله مجتبی تهرانی شرط تحقق حیا در جامعه را با توجه به نامه امام علی(ع) به مالک اشتر در باحیایی مسئولان جامعه می‌بیند و معتقد است: «مسئول وقیح نمی‌تواند حیا را به جامعه منتقل کند.» این استاد اخلاق کانون حیا را کودکان و زنان می‌بیند و می‌گوید: «سرمایه اصلی زنان حیاست. اگر حیا از آنها گرفته شود، همه هستی او و جامعه گرفته می‌شود. دشمنان نیز این هسته مرکزی را دریافته‌اند و سعی در پیش بردن زنان به سمت پرده‌دری دارند؛ چرا که با ترویج لاابالی‌گری چیزی از آن جامعه باقی نخواهد ماند.» این هشدار را آیت‌الله مجتبی تهرانی در سال 1365 به مسئولان می‌دهد.  🔹آن مرحوم راه‌های ورود بی‌حیایی در جامعه را از طریق رسانه، سکوت مسئولان و فضای حاکم بر جامعه می‌داند و به علما و امرا گوشزد می‌کند که افزون بر کار فرهنگی باید به مسائل اجرایی هم همت گماشت. وی راه تصحیح جامعه را در پیاده‌سازی توأمان فرهنگ و اجرا می‌داند و مسئولان را به مبارزه جدی با فساق‌ ظاهرالصلاح دعوت می‌کند. 🔹آیت‌الله تهرانی تصحیح فضای حاکم بر جامعه را در اسلامی کردن ظاهر جامعه می‌بیند و با این جمله که «دلت پاک باشد ظاهر مهم نیست» به مخالفت برمی‌خیزد و شرط داشتن باطن سالم را در ظاهر سالم دنبال می‌کنند. بنابراین برای تصحیح ظاهر جامعه بنابر تأکید امام خمینی(ره) که ظواهر شریعت باید رعایت شود، برخورد را هم با افرادی که ظاهر را رعایت نمی‌کنند، لازم می‌بیند چرا که کسی که می‌خواهد سیر باطنی کند، بدون تصحیح ظاهر نمی‌تواند قدمی بردارد. 🔹این استاد اخلاق حضور معلمان باحیا را لازمه تعلیم می‌داند و معتقد است: «نباید هیچگونه مسائل جنسی به کودکان آموزش داده شود و آنچه برای کودکان مهم است، آموزش حیا و غیرت است.» 🌐هفته نامه ، شماره ۱۱۲۴، ص۴
♻️رفاقت شباهت می‌آورد 🔹آن روز که رهبری فرمود: «خونِ شهیدانِ همه‌ استانهای کشور بر روی خاک خوزستان ریخته شده؛ این یعنی چه؟ یعنی خوزستان نماد همدلی و همبستگی همه‌ ملّت ایران است.» مردم کرمان هم در کنار مردم خوزستان نشسته بودند! امروز سرّ این همجواری شاید فاش شده باشد! امروز که در گلزار شهدای کرمان در محضر سیدالشهدای مقاومت خون زائران سردار دلها با هم آمیخته شد و یکی از بزرگترین حوادث تروریستی تاریخ انقلاب رقم خورد، می‌توان گفت کرمان هم نماد همدلی و همبستگی ملت ایران شده است! ملت شهادت! 🔹البته کرمان نخپه‌پرور است و شهدای آن هم این چنین‌اند! شهدای عاشق و همراه راه حاج قاسم یه خصوصیت ویژه دارند و آن هم بصیرت و معرفت آنهاست. آنها در روزی حساس و مکانی خاص عروج کردند. روز شهادت سردار دلها و در کنار مزار سرباز ولایت وقتی آنجا حضور داری یعنی هم معرفت و ارادتت به شهید و نظام و اسلام بالاست و هم بصیرتت که میدانی چه موقع و چه هنگام باید کجا حضور داشته باشی. 🔹خون این شهدا یک اثر مهم دیگر هم داشت و آن هم این بود که بسیاری از افراد و رسانه‌ها را رسوا کرد، مردم دیدند که یک جریان پلشت بی‌بته چطور برای مرگ مظلومانه زن و کودک ایرانی شادمانی کردند! این خونهای مطهر کار جهاد تبیین را هم انجام دادند! 🔹دشمن در محاسبه بی‌ارزش خود پنداشته بود حذف جسم حاج قاسم، اسم و رسم او را هم کمرنگ و بی‌ثمر می‌کند، اما اینکه پس از چهار سال از ترور فرمانده غیور امت اسلام، هم در غزه ضربه فنی شدند و هم از دست یمن شجاع که تازه از یک جنگ فرسایشی بیرون آمده ضربه مغزی! این یعنی روح حاج قاسم هنوز فرمانده میدان است... 🔹یک سال پس از توهم اغتشاشات در ایران گلزار شهدای کرمان را پر از عاشقان سردار سلیمانی می‌بینند و معلوم است کلافه می‌شوند و به جنگ مردم بی‌سلاح می‌آیند آن هم نه در میدان جنگ، بلکه از پشت و ناجوانمردانه! 🔹معروف است رفاقت، شباهت می‌آورد و رفیق طریق حاج قاسم باید شبیه سردارش با حضرت زهرا ملاقات کند. 🔹اما روی دیگر ماجرا؛ اقدام درخور تقدیر و تقدیس مردمی بود که ساعتی پس از شهادت هموطنان خود، به گلزار شهدا رفتند و شجاعانه و با صلابت نشان دادند ترس برای ملت امام حسین علیه السلام معنا ندارد! 🔹امت اسلامی امروز داغدار شهدای خود در غزه و یمن و ایران و سوریه و لبنان و عراق است. نبض اسلام همچنان در غزه می‌تپد و با این حرکات محور مقاومت به لاک دفاعی فرو نخواهد رفت و به زودی زود خاک فلسطین را از جرثومه های صهیونیستی پاک خواهد کرد. هفته‌نامه ۱۸دی ۱۴۰۲، شماره ۱۱۲۵، ص۳
🔰نماز جمعه و امام هفته 🔹در سال‌های اخیر، تغییرات و تحولات قابل توجهی در شورای سیاست‌گذاری نماز جمعه رخ داده که حرکت کلی این نهاد مقدس را به سمت و سوی مناسبی برده است که افزون بر افزایش کمیت به ارتقای چشمگیر کیفیت نیز منجر شده است؛ فعالیت‌های مثبتی که بدون حاشیه و سر و صدا در حال انجام است و ثمرات آن روز به روز چشمگیرتر خواهد شد. در این یادداشت به برخی از این تغییر روش‌ها و رویکردها اشاره خواهد شد. آگاهی اجمالی از این روند می‌تواند موجب امید و اصلاح برخی نگاه‌ها به نهاد نماز جمعه شده و تصورات نادرست را بزداید.  🔹امروز صدها در کشور برگزار می‌شود و میانگین سنی ائمه جمعه به طور چشمگیری پایین آمده و فضلای جوان و انقلابی و جهادی به این عرصه مهم پا نهاده‌اند و سختی‌ها و البته شیرینی‌های آن را به جان خریده‌اند. نسل جدیدی که همّ و غمش اعتلای انقلاب و ایران است و با وجود اینکه ظاهراً تجربه کمی در این منصب دارند، اما روحیه جهادی‌شان موجب شده است در کار خود موفق و در بین مردم محبوب شوند. متأسفانه، رسانه‌ها در انعکاس این توفیقات ضعیف هستند و البته یکی از ضعف‌های مهم نهاد نماز جمعه هم در رسانه است.  🔹تحولاتی که چند سال است در نماز جمعه کشور آغاز شده، نوید آن را می‌دهد که در سال‌های آینده این قرارگاه مهم فرهنگی و انقلابی به جایگاه تراز خود برسد و به منزله یکی از نمادهای مهم مردم‌سالاری دینی به جایگاه اصیل خود دست یابد و اتفاقات بزرگی را برای کشور رقم بزند. البته روشن است این اقدامات زمان‌بر است و نواقصی هم دارد و در همه جا یکسان نیست و به یاری خدا در طول مسیر با کسب تجربه به نقطه مطلوب نزدیک خواهد شد. 🌐 متن کامل در سایت بصیرت ✍️ ✅هفته نامه ، شماره ۱۱۲۷، ص۳/ @ssweekly
هدایت شده از صدای انقلاب
SedayeEnghelab-Sarmaghale1130.mp3
12.38M
📢 شماره۹۸۵ 💠سرمقاله 💠وظیفه خبرگان 💠شورای نگهبان می‌تواند در تأیید صلاحیت‌ها اغماض کند؟ 🎙جمهوری اسلامی ایران، نظامی است که مبتنی بر توحید و نگاه اسلامی جهان و انسان شکل گرفته و قانون اساسی آن با پشتوانه همین الهیات به نگارش درآمده است. برخی نهادها در این نظام اصولاً بر پایه همین نگاه الهیاتی تأسیس شده‌اند و در این خاستگاه باید ارزیابی شود. متأسفانه، عده‌ای در بستری متفاوت برخی عملکردها را نقد می‌کنند که چون از مبنا با خواست ملت ایران و قانون اساسی تعارض دارد، از ناکجاآباد سر در می‌آورد... 🆔 @sedayeenghelab_ir ➖➖🍃🌺🍃➖➖🍃🌺🍃➖➖
مسجد، قرارگاه عبادت و بصیرت و خدمت 🔸از همان روزی که اولین مسجد اسلام ساخته شد، به عنوان یک نهاد فرهنگی و سیاسی بود که کارکرد آن منحصر در برگزاری نماز جماعت نبود. به دیگر سخن، مسجد یک معبد نیست بلکه تلفیقی از "منبر" و "محراب" است که روشنگری و بصیرت دینی و سیاسی، مباحثات علمی و جهاد نظامی و کرسی‌های قضاوت همگی در مسجد انجام می‌شده است. 🔸حجم زیادی از امور جامعه در مسجد حل و فصل می‌شد و تصمیمات مهم حاکمیتی و مدنی و نظامی در خانه خدا اخذ می‌گردید. جامعه ایمانی همیشه نیازمند مراکز تجمع مردم برای کسب معنویت و رسیدگی به نیازهای متعدد مردم بوده است. به همین دلیل بسیاری از مساجد توسط مردم بنا نهاده شده است. 🔸با این وجود حکومت دینی هم برای رونق و مدیریت مساجد وظیفه خطیری دارد که نخستین آن ساخت مسجد واقعی و فعال با کارکردهای پیش گفته است... 🔸 ۱. هویت محلات را باید با مساجد تعریف کرد. این مهم با ساخت مساجد کوچک با جانمایی مناسب محقق می‌شود. مسجدی که اداره آن با مردم همان محل است و متناسب با نیازهای اهالی آنجا کارکرد آن مساجد تعریف می‌شود کودکان و جوانان و زنان و مردان نقش خود را پیدا کرده و معضلات و مشکلات محل را برطرف می کنند. مسجد بایستی مرکز و محوریت داشته باشد و در حاشیه آن کارهای فرهنگی و علمی و ... انجام داد. متاسفانه در برخی موارد این نگاه معکوس است و مسجد را حاشیه ای برای بوستان و مترو و اداره و ... تلقی می کنند! مسجد باید محل گفتگو و مباحثه و حتی مناظره‌ها باشد. مطالبه‌گری‌ها باید از مسجد شروع شود و مومنین از مسجد به حکومت نظارت داشته باشند. 🔸 ۲. از ارکان مهم یک مسجد امام جماعت است که مدیر اصلی مسجد می‌باشد. امام جماعت برای آنکه بتواند فعالیت تبلیغی، تربیتی و فرهنگی خود را با تاثیر بیشتری انجام دهد باید با مردم زیست داشته باشد و مستقر در محل باشد. امروز بسیاری از محلات و مساجد امام جماعت مروری دارند که غالب وقتش برای نماز سپری می‌شود و تعامل سازنده و مستدام با اهالی محل و کاسبان و حتی نمازگزاران ندارد. اگر حکومت قرار است هزینه‌ای برای مساجد داشته باشد بهتر است به جای ساخت مساجد بزرگ و مجلل در این بخش هزینه گردد. 🔸 ۳. مسجد در روند تمدن‌سازی و جامعه‌سازی آنچنان اهمیت دارد که جا دارد در حکومت دینی، یک متولی قوی و واحد به امورات مسجد از ابتدا تا انتها بپردازد. اینکه چندین نهاد مختلف با سلایق گوناگون (بسیج، شهرداری، اوقاف، وزارت مسکن، وزارت ارشاد، امام جمعه و ...) هر کدام بخشی از فعالیت‌های مسجد را دست بگیرند جز تضعیف نهاد مسجد و تشتت تصمیمات حاصلی ندارد! همین امر نشان می‌دهد مسجد در کشور ما همچنان در حاشیه قرار دارد. امروز هیچ نهادی در کشور به طور مستقل وظیفه‌اش تشویق مردم به حضور در مسجد نیست و همه دستگاه‌ها اتفاقا برای پیشبرد اهداف خود نهادی موازی و رقیب مسجد بنا کرده اند. (سرای محله، فرهنگسرا، امامزاده، هیأت و حسینیه، کانون فرهنگی و موسسه قرآنی و ...). در چنین وضعیتی امام جماعت به جای مدیریت مسجد و محل باید درگیر ارتباط با چندین نهاد باشد آیا خلوت شدن مساجد امری عجیب است؟ متاسفانه این سوءمدیریت و اشکال ساختاری به دینداری مردم ربط داده می‌شود! 🔸 ۴. برای فعال بودن مساجد وجود خادم کافی نیست بلکه مساجد به عنوان یک پایگاه مهم حکمرانی، می‌بایست کارگزارانی داشته باشد تا بتواند نقش محوری خود در اجتماع را به خوبی ایفا کند. امروز مسجد برای آنکه در طول روز بتواند خدمت‌رسانی کند نیاز به امنیت و نظافت و نظارت ویژه ای دارد بخشی از این مهم توسط بسیج و نیروهای مردمی و جهادی و هیات امنا انجام می‌گردد اما برای تحقق مسجد تراز این مقدار کفایت نمی‌کند. بخشی از هزینه های حکومت اسلامی باید صرف این حوزه گردد تا مسجد بتواند یک نهاد موثرتر گردد. امروز هزینه‌ای در اختیار ستاد اقامه نماز در ادارات است در حالیکه با احیای درست مساجد به جای این هزینه می‌توان مساجد نزدیک ادارات را تقویت کرد تا هم رابطه مردم با دست اندرکاران بیشتر شود و هم نقش مسجد بازیابی گردد. 💠 هفته نامه شماره ۱۱۳۷، صفحه۱۶
♻️واکنش مناسب به کدها! 🔸در زندگی مومنانه رفتار و گفتار باید مبتنی بر حجیت شرعی باشد و این حجیت از کتاب و سنت یا توسط خود فرد کشف می‌شود و یا این مهم را به مراجع تقلید می‌سپارد. در امور سیاسی نیز حجیت افعال مبتنی بر اوامر و نواهی و احکام ولی فقیه است از این جهت تذکرات و توصیه‌های ایشان برای مومنین مهم تلقی می‌شود. 🔹به همین دلیل، گاه گاهی نقل قولهای برخی افراد از جانب رهبری بین دغدغه‌مندان انقلاب نگرانی و گاهی بگومگو ایجاد می‌کند. در مواردی که افرادی از جانب رهبری نقل قولی مطرح می کنند چه باید کرد؟ 🔸اصل اولی در این امور مراجعه به فرمایشات واضح رهبری است و آنجا که قول صریح از ایشان موجود است جای هیچ اخبار در گوشی و کدبازی نیست. به خصوص آنکه این کدها با تصریحات رهبری تعارض و تناقض داشته باشد. هر چند که این نقل قول از سوی افراد انقلابی و صادق رخ داده باشد، چرا که ضمن عدم نقض صداقت و امانت فرد مذکور، ممکن است وی در برداشت خود خطا کرده باشد. 🔹در مواردی این نقل قولها تنافی با گفتار و رفتار رهبری ندارد که یا مویداتی از رهبری درباره آن می‌توان یافت یا نه. اگر این مویدات علیرغم جستجو کشف نشود، افراد می‌توانند با توجه به گوینده‌اش نسبت به قبول یا رد آن تصمیم بگیرند. چه بسا وثاقت شخصی -چه از جهت حقیقی و چه حقوقی- برای افرادی چنان مبرهن و ثابت شده است که از بیان او برای ایشان یقین حاصل می‌گردد. اما ممکن است همین فرد در جمع دیگری تا این حد موثق و معتمد نباشد و حرف او برای آنها یقین‌آور و در نتیجه حجت نباشد. اینجاست که هر گروه باید به وظیفه شرعی خود عمل کرده و بر مبنای حجیت اقدام نمایند. 🔸در مواردی هم که این کدها و نقل قولها موید دارد و قابل جمع با فرمایشات صریح رهبری است تکلیف معلوم است. در ماجرای اخیر، آنچه رخ داد از همین نوع بود. در بیانات اخیر رهبری به طور واضح و شفاف پیرامون وظیفه حکومت دینی بر حفظ شعائر و ظواهر شرعی در جامعه و برخورد با مظاهر علنی معصیت و خلاف شرع از جمله روزه‌خواری و بی‌حجابی تاکید شده بود. از سوی دیگر ایشان بارها در مورد کارها و اقدامات خلاف قاعده و قانون هشدار داده بودند؛ از جمله اقداماتی که در حرم امام خمینی(ره) و حرم حضرت معصومه(س) و یا سفارت عربستان و انگلستان و تحصن هسته‌ای در برابر مجلس، اتفاق افتاده بود، ایشان به طور علنی ابراز ناراحتی نموده و از این امور نهی کرده بودند و تاکید ایشان در فرمان آتش به اختیار نیز کار فرهنگی تمیز مبتنی بر قانون و قواعد بوده است. حال در توییتی هم بر مذمت بی حجابی و هم مذمت کارهای بی قاعده اشاره شده بود که هر دو مورد با سیره رهبری قابل جمع است. 🔹نکته مهم دیگری که باید به آن توجه ویژه داشت این است که حفظ وحدت و همدلی در جامعه، به خصوص بین نیروهای انقلاب از تاکیدات مکرر و خطوط قرمز برجسته رهبری است. اگر با کمی دقت می‌توان مطلبی را حمل بر وحدت نمود به یقین به فرموده رهبری این امر واجب شرعی است و نباید به سرعت دو دستگی و تفرقه و دو قطبی‌های موهوم مثل خامنه‌ای و خامنه‌ای دات آی ار راه انداخت، که بر فرض اشتباه نقل قولها، این اشتباه بزرگتری برای مقابله با آن است. 🔸حتما این گونه است که افراد فعال در دفتر و سایت رهبری به اندازه سایر نیروهای انقلاب، دغدغه انقلاب و رهبری را دارند از تقوا و ایمان حداقلی برای گرفتن مناصبی چنین مهم برخوردارند و تحت نظارتهایی هستند که در حفظ امانت مهمی که در اختیارشان است خیانت نکنند. از این رو بهتر است در مواجهه با این اتفاقات مهمترین اصل حفظ وحدت و دوری از تفرقه باشد و حاشیه سازی‌های فرعی ما را از اهداف مهم و واقعی دور نکند. هفته‌نامه شماره ۱۱۳۸، صفحه۲ @sadid59
شهید رئیسی عزیز از زاویه‌ای دیگر ♻️روحانی وارسته و راستین 🔹ترجیع‌بند کلام حضرت امام خمینی(ره) به روحانیت و حوزه، ساده‌زیستی و زی طلبگی بود. پس از انقلاب اسلامی امام بارها بر این مهم تاکید داشت و التزام به آن را از روزهای پیش از انقلاب مهمتر و رمز پیروزی روحانیت را زندگی مانند مردم و در بین مردم می‌دانست. به تعبیر امام، اگر مردم حس کنند روحانیت زندگی طاغوتی دارد روز شکست و طرد آن است. (صحیفه امام، ج‏17، ص 452-453) امام در منشور روحانیت، از روحانیت اصیل و راستین و متعهد سخن می‌گوید که همواره پیشگام حرکات مردمی علیه ظلم بوده است و از سویی تکیه گاه محرومان و مستضعفان! 🔹شهید مظلوم بهشتی(ره) هنگامی که دید برای او مسیر ویژه‌ای در خیابان باز کرده‌اند، به استاندار وقت نهیب زد که رابطه مردمی روحانیت را از ما نگیرید. ما باید خالصانه و متواضعانه و بی‌منت و بی‌توقع برای مردم کار کنیم چرا که فطرت مردم از طاغوت بیزار است چه تاج به سر باشد چه عمامه به سر! منش رهبری معظم انقلاب نیز همواره همین بوده است که توجه خاص به این نکته دارند که زی طلبگی را فراموش نکنند. 🔹در روزهای اخیر، سخن از رییس جمهور شهید آیت الله رییسی(ره) بسیار گفته شده است و درتوصیف سجایای اخلاقی ایشان از هر فکر و جریانی به اخلاق‌مداری و تواضع و مردمی بودن ایشان اذعان داشته‌اند. به نظر باید ریشه این حسنات ایشان را در منش آخوندی و زی طلبگی ایشان دانست که در طول سالهای خدمتگزاری‌اش هیچگاه آن را ز یاد نبرد. 🔹ایشان فرزند یک روحانی وارسته بود و دوران کودکی‌اش با یتیمی و فقیری سپری شد و سپس به حوزه رفت. در لسان علما، استاد داشتن و زیر نظر یک بزرگ، رشد کردن شرط اساسی برای طلبه حقیقی شدن است. این مهم در زندگی ، به خوبی مشهود است که از ابتدا پای درس بزرگان نشست و به جای خودسری و خودرویی خودش را به اساتید بزرگ می‌سپرد. این روحیه، ولایت‌مداری و تواضع را در فرد نهادینه می‌کند. 🔹او همواره در سالهای خدمتش اصرار بر تدریس و ارتباط با حوزه و طلاب داشت و خود را نیازمند فضای طلبگی می‌دانست. هیچ منصبی نتوانست او را از درس و بحث جدا کند مگر همین دوران ریاست جمهوری که خود را کامل وقف مردم کرد و با این حال از این جدایی غصه بر دل داشت. 🔹او هنگام تدریس هم روش آخوندی خود را حفظ می‌کرد و با خدم و حشم و محافظ وارد حوزه نمی‌شد و تیم حفاظتی ایشان بیرون از حوزه می‌ماندند و ایشان برای خود تمایزی با سایر اساتید قائل نبود و به مدرس و احیانا اتاق اساتید می‌رفت و همین امر سبب می‌شد ارتباط مستقیم با طلاب داشته باشد. همه اینها در اوقاتی اتفاق می‌افتاد که دوربینی همراه ایشان نبود و ایشان هیچ برنامه تبلیغاتی هم نداشت. کلام از 15 سال گذشته است. 🔹به نظر جایگاه ایشان در قوه قضاییه و سابقه ایشان و وجود دشمنان بی‌رحم، می‌توانست بقیه را مجاب کند که حفاظت از ایشان تنگتر و جدی‌تر باشد اما ایشان به روش و منش امام و شهید بهشتی پایبند بود و این سادگی را می‌پسندید، که البته شجاعت هم می‌خواست که ایشان واجد آن بود. 🔹خارج از حوزه هم ایشان در مسجد و هیات همین سلوک را داشت، چرا که این گونه زیست کردن ملکه و شاکله ایشان شده بود، ازاین رو با وجود مناصبی که داشت از منبر رفتن و روضه خواندن ابا نداشت و آن را افتخاری برای خود می‌دانست. در نگاه رییسی طلبگی اصالت داشت و مقام و جایگاه باید ذیل آن تعریف می‌شد بر خلاف عده‌ای که برایشان قدرت اصالت دارد و زندگی و منش خود را با آن تنظیم می‌کنند! او با اینکه تحصیلات عالیه دانشگاهی هم داشت اما بارها و بارها در سخنانش، خود را طلبه می‌نامید و به این عنوان تکیه و تاکید داشت. 🔹نگارنده این سطور به عنوان کسی که را در موقعیتهای گوناگون دیده است شهادت می‌دهد مردمی بودن و تواضع و سادگی خمیره ایشان شده بود و به هیچ وجه اهل نمایش و رزمایش تبلیغی نبود و طبیعت رفتار ایشان همین بود که مشاهده می‌شد. سید ابراهیم رییسی در درجه اول یک روحانی و عالم وارسته و زاهد بود که با این سرمایه نهادینه شده در وجودش، با تعبد و تکلیف محوری، پا به عرصه سیاست و جماعت گذاشته بود که ثمره آن چنانچه در طول تاریخ بارها در سیره و تاریخ علمای راستین دیده و شنیده‌ایم، محبوبیت و عزت بین مردم است. 🔹رییسی سیما و مصداق منشور روحانیت حضرت امام بود، روحانی فعال و مجاهد و عاقل و اهل سیاست اما پایبند به سنتهای حوزه و روحانیت و به دور از اشرافیت و تبختر و در یک کلام روحانی وارسته و راستین که می تواند الگوی مناسی برای طلاب جوان امروز باشد. شماره ۱۱۴۲، ص۶