eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
526 عکس
169 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سه ساله ام شده ام ، مثـل مادرت ، بابا خــرابــه منــزل ویــران دختـــرت ، بابا به یاد غــربت تو گریه می کنم هر شب کنــــار عمــــهٔ نــالان و مضـطــرت بابا و کــربــلا به مــن آمــوخت واژهٔ "بـابـا" دوبخــش می شود از خط حنجرت بابا سرت به روی طبق ، بخش اول باباست کجـا رهـا شده آن بخش دیگــرت بابا دلــم برای عمـــویم چقــدر تنــگ شده کجاست سـاقی طفـلان ، برادرت بابا؟ و عمــه گفت کشیدند داغ بر جگـــرت دَمــی کــه ذبـح نمــودند اکبـــرت بابا جواب"هَڶ مِن ناصِر"درآخرین لحظات صـــدای گریــهٔ بی تاب اصغـــرت بابا خضــاب خون خدا بر محاسنت داری فدایِ صــورتِ درخون شنــاورت بابا ببین که آتش خیمـه چه کرده با مویم بگوکه موی تو کی ریخت ازسرت بابا؟ شبیــه مــادرت از پا فتــادم از سیلـی رسیــده هــالهٔ نیلــی به کـوثــرت بابا شبی که من به هوای تو راه گم کردم مـرا رســاند به گـودال ، مـــادرت بابا گرفت دست مرا و در آن شب تاریک دوباره مـرثیــه ای خواند در بَرَت بابا به ناله های" بُنَــیَّ" گریست دشت بلا نشـاند بوسـه به رگهـای حنجــرت بابا مرا برای زیــارت ببــر به کرب و بلا که اربعیــن برسم پیش پیکـرت بابا به "کیمیا" نظری کن که زائرت بشود مران تو شاعر دلخستــه از درت بابا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار تلگرام JOin↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام می باشد. [⇦ڪانال اشعار رقیه سعیدی(ڪیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
به نام خدا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سه ساله ام شده ام ، مثـل مادرت ، بابا خــرابــه منــزل ویــران دختـــرت ، بابا به یاد غــربت تو گریه می کنم هر شب کنــــار عمــــهٔ نــالان و مضـطــرت بابا و کــربــلا به مــن آمــوخت واژهٔ "بـابـا" دوبخــش می شود از خط حنجرت بابا سرت به روی طبق ، بخش اول باباست کجـا رهـا شده آن بخش دیگــرت بابا دلــم برای عمـــویم چقــدر تنــگ شده کجاست سـاقی طفـلان ، برادرت بابا؟ و عمــه گفت کشیدند داغ بر جگـــرت دَمــی کــه ذبـح نمــودند اکبـــرت بابا جواب"هَڶ مِن ناصِر"درآخرین لحظات صـــدای گریــهٔ بی تاب اصغـــرت بابا خضــاب خون خدا بر محاسنت داری فدایِ صــورتِ درخون شنــاورت بابا ببین که آتش خیمـه چه کرده با مویم بگوکه موی تو کی ریخت ازسرت بابا؟ شبیــه مــادرت از پا فتــادم از سیلـی رسیــده هــالهٔ نیلــی به کـوثــرت بابا شبی که من به هوای تو راه گم کردم مـرا رســاند به گـودال ، مـــادرت بابا گرفت دست مرا و در آن شب تاریک دوباره مـرثیــه ای خواند در بَرَت بابا به ناله های" بُنَــیَّ" گریست دشت بلا نشـاند بوسـه به رگهـای حنجــرت بابا مرا برای زیــارت ببــر به کرب و بلا که اربعیــن برسم پیش پیکـرت بابا به "کیمیا" نظری کن که زائرت بشود مران تو شاعر دلخستــه از درت بابا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار تلگرام JOin↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام می باشد. [⇦ڪانال اشعار رقیه سعیدی(ڪیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
به نام خدا ------------------------------------ قلبم گواهی می دهد دلدار  می آید تسکین قلب دختری غمحوار می آید هرجا که بزم غم به نام عمه جان باشد صاحب عزا با گریه ای خونبار می آید آن طالب خون خدا بر انتقامی سخت با  ذوالفقار  حیدر  کرّار  می آید سخت است دوری ،انتظارش می کُشد ما را اما  یقین  داریم  روزی  یار   می آید در  انتظار  یار ، باید  خون دل باشد با  انتظار   واقعی  دلدار  می آید باید بیاموزیم اصرار از رقیه ، چون دانست بابا ، با کمی اصرار می آید تاریکی شب بود ، اما خوب می دانست خورشید در این  شامگاه   تار  می آید تعبیر  شد  خواب رقیه ، دید بابایش با  سر ، برای  آخرین  دیدار  می آید از بس شبیه مادرش زهرا شده ، گویا بانویی  از  بین در و  دیوار  می آید آهنگ  تشییع   شبانه از  مدینه  تا ویرانسرا   تکرار  در  تکرار  می آید از کاروان جاماند ،اما اربعین هر سال همراه صدها  دسته ی زوّار  می آید مثل رقیه در سرم ، شور  حرم  دارم با او که باشم  راهها  هموار  می آید باید به خاتون سه ساله عرض حاجت برد هر جا که  حلّ  کارها ، دشوار  می آید بستند  راه  کربلا  را  و  نفهمیدند از دست بانو  معجزه ، بسیار می آید هرکس که خاک درگهش شد "کیمیا“ گردد اعجازها  از  خاک این  دربار  می آید ------------------------------- رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۱ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا ------------------------------------ رقیه دختر سلطان عشق است رقیه  غنچه باغ  دمشق  است دمشق آباد از نام رقیه است دمشق آگه  ز آلام رقیه است حریمش حرمت بسیار دارد دوا  بر درد هر  بیمار  دارد بزن دل را به  درگاه  رقیه اثر   دارد  غم  و آه  رقیه دَم باب الحوائج  دارد  آری ز دستانش کرم  می بارد آری کرامت ، آبرو می گیرد از او قیامت می کند آن دست و بازو سه ساله ، جایگاهش بس عظیم است به  دریای کرم ، دُرّ  یتیم   است کَرَم ، شایسته ی دست رقیه دلم   گردیده  پابست  رقیه رقیه ، داغِ دل ، چون لاله  دارد نشان از  یاس هجده ساله دارد رُخش نیلی ، تن پاکش کبود است گناه این گل زیبا چه  بوده است؟ چه زجری داده زجری صورتش را ندیده در  نگاهش حسرتش  را به هر جایی  که برده  نام  بابا نشسته بر  رخش سیلی ِ اعدا میان خواب و بیدار است انگار که دستش را گرفته روی دیوار پرید ازخواب ، ناگَه در  دلِ شب هراسان شد ، صدا زد  عمه  زینب! بیا عمه! پدر  را خواب  دیدم سرش در هاله ی مهتاب دیدم پدر آمد مرا هم با خودش برد دلم  از غربت  ویرانه  پژمرد بگو تعبیر خوابم چیست عمه؟ جواب اضطرابم چیست عمه؟ ولی این بار خوابم  فرق  دارد و جنس  اضطرابم  فرق  دارد جواب بی قراری های من چیست؟ بگو معنای این رویای من چیست؟ میان  این  سوال  بی جوابش طَبَق شد معنی و تعبیر خوابش رسید  از  راه ،  یار  دلنوازش شکوفا شد گل از رخسار نازش به دامن برگرفت آن رأس خونین نوازش کرد آن رخسار رنگین اشارت   کرد   بر  لبهای   پاره هزاران حرف دارد  این اشاره سلامی  داد با  آهنگ  محزون برآن رویِ پر از خاکستر و خون سلام  من بر آن شَیبُ الخَضیبت من امشب مستم از آن عطر سیبت منور  کرده ای ویرانه ام  را شنیدی  نغمه  مستانه ام را به  دیدار  آمدی  الحمدلله به ما هم سر زدی الحمدلله مرا آب  حیات  آوردی امشب دلم را نور باران کردی امشب یتیمم  خوانده اند  عیبی ندارد که دارد دخترت جان می سپارد اگر رویم کبود و ارغوانیست همه از صورت مادر  نشانیست سنان هر بار ، سیلی ، بی هوا زد شبیه  مادرت در   کوچه ها  زد بریدم  دیگر  از  دنیای  بی تو که من می ترسم از فردای بی تو من از این فاصله می گریم هر شب ز ترس حرمله می گریم  هر شب مرا با خود ببر دیگر  توان نیست توان ماندنم در  این مکان نیست ز بس نالید در ویرانه جان داد زمین و آسمانها  را  تکان  داد غمی تازه  سراغ  زینب آمد فلک لرزید و در تاب و تب آمد شبانه  ناله ها در شام  پیچید نوای  مادر   آلام   پیچید به وقت غسل یاد مادر  افتاد به یاد ناله و  میخ  دَر  افتاد رقیه کشته ی دور از وطن شد رقیه  مثل  بابا   بی کفن  شد جهان ، یک قطره و دریا رقیه است برات  "کیمیا"  هم  با  رقیه است ------------------------------- رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۱ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سه ساله ام شده ام ، مثـل مادرت ، بابا خــرابــه منــزل ویــران دختـــرت ، بابا به یاد غــربت تو گریه می کنم هر شب کنــــار عمــــهٔ نــالان و مضـطــرت بابا و کــربــلا به مــن آمــوخت واژهٔ "بـابـا" دوبخــش می شود از خط حنجرت بابا سرت به روی طبق ، بخش اول باباست کجـا رهـا شده آن بخش دیگــرت بابا دلــم برای عمـــویم چقــدر تنــگ شده کجاست سـاقی طفـلان ، برادرت بابا؟ و عمــه گفت کشیدند داغ بر جگـــرت دَمــی کــه ذبـح نمــودند اکبـــرت بابا جواب"هَڶ مِن ناصِر"درآخرین لحظات صـــدای گریــهٔ بی تاب اصغـــرت بابا خضــاب خون خدا بر محاسنت داری فدایِ صــورتِ درخون شنــاورت بابا ببین که آتش خیمـه چه کرده با مویم بگوکه موی تو کی ریخت ازسرت بابا؟ شبیــه مــادرت از پا فتــادم از سیلـی رسیــده هــالهٔ نیلــی به کـوثــرت بابا شبی که من به هوای تو راه گم کردم مـرا رســاند به گـودال ، مـــادرت بابا گرفت دست مرا و در آن شب تاریک دوباره مـرثیــه ای خواند در بَرَت بابا به ناله های" بُنَــیَّ" گریست دشت بلا نشـاند بوسـه به رگهـای حنجــرت بابا مرا برای زیــارت ببــر به کرب و بلا که اربعیــن برسم پیش پیکـرت بابا به "کیمیا" نظری کن که زائرت بشود مران تو شاعر دلخستــه از درت بابا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار تلگرام JOin↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام می باشد. [⇦ڪانال اشعار رقیه سعیدی(ڪیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
به نام خدا آی مثلی باتان گؤزلره ریحــانه لَر آغلار یورقـون یارالی پیکــره ویرانه لَر آغلار غربتده گِجَه دفن اولونان گوهره خاطر گؤل ، یاسمنین یاسینـَه دُردانه لَر آغلار رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۶/۱۱ شهادت مظلومانه یاس سه ساله ، باب الحوائج ، حضرت رقیه سلام الله علیها ابتدا محضر آقا امام زمان ارواحنالتراب مقدمه الفداه و سپس بر همه شیعیان جهان و محبین حضرتش تسلیت و تعزیت باد. @saeidikimya
به نام خدا ------------------------------------ قلبم گواهی می دهد دلدار  می آید تسکین قلب دختری غمحوار می آید هرجا که بزم غم به نام عمه جان باشد صاحب عزا با گریه ای خونبار می آید آن طالب خون خدا بر انتقامی سخت با  ذوالفقار  حیدر  کرّار  می آید سخت است دوری ،انتظارش می کُشد ما را اما  یقین  داریم  روزی  یار   می آید در  انتظار  یار ، باید  خون دل باشد با  انتظار   واقعی  دلدار  می آید باید بیاموزیم اصرار از رقیه ، چون دانست بابا ، با کمی اصرار می آید تاریکی شب بود ، اما خوب می دانست خورشید در این  شامگاه   تار  می آید تعبیر  شد  خواب رقیه ، دید بابایش با  سر ، برای  آخرین  دیدار  می آید از بس شبیه مادرش زهرا شده ، گویا بانویی  از  بین در و  دیوار  می آید آهنگ  تشییع   شبانه از  مدینه  تا ویرانسرا   تکرار  در  تکرار  می آید از کاروان جاماند ،اما اربعین هر سال همراه صدها  دسته ی زوّار  می آید مثل رقیه در سرم ، شور  حرم  دارم با او که باشم  راهها  هموار  می آید باید به خاتون سه ساله عرض حاجت برد هر جا که  حلّ  کارها ، دشوار  می آید بستند  راه  کربلا  را  و  نفهمیدند از دست بانو  معجزه ، بسیار می آید هرکس که خاک درگهش شد "کیمیا“ گردد اعجازها  از  خاک این  دربار  می آید ------------------------------- رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۱ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❃﷽❃ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه بیر قوشام کی من جفادن ، بال و پر شکسته یم من اوچماقا یوخومدی شهپر ، قول قانادی بسته یم من قمچی لر ووروبلار از بس ، ناتوان و خسته یم من اؤچ یاشیم واریمدی اما غم نن آشنایم عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه هر زمان کی آغلادیم من ، سن منیله همدم اولدون اللرون نوازشی لن هر یاراما مرهم اولدون گؤن به گؤن سُووشدی غمدن آی خم اولدی سن خم اولدون آهیمیز چاتوب هر آخشام عرش کبریایه عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه حیف اولا خزان الینده گؤل کیمی سارالمیشام من یاسلی یاس پر پرم کی ، باشه قاره سالمیشام من شامه گلمیشم ولیکن ، کربلاده قالمیشام من قارداشیم جوان ئولؤبدی صاحبِ عزایم عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه تازه بیر گؤلیدیم اما سیلی دَیدی پرپر اولدوم گؤز یاشیملا بیر بولود تک اشک حسرتیله دولدوم آیریلاندا پیکر اؤستن زلفیمی یُول اؤسته یُولدوم بلبلم که اوخشاماقدا غملی نینوایم عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه طاقتیم گدیبدی الدن یورقونام خرابه لردن ایندی سن بویور گلِیجاق پس هاچان بابام سفردن؟ گؤرمؤشم یوخومدا اما سالمیوب منی نظردن بو گجه گلر قوناقیم باب با وفایم عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه ایله بیر دعا کی گلسین ، اول منیم عزیز قوناقیم گؤرسدیم کی زجر الیندن دای اشیتمیری قولاقیم واردی چوخ تیکان یاراسی یاره لیدی اَل اَیاقیم دای دؤزنمیرم بابام سیز محنت و بلایه عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه سن منی باغیشلا عمه ، چوخ سنی اذیت ائتدیم یولدا کاروان گلنده ، بی خبر مزاره گئتدیم سِنّی کمده چوخ بلالر گؤردیم عمری باشه یئتدیم فاطمه ننه م کیمین من ئولمه گه رضایم عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۵/۲۸ دوم صفر۱۴۴۵ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
❁﷽❁ :می گذرد کاروان... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ عمه شدم بی قرار خسته ام از انتظار جان به لبـــم آمده از تب این اضطرار خواب دیدم مهمانم می رسد آرام ایــن جـــانم می رسد عمــه بگـو یک جواب معنـی و تعبیـر خواب رفتـــه قــــرار از دلـم مُردم از این اضطراب می آید بر گوشـــم زمزمه لالایی می خــواند فاطمه این طبــقِ غـرقِ نور بوی پـــدر مــی دهد این سر خونین بر آن عطر سفـــر می دهد مهمان داریم امشب عمه جان من هـــم بابا دارم شـــامیان ! عمه ببین نیمه شب قــرص قمــــر آمده شـــام سیــــاه مرا نــور سحــــر آمده انتـــظارم دیگر سر رسید آخـــر بابایم با سـر رسید قـــاریِ قـــــرآن من زینـــت دامـــان من خوش آمدی از سفر شـدی تو مهمان من سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب رقیـــه قـــربـــان آن لبهــای عطشـــان تو چه کرده آن خیزران بــا لب و دنـــدان تو آه از طشت و چوب خیزران آه از گریـــه های عمـــه جان بکـــن نگــاهم بابا ببیـــن تو آهم بابا مرا ببــر با خودت خستـــهٔ راهم بابا بیزار از شام و بازار شدم نالان از بزم اغیـــار شدم بابای مظلومم یاحسین(۲) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۲/۵/۳۰ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
(بسم رب الحسین) آی مثلی باتان گؤزلره ریحــانه لَر آغلار یورقـون یارالی پیکــره ویرانه لَر آغلار غربتده گِجَه دفن اولونان گوهره خاطر گؤل ، یاسمنین یاسینـَه دُردانه لَر آغلار ✍رقیه سعیدی(کیمیا) فرا رسیدن شهادت مظلومانه یاس سه ساله ، باب الحوائج ، حضرت رقیه سلام الله علیها ، ابتدا محضر آقا امام زمان ارواحنالتراب مقدمه الفداه و سپس بر همه شیعیان جهان و محبین حضرتش تسلیت و تعزیت باد. @saeidikimya
512.2K
❁﷽❁ :می گذرد کاروان... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ عمه شدم بی قرار خسته ام از انتظار جان به لبـــم آمده از تب این اضطرار خواب دیدم مهمانم می رسد آرام ایــن جـــانم می رسد عمــه بگـو یک جواب معنـی و تعبیـر خواب رفتـــه قــــرار از دلـم مُردم از این اضطراب می آید بر گوشـــم زمزمه لالایی می خــواند فاطمه این طبــقِ غـرقِ نور بوی پـــدر مــی دهد این سر خونین بر آن عطر سفـــر می دهد مهمان داریم امشب عمه جان من هـــم بابا دارم شـــامیان ! عمه ببین نیمه شب قــرص قمــــر آمده شـــام سیــــاه مرا نــور سحــــر آمده انتـــظارم دیگر سر رسید آخـــر بابایم با سـر رسید قـــاریِ قـــــرآن من زینـــت دامـــان من خوش آمدی از سفر شـدی تو مهمان من سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب رقیـــه قـــربـــان آن لبهــای عطشـــان تو چه کرده آن خیزران بــا لب و دنـــدان تو آه از طشت و چوب خیزران آه از گریـــه های عمـــه جان بکـــن نگــاهم بابا ببیـــن تو آهم بابا مرا ببــر با خودت خستـــهٔ راهم بابا بیـزار از شام و بازار شدم نالان از بزم اغیـــار شدم بـابای مظلومم یاحسین(۲) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ 𝐉𝐎𝐈𝐍➤eitaa.com/joinchat/3114598604C3a6953ab80 🎤🎧 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
❁﷽❁ 💔❣🖤 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌┅─‌ سلام بر حسین و یاس کنج ویرانه اش به دختر سه ساله آن گوهر دردانه اش امان از آن نیمه شبی که در دل خرابه سر پدر شمع شد و رقیه پروانه اش ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۲/۵/۳۱ پنجم صفر ۱۴۴۵ اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲 اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲 @saeidikimya
❁﷽❁ ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ قارداشیمیـن شیرین دیلی رقیه قــالدی ائلینـدن آیریلــــی رقیه سارالدی صُولدی کنج ویرانه ده اولــدی خــــرابه منــــزلی رقیه ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ سیلی دَیَن صورتیــوه آغلارام ئورگیمی بو دردینـن داغلارام گؤل بدنون قبر ائوینه قویاندا قانه دولان گؤزلریمی باغلارام ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ سن کیمی محنت لی باشی بلالی اولماز آچیلمامیش غنچه چمن ده بِئلَه صولماز کم اولدی عمرون ولی نیسگیلون چوخ اولدی هیچ بالانون شیشهٔ عمری بئله دولماز ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۵/۳۱ پنجم صفر۱۴۴۵ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
AudioCutter_روضه حضرت رقیه مسجدفاطمیه.mp3
8.38M
❃﷽❃ ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ : دختـــری از تبــار کوثرها اعتبــار تمـــام گوهـــرها..... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ : بابایی! چقد منتظر بودم امشب بابایی برا خـــاطـر عمـــه زینب بیایی.... لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
❁﷽❁ ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ قارداشیمیـن شیرین دیلی رقیه قــالدی ائلینـدن آیریلــــی رقیه سارالدی صُولدی کنج ویرانه ده اولــدی خــــرابه منــــزلی رقیه ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ سیلی دَیَن صورتیــوه آغلارام ئورگیمی بو دردینـن داغلارام گؤل بدنون قبر ائوینه قویاندا قانه دولان گؤزلریمی باغلارام ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ سن کیمی محنت لی باشی بلالی اولماز آچیلمامیش غنچه چمن ده بِئلَه صولماز کم اولدی عمرون ولی نیسگیلون چوخ اولدی هیچ بالانون شیشهٔ عمری بئله دولماز ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❁﷽❁ ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ قارداشیمیـن شیرین دیلی رقیه قــالدی ائلینـدن آیریلــــی رقیه سارالدی صُولدی کنج ویرانه ده اولــدی خــــرابه منــــزلی رقیه ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ سیلی دَیَن صورتیــوه آغلارام ئورگیمی بو دردینـن داغلارام گؤل بدنون قبر ائوینه قویاندا قانه دولان گؤزلریمی باغلارام ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ سن کیمی محنت لی باشی بلالی اولماز آچیلمامیش غنچه چمن ده بِئلَه صولماز کم اولدی عمرون ولی نیسگیلون چوخ اولدی هیچ بالانون شیشهٔ عمری بئله دولماز ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
(بسم رب الحسین) آی مثلی باتان گؤزلره ریحــانه لَر آغلار یورقـون یارالی پیکــره ویرانه لَر آغلار غربتده گِجَه دفن اولونان گوهره خاطر گؤل ، یاسمنین یاسینـَه دُردانه لَر آغلار ✍رقیه سعیدی(کیمیا) فرا رسیدن شهادت مظلومانه یاس سه ساله ، باب الحوائج ، حضرت رقیه سلام الله علیها ، ابتدا محضر آقا امام زمان ارواحنالتراب مقدمه الفداه و سپس بر همه شیعیان جهان و محبین حضرتش تسلیت و تعزیت باد. @saeidikimya
❃﷽❃ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه بیر قوشام کی من جفادن ، بال و پر شکسته یم من اوچماقا یوخومدی شهپر ، قول قانادی بسته یم من قمچی لر ووروبلار از بس ، ناتوان و خسته یم من اؤچ یاشیم واریمدی اما غم نن آشنایم عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه هر زمان کی آغلادیم من ، سن منیله همدم اولدون اللرون نوازشی لن هر یاراما مرهم اولدون گؤن به گؤن سُووشدی غمدن آی خم اولدی سن خم اولدون آهیمیز چاتوب هر آخشام عرش کبریایه عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه حیف اولا خزان الینده گؤل کیمی سارالمیشام من یاسلی یاس پر پرم کی ، باشه قاره سالمیشام من شامه گلمیشم ولیکن ، کربلاده قالمیشام من قارداشیم جوان ئولؤبدی صاحبِ عزایم عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه تازه بیر گؤلیدیم اما سیلی دَیدی پرپر اولدوم گؤز یاشیملا بیر بولود تک اشک حسرتیله دولدوم آیریلاندا پیکر اؤستن زلفیمی یُول اؤسته یُولدوم بلبلم که اوخشاماقدا غملی نینوایم عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه طاقتیم گدیبدی الدن یورقونام خرابه لردن ایندی سن بویور گلِیجاق پس هاچان بابام سفردن؟ گؤرمؤشم یوخومدا اما سالمیوب منی نظردن بو گجه گلر قوناقیم باب با وفایم عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه ایله بیر دعا کی گلسین ، اول منیم عزیز قوناقیم گؤرسدیم کی زجر الیندن دای اشیتمیری قولاقیم واردی چوخ تیکان یاراسی یاره لیدی اَل اَیاقیم دای دؤزنمیرم بابام سیز محنت و بلایه عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه سن منی باغیشلا عمه ، چوخ سنی اذیت ائتدیم یولدا کاروان گلنده ، بی خبر مزاره گئتدیم سِنّی کمده چوخ بلالر گؤردیم عمری باشه یئتدیم فاطمه ننه م کیمین من ئولمه گه رضایم عمه گلمیشم خرابه لر ده نی کیمی نوایه عمه ئولمه میش گِدِیدیم ای کاش بیر ده کربلایه عمه ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
❁﷽❁ 💔❣🖤 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌┅─‌ سلام بر حسین و یاس کنج ویرانه اش به دختر سه ساله آن گوهر دردانه اش امان از آن نیمه شبی که در دل خرابه سر پدر شمع شد و رقیه پروانه اش ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲 اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲 @saeidikimya