eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
526 عکس
169 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم ربّ المهدی عج» ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ بیـــا که با تو جهــــان ،برقرار می گردد بدون تو ســـحرم ، شـــام تار می گردد رُخَم به رنگ خزان است و دل زمستانی بیـــا که با تو خـــزانم ، بهــار می گردد ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{بسم رب الشهداء والصدیقین} «هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا» 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قصــــهٔ داغِ  یک  شقــــایق را مــادر یک شهیــد می فهمــــد انتـــــظار و تـبِ  دقــــایــق را اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد دیــده بودم که مــادری ، روزی لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد ردّ ِ پــاهـــای  آسمـــانـــی  را بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید دیده بودم چگــونه با حســرت بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد بعد از آن کار او فقـــط این بود بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد چشم او چشــمه سار جاری بود از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را روی سنگی بغل بغل می ریخت نذر تسبیــح می زد او هر بار نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد گوهر چشــم خویش را انگار دانه دانه به رشتــه می آورد سالهــا رفتـــه از همــان ایــام حال،مادر در آن حوالی نیست گرچه مــادر ، نمــی رود امــا روی سنگ مزار، خالی نیست آسـمان ، سایه بر سرش دارد بـاد ، عطــر گـلاب می ریــزد جــای چشمــان خستهٔ مادر ابر ، بــاران نــاب می ریــزد بی خبــر نیستــم از آن مادر گاه سر می زنم به چشمانش اشک هـایــی گِــرِه زده  دارد روی گلبــرگ هـای دامــانــش بغض و فریادهــای تلــخش را پیش ما جای گریه ، می خندد راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را بر دلش خاشـــعانه می بنـدد بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده بر تَــرَک های روی لبهـــایش آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست قامتش گرچه خَم شده ، اما زیر پایش همه صنوبرهاست گفتمـــش توی آخــرین دیدار در نمــازت کمی ، دعـایـم کن با دل عاشق و شکســتهٔ خود آرزوی خــوشـــی برایــم کـن مادرم ! آرزوی من این است تا خدا خواهد و شهید شوم لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم از شهیــدت بخــواه در دنیــا "کیمیـــا"ی سعـــادت مـــا را در بهشــت خــدا کند امضــا پــای برگ شفـــاعت مـــا را 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍ رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشهداء والصدیقین🌷 ┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄ (هدیه به جانبازان عزیز دفاع مقدس) مــرد بــارانــیِ غــــزلهـــایــم پا به پای قلم ، غزل می خواند اشک و آهــش ، تمــام دفتـر را واژه واژه به عشـق می سوزاند بود جـــامانده از قبیلـهٔ عشـــق در نگاهـــش ، هوایِ رفتــن بود روزهــــایِ مـــلال آور را در غــم و اضـــطرار می پیمود درد را جرعه جرعه می نوشید خَـــم به ابرو ولـــی نمــی آورد شـــوقِ دیـدارِ آسمـــان هـــا را در سر و جان خستـه می پرورد توی تقـــویم ذهــن خود هر بار عکـــسهـا را ورق ورق مــی زد زیر گوشــش صـــدای شلیــکی سمت دشمن ، تَتَـق تَتَـق می زد عکـسِ یارانِ رفتـــه اش ، او را سمت دشتِ جنـون رها می کرد رَدّی از اشـک ، راهِ مــوجــی را رو به خـاک شلمچه وا می کرد موج بر ســاحل ســرش می زد آسمـان ، پا به پاش می چرخید ساعتـی بعد ، بغــض چشمانش رو به طفلش ،غریب می خندید دشت مجنــون ، شبیه دریا بود در نگـــاه شهیــــد جــامــانــده حسرت از چشمهای او می ریخت عـــاجـــزانه به یاد فــرمـــانــده در خیــالش تفنــگ در دســتش تیـــرها را  به شب گِــرِه می زد کارش این بود ، خــاطـراتش را پیــش چشــمان خــود بیـــاویزد خاطراتش چقـــدر باران داشت خســـته از روزگار ، مــی بــارید مثــــل ابـــرِ گرفتـــهٔ پاییــــز در فـــراقِ بهـــــار مـــی بارید کاش می شد که این زمستان هم می گذشت و بهـــار مـــی آمـــد حسرتی را که در دلش می کاشت بـــا شهــــادت ، به بـــار مـــی آمد روزی از روزهــــای دلتنــــگی لالــهٔ بـــاغ حســـرتش گـــل داد آسمــان از زمیــن جـــدایش کرد با خـــودش بــرد تا بهــشت آبـاد ┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄ 📝رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۲۹ ┄┄┅┅✾┅┅┄┄ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┄┄┅┅✾┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آمــدی بانــوی باران ! بهتـــرین مهمــان قم ! رحمت آوردی به دشتِ تشنه و بی جان قم میهمـان شهر قم ! اینک تو صاحبــخانه ای از کرامات تو پر شــد ، سفــرهٔ احــسان قم آمـــدی با هــودَجــی از نور و عطـری آشنا شـــد ز نور محضــرت آراســته ، ایوان قم با قدمهـای شمـــا این شــوره زار آباد شـد با تو شیــرین است حتی مزهٔ سـوهان قم صحن زیبای حریمت جنت الاعلای ماست رَشک فردوس برین این روضهٔ رضوان قم گنبــد و گلدستـــه ات دارد صفــای دیگری چون نگینی میدرخشی روی انگشتان قم دستگیـر مـا گــدایـان است از  رویِ کــرم دست بـانوی کـریمـــه ، بـانــوی بـاران قم هــر که دلتنـگ مــزار یاس پرپر می شود زود خـود را میرساند خسته بر دامان قم یاد قبـر بی نشان ، قصـد زیـارت می کند تا بگیـرد عطـر یاس از درگهِ ریحــانِ قم افتخـــار میــزبانی از دو بانــوی عظیـــم شــد نصیــب مـــردم دلــدادهٔ استـــان قم بر قـدومت فرش استقبالی از گل ساختند مـردم مهمـــان نواز و پـاک و باایمــان قم کاش بانو ! عمه جانت،زینب دلخسته هم جای شام و کوفه میشد مدتی مهمان قم روضهٔ زینب، گریز روضهٔ معصومه است یاد زینب میچکد اشک غم ازچشمان قم "کیمیا" خیر دو عالم را اگر خـواهی بزن چنــگ بر دامــانِ بانـویِ مَلَکْ دربــان قم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حرمش جلــوه ای از عــرش معـــلّا دارد دل صد قافله ، سرگشتــه و شــیدا دارد می رسد رایحهٔ سیب از آن باغ بهــشت بی جهت نیست دلم میــل به آنجــا دارد شب جمعه حرمش در تب و تاب دگریست چون در آن  بزم عزا ، حضرت زهــرا دارد حرم محترمش حِصن حَصین است، حسین عَلَـمــش ســـایهٔ امنــــی به ســـرِ مـــا دارد جلوهٔ زمـزم اشک است در آن کعبهٔ جان به طــواف آمـده هــر دل که تمنـــا دارد حــج مقبـــولِ  دلِ زائرِ بیـن الحـرمیــن بستگـــی بر کـــرمِ حضــــرت سقــا دارد موجی از آه ،مرا باز به هم ریخته است ساحل چشـــم من  اندیشـــهٔ دریــا دارد ابر در چشـــم ترم می شکنــد بغض مرا نم نم اشک  گهــــر بـــار ، تمــاشـــا دارد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیـــه سعیـدی(ڪیمیــا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - نماهنگ شب های جمعه - حسین ستوده.mp3
5.12M
شب‌های جمعه آخه چه سری داره دل‌هامون می‌گیره شب‌های جمعه مادر میاد و کربلا بارون می‌گیره 🎙 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧🍃🌸🍃✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از ما به شمـا سلام ای خواهـر شاه ای صاحب جودوکرم و عزت وجاه با دست توسل به شـما رو زده ایم یا فاطمـــه إشفَـعــی لَنــا عِنـــدَالله ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧🍃🌸🍃✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🌺سالروز ورود کریمانهٔ کریمهٔ اهل بیت ، اُخت الرضا ، ملیکهٔ ارض و سما ، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شهر قم المقدسه گرامی باد🌺 لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅✵﷽✵┅┄ ࿇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اختــری باصفــاتر ازخورشید دختـــری از تبـــــار آییــــنه عطـــر ناب بهشــت تو مثـــلِ جمکـــران امیـــــرِ آدینــــــه دست تو چشمه سار بخشنده کوثری دیگـــر از بهشت خـدا عطـــر یاس مدینـــه می آید از گلستـــان بـارگــاه شـــما بــر مقـــام تقـــدست بانـــو ! آسمــان هم به سجده افتاده با طلـــوع تبــسم تـو نســیم نغمــهٔ عاشقـــانه ســــر داده دل به دست نســیم دادم تا برســاند به دســت با کَــرَمت چون که دورم از آستان شما هستــم اینگــونه زائر حَرَمت دل خشکیــدهٔ کــویـریِ مـــن هست مثــل کویر تشنــهٔ قم در تمنـای فصــل باران است تا شــود مثــل خوشـهٔ گنـدم شبنمــی از زلال چشــم تــرم نذر دریایی از کرامت توست وقتی الگــوی دختــران باشـی صحبت ازعفت ونجابت توست حس و حال حریم تو رضویست که مـــرا تا دیــار مشهـــد بــرد بــاز مثـــل کبــــوتـر جَلـــــدی سمت گلدستــه ها و گنبــد برد نـا خـــودآگاه روی لبهـــایـــم یا انیــس النفــوس جاری شد زیر انوار هشتمـــین خورشیــد نقش شمس الشموس جاری شد الســــلامُ علیـــک یا سلــــطان خـــواهرت زود حاجتـم را داد تا به خــود آمـــدم شــدم زائـر در دلم شـــوق کــربــلا افتـــاد من شنیـــدم که کربــلا رفتــــن هسـت آقا ، فقط به دست شما کاش می شد که ای امام رئوف کــربــلای مـــرا کنـــی امضــــا ࿇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دوباره خوان کریمانه وا شده بانو دوباره لطف وعنایت به ماشده بانو تمام آل نبــی دست با کَرَم دارند ولی "کریمه '" به نام شما شده بانو همین که قسمت من شدزیارت حَرَمت یقین که حاجت این دل رواشده بانو رواق وصحن وسرای شما تماشاییست دل من عاشق صحن و سرا شده بانو گره زدم به ضریح شما دلی را که اسیر این حرمِ با صفا شده بانو هوای پاک حریمت مرا به مشهد برد دلم هواییِ کوی رضا شده بانو دعاکنید که سلطان ، طلب کند ما را که وقت استجابت دعا شده بانو برای حضرت سلطان توزینب دگری برادری که ز خواهر جدا شده بانو به یاد خواهر نالان دشت کرب وبلا دلم روانهٔ دشــت بلا شـــده بانو چه افتــخار بزرگیست "کیمیا" را که مــرید بانوی ارض و سمـا شده بانو ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی (کیمیا) https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعار در ایتا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅✵﷽✵┅┄ السلام علیکِ یا فاطمه معصومه ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ اگر دلتنگ دیدار خدا هستـــی بیا اینجا بزن دست توسل را به دریا بی ریا اینجا بیــا و پله پله تا ملاقات خدا طــی کن به سمت آسمان باز است راهی تا خدا اینجا دلت را دست موج معرفت بسپار و شاهد باش که هر صاحبدلی را می برد تا کبریا اینجا نمی گردد به دنبال بهشت و روضهٔ رضوان کسی که دیده فردوس برین را برملا اینجا به هنگام اذان ، وصل است دل تا آسمان، وقتی صدای عشق می پیچد از آن گلدسته ها اینجا عجب قرب و مقامی دارد این بانو که می خوانند زیارتنــــامهٔ او را تمـــــام اولیـــــا اینجا اگر قصـــد زیارت کردن زهرا به سر داری ببین پیچـیده عطرِ تربت خیرالنسا اینجا دلی بیمار اگر داری دوای درد اگر خواهی شفا می گیرد آن دل که بگردد مبتلا اینجا میان صحن آیینه ، جلا می گیرد آن قلبی که می شوید غبار از سینه با آب شِفا اینجا به استقبال مهمانان ، ملائک روی لبهاشان دعای خیر دارند و هــزاران مرحبـــا اینجا نصیب هر که باشد دیدن صحن و سرای او یقیناً با عنایت می شود حاجت روا اینجا کسی با کاسهٔ خالی از اینجا بر نمی گردد که بی اندازه می بخشد به هر شاه و گدا اینجا توسل بر نگاه دختر باب الحوائج کن به مِهرش می خورد مُهرِ اجابت بر دعا اینجا همان بانو که بابایش"فِداها"گفته و دیده به تعظیم اند از روی ارادت، ماسِوا اینجا حریم قدسی اش اما دلم را برد تا مشهد به چشم زائر سلطان چقدر است آشنا اینجا شنیدم می شود امضا به دست بانوی باران جواز مشهد سلطان و اذن کربلا اینجا به زیر پای بانوی کریمه ، خاک باید بود که می سازند از خاک قدومش "کیمیا" اینجا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای دل از عشق تو سرشار ، اباعبدالله از فـراقت شـــده بیــــمار ، اباعبدالله از همیـن فاصــله ها زائرتان می گردم با ارادت به تــو هـــر بــار ، اباعبدالله ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲 اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ المهدی عج» ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ جمعه ها رنگ سلامم به تو جوری دگر است دل ســـرگشتـــهٔ من منتظـــر یک خـبر است خبـــــر آمد خبـــــر آمـــدنت در راه است شب به سر آمده و وقت طلوع سحر است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۳/۷/۶ 🤲 @saeidikimya