─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#غزل_مدح
#حضرت_علی_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
به دلـم نام تو افتــاد و زبـان گفت علی
شعر جوشید و قلم با هیجان گفت علی
قلـــم از زمــزمهٔ نام علــی شــور گرفت
از دلِ زمـزمی از اشک روان گفت علی
چه ردیفی ! که از آن شد غــزلم دریایی
وچه بحری که به شور آمد ازآن گفت علی
دل شوریده از این بحر، تب و تاب گرفت
صــد و ده مرتبه در هر ضربان گفت علی
این علی کیست که در آینـــهٔ لَــم یَــزَلی
نور حق در پسِ آن جلوه کنان گفت علی
این علی کیست که بر مقدم این فوق بشر
کعبه از شوق ، ترک خورد و عیان گفت علی
او همـا ن است که از برق دمِ شمشــیرش
ماه در هاله ای از شرم ، نهان ، گفت علی
او همــان است که از روز ازل در رگ مــا
خون به جوش آمد و در هر شریان گفت علی
بو ترابی که به هر ذره ای انداخت نظـر
آفتابی شد و بی شـرح و بیان گفت علی
تا نگاهــش به درِ قلعــــهٔ خیبــــر افتـــاد
در از آن هیبت او خورد تکــان گفت علی
در غدیری که خُمَش مستِ تولّا شده بود
مِی به جوش آمد از آن عشق وچنان گفت علی؛
برکه دریا شد و دریا متــلاطم شد و بعد
موج ، تکـرار شد از این جریان گفت علی
باز هم راهــیِ معـراج شد آن دست خدا
راه حــق را به بشــر داد نشان گفت علی
هرکه نوشید فقط قطره ای از شهد غدیر
سومین اَشهَـدِ خود را در اذان گفت علی
"کیمیا"یی است سعادت که ز خاک درِ او
می شود قسمت هر کس که به جان گفت علی
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_بر_حسین❤️
#صبحم_بنامتان
آقا ســـلام بر تو و جـــان غــریب تو
بر آن حریم و حال و هوای عجیب تو
زائر شدم به سادگی از دور یا حسـین
با یک سلام ، پر شدم از عطر سیب تو
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۲/۴/۲۴
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_پدر_مهربانم
#صبحم_بنامتان
السلام علیک یا صاحب الزمان❤️
هر صبح در هوای تو باید نفس کشید
بــا نــام آشنـــای تو باید نفس کشید
جانم فـــدای ذکر و دعای سحــرگهت
با عطـــر ربنّــــای تو باید نفس کشید
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۲/۴/۲۴
@saeidikimya
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم_کربلا
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
عشق یعنی که نصـیبم زجهان کـرب وبلا
بهتـرین زمـزمه بر روی زبان کـرب و بلا
عشق یعنی عَلَـمِ سـرخ شــود ســایهٔ سر
بشود اَمن ترین جای جهـان ، کـرب و بلا
عشق یعنی نمـک سفـرهٔ تو نام حسیــن
آب ، معنای عطش ، داغ نهان کـرب و بلا
عشق یعنی که دلت پر شود از شور حرم
بشود زمـزمـهٔ هــر ضـــربان ، کـرب و بلا
عشق یعنی که بجوشدغمش ازچشمهٔ جان
آه دل ،سوزِ جگر ،اشــک روان کرب و بلا
شوریعنی تب شش گوشه گراُفتدبه سرت
می شود مایهٔ آرامــش جــان کـرب و بلا
راه یعنی برسی تشـنـه ، لبِ مـــرز جنون
تبِ یک دشت بگـوید به عیان کرب و بلا
راه یعنـی کــه صــراط علـی و آل علــی
تکیه گاهت نجف ونام ونشان کـرب وبلا
سوز یعنی هوسِ جرعه ای از شط فـرات
بــزند مُهـرِ عطـش ، بر لبمــان کرب و بلا
بیقـرار اسـت دلِ عاشـق بیـن الحــرمین
هم قـرارِ دلِ زار و نگـران ، کــرب و بلا
تـا محـرم بـرسـد در تب و تابنــد همـه
روز وشب وِردِ لبِ پیر وجوان کرب وبلا
تربت کویِ حسین است که شـد کعبهٔ دل
شد مَطافِ دلِ عشـّاقِ جهـان کـرب و بلا
"کیمیا"! شعــر تو شـوری ز محـرّم دارد
که ردیف آمده بی شرح وبیان،کرب وبلا
✍شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ڪانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
[⇦ڪانال اشعار رقیه سعیدی(ڪیمیا)
❃﷽❃
#محرم
#شب_دوم
#زمزمه_با_امام_زمان_عج
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
ای عزیز حاضر پنهان ،بیا یا بن الحسن
ای حضورت جلوه ایمان، بیایابن الحسن
با نگاهی زنده کن جان ودل خشکیده را
ای نگاهت آیه باران ، بیا یا بن الحسن
با «أنَا المهدی» و «جاءَالحق» بخوان شعر ظهور
ای کلامت مظهر قرآن ، بیا یا بن الحسن
دردمندداغ هجرانیم ودرمان دست توست
ای دوای درد بی درمان ، بیا یابن الحسن
ای که تنها مانده ای درسوگ جدّ خود،حسین
داغدار شاه مظلومان ،بیا یابن الحسن
بازهم عالم سیه پوش عزیز فاطمه است
بازهم شد دیده ها گریان ، بیا یا بن الحسن
خیمه زد بر قلب صحرا ،کاروان و می رسد
ناله های زینب نالان ، بیا یا بن الحسن
خوف این صحرانشسته بر دل اهل حرم
باز در راه است یک طوفان ، بیا یا بن الحسن
رفته آرام و شکیب از قلب زینب ،سیّدی
ای قرار قلب مظلومان ، بیا یا بن الحسن
صوت «هَل مِن ناصرِ» جَدّ غریبت تازه شد
باز تنها مانده درمیدان ، بیا یا بن الحسن
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✾ اللهم عجل لولیک الفرج ✾
┅═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═┅
❃﷽❃
#زمزمه_سینه_زنی
#شب_دوم_محرم
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
یه کاروان خسته دل /رسید به صحرای عجیب
صحرایی که حال و هواش /دلها رو کرده بی شکیب
قافله ای که پر بود از / مادرای دل نگرون
وحشتی افتاده عجیب/ تو دل هر پیر و جوون
میپرسیدن اینجا کجاست /چرا ازش غم می باره
حال و هوای این دیار/ غصه و دلتنگی داره
یه اسم اون قاضریه / یه اسم دیگه نینوا
وقتی شنیدن که به این /صحرا میگن کرب و بلا
تا اسم کربلا اومد/زینب و بغض غم گرفت
بند دلش پاره شد و/با آه و غصه دَم گرفت
پا شو گذاشت روی زمین /از تو کجاوه ، باشکوه
عباس وقاسم و علی / دُورش بودن ،مثل یه کوه
صدا زد ای برادرم / طاقت دوری ندارم
غصه و غم بَسّه برام /تاب صبوری ندارم
بیا بریم از این دیار /هنوز داداش،دیر نشده
تا حرمله نیومده / تا زینبت پیر نشده
تاکه علی اصغر تو/ تیری نخورده حنجرش
تا نشده به زور ،جدا / یه مادری از پسرش
تا که جدا ز پیکرش / دو دست سقا نشده
پیکر پاک اکبرت / تا 'ارباً اربا" نشده
خیمه به پا نکن داداش / می سوزونن خیمه ها رو
ما رو اسیری می برن / می ترسونن بچه ها رو
وقتی که دید برادرش / زینبش آروم نداره
دلداری داد خواهرشو/ وقتی که دید بی قراره
گریه و بی تابی نکن / زینبم ، ای خواهر من
قرصه دلم به بودنت / خواهرم ،ای یاور من
پرچم نهضت حسین /رو دوش تو باید باشه
نذار با بی قراریات/ خون به دل بچه ها شه
بعدِ برادرت ، تویی / قافله سالار حسین
بعدِ علمدار جوان / تویی علمدار حسین
چن روزبعد همون خانم / کسی نبود دور وبرش
غریب وتنها شده بود/ شمر وسِنان، همسفرش
از دل زینب الامان(۴)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✾ اللهم عجل لولیک الفرج ✾
┅═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═┅
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
بسم رب الحسین(۲)
#نوحه_زمزمه
#شب_دوم_محرم
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من،،،
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
یه کاروان،عاشق،خسته رسید از راه
با عَلَـــمِ سرخِ نهـضـــتِ ثــاراللـــه
رسیدبه صحرایی که رنگ ماتم داشت
فرات این صحـرا زمزمهٔ غــم داشت
امان از این صحــرا(۴)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
بیـــن دو نهر آب خیمــه بنا می شـد
حسیـن مهـیـّــای دشـت منا می شـد
زینـب دلخسته در تب وتــاب افتــاد
چشم پریشـونش سمتِ رباب افتــاد
امان از این صحــرا(۴)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
امان از اون روزی که کربلاغوغاست
چشم علی اصغـر به دستای سقاست
توی همیـــن صحـرا آتیش بپا میـشه
رأس بنـی هاشــم به نیـزه ها میـشه
امان از این صحــرا(۴)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
صــدای یک نـاله میـــرسه از گـــودال
یه مـــادری انگـار داره میــره از حـال
از روی تل ،زینب ، مقتــل و می بـینه
می بینه شمری که نشســته رو سیـنه
حسیـن غریبـم وای (۴)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
یه خنجر گریون ، یه حنجـری پرخون
می بینــه هفـتــاد و دو لالـهٔ گلـــگون
علقـمــه در ســـوگ دسـت علـمـــداره
فراتِ شـــرمنــده با اشـک خــونبــاره
کرب و بــلا یعنــی ، کعبــهٔ آل الـلــه
مقتـــل خونیــن حضـــرت ثار الـلـــه
حسیـن غریبـم وای (۴)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✾ اللهم عجل لولیک الفرج ✾
┅═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═┅
(بسم رب الحسین)
#شب_دوم
#ورود_به_کربلا
#سبک:خوش اومدی تو از سفر بابا
#بخش_اول_زمزمه_نوحه👇
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
چه دشتی یه کرب و بلا داداش
دلـــم گرفتـــه بی هـــوا داداش
پریـــده رنگ دختـــــرا ، داداش
عزیز زینب
غریب حسین غریب حسین جانم(۳)
غریب خواهر
یه وحشتـــی به جــونم افتاده
تو گوش مـن صــــدای فــریاده
خیمــــه ها رو نکـــن تو آمـــاده
غریب حسینم
غریب حسین غریب حسین جانم(۳)
غریب خواهر
صـــدای مـــادرم میـــاد انگـــار
می خــــونه یا بُنَـــیَّ با تکــرار
می لـــرزونه دل منـــو هــر بــار
غریب مادر
غریب حسین غریب حسین جانم(۳)
غریب خواهر
هـــوای کربلا چـــه غــــم داره
ابــری از آسمـــــون نمــی باره
طفــــل ربابو تشـــنه میـــذاره
حسین حسین جان
غریب حسین غریب حسین جانم(۳)
غریب خواهر
کاش که بشه مدینه برگردیم
به خــاطــر سکیــنه برگردیم
رقیـــه غـــم نبیــنه برگردیم
حسین حسین جان
غریب حسین غریب حسین جانم(۳)
غریب خواهر
#بخش_دوم_زمزمه_نوحه👇
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
خزون میشه بهــار من زینب
ولی بمـــون کنــار من زینب
آخــه تویی قـــرار من زینب
جان برادر
خواهر مظلومهٔ من زینب(۳)
خواهر مظلوم
تو یــادگـــاری از گــل یاســـی
پر از شکوه عشق و احساسی
برای مـــن تو مثـــل عبـــاسی
جان برادر
خواهر مظلومهٔ من زینب(۳)
خواهر مظلوم
بمــــون برای روز عاشـــورا
بمون که نهضتــــم بشه برپا
دوباره دین حق بشه احیـــا
خواهر مظلوم
خواهر مظلومهٔ من زینب(۳)
خواهر مظلوم
یه روز میاد که می مونم تنها
غریب ، میـــون لشــکر اعدا
ســرم میــره رو نیــزه ها بالا
خواهر مظلوم
خواهر مظلومهٔ من زینب(۳)
خواهر مظلوم
تو بعدِ من قافلـــه ســـالاری
گرچـــه غــــمِ اســارتو داری
ولــی برای مـــن علمــــداری
خواهر مظلوم
خواهر مظلومهٔ من زینب(۳)
خواهر مظلوم
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۴/۹
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
❁﷽❁
#سینه_زنی_فارسی_ترکی
#شب_دوم
#ورود_به_کربلا
#سبک:به تماشابیا ای پسر فاطمه...
یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ...
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
#بنــــــدفارسی:👇
کاروان حسیـــن ، رسیده دشت بلا
وحشــتی در دلِ اهـل حرم شد بپا
آه از این دشت غم
خیمه ها شد علم
یا حسین جان(۴)
قلب زینب از این هیبت صحـــرا گرفت
دلش از غــــربت عـــزیز زهـــــرا گرفت
در دلش واهمـــه
دارد این زمــزمه
یا حسین جان(۴)
ای برادر مکــن خیمه در اینجا بپا
خیمه گاهت شود بزودی ماتمسرا
جــان زینب بیا
بگـــذر از کربلا
یا حسین جان(۴)
ترسم از اینکه می شوی تو تنها حسین
جانفدا ، تشنه لب بین دو دریا حسین
ای غریب وطن
کشتـهٔ بی کفن
یا حسین جان(۴)
تو ببیــن دختران و حنجر اصغرت
قاســـم نوجوان و شبه پیغمــبرت
می کند دل ، کباب
نالــه هــای ربـــاب
یا حسین جان(۴)
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
#بنــــــدترکی:👇
باخورام یا حسین دشت بلادور بورا
نینوا دشتی دی یا کی مِنــادور بورا
ای شــه کربلا
سنه زینب فدا
یا حسین جان(۴)
قورخورام گؤرسده داغیوی صحرا منه
تاپشـــوروبدی آنام حضرت زهـــرا منه
سـن نن آیریلمیام
سنی تک قویمیام
یا حسین جان(۴)
اوجا بوی قارداشون حضرت سقایه باخ
نوجـــوان قاســـم و اکبـــر لیـــلایه باخ
قویما پر پر اولا
آلتی آیلیــق بالا
یا حسین جان(۴)
صبریمی الدن آلدی سؤزلرون یا اخا
ئــولَــرَم مقتـــلون اولســـا اگر کربلا
یانارام آغـــلارام
قلبیمی داغلارام
یا حسین جان(۴)
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
#محرم1402
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
❃﷽❃
#محرم
#سینه_زنی_شور
#امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
ما همه نسل به نسل درپناهت هستیم
ما همه سینه زنان در سپاهت هستیم
یا اباعبدالله/ یا حسین ثارالله (۲)
ما همه ملت آقا اَبی عبداللهیم
در پناهِ عَلَمِ حضرتِ ثاراللهیم
یا اباعبدالله/ یا حسین ثارالله (۲)
هرکجا خیمه به پا گشته، حرمخانه توست
دل ما سینه زنان ، محفل و غمخانه توست
یااباعبدالله یاحسین ثارالله (۲)
روضه ات خوشتر از آفاق جِنان است حسین
حَرَمت امن ترین جای جهان است حسین
یا ابا عبدالله / یا حسین ثارالله (۲)
به مشامم برسان عطر خوش کرب و بلا
دوست دارم که ببینم حرم پاک تو را
یا ابا عبدالله / یا حسین ثارالله (۲)
باحسین در دوجهان بی غم و بی واهمه ایم
ما همه منتظر منتقم فاطمه ایم
یا ابا عبدالله / یا حسین ثارالله (۲)
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی (کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═
باز این چه روضه ایست که قلبم کباب شد
باز این چه آتشیـست که جــانم مُذاب شد
باز این چه ناله ایست که ازعرش می رسد
با هـــر بُنَـــیَّ ، سنــگِ بیابـان هـــم آب شد
(باز این چه شورش است که باشعر محتشم)
بغضــم میانِ حنجــره در پیچ و تاب شد
هر بنــد بنــد شعـر که خواندم ز محتــشم
در بنــد بنــدِ جـــان و دلــــم انقــلاب شد
روز دهـــم ، زمــان ز تپش ایستاد و بعــد
قلب زمیــن ، محاصـره در اضطـــراب شد
آب فرات ، اشک زمین شد به خون نشست
تـوفــــان گـرفت ، سیــل بلا در شتـاب شد
بر کشتــهٔ فتـاده به هــامون قلــم گریست
دفتــر از این خـروشِ قلـم در عــذاب شد
هر واژه ، رویِ دفتــــرم از لـــرزش قلــــم
از هم گسیــخت حال غـزل هم خراب شد
ترکیب بنــد خــون دل و اشـک و زمــزمـه
پیــوند خورد وصفحه ای از یک کتاب شد
تـوفــان که زد بـه کشتــیِ سلطـان کــربلا
دریا عطـش گرفت ز خجلت ، ســراب شد
آنجـا که اصـغـــری شد علــــی اکبـری دگر
دنیـــای مـــــادرانــه پــر از التـهــــاب شد
قنــــداقــه شــد زِرِه به تن کـــودکِ ربـاب
وقتـــی که یاورِ پــدرش انتخــــاب شد
آه از دَمـــی که نالـه کنـان تیــرِ حــرملـــه
مایــل به سمــتِ طفــلِ رضیــعِ ربــاب شد
یک قطره خونِ حنجر او بر زمیـن نریخت
هفت آسمان زِمُشتی ازآن خون خضاب شد
از بس که زیرِ سایهٔ خورشید نوحه خواند
شــــرمنـــده از وفای ربــاب ، آفتــاب شد
دست قلــم شکسـت زمانی که صحبت از
دستِ عَلَــم کِــشِِ پســـر بــوتــراب شد
بس کن قلم که روضه به گودال می رسد
دیگـــر نگــو که فاطمـه قلبــش کباب شد
وقت طلــوعِ سر به ســرِ نیــزه ، آفتـــاب
تا ســـایه پر کشید و رُخَـش در نقاب شد
آتــش به خیمــــه هــا و دل دختــر علــی
از بیت وحـــیِ حضــرت ریحـانه باب شد
جسمــش خَمیـد شوکتش اما فرو نریخت
احیــــاگــرِ رســــالتِ ختـــمـی مــآب شد
با خطبه های حیدری اَش نقشه های شوم
در بینِ شامیـــان همـه ، نقـــشِ بر آب شد
در هـم شکســت کـاخ ستــم بـر ســرِ یزید
وقتــی که با زبــان علــی در خطـــاب شد
وقتــی که جلــوه کرد جمــال و نگـــاه او
نقــش جمیــل دشـت بلا را چو قـاب شد
صحــرای پر بلا شـده اینــک بهــشت مــا
وقتــی که مفتخــر به دو عالیجنــاب شد
انگشتــر است کــرب و بلا و بهــا گـرفت
وقتـی نگیــنِ این دو حــرم را رکـاب شد
گفتنــد قدرِ بالِ مگــس اشکِ بر حسیــن
بر گونه گرنشست ، همان دم حساب شد
وقتی که فاطمــه ست خریــدار اشکهـــا
هر قطــره اشک در غـــم او دُرّ نـاب شد
اشکـم مســـافرش شد و با اذن فاطمــــه
در زیر قُبـّــه رفت و دعــا مستـجاب شد
بوی حـرم رسیـد ، که اینگــونه "کیمیـــا"
سرمستِ عطر و شِمـّهٔ سیب و گلاب شد
✍شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ڪانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
[⇦ڪانال اشعار رقیه سعیدی(ڪیمیا)
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─