eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
526 عکس
169 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ شکر خدا که روی لبم نام دلبــر است نام حسیــن در نظـــرم نامِ برتر است از هر کسی سخن به میان می رسد ولی "از هر چه بگذرم سخن از دوست خوشتر است" ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ المهدی عج» ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ ای منبـــع نور هــزاران ماه و خورشــید بر قلــب تار مـا بتـــاب ای نور جــــاوید زیبـــاترین حُســـن ختـــام چـــارده نور ! ای کاش می شد لحظه ای روی تو را دید ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴بارگذاری اشعار و نوحه ها و سبکهای ایام 🏴 ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از فاطمـــه گفتــم دل آیینــه شکـست گَرد غـــم او بــر رُخ مهتـــاب نشـست راه نفســــم گــرفت وقتــــی گفتنــــد در کوچه، غلاف آهنین خورد به دست ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[بِسْمِ رَبِّ الْفٰاطِمَه] ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ حَـیّ عَـلَـــی العَــزا کـه عــزادار مــادریم مــــا همنــوای نالهٔ جــانســـوز حیـدریم رخت عــزاست بر تنمــان ، بغـض در گلو در خیــمه گــاه روضــهٔ خونبــار دیگریم هـــم بر نخی زِ چـــادر او دل سپرده ایم هـــم پاســـدار حُـــرمت آن یاس پرپریم عمــــریست هیــئت دل ما فاطمیه است شکرت خدا ! که بر درِ این خانه نوکریم با افتــخار ، ســـائــل درگــاه او شـــدیم از سفــــــرهٔ کـــرامــت او رزق می بریم با اشــک و آه فاطمــه آتــش گرفتـه ایم درد آشنــــای غــربت ســـاقیِّ کــوثـریم جانهای ما سرشته به عشق ولایت است این عشق رابه جان ودل خویش می خریم تا هست ،درب سوخته حاجات خویش را جایی به غیـــر خـــانهٔ زهــــرا نمـی بریم مـــا آبرو گرفتـــــه ایم از فاطمـــیه ها مدیون این عنـــایت دخت پیمبـــریم هـــر ذره پای درگه او "کیمیا" شــود اوج سعادت است اگرخاک این دریم ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ الفاطمــه» باز این چه روضه ایست که مثل محرم است باز این چه نوحه ایست که تصویر ماتم است باز این چه ناله ای ایست که می خیزد از زمین یا این چه گریه ایست که از عرش اعظم است گویا که دم گرفتــه زمیــن رو به آسمان عرش برین و فرش ، سیه پوشِ این غم است از غــــربت شبـــانهٔ تشیــیع آسمــــان گویا که زلزله ای به ارکان عـــالم است صحبت از آتش است و در و بیت فاطمه این فتنــه ها برای شروع محـــرم است ✍رقیه سعیدی(کیمیا) @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ای  جـاریِ ســبزِ رویشِ باورِ عشق ای  آینــهٔ  تمـــام  پیغـمبــــر عشق ای معنـی هَــل اتیٰ و ای  آیهٔ نــور ای منبعِ رخشنده ترین گوهرعشق ای زمـزمِ ناتمــامِ فـــردوس بـرین ای نـور زلال چشمــهٔ کــوثر عشق پـــروانــهٔ شمـــع محفـل آینــه ها! باسوختن تو حفظ شدسنگر عشق عالم همه شیدای توهستند و تویی دلـــدادهٔ آسمــــانیِ حیــــدرِ عشق با نام تو زیبا شده هر شعر و غزل از نام تو برگرفته شد زیور عشق از روح تو تکثیـــر شد آیینه و آب ای بانــوی آب ای پیــام آور عشق دستـــان خداوند تو اعجـــاز نمود تا نام تو را نوشت در دفتــر عشق "هُم فاطمـــةُ" معرّف آل  کساست با نام تو آغاز شد این محورعشق نامت به بلنــدای زمــان ثبت شده سرمشق مدافعان خونین پر عشق آنان که به اقتدای  نامت خواندند آهنگ نماز جبهـــه را از ســرِ عشق آراستـه با شعـار "یا زهــــرا" بـود سربندشهیدانِ به خون پرپر عشق زیــر عَلَمــت تا به ابــد می مانیـم ماییم و دفاع از حــرم مادر عشق 📝رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[بسم رب الفاطمه] ÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷ هـربانـو ، بـوعالَـمـدَه کی زهـرا اُولابیـلمَـز قطــره نَقَـدَر سعی اِئـدَه ، دریـا اُولابیـلمَـز خالق نظـرینـدَه ، اوجـادور هـر آنـا شـأنـی امّــا ، هـــر آنــا ، اُمّ ابیــهـــا  اُولابیـلمَـز هــر قیـز ، نَقَــدَر ، رُتبـه سی والا اُولا امّا طاهـا قیزی تک رتبـه سی والا اُولابیـلمَـز زینب یاراشار دامن زهــرایــَه کی هر قیز دنیــادَه گَلـیـب زینــب کبــــرا  اُولابیـلمَـز گرچه آدیمیـز شیعـه دور امّا بیلیریک بیز زهـرا کیمی ، بیــر ، شیعهٔ مولا اُولابیـلمَـز نیسگیـلّی آنا چُوخـدی بو عالَمـدَه ، ولیـکن گۏل مثلی صُــولان فاطمـــه امّـا اُولابیـلمَـز ایثـــار ِائلَــدی بـال و پـریـن شمــعِ  ولایـَه پـروانه دَه هـچ بیـر بئـلَه شیـدا اُولابیـلمَـز معنــا اِئـلَدی عشـق اُودونا یانمـاقـی زهــرا عشّــاقْ ئورَگینــده بِئــلَـه معنــا اُولابیـلمَـز یاندیردی جوان داغی علی سینه سین اوّل داغـلار ییغیـلا ، بـو داغـا همتـا اُولابیـلمَـز بـو آتــش کینــه یتیـشیــب کـرب و بـلایـَه عالَمـده بو صحرا کیـمی صحرا  اُولابیـلمَـز طوفان بلا صبــر اِئوینــی ییـخدی ولیــکن زینب کیمی ، هر درده ، شکیبـا اُولابیـلمَـز زینــب نظــرینــدَه بـو بـلالَـر گـۏزَل اُولـدی هرکـس ، نظـری بیـر بِئـلَه زیبـا اولابیــلمـز محمل ده باشین یاردی حسین عشقینه خاطر زینب کیمی هِچ باشدا بو سودا اولا بیــلمـز تفسیــر و بیـان درسیـن آلوبـدور آناسیـنّـان هر عالمَـه نین خطبـه سی غَـــرّا اولا بیــلمـز عالَــم باشـینـاسـایَـه سالیــب پرچـم زهــرا هر سـایه  بلـــی ، سـایـهٔ طـوبـا اولابیــلمـز درگاهــی یانان فاطمه سَـسلیر گَلَـه مهــدی او گَلَسَــه ده ، گۏل قبـری هویـدا اولا بیــلمـز ÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردر(ایتا) 👆 ─┅═𑁍✿𑁍═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ••••••••••••••••••••••••••• نَدَن دُویـدی بو دنیـادَن ، نَدَن گِئتدی جوان ، زهــرا جوانلیقدا نه ظلمیــلَن اُولوب قــدّی کمــان ، زهـــرا نَـدَن  جبــریل ئـؤپَن درگَــه ، آلیــشدی آتش کینـَه؟ آز عمریندَه نَـدَن اُولـدی ، نواســـی اَلاَمان زهــرا بو ظلمـَه کیـم دوام اِیلــَر کی درگاهی یانان سـاعت علی نی قویمــادی تنهــا ، اُو پهلوسی سینان زهــرا حمــایت اِیلَدی زهــرا ، امام و مقتـداسیـن نن علی نین عشقینَـه خاطر بو آتشــده یانان ، زهــرا خزانْ یِل اَســدی ، گلشن ده ، علی نین یاسی تِئز صُولـدی نَه تِئـــز تـاراج غــم اُولدی ،  بهــار عمــری خزان ، زهــرا گؤنـؤز دنیـانی تَرک اِئتدی گل طاهـا، غریبـانَه گئجِیلَن گِئتـدی آغـوش مــزارَه باغــری قان ، زهــرا وصیت اِیلَـدی خانم ، شبــانه غســل و دفـن اُولسون گـَرَک قالسـون بو عالمـدَه ، مــزاری بی نشــان ، زهــرا یِتیش امــدادَه یا مهــدی ! سَنــی مین دؤرت یؤز ایلدَن چُوخ کمــک سَسـلیـر ، دَر و دیوار آراسینــدا  قالان ، زهــرا ••••••••••••••••••••••••••••• ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ➖➖➖➖➖➖➖➖ قرنها  رفته ، ولی   باز ،  دَری  می سوزد پشتِ آن آتشِ  در، بال و پری می سوزد دَر ، میفتد به  زمین ، زیر  لگدهایِ  زمان سینه می سوزد و مسمار دری می سوزد شد مدافع ، که حَرَم اَمن وسلامت باشد در هوایِ  حَرَمش چون سپری می سوزد وسط کوچه  زمین می خورد انگار هنوز تا  شده  قامت  مادر ، پسری  می سـوزد کوچه شد رازِغریبیِّ حسن این همه سال سالها   رفته ، و لیکن   جگری  می سوزد می کشانند  علی  را  وسط  کوچه هنوز دست  لرزان  کسی  بر  کمری  می سوزد کوثری  آیه  به  آیه  به  زمین  می ریزد حیدر  از  آهِ  غمِ   پر  شَرری  می سوزد بازوانی که نشسته است بر آن رَدّ غلاف بی صدا ، وقتِ  قنوت سحری می سوزد فتنه ها  می بَرَد  از  یاد ، حدیثِ   ثقلین دو امانت که  سپرده   پدری ، می سوزد تکیه  دارد  به  روی  مسند حق ،  ناحقی منبری در پیِ این  خیره سری می سوزد کوچه ها پر شده از غفلت این بی خبران جگر مادر  از  این  بی خبری  می سوزد آتش خانه ی  وحی آمده  تا  کرب و بلا خیمه می سوزد وهِی موی سری می سوزد خواهری  ناله کنان   می نگرد  علقمه  را مانده در حسرتِ  قرصِ قمری می سوزد داغدار است  دل فاطمه  تا وقتِ  ظهور مهدیِ  فاطمه  با  چشمِ  تَری  می سوزد ➖➖➖➖➖➖➖ 🖊رقیه سعیدی( کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ___________________________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا السلام علیکِ یا فاطمةالزهرا _________________ سپردم یاس پرپر را به دستان بقیع امشب شمـیم یاســمن دارد  گلســتان بقیع امشب چراغ خانه اش روشن شده خاک بقیع، زیرا شده آیات نور و قدر ، مهــمان بقیع امشب بریدم بعدِ تو زهرا ! دل از دنیای بی مهـری سـرم را می گذارم روی دامان بقیع امشب تمام آسـمان امشب ز داغـت غـصه می بارد شکسته بغض من هم زیر باران  بقیع ، امشب بقـیع می نالد از زخــمِ تنت، یاسِ کبــودِ من! منـم همـناله با حــالِ پریشــان بقـیع امشب مصیبات دلت بانو!بقدری تلخ و سنگین است که گویی لرزه افـتاده ، به ارکان بقیع امشب زمین میسوزد و چرخ زمان دیگرنمی چرخد از این آتش که افتادست بر جان بقیع امشب   سرودم در رثای گل ، غزل مرثیه ها تا صبح شدم در بزم غم ، تنها نواخوان بقیع امشب بنا شــدتربـت زهـــرا مزاری بی نشان باشد دلم قرص است براین عهد و پیمان بقیع امشب __________________ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردر(ایتا) 👆 ─┅═𑁍✿𑁍═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ شعلـه بالا می رسیـد از قـامت در ، بیشتر آسمـان می سـوخت اما قلب مادر ، بیشتر همنـــوا با نــالهٔ مسمـار و اشک شعـله هـا زخمه می زد زخـم ، بر بال کبـوتر ، بیشتر شـاخهٔ یاس جـوان باغبـان را می شکست بیـن آن دیوار و در ، دست ستمگر ، بیشتر با نــوای یا رســـول الله در عـــرش خـــدا شعــله می افتاد بر ، جان پیمبـــر ، بیشتر آتش ودر بود وزهرا،حیدر و دست وطناب کوچـه بود آشفته از آن قوم کافر، بیشتر آه زهــرا قلب مولا  را ، به آتش می کشید بود کاری ، زخــمِ آه از زخم خنـجر بیشتر در نگــاه بانوی آیینــه ، باران می گریست اشک بـــاران بود از دریــا فــراتــر ، بیشتر داغ دل می ریخت در آن غــربت بی انتها از خروش چشم دریا، اشک گوهر ، بیشتر بعد از آن دیگر کسی ، لبخند دریا را ندید موج حسرت بود در چشمان حیدر بیشتر ✍رقیه سعیدی(‌کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ الفاطمــه» با نــاله های فاطــــمه ، دیــوار می گرید بر داغ زخم سینــه اش مسمار می گرید آهِ دل زهـــرا ، شکـــسته بغــض دریا را امواج غم بر ساحلش ، خونبار می گرید پروانه می سـوزد به عشــق شمع کاشانه چشمان شمــع از این همه ایثار می گرید وقتی که دست آسمان را در زمین بستند از این جسارت ، ذوالفقارش زار می گرید از بس که سنگین است غم برشانهٔ حیدر آن کوه غیـــرت ، حیــــدر کــرار می گرید در نیمـــهٔ شب با یتیمانش علــی ، تنــــها هنـــگام غســــل پیکــــر  دلدار ، می گرید آب روان می ریزد اسمـــا و نمــی شـــویَد دست علـــی می لرزد از این کار می گرید آغـــاز مظلـــومیت مـــولاست از امـشب در حســــرتِ لبخـــند زهرا ، زار می گرید همناله هایش،چاه و نخلستان وعرشی که می لرزد ارکــانش ، علی هر بار می گرید امــروز هـــم مهـــدیِ زهرا گوشــهٔ غربت بر غــربت آن مـــادر  غمـخــوار می گرید ✍رقیه سعیدی(کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌