❃﷽❃
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
#شهادت_حضرت_زهرا_علیهاسلام
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
نبـــــود موســـــم آتش بر آشــیانه زدن
و یا کبــــوتر عــاشـــق ، میـان لانه زدن
دمِ شکفتـــن گلبرگ غنــــچه بود و نبود
زمان سیلـــیِ نیلـــی به یاس خـانه زدن
کبــــوتری که شکسته ست بال پروازش
رواست روی پــرش زخــــم تازیانه زدن؟
غلاف ، قصـهٔ تلخیـست در وِلای علــــی
چه نارواست گلــش را به این بهانه زدن
چه ســـاده بود بر اهــل سقـــیفه با آتش
شـــــرار غـــم به دلِ صاحبِ زمـانه زدن
فقــــط ز دست دو ملعونِ خوار می آمد
دری به پهــــلوی ریحــانه عامدانه زدن
چـــه نارواست به جـای تســــلّیِ خـاطر
هــــزار تیــــر بلا را به دل ، نشـــانه زدن
به خانه ای که دعایش به آستان می رفت
روا نبــــود کــه آتـــش بر آســــتانه زدن
چه خانه ای که در آن کار مادری این بود
به اشـک ، بر نخ تسبیـــحِ نور ، دانه زدن
برای مردم شهــرش قنـــوت پر می شد
به استـجابت سبـــز از دعا ، جوانه زدن
از این به بعد برایش چقــدر سنگین بود
نفس کشیدن و مرهـم به زخم شانه زدن
و سخت ترکه به دستی شکسته مادرنور
به زلفِ آینــــهٔ دلشکــــسته ، شـــانه زدن
تمـــام کـــرد ، رســــالات مـــادری را بـــا
شکسته دست به دستاس و کارِ خانه زدن
چه سخت بود برای علی که دور از چشم
ســـرِ مزارِ عـــزیزی، ســـری شـــبانه زدن
هنوز می رسد از پشت در ، به گوش زمان
صـــدای ناله و فریاد از ایـن زمــــانه زدن
شود چه خوب ، به همراه مهدیِ زهرا
ســـری به تربت بانوی بی نشــــانه زدن
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۹/۸
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
[بِسْمِ رَبِّ الْفٰاطِمَه]
#فاطمیه
#زبانحال_امیرالمومنین_علیه_السلام
#درشهادت_حضرت_زهراعلیهاسلام
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❖༅࿇༅═─
ماهم چـــرا یک هاله بر رخســـار دارد
دریای چشـــمش گریهٔ خونبـــــار دارد
داغی به قلبـــم می زند با قامتــی خم
وقتی که دست خـــویش بر دیوار دارد
من اولیـــن مظلـــــوم عــالم هستم اما
این روزهـــا او غـــــربــت بسیـــار دارد
گـــم می شود راه نفس در زخـــم سینه
وقتی نگاهــــی سمــت آن مســمار دارد
وقتی دعایش این شـده : "عَجِّل وَفاتی"
یعنــــی بــرای رفتنــــش اصــــرار دارد
از بــس شـــــده دلتنگ دیـــدار پیمـبــر
در حـــوض کــوثر ، وعـــدهٔ دیـدار دارد
درکوچه هاحیدرسلامش بی جواب است
جــز فاطمـــه او محــرم اســــرار دارد؟
با ســردیِ همــسایه هایش باز هـر شب
در زیــرِ لب "اَلجـــار ثـُـمَّ الـــدّار "دارد
دارد به زیر لب ، ســـفارشــــها به زینب
حــــرفی از عاشــــورا و یک پیکار دارد
دیگر خیالش راحت از باب حسین است
وقتی حسینش خواهــری غمخوار دارد
آتش زدن ، شش ماهه کشتن از مدینه
تا کــربلا این روضــه ها تکـــرار دارد
صاحب عزای روضه ها فرزند زهراست
او کــه نشــــان از حیــــدر کـــرّار دارد
بر انتقــــامی ســـخت می آید بــزودی
با دشمنــــان مـــادر خــــود ، کــار دارد
─═༅࿇༅❖༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۹/۱۶
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖༅࿇༅═─
(بسم رب الفاطمه)
#فاطمیه
#غزل_فاطمی
#شهادت_حضرت_زهراعلیهاسلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
استقبال از #مطروحه حضرت استادمحمدعلی مجاهدی#پروانه👇
(به دعا دست خود که برمیداشت
بـذر آمیـن ، در آسمــان میکاشت)
𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇
بر زبان هر زمان که یاسین داشت
آسمان را به سجـده وا می داشت
خــانه را عطــــر یاس پر می کرد
مــادر آن را بهشـــت می پنداشت
ســــورهٔ قــدر و نـــور می بــارید
تا قدم سمت عرش بر می داشت
اســـتجابت میـــان دسـتـش بود
در میان قنــوت ، گــل می کاشت
دست گلچین به سمت گل چرخید
آن گلـــی کـه جــوانه در بر داشت
سوخت یاس علــی ، ولــی هــرگز
پرچــم عشــق را زمیــن نگـذاشت
ماه حیــدر خمیده می شــد چون
در دلـش بار غصـــــه می انباشت
خانه را دســت زینبــش مــی داد
چونکه کوچکتــرش نمی انگاشت
پیش چشــمش قیــام زینب بود
پرچم نهضـــتی که می افراشت
در شبی رفت و بعد از آن هر شب
خانه اش عطریاس ویاسین داشت
𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۹/۶
𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇𖠇
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#فاطمیه
#زمزمه_نوحه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به سمت زهــرا تا به ســــر دویدم من
آتیــــش جلــوتر بود دیر رسیـــدم من
بیـــن در و دیــوار فاطمـــه پـرپـر شــد
دیــدم که قـــرآنــم بـدون کــوثــر شــد
زهــرای مظلــــــومه(۴)
میــونِ اون آتیش محشـــر کبـــریٰ بود
نــوای "یا مهــــدی" رو لب زهــــرا بود
امان از اون وقتی که در به روش افتاد
نالهٔ زهــــرا داشت عرشو تکون می داد
زهــرای مظلــــــومه(۴)
می دید منـــو بردن با دستـــای بسته
دنبـال من بود با پهلـــــوی بشکســـته
چشمـــامو بستـــم تا روی زمین افتاد
غــلاف شمشیــــر و نمــی برم از یــاد
زهـــرای مظلـــــومه(۴)
کاش بجای دستام چشامو می بسـتن
نمی دیدم وقتی بازوشو میشکـســتن
این همه بی رحمی جون به لبـــم آورد
وقتی به جای من زهرا کتک می خورد
زهــرای مظلــــومه(۴)
جـــوون بیمـــارم قصـــد سفـــر داره
نشــونیـــاش امـــا رو در و دیـــواره
میـــره ولــی از این دشمنــــا بیــزاره
سینـــهٔ مجروحش زخمـــــیِ مسماره
زهــرای مظلــــومه(۴)
میگه خـــداحافــظ علــی حـــلالم کن
نبینـم اشکـــاتو رحمــی به حـــالم کن
نــذار دل زینــب بگیـــــــره از غصـــه
یا حسنــم بی من بمیــــــره از غصـــه
مـــراقب اشـک نور دو عیــــنـــم باش
شبــا به فکــــر آب برا حــسینـــم باش
حسیــن مظلـــــومم(۴)
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به نام خدا
#زمزمه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_علیها_سلام
#رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک:دامن کشان رفتی دلم زیر ورو شد....
------------------------------------
(زبان حال امیر المومنین علیه السلام👇)
زهــرا ، حـلالـــم کـن ، (تو یـاس کبــودم۳)
وقتـــی ، زمیــن خوردی( کنـارت نبــودم۳)
ای مـــن فدای اشـــک و آه تــو
عشــــق علــــی بـوده گنــاه تو
(گل یاسـم۲)
دلـم گرفتـــه از همــه (نرو جــانِ حیــدر۲)
یه رحمی کن به حال ما (گل یاس پر پر۲)
_________________
بـی مــن مــرو زهــرا (که یـاری نـدارم۳)
می ســوزه از داغــت ، (دل بـی قرارم۳)
مــرو یـاسِ جــوانِ خــانـهٔ حیــدر
مـرو ای گـرمــیِ کاشــانـهٔ حیــدر
(مـرو زهــرا۲)
مـی دونـی دلشـکســته ام ،(بمـون یاورِ من۲)
تمــوم دلخوشــیِ من ، (تویـی همســر من۲)
_________________
(زبان حال حضرت زهرا علیهاسلام👇)
حیـــدر حــلالـم کن ، (که دارم می میــرم۳)
قـــرآن بخـــون امشــب( که آروم بگیــرم۳)
حـلالــم کن ، علی جان ! زحمـتـت دادم
نِمـــیره غــــربـت و آهِ تــو از یـــادم
(حـلالـم کن۲)
نِمـــیره دســت بســتهٔ (تـو از یـاد زهــرا۲)
نِمـــیره بُغــض خســتهٔ (تـو از یـاد زهــرا۲)
_________________
جـــانِ تـو و جــانِ ( یتــیمــان زهـــرا۳)
مـولا ! ببــین حــالِ ( پــریــشان زهـــرا۳)
سپــردم من به زینـب خـانه داری رو
بگــیر از قلــب زینـب بـی قــراری رو
(علــی جانم۲)
دارم مــیرم ولــی بدون ! (به فکر حسینم۲)
نذار بخوابه تشــنه لب ،( شبـی نور عیـنم۲)
(حسیــن جانم۲)
------------------------------------
✍رقیه سعیدی (کیمیا)
─┅═𑁍✿𑁍═┅─
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردر(ایتا) 👆
─┅═𑁍✿𑁍═┅─