🍃نزدیکتر به من ز من!
در اوصاف متقین خواندم نزدیک شدنشان به دیگران، با نرمخویی و از روی مهربانی است.
آقا! تو که معنا و ریشه و پایۀ تقوایی، خانۀ تقوا با ولایت تو آباد است و درخت تقوا با محبت تو ثمر میدهد، مگر میشود دلت به ما نسوزد و نزدیکمان نشوی؟!
تو از ما دور نیستی، ما در حوالی خودمان باید به دنبال تو بگردیم؛ زیرا ما همگی قابل ترحّمیم و از تو مهربانتر هم کسی را سراغ نداریم. اصلا تو از خودمان به ما نزدیکتری.
کاش یک بار تو را میدیدیم تا یک عمر از قوّتی که از نگاه به تو میگرفتیم، مسیر بندگی را تا خود خدا طی میکردیم.
شبت بخیر نزدیکتر به من ز من!
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_بر_حسین
#صبحم_بنامتان
السلام علیک یا ابا عبدالله❤️
رحمت بر آن مادر که یادم داده با عشق
راه نجـــاتم بی گمـان نام حســین است
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۲/۹/۱۳
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_پدر_مهربانم
#صبحم_بنامتان
السلام علیک یا صاحب الزمان❤️
ای نـور چشــم عالمیــان ، صاحب الزمان!
ای منجی زمیــن و زمـان، صاحب الزمان!
ماییم و دلخوشی به سلامی که می دهیم
هر روز صبح از دل و جان،صاحب الزمان!
#رقیه_سعیدی_کیمیا
@saeidikimya
(بسم رب المهدی)
#دلنوشته_شبانه
#شبت_بخیرپدرمهربانم
#به_قلم_خادم_المهدی_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف(آقای قلی زاده)
🍃مهمان خدا
این روزها که سیرۀ جدت را مرور میکنم، دلم هوایی میشود و دم به دم به یادت میافتم. شنیدهام که جدت دعوت کسی را برای مهمانی رد نمیکرد؛ حتی اگر به خوردن چند دانه خرما بود.
آقا! دوست دارم وقتی بیایی دعوتت کنم به مهمانی! در خیالم مهمانم را که تو باشی تصور میکنم. از سر کوچه تا دم در خانهام گلهای رنگارنگ را پرپر میکنم و با گلبرگها زیر پایت گلفرش پهن میکنم.
وقتی پایت را به خانهام میگذاری، دستت را میبوسم و به پایت میافتم و میدانم همان جا از هوش میروم؛ چه از هوش رفتن زیبایی! چون میدانم خودت مینشینی و به هوشم میآوری، از کجا معلوم شاید با بوسهای!
تا همین جا بماند، بیشترش را بگویم، همین حالا از هوش میروم.
شبت بخیر مهمان خدا!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_بر_حسین
#صبحم_بنامتان
رو به شش گوشه ترین کعبهٔ دل ، اول صبح
بدهیم از سرِ جان ، محضر ارباب ، سلام
#رقیه_سعیدی_کیمیا
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_پدر_مهربانم
#صبحم_بنامتان
السلام علیک یا صاحب الزمان❤️
حرف های نگفته ای دارم ، پدر مهربان اَدرِکنــی!
السلام علیک یا مهـــدی ، آشکارِ نهــان اَدرِکنــی!
#رقیه_سعیدی_کیمیا
@saeidikimya
࿇﷽࿇
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
࿇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ما ریزه خوارِسفرهٔ سلطان مشهدیم
مشمول مهربانی و الطاف بی حدیم
رونق اگر نشســـته به بازار علــم ما
مــدیون علــم عـــالم آل محمــدیم
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
࿇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
(بسم رب المهدی)
#دلنوشته_شبانه
#شبت_بخیرپدرمهربانم
#به_قلم_وطراحی_خادم_المهدی_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف(آقای قلی زاده)
🍃جانشین خدا روی زمین
تصمیم گرفتهام ذهنم را از قیاس با دیگران خلاص کنم تا در دام تکبر نیفتم. وقتی این همه بار بر زمین مانده دارم، چه کار دارم به دیگران؟! از قضاوت دربارۀ دیگران، چه به دست آوردهام که فکر و خیالم را مشغولش کردهام.
اما آقا! در میان دیگران میخواهم فقط به تو فکر کنم. میدانم فکر کردن به تو روح تکبر و غرور را در من خواهد کُشت. کسی که به تو فکر میکند، خودش را هیچ میبیند. هیچ، هرگز فرصت دیدن خویش را نخواهد داشت، چه رسد به بزرگ دیدن خویش.
چه شیرین است احساس هیچ بودن در کنار تویی که تجلی صفات خدا روی زمینی!
شبت بخیر جانشین خدا روی زمین!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_بر_حسین❤️
#صبحم_بنامتان
صبحی که به نام توست زیباست حسین!
در سینه ز هجــران تو غوغاست حسین !
از دوری بیـــن الحرمیــــن زیبــای شمـــا
در چشـم ترم اشک ، مهیـــاست حسین !
#رقیه_سعیدی_کیمیا
@saeidikimya
«بسم ربّ المهدی عج»
#سلام_امام_زمانم
#صبحت_بخیرپدرمهربانم❤️
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
ای مِهــر تو خورشید سحرگاه ، ســـلام
ای نام تو روشنـــگر هـــر راه ، ســـلام
بی نام و سلام بر تو روزم خوش نیست
از مـــا به تـــو یا بقیــــة الله ، ســـلام
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
@saeidikimya
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شور_حسینی
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
هر کجـا افتاده ام از پا ، صـدا کردم حسین
هرنفس ،هرلحظه با هر دَم،گرفـتم دَم ،حسین
نیســـت شـــور نام او تنها مـــیان جان من
شور عاشورا به پا کرده است در عالم ،حسین
این چه نام است این چه شور واین چه حالی بی بدیل؟
داده این احوال را با گریه بر این غم ،حسـین
اشـکِ بر او می شـــود الـــماس و دُر ّقیــمتی
چون نظر داردبه هرقطره،به هر شبنم،حـسین
شد ذبیحاً بالقفا، لب تشنه درحالی که هـست
منبع آب حیـات و چشــمه ی زمزم ، حـسین
از همـان آغاز خــلقت ، او شــفاعت می کند
لحظه ای که در مسیر توبه گفت آدم :"حسین
✍شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─