#رفیق شهیدم ابراهیم هادی
می گفت: اگر می گویید الگویتان
حضرت زهرا(سلام الله علیها) است باید کاری کنید ایشان از شما
راضی باشند و حجاب
شما فاطمی باشد.
#حجاب
#زن_عفت_افتخار
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#سهشنبههایجمکرانی
🍂سه شنبه ها نسیم جمکرانت....
به دل ها میدهدحال وهوایی...
🍂نشسته برلب شیعه همین ذکر....
کجایی یااباصالح کجایی؟؟
#اللهمعجللولیکالفرج
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
1_873436817.mp3
3.16M
#روایتگری🕊
#آقا_رسول_بگوشی؟!
آی شهــــــــدا سبک زندگی شهدایی رو بهمون یاد بدین😭
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
♡✓هندزفری دم دستت داری؟! با حال خوب گوش بده...
#حجت_الاسلام_جلالیان
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فقط دَم زدن از شهدا افتخار نیست!
باید زندگیمان، حرفمان، نگاهمان،
لقمههایمان، رفاقتمان، بویِ شهدا بدهد ...🍃
#شهید_آرمان_عزیز ❤🥀
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
شهید آرمان علیوردی
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#زندگی_به_سبک_شهدا ❤️
❌#شهدا کجا مسئولین و فرماندهان الان کجا ؟!!❌
فرمانده بود اما برای گرفتن غذا مثل بقیه رزمندهها توی صف میایستاد، سرصف غذا هم جلوییها به احترامش کنار میرفتند، می خواستند او زودتر غذایش را بگیرد، او هم عصبانی میشد، رها میکرد و میرفت، نوبتش هم که میرسید، آشپزها غذای بهتر برایش میریختند او هم متوجه میشد و میداد به پشت سرش.
#شهید_محمود_کاوه🌷
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من شیمایی گناه و معصیتم ...
#خداحافظ_رفیق
#اینجا_همه_مجنون_اند
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
- مُدافِعـٰانِحَـرـم💚!
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#من_میترا_نیستم 🍓
#قسمت_شصت_و_یک
شهرام توی حیاط به مهران و باباش چیزی گفت که صدای گریه آنها بلندتر شد. خودم را به حیاط رساندم. هر چقدر التماسِ شهرام کردم که مامان چی شنیدی چی شده به منم بگو شهرام حرفی نزد و مهران و باباش سکوت کردند.
ساعتها و دقایق حتی لحظه ها به سختی میگذشت تازه فهمیدم بلاتکلیفی و تو برزخ بودن چقدر سخت است.
نمیدانستیم کجا برویم کجا را بگردیم و از چه کسی سراغ زینب را بگیریم نه زمین جای ما را داشت و نه آسمان. خواب و قرار هم نداشتیم من با قولی که به خودم و زینب داده بودم کمتر بی قراری می کردم و حتی بقیه را هم آرام می کردم. مرتب به خودم می گفتم: چیزی که زینب انتخاب کرده باشه انتخاب منم هست.
ظهر شد. مثل ظهر عاشورا به همان دردناکی و سنگینی آقای روستا آمد و من و مهران و باید بچه ها را به مسجد المهدی برد. خیلی گرفته و ساکت بود.
آقای حسینی امام جمعه شاهین شهر به آقای روستا تلفن کرده و از او خواسته بود که ما را به مسجد خیابان فردوسی ببرد من و جعفر و مهران بدون اینکه چیزی بپرسیم سوار ماشین شدیم و به مسجد رفتیم.
به مسجدی که محلِ نماز های زینب بود زینب هر روز که از مدرسه بر می گشت به مسجد المهدی میرفت نمازش را می خواند و بعد به خانه میآمد.
به مسجد که رسیدیم آقای حسینی هنوز نیامده بود. مهران و باباش ساکت و بی صدا داخل ماشین منتظر نشستند اما من به مسجد رفتم دوست داشتم حال زینب را در مسجد بفهمم.
مسجد بوی زینب را میداد. رو به قبله نشستم و با زینب حرف زدم. حرفهایی که به هیچ کس نمی توانستم بگویم. یاد حضرت علی افتادم. حضرت علی در مسجد و در حال سجده شهید شد و زینب هم از مسجد به سمت سرنوشتش رفت.
#من_میترا_نیستم 🍓
#قسمت_شصت_و_دو
روی زمین مسجد افتادم و آنجا را بوسیدم محل سجده های دخترم را بوسیدم و بو کردم.
آقای حسینی وارد شبستان شد و روبرویم نشست بدون اینکه زمینه سازی کند و حرف اضافی بزند، شهادت زینب را تسلیت گفت.
از قرار معلوم بیرون مسجد همه حرفها را به مهران و بابای زینب گفته بود اول سکوت کردم بعد با صدای محکمی گفتم هرچی میل خدایه.
با آقای حسینی از مسجد خارج شدیم بابای مهران روی زمین نشسته بود و گریه می کرد و مهران هم توی ماشین.
مهران با دیدن من گفت: مامان زینب رو کشتند خواهرم شهید شده. جنازهاش رو پیدا کردند. من مهران را دلداری دادم و آرام کردم.
از چشمم اشکی نمی آمد. جعفر به من نگاه نمی کرد من هم به او چیزی نگفتم کاش میتوانستیم همدیگر را آرام کنیم.
آن روز کارگر های ساختمان جنازه زینب را در سبخی «زمین بیابان مانند» که بعدها در آنجا مرکز پست شاهین شهر را ساختن پیدا کردند.
مهران گفت مامان شرام صبح توی تاکسی از دوتا مسافر شنیده بود که امروز جنازه یک دختر نوجوان را روی زمین خاکی پیدا کردند وقتی شهرام به خونه اومد و خبر را داد من مطمئن شدم که اون دختر زینبه اما نمی خواستم تا خبر قطعی نشده به تو بگم.
انتظار تمام شد انتظار کشندهای که سه روزه تمام به جان من افتاده بود.
ادامه دارد ... . .
دانلود+دعای+توسل+مهدی+سماواتی+++متن.mp3
10.19M
🌸قرار چهارشنبه شب هامون دعای توسل بنیابت از شهدایی دفاع مقدس شهید ابراهیم هادی شهدایی مدافعان حرم🌸
♥التماس دعای شهادت♥
برای سلامتی اقا صاحب زمان عج برای حاجت روایی اعضای کانال مجموعه فرهنگی شهید ابراهیم هادی علل خصوص خادم شهید ابراهیم هادی🤲🏻
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحقحضࢪٺزینبکبرۍسلاماللهعلیها🌹🕊🌹
علاّمه مجلسی فرموده است: در بعضی از کتابهای شایسته احترام از محمّد بن بابویه نقل کردهاند که این دعا را از امامان(علیهمالسلام) روایت کرده و گفته است: در هیچ امری آن را نخواندم مگر آنکه به زودی اثر اجابت آن را یافتم التماس دعا 🌼🕊🌼
🌹شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج #5صلـــوات🌹
❤اَللهُمَ صَّلِ عَلےِمُحَمَدوآلِ مُحَمَدوعَجِل فَرَجَهُم❤
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
@sadrzadeh1
آقا مصطفی همیشه سر به زیر بود که مبادا چشمش به نامحرم بیافتد.
🔻همسر شهید:
یک روز مادرم اومد پیش من گفت این آقا مصطفی تو خیابون از بغلش که رد میشم حتی سلام هم نمیکنه ولی تو خونه دست و پای منو می بوسه!
وقتی آقا مصطفی اومد خونه ازش پرسیدم چرا این کارو میکنی؟!
گفت: تو که می دونی من تو خیابون به کسی نگاه نمیکنم...
#شهید_مصطفی_صدرزاده🕊🌹
یادش با ذکر #صلوات
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
اعمال قبل از خواب :)
شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃
.کانال فرهنگی انقلابی شهید مصطفی صدر زاده
@sadrzadeh1
نماز_شب🌸
امام صادق علیه السلام : نماز شب ،چهره را زیبا و اخلاق را نیکو و بوی بدن را پاک و خوش و روزی را فراوان و بد هکاری را ،ادا و هم وغم را بر طرف می سازد و دیده را جلا می بخشد.
رساله لقاء الله ص185
امام صادق ع فرمود: خانه هایی که در آنها نماز شب خوانده شود، بر اهل آسمان چنان می درخشد که ستارگان بر اهل زمین می درخشد
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🌻بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🌻
سلام عزیز برادرم
🌸قرار اول هر صبح🌸
شروع فعالیت کانال همراه با قرائت صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم
هدیه به رفیق شهیدمون باشد که با دعای خیر روزمون منور در مسیر سعادت و قرب الهی ثابت قدم بمونیم
♥شهید مصطفی صدر زاده رفیق شهیدم♥
4_5791793128419625721.mp3
21.59M
.. ❀❀ با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار
و هــر روز
❣ #دعای_عهد بخون... ❀❀❣
🎙با صدای آقای #بحرالعلومی
❣الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج❣
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅السَّلامُ عَلیکَ یا خَلیفةَ اللّه وَ ناصِرحقّه
🌱سلام بر تو ای نماینده پروردگار بر روی زمین که آینه وجودت نمایانگر اوست.
🌱سلام بر تو ای مولایی که حق خدا به دست تو احیا خواهد شد و همه خلایق را زیر پرچم توحید جمع خواهی کرد...
📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
#اللهمعجللولیکالفرج
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است
وگرنه همه اجرها در گمنامیست
محکمه خون شهداء محکمه عدلیست
که ما را در آن به محاکمه میکشند
#روزتون_متبرک_به_نگاه_شهید✨
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🕊غواص شهید مفقودالاثر بهنام سماوات🕊
حالا دیگر مادر پس از سال ها چشم انتظاری، بیمار شده بود و بر روی تخت افتاده بود و این پرستار بود که از او مراقبت می کرد. آدرس خانه اش در همه این سال ها تغییر نکرده بود تا مبادا روزی بهنام[۱] بازگردد و کسی به انتظارش ننشسته باشد. سختی انتظار آنقدر بر جان مادر نشسته بود که دائم جمله «انتظار سخت است» را تکرار می کرد. بهنام مظلوم بود و لبخندی همیشگی بر چهره داشت، تهرانی بود که در گردان نوح[۲] عضویت داشت و لهجه متفاوت او از دیگر همرزمانش، چهره اش را در خاطر می سپرد و بر دل می نشاند. پدر قبل از او به شهادت رسیده بود و مادر در تمام این سال ها تنهای تنها غم انتظار فرزند را به دوش می کشید. کربلای چهار بود و گردان خط شکن و طنابی که در دستان بهنام بود که چون رها شد، دیگر کسی او را ندید.
1-شهید بهنام سماوات که از بچه های گردان نوح لشکر ۲۱ امام رضا (ع) بود و در عملیات کربلای چهار، مفقودالاثر شد.
2-بهنام تهرانی بود و بچه های گردان نوح از بچه های استان خراسان بودند، بنابراین لهجه او با بقیه همرزمانش متفاوت بود.
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯