eitaa logo
❤️کانال شهید مصطفی صدرزاده❤️
4.3هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
9.6هزار ویدیو
93 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 بسم رب الحسین علیه السلام🥀 🌺فردا روز جمعه متعلق به امام زمان عج است به همین مناسبت و تولد آقا جان امام زمان عج هدیه به شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید گمنام ختم قرآن برگزار می‌شود. 🎁هدیه به امام ره و شهدا تعجیل در ظهور امام زمان عج و سلامتی رهبر عزیزمون و هدیه به تمامی شهدا و حاجت روایی عزیزان و هدیه به تمامی اموات و پدران و مادران شهدا و اموات گروه و هدیه به روح پدر بزرگوارم ... و هدیه به روح عموی بزرگوار شهید علی آقا عبداللهی و سالگرد شهادت 🕊سالروز شهادت شهید مدافع حرم مهدی بختیاری 🕊شهادت شهید مدافع حرم مجتبی برسنجی 💠سالروز بمباران شیمیایی جلبچه توسط رژیم بعث 🕊سالروز ارتحال یادگار امام حاج احمد آقای خمینی ره 🕊سالروز شهادت فرمانده شهید مفقود الاثر مهدی باکری 🕊سالروز شهادت فرمانده شهید عبدالحسین برونسی 🕊سالروز شهادت شهید علی تجلایی 🕊سالروز شهادت شهید حاج کاظم نجفی رستگار 🕊شهید مدافع حرم داوود مرادخانی 🕊شهادت شهید مدافع حرم علی منیعات 🕊شهادت شهید مدافع حرم رحمان بهرامی 💠روز ملی راهیان نور 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌺🌺🌺🌺🌺 انشالله از همگی قبول باشد. 🌺🌺🌺🌺🌺 مهلت قرائت تا جمعه هفته آینده. 🌺🌺🌺🌺🌺 جزء ۱.✅ جزء ۲.✅ جزء ۳.✅ جزء ۴.✅ جزء ۵.✅ جزء ۶.✅ جزء ۷.✅ جزء ۸.✅ جزء ۹.✅ جزء ۱۰✅ جزء 11✅ جزء ۱۲.✅ جزء ۱3.✅ جزء ۱۴.✅ جزء ۱۵.✅ جزء ۱۶.✅ جزء ۱۷.✅ جزء ۱8✅ جزء ۱۹.✅ جزء ۲۰.✅ جزء ۲۱.✅ جزء ۲۲✅ جزء ۲۳✅ جزء ۲۴✅ جزء ۲۵.✅ جزء ۲6✅ جزء ۲۷✅ جزء ۲8✅ جزء ۲۹.✅ جز ۳۰.✅ لطفا جزء مورد نظر را اعلام بفرمایید. @rogaye_khaton315 اجر همه شما بزرگواران با حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام
انشاالله این هفته نیت ختم قرآن برای ظهور و سلامتی آقا صاحب الزمان عج میباشد.
🥀خادم الشهدا🥀: زندگی نامه شهید عبدالحسین برونسی «کدوم کارها؟» «همینکه شما با شاه گرفتین.» بند دلم انگار پاره شد. نمی دانم از کجا فهمیده بود موضوع را. عبدالحسین به ام گفت: «بیا پایین.» رفتیم تو. در را بستیم و دیگر چیزي نگفتیم. صبح که می خواست برود، وسایل کارش را بر نداشت. پرسیدم: « مگه نمی خواي سرکار بري؟» گفت: « نه، می خوام برم خونه پیدا کنم، این جا دیگه جاي ما نیست.» ... ظهر برگشت. «چی شد؟ خونه پیدا کردي؟» «جاش چه جوریه؟» «یک زیرزمینه، تو کوي طلّاب.» بعد از ظهر با وسایلمان رفتیم خانه جدید. وقتی زیر زمین را دیدم، کم مانده بود از ترس جیغ بکشم! « این دیگه چه جور جاییه عبدالحسین؟» لبخندمحبت آمیزي زد.گفت: « این خونه مال یک طلبه است، قرار شده موقتی تو زیر زمینش بشینیم تا من فکر یک جایی بردارم براي خودمون.» تاریکی اش ترسم را بیشتر می کرد.داشت گریه ام می گرفت. «اگه همون گربه رو بزنی، می آد این جا؟!» 51 «زیاد سخت نگیر، حالا براي موقت اشکالی نداره.» تو همان زیرزمین تاریک و ترسناك مشغول زندگی شدیم. چند روز بعد، همان طرفها چهل متر زمین خرید. آستینها را زد بالا و با چند تا طلبه شروع کردند به ساختن خانه. شب و روز کار کردند. زود دور زمین را دیوار کشیدند و رویش را پوشیدند.خانه هنوز آجري و خاکی بود که اسباب و اثاثیه را کشیدیم و رفتیم آنجا. چند شب دیگر هم کار کرد تا قابل زندگی شد. خانه اش حسابی کوچک بود. یک اتاق بیشتر نداشت، وسطش پرده زده بودیم.شب که می شد، این طرف چادر ما بودیم و آن طرف، او و رفقاي طلبه اش. کم کم کارهاش گسترده شد. بیشتر از قبل هم اعلامیه پخش می کرد و می چسباند به در و دیوار. حتی پول داد به یکی، از زاهدان براش یک کلت آوردند. ازش پرسیدم:« اینو می خواي چکار؟» گفت: « یک وقت می بینی کار مبارزه به این چیزهام کشید. اون موقع دستمون نبایدخالی باشه.» وقتی می رفت براي پخش اعلامیه، می گفت :«اگه یکوقتی مأموراي شاه اومدن، در خونه، فقط بگو: شوهرم بناست و می ره سر کار. از هیچ چیز دیگه هم خبر ندارم.» یک شب که رفت براي پخش اعلامیه، برنگشت.یک آن آرام نداشتم. تاصبح شود، چند بار رفتم دم در و تو کوچه را نگاه کردم. خبري نبود که نبود. هرچه بیشتر می گذشت، مطمئن تر می شدم که گیر افتاده. از وحشی بودن ساواکی ها چیزهایی شنیده بود. همین اضطرابم را بیشتر می کرد. صبح جریان را به دوستهاش خبر دادم. گفتند:« می ریم دنبالش، ان شا االله پیداش می کنیم.» 52 آن روز چیزي دستگیرشان نشد. روزهاي بعد هم گشتیم. خبري نشد. کم کم داشتم ناامید می شدم که یک روز یک هو پیداش شد! حدسمان درست بود: ساواك گرفته بودش. چند روز بعد درست نمی دانم چطور شد که آزادش کرده بودند. پیام تازه اي از حضرت امام رسیده بود. از مردم خواسته بودند بریزند تو خیابانها و علیه رژیم تظاهرات کنند. عبدالحسین کارش تو کوچه چهنو بود. خانه «غیاثی» نامی را تعمیر می کرد. آن روز سر کار نرفت. ظاهراً خبر داشت قرار است تظاهرات بشود.غسل شهادت کرد و سر از پا نشناخته، داشت آماده رفتن می شد. نوارهاي امام و رساله و چند تا کتاب دیگر را جمع کردیک جا. به ام گفت: « اگه یکوقت دیدي من دیر کردم، اینا همه رو رد ادامه دارد.... ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝ اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*🌹سلام برشهدا...*✋🏻 🍃همان‌هایے ڪه با سر رفتند و بدون سر آمدند *🌹سلام برشهدا‌...*✋🏻 🍃همان‌هایے ڪه با پاے خود رفتند و بر دوش مردم برگشتند *‌🌹سلام بر شهدا‌...*✋🏻 🍃همان‌هایے ڪه سالم رفتند و با چند تڪه استخوان برگشتند *🌹سلام بر شهدا...*✋🏻 🍃همان‌هایے ڪه مونسے جزء نسیم صحرا و حضرت زهرا (س) ندارند *‌🌹سلام بر شهدا...*✋🏻 🍃همان‌هایے ڪه از همه چیزشان گذشتند و رفتند تا ما بمانیم *....🕊🌸* *🕊️❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❁* ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨آیت اللہ ناصرے : اساتید اخلاق، اولین سفارشے ڪہ مےڪنند این است ڪہ و خود را ڪنترل ڪن. اگر این دو را ڪنترل ڪردے همہ اعضا و جوارحت ڪنترل شدہ است. ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشا روزى که مولا بازگردد انا المهدى طنين انداز گردد به حق مادرش زهراى اطهر به حق فرق اکبر، حلق اصغر خداوندا ظهورش دير گرديد بسى عاشق در اين ره پير گرديد مهيا کن تو اسباب ظهورش منور کن تو گيتى را ز نورش يا رب الحسين(ع) بحق الحسين(ع) اشف صدر الحسين(ع) بظهور 🌿🌺 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝