بسم رب الشهدا🌹
خاطرات مادر شهید #مصطفی صدرزاده❣
#شهریور 76 اولین سال رفتنمان به شمال،
# باران تندی بارید.
برای ما که گرمای شدید #اهواز را ،
در تابستان دیده بودیم ،خیلی جالب
بود ،که در این فصل باران ببارد.🌹
# مصطفی به حدی ذوق زده شد ،
که بستنی خرید و زیر باران شروع به خوردن کرد.😊
گفت:" به یاد #گرمای اهواز زیر
باران شمال بستنی می چسبه.👏😊👏
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹
خاطراتی از کودکی تا شهادت از زبان مادر بزرگوار شهید مصطفی صدرزاده 🌷
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
بسم رب الشهدا🌹
خاطرات مادر شهید صدرزاده❣
سال گذشته اول شهریور ،
در گروه #خانواده به تمام
متولدین شهریور تبریک می گفتن.
مصطفی #سوریه بود، براش تبریک
می فرستادن و براش شعر می سرودن.
انگار که همه میدانستند ، این آخرین
سالی است ، که #مصطفی پیشمونه😭
هیچوقت فکر نمی کردم نام #شهریور
برایم #فراق_آور و دلگیرکننده معناشود.😔❣😔
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹
#خاطراتی از زبان مادر بزرگوار شهید مصطفی صدرزاده 🌷
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾