⚡️شهید مهدی زین الدین:
⚡️هر گاه در شب جمعه #شهدا را یاد کنید؛ آن ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند!
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/LTPzcBZ62MILcxnlfWlVVK
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🇮🇷سعیدکرمی(برساحل انتظار )🇵🇸
سعید:
همزمان با تحرکات عناصر مشکوک؛ کشاورزان اصفهانی به تجمع خود پایان دادند
🔹پس از دو هفته از حضور کشاورزان در بستر زایندهرود، روز گذشته شورای میرابها و آببران و کشاورزان در بیانیهای از پایان تجمع خود خبر دادند و اعلام کردند با توجه به وضعیت ذخایر آبی به مسئولان فرصت میدهند تا اقدامات لازم برای حل مشکلات را در مهلت تعیین شده به انجام رسانند.
🔹درپی این بیانیه، عناصر فرصتطلب و ضد انقلاب که از ابتدا تلاش کردند مسیر مطالبات کشاورزان را تغییر دهند و به فضای ناامنی و بینظمی در اصفهان دامن بزنند با حمله به چادرهای حاضرین در بستر زایندهرود قصد داشتند مانع از پایان تجمع کشاورزان شوند اما با اقدام به موقع عوامل انتظامی اراذل و اوباش دستگیر شدند.
🔹در چند روز گذشته رسانه های ضدانقلاب تلاش گستردهای کردند تا مدیریت تجمع کشاورزان اصفهانی را دردست بگیرند که با هوشیاری مردم ناکام ماند. کشاورزان نیز صبح امروز به تجمع خود پایان دادند و مانع از سوءاستفاده فرصتطلبان از مطالبات خود شدند.
@Farsna - Link
🇮🇷سعیدکرمی(برساحل انتظار )🇵🇸
🌅 *«اگر گذر تان به بهشت زهراء افتاد!.»*
⬅️ سعی کنید حتما به مزار این دو قلو ها سر بزنید!.
برادران دو قلوی غریبی که هیچ گاه پدر یا مادری به خود ندیده اند و کسی زائر مزار شان نبوده است!.
من سال ۶۱ و در اوج جنگ ایران و عراق ثابت و ثاقب شهابی نشاط، را برای اولین بار در منطقه سومار دیدم.
دو برادری که آماده بودند تا به عنوان امداد گر در خدمت جنگ باشند!، طوری که هم رزمان این دو برادر شهید نقل می کردند وقتی پست چی نامه ها را به خط مقدم می آورد معمولاً ثابت و ثاقب غیب شان می زد!.
یک بار یکی از رزمندهگان متوجه شده بود که وقتی همه سر گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکس های شان را با خوش حالی نگاه می کنند این برادران دو قلو دست در گردن هم در کنج سنگر، های های گریه می کنند!.
بعد ها که موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آن ها بی سر پرست هستند.
و در پرورش گاه بزرگ شده اند، هر بار دل شان می شکند که کسی آن سوی جبهه چشم انتظار شان نیست.
عکس های کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شده اند، را بغل کرده، گریه می کنند.
جنگ شوخی بر دار نیست، زن و بچه و برادر و دوست و رفیق نمی شناسد، او نمی فهمد که وقتی از دار دنیا فقط و فقط یک برادر داری یعنی چه!؟.
جنگ بی رحم است، این دو برادر حتی مرخصی هم نمی رفتند، چون کسی پشت جبهه چشم به راه شان نبود!.
پس از مدتی تلاش و فدا کاری ثاقب برادری که فقط چند ثانیه از ثابت بزرگ تر بود، بهشدت مجروح و در نهایت شهید شد و بردارش را تنها گذاشت!.
اما مگر ممکن است کسی که در این دنیا تنها یار و غم خوار و مونس تنهایی اش برادرش بوده، او را تنها بگذارد و این چنین شد تا ثابت دوری برادر را تاب نیاورد و تنها به فاصله ی چند ساعت طوری که هنوز جنازه ی برادر را به پشت جبهه منتقل نکرده بودند، او نیز بر اثر استنشاق گاز های شیمیایی شهید شود!.
و اما قصه ی پر غصه ی این دو برادر شهید به نقل از دفتر خاطرات خود شان: روزی شخصی ثاقب و ثابت را پشت به یک دیگر داخل زنبیل کوچک قرمز رنگی گذاشته بود، زیر شُر شُر باران کنار درب ورودی بهزیستی رها می کند!.
حال درد نان بوده یا درد جان کسی نمی دانست! از آن پس بود که آن زنبیل کوچک شده بود تنها یاد گاری از پدر و مادر ندیده ی شان.
ثاقب و ثابت سال ها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر به هر کجا که اعزام می شدند در درون ساک شان اعلامی ههایی را به هم راه داشتند که، عکسی از دوران کودکی شان به هم راه دست نوشتهیی به این مضمون به در و دیوار شهر ها می چسباندند:« پدر و مادر عزیز از آن روزی که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید، سال ها می گذرد حال امروز دیگر ما برای خود مان مردی شده ایم ولی هم چنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم!».
ولی هیچ گاه از پدر و مادر شان خبری نشد ( شاید هم مرده بودند ).
اما از شیر خوار گاه تا آسمان برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود...
آن چه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط، باقی است دو قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ی ۵۰ گل زار شهدای بهشت زهراء است.
سعی کنید اگر چنان چه روزی گذار تان به بهشت زهراء افتاد سری به گل زار شهداء قطعه ی ۵۰ ردیف ۶۷ شماره ی ۱۹ و ردیف ۶۶ شماره ۱۹ این دو برادر شهید غریب آرام کنار یک دیگر خفته اند.
آنان شب های جمعه هیچ گاه پدر و مادری زائر مزار شان نبوده است و سخت چشم به راه پدر و مادر و دوستان اند.
توجه کنید که آن ها خیلی غریب اند، هیچ کس را ندارند، ولی به گردن تکت ک ما حق دارند!.
لطفاً برای شادی روح همه ی در گذشته گان که دست شان از دنیا کوتاه است، به خصوص این دو برادر شهید و غریب فاتحه و صلواتی قرائت کنید.
#شهیدانه
#شهیدان_دوقلو
#شهیدان_ثابت_ثاقب
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/LTPzcBZ62MILcxnlfWlVVK
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سلام بر دوستان خوب و همیشه همراه.
برای ادامه ی فعالیت کانال خوبمون نیاز به ادمینی شما خوبان داریم.
اگر کسی مایله پی وی پیام بدهد🌹🌹🌹
ارتباط با مدیر:
@S17140
🌺🌸🍃
#طنز_جبهه
ماجرای دعای یک اسیر برای صدام!
آزادگان دفاع مقدس:
قبل از ظهر وقتی از آسایشگاه خارج شدم که وضو بگیرم، علی اصغر صدایم زد و گفت:
سید! وایسا.
برگشتم ببینم چه کارم دارد که گفت:
– تورو خدا رفتی تو حال… بعد مکث کوتاهی کرد وادامه داد: درو ببند!
خیال کردم می خواهد بگوید: تورو خدا رفتی تو حال، ما رو هم از دعای خیرت فراموش نکن. روز قبل به من گفت: الهی دستت بشکنه.
گفتم: چرا دست من بشکنه؟ گفت: بگو چی رو بشکنه؟ گفتم: خوب چی رو بشکنه؟ جواب داد:
– گردن صدام رو!
بعدازظهر قرار بود علی اصغر را به اردوگاه ببرند. دلم برای شوخی هایش تنگ می شد.
در بیمارستان به خاطر وضعت خاص جسمی و روحی بچه ها بیشتراز همیشه شوخی می کرد. توی کمپ ندیده بودم این طوری شوخی کند و بچه ها را بخنداند. شوخی های علی اصغر خنده را بر لبان اسرای مریضی که در بدترین وضعیت ممکن بودند، می نشاند.
وقتی از آسایشگاه خارج شد، مقداری باند و کپسول آنتی بیوتیک همراهش به اردوگاه برد. وقتی می خواست برود، به دکتر قادر گفت: دکتر! می خوام برای سلامتی صدام دعا کنم.
وقتی حسین مروانی مترجم عرب زبان ایرانی این جمله را برای دکتر ترجمه کرد، دکتر قادر باورش شد و لبخند رضایت بخشی زد.
می دانستم علی اصغر طبق معمول قصد دارد حرف قشنگی بزند.
دکتر قادر به علی گفت: تو حالا آدم شدی!
علی اصغر حال دعا به خود گرفت و گفت:
خداوندا صدام و دوستان صدام را با یزید و معاویه، ما رو هم با حسین بن علی(ع) محشور کن!
بچه ها همه آمین گفتند!
دکتر قادر به محض شنیدن نام یزید و امام حسین(ع) فهمید علی اصغر به جای دعا، نفرین کرده.
جلو آمد و با لگد به کمر علی اصغر کوبید. علی اصغر به دکتر قادر گفت:
اگر یزید و معاویه خوبن چرا از محشور شدن با اونا ناراحت می شید، اگه امام حسین(ع) خوبه، چرا بهش متوسل نمی شید، شما هم خدا رو می خواید هم خرما رو.
با امام حسین(ع) دشمنی می کنید، اما دلتون می خواد فردای قیامت با او محشور بشید، از یزید و معاویه خوشتون می آد، دلتون نمی خواد باهاشون محشور بشید؛ شما دیگه چه مردم عجیبی هستید!
حال و احوال و نگاه دکتر قادر دیدنی بود!
راوی: سیدناصر حسینی پور
برگرفته از کتاب “پایی که جا ماند”
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
❌ مرده ای که زنده شد!!!
این خانمی که ادعا شده بود در حوادث جمعه کشته شده از عوامل گروهک منافقین میباشد که با استفاده از میکاپ و لوازم آرایشی خودشو نقاشی کرده بود تا در رسانه ها به عنوان کشته مطرح شود
ولی هم اکنون در بازداشت وزارت اطلاعات میباشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دغدغه رهبر انقلاب دربارهی استفاده کودکان از اینترنت
✍یکی از دغدغههای پدر و مادرها، نحوهی استفادهی کودکان از اینترنت است. دغدغهای که رهبر انقلاب در دیدار با مدیران آموزش و پرورش به آن اشاره فرمودند.
#تربیتی
#اینترنت #دغدغه_والدین
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🔹حضور حاج آقاکرمی امام جماعت مسجد اعظم درچه عابد در #خانه_ورزش محل و همچنین جلسه آقای بازآمد استاد ورزش های رزمی این مجموعه با والدین نوجوانان ورزشکار
✍ ؛ #مردم_بوستان_درچه_عابد
🌐پایگاه اطلاع رسانی درچه عابد نیوز :
✅ @dorchehabednews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*اعتراض به حکومت حق هر مسلمانی است*
*این شیوه پیشوایمان علی (ع) است*
*اما هر گاه شرارت کرد چه 👆*
#اعتراض #مختارنامه #فیلم #اصفهان #ایران*
🍃ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﻣﺮﺍ مستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ؛عاشقِ دربستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍلله
🍃ﻣﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺎﺩرِ ﺧﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺑﺪ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ
ﮐﻪ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺳﺖ ﻣﺮﺍ دستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
🍃ﭘﺪﺭﻡ ﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﺑﺎﺷﻢ
ﻧﻮﮐﺮﺵ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﭘﺎبستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
🍃ﺑﻪ یلِ ﺍﻡ ﺑﻨﯿﻦ،ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺒﺎﺱ ﻗﺴﻢ
ﻫﺴﺖ،هستیِ ﻣﻦ ﺍﺯ هستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
🍃ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺣﻮﺭ ﻭ ﻣﻠﮏ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﻨﺖ نبُوَد
ﺟﻨﺖ ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻨﺸﺴﺘﻪ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
🍃ﺑﺎﺭﻫﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﮔﺮ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ
نوکرم،نوکرِ دربستِ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
🍃بأبی أنت واُمی و نفسی یا اباعبدالله🚩
#شب_زیارتی_ارباب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ زیبای منتظر
#نماهنگ_منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر شما اهل فوروارد کردن هستید....