eitaa logo
🌹صدرا🌹
513 دنبال‌کننده
23.5هزار عکس
25.6هزار ویدیو
272 فایل
-مهربانم، عالم از توست غریبانه چرا میگردی؟❤️😔 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب( س) به کانال صدرا خوش آمدید. با مدیریت @sadrasadat74 پیشنهادات و انتقادات خود را منتقل کنید. ✅ کپی از مطالب کانال،مشروط برذکرصلوات برای شهدا،بلا اشکال و آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
‏عزاداری در فضای باز و زیر باران، هیئت خادمین الرضا(ع) رشت. شاهد باشید ما برای اقامه‌ی عزای سالار شهیدان و همزمان رعایت پروتکل های بهداشتی با همه‌ی توان تلاش کردیم. ولی یادمون میمونه که سقف هیئت کوتاه بود و سقف مترو و اتوبوس و رستوان و سینما و کافه‌ها بلند... ‎ " سید مهدی حسینی"
‏استرالیا، آمریکا ، هند ، کویت ، برزیل ، کره حنوبی ، چین و چندین کشور دیگر .... اینا بخشی از کشورهایی است که اینترنت ملی دارند وبیشترین امنیت وسرعت اینترنت دراین کشور ها است ‎ " مهدی اهدائی "
📌 گلایه دوباره امام خامنه‌ای در خصوص واگذاری مدیریت فضای مجازی به دشمنان و عدم اجرای شبکه ملی اطلاعات ۱۳۹۹/۶/۲ مسائل دیگری هم البتّه در کشور وجود دارد. یک مسئله که من اصرار دارم روی آن تکیه بکنم، مسئله‌ی فضای مجازی است؛ خب فضای مجازی خیلی مهم است. آقایانی که در زمینه‌ی فضای مجازی نظراتی دارند و ابراز می‌کنند و گاهی می‌گویند که این جزو زندگی اصلی مردم است - که ما هم قبول داریم؛ الان واقعاً فضای مجازی، یک بخش حقیقی از زندگی مردم شده؛ حالا دولت الکترونیک و از این قبیل که به جای خود محفوظ است - شکّی نیست امّا آنچه عرضِ من است و من روی آن تکیه میکنم این است که فضای مجازی بدون اختیار ما، از بیرون از اختیارِ ما دارد مدیریّت میشود؛ بحث این است. فضای مجازی یک چیزی نیست که آدم بتواند مثل یک آب روانی هر جور که میخواهد از آن استفاده بکند؛ دیگران دارند این آب را به یک سمتی که خودشان می‌خواهند هدایت می‌کنند؛ آنها دارند مدیریّت می‌کنند این فضا را. خب وقتی که ما می‌دانیم کسانی از بیرون دارند فضای مجازی را - که ما هم دست‌اندرکارش هستیم و مبتلابهِ ما است - هدایت میکنند و مدیریّت میکنند، ما نمی‌توانیم بی‌کار بنشینیم در مقابل او؛ ما نمی‌توانیم مردممان را که با فضای مجازی ارتباط دارند، بی‌پناه رها کنیم در اختیار آن مدیری که دارد پشت پرده، فضای مجازی را اداره می‌کند. عوامل مسلّط بین‌المللی در این زمینه‌ها بشدّت فعّالند: از لحاظ خبردهی، خبررسانی، تحلیل داده‌ها و امثال گوناگون؛ هزاران کار دارد انجام می‌گیرد روی فضای مجازی. برای خاطر این است که بنده روی مسئله‌ی این‌ همه تأکید میکنم. این شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملّی فضای مجازی که تشکیل داده‌ایم و بنده اصرار داشتم و دارم که این شورا تشکیل بشود و رؤسای محترم در آن شرکت کنند و تصمیم‌گیری کنند و اجرا کنند، به خاطر اهمّیّت این مسئله است؛ نمی‌شود این مسئله را رها کرد. و من میبینم که آن اهتمام لازم به خرج داده نمی‌شود. خب الان شبکه‌ی ملّی اطّلاعات اجزائی دارد، این اجزا باید در زمان‌بندی‌های مشخّص تحقّق پیدا کند؛ آدم می‌بیند که تحقّق پیدا نمی‌کند، از زمان‌بندی‌ها عقبند؛ یا سیاستهای اصولی‌ای در زمینه‌ی پهنای باند وجود دارد که مکرّر ابلاغ شده، خب این سیاستها باید رعایت بشود و اینها مورد درخواست و تأکید مؤکّد اینجانب است.
مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت. اولین جایی که از عطش ازکار افتاد چشمان امام حسین (ع) بود. امام صادق (ع) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید. دومین عضو، لبهای آقا بود، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین (ع) مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید. سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که... علی اکبر را بغل گرفت زبان در دهان علی گذاشت علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است چهارمین عضو جگر حسین بوده هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام شده، از بالای گودال نگاه کردم،دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیکتر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می سوزد» از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید گفت کجا می روی؟ گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم گفت زحمت نکش من سیرابش کردم … 🔗 م - رضا یوسفی ⁦🇮🇷⁩🚩 (@m_reza_yosefi) السلام علیک یا ابا عبدالله😭😭😭😭 🌹صدرا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت‌های شنیدنی حسن عباسی در مورد شباهت نقش‌ها در کربلا و عصر کنونی + برای سوریه، عراق و یمن چه کردی؟ برای ولی فقیه چه کردی؟ کربلای تو کجا و چیست؟!
02) سخنرانی، حجة الاسلام استاد میرباقری.mp3
36.56M
سخنرانی: حجة الاسلام استاد میرباقری شب چهارم محرم ۱۴۴۲ هِیْئَت ثٰارَالْلّٰه قُمْ
03) روضه1، حجة الاسلام استاد میرباقری.mp3
7.94M
روضه۱: حجة الاسلام استاد میرباقری شب چهارم محرم ۱۴۴۲ هِیْئَت ثٰارَالْلّٰه قُمْ
99-06-02 mirbagheri.mp3
10.23M
🎧 استاد میرباقری | «سخنرانی» شب محرم ۱۳۹۹، مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها ◀️ خصوصیات اصحاب امام حسین علیه‌السلام
سلام حضرت صاحب عزا! دلم پریشانِ پریشان حالیِ شماست! بی قراری ِ این شب های دل تان، بی قرار کرده عالمی را ! این شب ها اختیار اشک چشمان مان دست خودمان نیست؛ تا که میگویند "حسین" ، سدِّ بغض می شِکَنَد و سیل اشک روان می شود! به گمانم این بی اختیاریِ بارش چشم و این بی تابی دل از نوحه ی "بُنَیَّ" مادرتان است که نه تنها دل زمینیان را بی تاب کرده، که عرش خدا را به لرزه انداخته و آسمانیان را بی قرار ساخته! و آن هنگام که شما شال عزا به دوش می اندازید، آسمان ها و زمین سیاه پوش می شوند؛ و ارض و سما گوش می سپارند به نوایِ به غم نشسته ی شما و لطمه زنان اشک می ریزند؛ که با خونِ دیده می فرمایید: "یا أهل العالم إن جدّی الحسین علیه السلام قتلوه عطشانا  یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا؛ " بمیرم برای چشمانِ داغدیده و قلب مصیبت زده ی تان، صاحب عزا! یادم باشد این دوماه برای تسکین قلب داغدارتان هر صبح صدقه بدهم! فی امان الله آقا جان سرتان سلامت داغدار روضه های کربلا. 🌹صدرا 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پلیس آمریکا یک سیاهپوست را مقابل چشمان فرزندانش به گلوله بست. 🔸 2 پلیس ایالت ویسکانسین، به یک سیاهپوست در شهر کنوشا و مقابل چشمان سه فرزندش، هفت گلوله از پشت شلیک کردند. 🌹صدرا 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏میتونی حسن آقامیری باشی وخلع لباس شده باشی وهرشب منبر بری😏 ظاهراً لباسش با دین ونظام عناد داشته نه خودش. "شیرین"
‏هنوز یک سال دیگر از هشت سال دفاع مقدس مردم ایران باقی مانده است! "علی اکبررائفی پور"
✨﷽✨ ✍ آیت الله فاطمی نیا: آهای مردم!مصائبی که به اهل بیت وارد شده را ما باید به مردم بگوییم، اما به شرطی هیچ کس هیچ مصیبتی را نشنیده بود، ما دل را به دریا می زدیم همه مصیبت ها را بی پرده می گفتیم،ولی معمولا مردم مصیبت ها را می دانند. بنا بر این مصیبت بی پرده خواندن درست نیست... هنگام مصیبت خواندن یک قدری پرده پوشی داشته باشید. همه چیز را نگویید. من استادی داشتم، می گفت بعضی روضه ها را در تمام عمرم فقط یک بار خوانده ام آن هم در روز عاشورا! نمی گویم مصیبت نگو اما یک قدری پرده برداری کن. مصیبت شش ماهه را حتما کامل نگویید! مواظب باشید! یک وقتی در نجف یک روضه خونی بوده، می گویند این روضه حضرت علی اکبر سلام الله علیه را خیلی تند خوانده بود، بعد یکی از بزرگان با خبر شده بود که وجود نازنین حضرت زهراء سلام الله علیها ناراحت هستند و فرموده بودن: بگو انقدر دل ما را نسوزان! 💥باید توجه داشت که اهل بیت علیهم السلام به همه جا اشراف دارند و درضمن بسیار با محبت هستند و خواندن مصیبتهای مکشوف و بی پرده موجب رنجش و غمگینی آنها میشود. پس به این مسئله توجه کنید. 🌹صدرا🌹
حاصل تفکر فریبنده فمینیسم برابری زن و مرد در همه زمینه‌ها و نادیده کرفتن گرفتن تفاوت‌هاست؛حاصل تفکر اسلامی اما این شعر است: صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری... . 🔗 عــــــــیّار🚶 (@mohsn747)
📸هر خانه، یک حسینیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️اربابم یا حسین! تا رو فرش روضه هاتون این قدم خورد... به شکرانه اینکه امسال هم، چشمانم به سیاهی‌های عزا منور شد عهد میکنم چشمانم را از سیاهی گناه بِشویَم به عشق حسین و به نیت فرج 🤲 ❤️ 🌹صدرا 🌹
شما یک تماس از کربلا دارید!!!... . جااااااااااااااااانم حسین جان . 👈هل من ناصر ینصرونی؟؟؟... . .گفتم ... . . اگر در کربلا بودم تا پای جان برای حسین (ع) تلاش میکردم . . گفت ... . یک حسین (ع) زنده داریم . 🍃نامش مهدی (عج) است . . تاحالا برایش چه کرده ای ؟؟؟ . 👈 سکوت کردم... 🔗 فاطمه رحمانیان (@armaghanr65)
❤️ ❤️ 👈از شخصيتهاي برجسته کوفه بود که روز عاشورا، افتخار يافت در رکاب حسين بن ‏علي‏ «ع‏» به شهادت برسد.👈وي در ميدانهاي جنگ، دلاوريهاي بسياري نشان داده بود.ابتدا نيز هوادار جناح عثمان بود، 👈اما توفيق يافت که نيک فرجام و از شهداي عالي مقام کربلاشود.وي در سال 60 هجري (که سيد الشهدا هم از مکه به قصد کوفه حرکت کرده بود) 👈از سفر حج برمي‏گشت و دوست نداشت که با امام برخورد کند و هم منزل شود. 👈اما در يکي‏از منزلگاهها ناچار با فرود آمدن کاروان حسيني همزمان شد.👈امام کسي را نزد او فرستاد.🌹🌹🍀 👈فرستاده حسين‏ «ع‏» به خيمه او رفت و پيام امام را رساند.👈ابتدا بي ميلي نشان مي‏داد. اما همسرش او را تشويق کرد تا برود و ببيند خواسته امام چيست.👈زهير نزد امام رفت. کلمات‏ امام آتشي در دل او افروخت که از «عثماني‏» بودن به‏ «حسيني‏» بودن تبديل شد. 👈همسرش‏ را نزد قبيله و بستگانش فرستاد و خود به کاروان امام پيوست.[ بحار الانوار، ج 44، ص 371.] 👈سپاه حر وقتي راه را بر امام حسين‏ «ع‏» بستند، 👈زهير با اجازه سيد الشهدا با آنان سخن گفت و به امام پيشنهاد کرد که با آنان بجنگند، ولي امام نپذيرفت.[ اعيان الشيعه، ج 7، ص 71.]🌹🌹🍀 👈شب عاشورا نيز، از جمله کساني بود که با نطقي پرشور، مراتب‏اخلاص و حمايت و جانبازي خويش را نسبت به امام کرد و گفت: 👈اگر هزار بار هم کشته ‏شوم و زنده گردم هرگز دست از ياري پسر پيغمبر بر نخواهم داشت.[ عنصر شجاعت، ج 1، ص 271.] .🌹🌹🍀 👈روز عاشورا، سيد الشهدا فرماندهي جناح راست ‏ياران خويش را در ميدان به زهير سپرد. 👈زهير، پس از امام حسين‏ «ع‏» اولين کسي بود که سواره و غرق در سلاح مقابل‏دشمن رفت و به نصيحت آنان پرداخت. 👈شمر به طرف او تيري افکند. 👈گفتگوهايي بين او و شمر انجام گرفت.[ انصار الحسين، ص 37 و عنصر شجاعت، ج 1، ص 250.] 🌹🌹🍀 👈ظهر عاشورا هم او و سعيد بن عبدالله جلوي امام ايستادند و سپرتيرها شدند تا امام نماز بخواند. 👈پس از اتمام نماز، به ميدان رفت و شجاعانه نبرد کرد و چنين رجز مي‏خواند: انا زهير و انا ابن القين اذودکم بالسيف عن حسين ان حسينا احد السبطين من عترة البر التقي الزين ذاک رسول الله غير المين اضربکم و لا اري من شين يا ليت نفسي قسمت قسمين[اعيان الشيعه، ج 7، ص 72.] . 🌹🌹🍀 👈مطابق گفته‏اش، با شمشير از حسين‏ «ع‏» دفاع کرد و جنگيد و کشته شد. 👈امام به بالين او آمد و او را دعا و کشندگانش را نفرين کرد.🌹🌹🍀 🌸صدرا🌸
❤️👈 ❤️ 👈از شهداي والاقدر کربلا بود.حبيب بن مظاهر (مظهر) اسدي، از طايفه بني اسد، کوفي‏ و از اصحاب رسول خدا «ص‏» بود.👈در هر سه جنگ صفين، نهروان و جمل، در رکاب ‏علي‏ «ع‏» شرکت داشت. 👈از اصحاب خاص امير المؤمنين و حاملان علم آن حضرت و در علوم قرآني شاگرد خاص وي بود.👈حضرت امير، او را که از حاملان علوم‏ «ع‏» بود، به علم‏ «منايا و بلايا» (آنچه بعدها اتفاق خواهد افتاد) آگاه ساخته بود.[ الحسين في طريقه الي الشهادة، ص 6.] . 👈 عضو گروه ويژه‏ «شرطة الخميس‏» بود که نيروي ضربتي و مطيع علي‏ «ع‏» بودند.[درباره شرطة الخميس ر.ک: «الاختصاص» شيخ مفيد، ص 2، 3، 7، و65 .] 👈 در نهضت مسلم بن عقيل در کوفه، وي از کساني بود که در راه بيعت گرفتن براي مسلم، کوشش مي‏کرد.نيز از سران شيعه در کوفه محسوب مي‏شد که به حسين بن علي‏ «ع‏» دعوت نامه نوشت.👈نزد امام حسين‏ «ع‏» موقعيت والايي داشت.👈در کربلا نيز امام، او را به‏ عنوان فرمانده جناح چپ سپاه خويش تعيين کرد. 👈حبيب، تلاش فراواني داشت که ياراني‏ از بني اسد را به ياري حسين‏ «ع‏» بياورد، اما سپاه اموي مانع پيوستن آنان به ياران ‏سيد الشهدا شدند.[ انصار الحسين، ص 66.] 👈گفتگوي او با ميثم تمار، هنگام عبور از مجلس بني اسد، سالها پيش از عاشورا، که هر يک نحوه شهادت ديگري را پيشگويي مي‏کرد 👈و مايه شگفتي حاضران‏ بودند، معروف است،[ عنصر شجاعت، خليل کمره‏اي، ج 2، ص 26.] 👈و اين از همان علم مناياست که از علي آموخته بودند و جريانات ‏آينده را جز داشتند. 👈روز عاشورا رجزي که در حمله‏هايش مي‏خواند چنين بود: 👈انا حبيب و ابي مظهر فارس هيجاء و حرب تسعر[الحسين في طريقه الي الشهادة، ص 6.] . 👈حبيب بن مظاهر، روز عاشورا از اينکه با شهادتش به بهشت ‏خواهد رفت، خوشحال ‏بود 👈و با «برير بن خضير» مزاح مي‏کرد.👈شهادت او بر حسين‏ «ع‏» بسيار سخت بود.👈هنگام‏ شهادت 75 سال داشت.سر او نيز همراه سرهاي شهدا در کوفه گردانده شد..🌹🌹🍀 🌸صدرا🌸
💚❤️💜💙السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین علیه السلام❤️💜💙💚 🌹صدرا🌹
❤️❤️ ایشان اهل قبیله بنی شاکر از قبیله بنی همدان. او از مشاهیر کوفه بود و گفته‌اند در سخنوری و خطابه توانایی بسیاری داشته و اهل تهجد و عبادت بوده است از شیعیان امام علی(ع) قبیله بنی شاکر از جمله عابس بن ابی شبیب شاکری از علاقه‌مندان اهل بیت(ع) و شیعیان علی بن ابی طالب(ع) به شمار می‌آمدند؛ آنان به خصوص اخلاص زیادی نسبت به امیرالمؤمنین(ع) داشته‌اند.🌹🌹🍀 عابس از خاصان امام علی(ع) و از یاران امام حسین(ع) بود. وی از اوصاف پسندیده قومش در حد کمالش بهره‌مند بود؛ او از رجال شیعه و از رؤسای آنها و مردی شجاع و خطیبی توانا و عابدی پرتلاش و متهجّد و از مهتران، دلاوران، سخنوران، عابدان، و شب زنده‌داران شیعه بود.🌹🌹🍀 شرکت در جنگ صفین نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفّین در حق مردان با اخلاص و شجاع بنی شاکر فرمودند: «لو تمت عدتهم ألفا لعبد الله حق عبادته؛ اگر تعداد قبیله بنی شاکر به هزار نفر می‌رسید، حقّ عبادت خدا به جا آورده می‌شد.» عابس در جنگ صفین از ناحیه پیشانی‌اش زخمی شد که اثر و نشانه آن زخم برای همیشه بر پیشانی او ماندگار شد.🌹🌹🍀 🌺حمایت عابس از امام حسین بن علی(ع) مسلم بن عقیل پس از ورود به کوفه، وارد منزل مختار ثقفی گردید. شیعیان کوفه از ورود نماینده ویژه امام حسین(ع) با خبر شدند , در خانه مختار اجتماع کردند. مسلم در این اجتماع، نامه امام حسین(ع) را برای مردم قرائت کرد. عابس، نخستین کسی بود که پس از قرائت نامه امام، به پاخاست و پس از حمد و ثنای خداوند متعال خطاب به مسلم گفت: «من درباره مردم به شما خبر نمی‌دهم و نمی‌دانم نیت‌شان چیست و از جانب آنها وعده فریبنده نمی‌دهم. به خدا قسم از چیزی که درباره آن تصمیم گرفته‌ام سخن می‌گویم هنگامی که دعوت کنید می‌پذیرم و همراه شما با دشمنان‌تان می‌جنگم و با شمشیر از شما دفاع می‌کنم تا به پیشگاه خداوند روم و از این کار جز ثواب چیزی نمی‌خواهم.».🌹🌹🍀 پس از او، حبیب بن مظاهر ایستاد و برای یاری امام حسین(ع)، اعلام آمادگی کرد و سخنان این دو نفر، زمینه را برای بیعت مردم، فراهم نمود و بیش از هیجده هزار نفر با مسلم بیعت کردند. عابس بن ابی شبیب به همراه غلامش شوذب جهت تحویل نامه به امام حسین بن علی(ع) در مکه حرکت نمود و در مکه خدمت امام رسیده و نامه را تحویل داد.🌹🌹🍀 همراهی با کاروان امام(ع) پس از رساندن نامه، عابس با امام حسین(ع) و کاروانش همراه شد و از مکه تا کربلا امام(ع) را همراهی نمود. شرکت در نبرد روز عاشورا محافظت از نمازگزاران در ظهر عاشورا عابس نماز ظهر را با امام خواند و بعد از ظهر به میدان نبرد رفت و به شهادت رسید؛ اما به گفته برخی از معاصرین، هنگامی که امام حسین(ع) می‌خواست نماز ظهر عاشورا را اقامه کند عابس مقابل آن حضرت ایستاد و بدن خویش را سپر تیرهای بلا ساخت.🌹🌹🍀 🌷نبرد و شهادت آتش جنگ در روز عاشورا شعله ور گردید و زمانی که اکثر یاران امام حسین(ع) به شهادت رسیده و تعداد کمی باقی مانده بودند، عابس رو به غلام خود شوذب کرد و گفت: «می خواهی چه کنی؟" شوذب گفت: «در کنار تو از فرزند رسول خدا(ص) دفاع می‌کنم.» عابس گفت: «غیر از این از تو انتظار نمی‌رفت... اگر امروز از تو عزیزتر کسی را داشتم، او را پیش از خود به میدان می‌فرستادم که امروز آخرین فرصت عمل است و فردا روز حساب است و عمل به کار نیاید.»🌹🌹🍀 عابس پس از شهادت غلامش - شوذب- نزد امام حسین(ع) آمد و خطاب به امام(ع) فرمود: «یا ابا عبدالله(ع)! به خدا سوگند روی زمین چه دور و چه نزدیک کسی نزد من عزیزتر و محبوبتر از شما نیست، اگر قدرت داشتم که ظلم را از شما به چیزی که عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم حتماً چنین می‌کردم.» سپس گفت: «السّلام علیک با ابا عبدالله(ع) اشهد انّی علی هداک و هدی ابیک؛ سلام بر تو‌ای ابا عبدالله(ع)، من گواهی می‌دهم که بر راه شما و پدر شما استوارم و به راه راست هدایت می‌یابم»، پس از کسب اجازه از امام(ع) راهی میدان جنگ گردید.🌹🌹🍀 ربیع بن تمیم می‌گوید: “به خدا سوگند او را دیدم که بیش از دویست نفر را تار و مار کرد؛ سرانجام با محاصره به او را شهادت رسانده و سر از بدنش جدا ساختند. و من شاهد بودم که سر عابس بن شبیب در دست مردانی دست به دست می‌شد و هر یک از آنان با هم منازعه می‌کردند تا کشتن او را به خود منسوب کنند. تا این که عمربن سعد گفت: «با هم ستیز نکنید، سوگند به خدا قسم یک نفر نمی‌توانست این مرد را کشته باشد.»🌹🍀 پیکر بی‌سر عابس را امام حسین(ع) به خیمه مخصوص شهدا منتقل کرد؛ که بعد از واقعه عاشورا توسط قبیله بنی اسد به خاک سپرده شد. منابع :تاریخ طبری و اقبال الاع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ❤️ « نافع بن هلال جملی» اهل کوفه و مرد شریف و بزرگوار و شجاع و بزرگ قوم خویش بود. او که از قاریان قرآن، نویسندگان حدیث و از اصحاب امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شمار می رفت و در جنگهای صفین و جمل و نهروان در سپاه امام علی شمشیر می زد، وقتی امام حسین علیه السلام به سوی عراق آمد، به سوی او شتافت و در راه به کاروان حسینی پیوست. 🌹🌹🍀 او سفارش کرده بود اسبش را که کامل نام داشت از کوفه برایش بیاورند و عمرو بن خالد و دوستانش این کار را کردند. در روز عاشورا هنگامی که عمرو بن قرظة،‌ از یاران امام، به شهادت رسید و برادرش علی بن قرظة که در سپاه کوفه بود، به خونخواهی او به میدان آمد، نافع بن هلال بر او حمله کرد و او را مجروح ساخت. یارانش برای نجات او حمله کردند و نافع بن هلال با آنها درگیر شد. رجز می خواند و می گفت:« اگر مرا نمی‌شناسید خود را معرفی می‌کنم: من از قبیله جَمَلی هستم و آیین و دینم همان دین حسین بن علی است.»🌹🌹🍀 مردی به نام « مزاحم بن حریث » بر او حمله کرد ولی ضربه نافع به او مهلت نداد و کشته شد. « عمرو بن حجاح»، از فرماندهان سپاه کوفه، فریاد زد:« آیا می دانید با چه کسی می جنگید؟! کسی به تنهایی به میدان اصحاب حسین نرود!» نافع بن هلال، نامش را بر روی تیرهای خود نوشته و آنها را مسموم کرده بود. او با تیرهای خود دوازده نفر از سپاه عمر بن سعد را کشت و بسیاری را مجروح ساخت.🌹🌹🍀 هنگامی که تیرهایش تمام شد، شمشیر خود را برهنه کرد و حمله‌کنان فریاد زد:«من شیرمردی از قبیله جملی هستم. پیرو دین علی.» لشگر دشمن چاره کار را در حمله دسته جمعی دیدند. از این رو اطراف نافع را گرفتند و او را هدف تیرها و سنگ های خود قرار دادند تا این که بازوانش را شکستند و او را به اسارت گرفتند. 🌹🌹🍀 شمر و گروهی از سپاه، او را نزد عمر بن سعد بردند. عمر بن سعد به او گفت:«ای نافع! وای بر تو! چرا با خود چنین کردی؟!» نافع گفت:« به خدا سوگند جز کسانی که مجروح ساخته ام، دوازده نفر از شما را نیز کشته ام و خود را ملامت نمی کنم. اگر بازوان من سالم بود نمی توانستید مرا اسیر کنید.» شمر به عمر بن سعد گفت:« او را بکش!» 🌹🌹🍀 عمر بن سعد گفت:« تو او را آورده ای، اگر می خواهی خودت او را بکش!» شمر شمشیر کشید و چون خواست نافع را بکشد، نافع به او گفت:« به خدا سوگند ملاقات خدا برای تو بسیار دشوار است و خون ما بر گردن تو سنگینی می‌کند. خدا را سپاس می گویم که مرگ ما را به دست بدترین خلق خودش قرار داد!» در این هنگام شمر او را به شهادت رساند. 🌹🌹🍀 منابع: ابصار العین، ص 86. 🌹صدرا🌹