#شهدای_کربلا
❤️#عابس_بن_ابی_شبیب_شاکری❤️
ایشان اهل قبیله بنی شاکر از قبیله بنی همدان. او از مشاهیر کوفه بود و گفتهاند در سخنوری و خطابه توانایی بسیاری داشته و اهل تهجد و عبادت بوده است
از شیعیان امام علی(ع)
قبیله بنی شاکر از جمله عابس بن ابی شبیب شاکری از علاقهمندان اهل بیت(ع) و شیعیان علی بن ابی طالب(ع) به شمار میآمدند؛ آنان به خصوص اخلاص زیادی نسبت به امیرالمؤمنین(ع) داشتهاند.🌹🌹🍀
عابس از خاصان امام علی(ع) و از یاران امام حسین(ع) بود. وی از اوصاف پسندیده قومش در حد کمالش بهرهمند بود؛ او از رجال شیعه و از رؤسای آنها و مردی شجاع و خطیبی توانا و عابدی پرتلاش و متهجّد و از مهتران، دلاوران، سخنوران، عابدان، و شب زندهداران شیعه بود.🌹🌹🍀
شرکت در جنگ صفین
نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفّین در حق مردان با اخلاص و شجاع بنی شاکر فرمودند: «لو تمت عدتهم ألفا لعبد الله حق عبادته؛ اگر تعداد قبیله بنی شاکر به هزار نفر میرسید، حقّ عبادت خدا به جا آورده میشد.»
عابس در جنگ صفین از ناحیه پیشانیاش زخمی شد که اثر و نشانه آن زخم برای همیشه بر پیشانی او ماندگار شد.🌹🌹🍀
🌺حمایت عابس از امام حسین بن علی(ع)
مسلم بن عقیل پس از ورود به کوفه، وارد منزل مختار ثقفی گردید. شیعیان کوفه از ورود نماینده ویژه امام حسین(ع) با خبر شدند , در خانه مختار اجتماع کردند.
مسلم در این اجتماع، نامه امام حسین(ع) را برای مردم قرائت کرد. عابس، نخستین کسی بود که پس از قرائت نامه امام، به پاخاست و پس از حمد و ثنای خداوند متعال خطاب به مسلم گفت: «من درباره مردم به شما خبر نمیدهم و نمیدانم نیتشان چیست و از جانب آنها وعده فریبنده نمیدهم. به خدا قسم از چیزی که درباره آن تصمیم گرفتهام سخن میگویم هنگامی که دعوت کنید میپذیرم و همراه شما با دشمنانتان میجنگم و با شمشیر از شما دفاع میکنم تا به پیشگاه خداوند روم و از این کار جز ثواب چیزی نمیخواهم.».🌹🌹🍀
پس از او، حبیب بن مظاهر ایستاد و برای یاری امام حسین(ع)، اعلام آمادگی کرد و سخنان این دو نفر، زمینه را برای بیعت مردم، فراهم نمود و بیش از هیجده هزار نفر با مسلم بیعت کردند.
عابس بن ابی شبیب به همراه غلامش شوذب جهت تحویل نامه به امام حسین بن علی(ع) در مکه حرکت نمود و در مکه خدمت امام رسیده و نامه را تحویل داد.🌹🌹🍀
همراهی با کاروان امام(ع)
پس از رساندن نامه، عابس با امام حسین(ع) و کاروانش همراه شد و از مکه تا کربلا امام(ع) را همراهی نمود.
شرکت در نبرد روز عاشورا
محافظت از نمازگزاران در ظهر عاشورا
عابس نماز ظهر را با امام خواند و بعد از ظهر به میدان نبرد رفت و به شهادت رسید؛ اما به گفته برخی از معاصرین، هنگامی که امام حسین(ع) میخواست نماز ظهر عاشورا را اقامه کند عابس مقابل آن حضرت ایستاد و بدن خویش را سپر تیرهای بلا ساخت.🌹🌹🍀
🌷نبرد و شهادت
آتش جنگ در روز عاشورا شعله ور گردید و زمانی که اکثر یاران امام حسین(ع) به شهادت رسیده و تعداد کمی باقی مانده بودند، عابس رو به غلام خود شوذب کرد و گفت: «می خواهی چه کنی؟"
شوذب گفت: «در کنار تو از فرزند رسول خدا(ص) دفاع میکنم.»
عابس گفت: «غیر از این از تو انتظار نمیرفت... اگر امروز از تو عزیزتر کسی را داشتم، او را پیش از خود به میدان میفرستادم که امروز آخرین فرصت عمل است و فردا روز حساب است و عمل به کار نیاید.»🌹🌹🍀
عابس پس از شهادت غلامش - شوذب- نزد امام حسین(ع) آمد و خطاب به امام(ع) فرمود: «یا ابا عبدالله(ع)! به خدا سوگند روی زمین چه دور و چه نزدیک کسی نزد من عزیزتر و محبوبتر از شما نیست، اگر قدرت داشتم که ظلم را از شما به چیزی که عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم حتماً چنین میکردم.»
سپس گفت: «السّلام علیک با ابا عبدالله(ع) اشهد انّی علی هداک و هدی ابیک؛ سلام بر توای ابا عبدالله(ع)، من گواهی میدهم که بر راه شما و پدر شما استوارم و به راه راست هدایت مییابم»، پس از کسب اجازه از امام(ع) راهی میدان جنگ گردید.🌹🌹🍀
ربیع بن تمیم میگوید: “به خدا سوگند او را دیدم که بیش از دویست نفر را تار و مار کرد؛ سرانجام با محاصره به او را شهادت رسانده و سر از بدنش جدا ساختند. و من شاهد بودم که سر عابس بن شبیب در دست مردانی دست به دست میشد و هر یک از آنان با هم منازعه میکردند تا کشتن او را به خود منسوب کنند. تا این که عمربن سعد گفت: «با هم ستیز نکنید، سوگند به خدا قسم یک نفر نمیتوانست این مرد را کشته باشد.»🌹🍀
پیکر بیسر عابس را امام حسین(ع) به خیمه مخصوص شهدا منتقل کرد؛ که بعد از واقعه عاشورا توسط قبیله بنی اسد به خاک سپرده شد.
منابع :تاریخ طبری و اقبال الاع