eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2.1هزار دنبال‌کننده
575 عکس
183 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ السلام علیک یا صاحب الزمان❤️ هر صبح در هوای تو باید نفس کشید بــا نــام آشنـــای تو باید نفس کشید جانم فـــدای ذکر و دعای سحــرگهت با عطـــر ربنّــــای تو باید نفس کشید ۱۴۰۲/۴/۲۴ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار و نوحه و سبک های شب دوم:👇 ورود به کــــربلا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ عشق یعنی که نصـیبم زجهان کـرب وبلا بهتـرین  زمـزمه بر روی زبان کـرب و بلا عشق یعنی عَلَـمِ سـرخ شــود ســایهٔ سر بشود اَمن ترین جای جهـان ، کـرب و بلا عشق  یعنی نمـک سفـرهٔ تو  نام حسیــن آب ، معنای عطش ، داغ نهان کـرب و بلا عشق یعنی که دلت پر شود از شور حرم بشود زمـزمـهٔ هــر ضـــربان ، کـرب و بلا عشق یعنی که بجوشدغمش ازچشمهٔ جان آه دل ،سوزِ جگر ،اشــک روان کرب و بلا شوریعنی تب شش گوشه گراُفتدبه سرت می شود مایهٔ آرامــش جــان کـرب و بلا راه یعنی برسی تشـنـه ، لبِ مـــرز جنون تبِ یک دشت بگـوید به عیان کرب و بلا راه یعنـی کــه صــراط علـی و  آل علــی تکیه گاهت نجف ونام ونشان کـرب وبلا سوز یعنی هوسِ جرعه ای از شط فـرات بــزند مُهـرِ عطـش ، بر لبمــان کرب و بلا بیقـرار اسـت  دلِ عاشـق بیـن الحــرمین هم  قـرارِ دلِ  زار و نگـران ، کــرب و بلا تـا محـرم  بـرسـد در تب  و تابنــد  همـه روز وشب وِردِ لبِ پیر وجوان کرب وبلا تربت کویِ حسین است که شـد کعبهٔ دل شد مَطافِ دلِ عشـّاقِ جهـان کـرب و بلا "کیمیا"! شعــر تو  شـوری ز  محـرّم دارد که ردیف آمده بی شرح وبیان،کرب وبلا ✍شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ [⇦ڪانال اشعار رقیه سعیدی(ڪیمیا)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃﷽❃ ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ای عزیز حاضر پنهان ،بیا یا بن الحسن ای حضورت جلوه ایمان، بیایابن الحسن با نگاهی زنده کن جان ودل خشکیده را ای نگاهت آیه باران ، بیا یا بن الحسن با «أنَا المهدی» و «جاءَالحق» بخوان شعر ظهور ای کلامت مظهر قرآن ، بیا یا بن الحسن دردمندداغ هجرانیم ودرمان دست توست ای دوای درد بی درمان ، بیا یابن الحسن ای که تنها مانده ای درسوگ جدّ خود،حسین داغدار شاه مظلومان ،بیا یابن الحسن بازهم عالم سیه پوش عزیز فاطمه است بازهم شد دیده ها گریان ، بیا یا بن الحسن خیمه زد بر قلب صحرا ،کاروان و می رسد ناله های زینب نالان ، بیا یا بن الحسن خوف این صحرانشسته بر دل اهل حرم باز در راه است یک طوفان ، بیا یا بن الحسن رفته آرام و شکیب از قلب زینب ،سیّدی ای قرار قلب مظلومان ، بیا یا بن الحسن صوت «هَل مِن ناصرِ» جَدّ غریبت تازه شد باز تنها مانده درمیدان ، بیا یا بن الحسن ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✾ اللهم عجل لولیک الفرج ✾ ┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃﷽❃ ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ یه کاروان خسته دل /رسید به صحرای عجیب صحرایی که حال و هواش /دلها رو کرده بی شکیب قافله ای که پر بود از / مادرای دل نگرون وحشتی افتاده عجیب/ تو دل هر پیر و جوون میپرسیدن اینجا کجاست /چرا ازش غم می باره حال و هوای این دیار/ غصه و دلتنگی داره یه اسم اون قاضریه / یه اسم دیگه نینوا وقتی شنیدن که به این /صحرا میگن کرب و بلا تا اسم کربلا اومد/زینب و بغض غم گرفت بند دلش پاره شد و/با آه و غصه دَم گرفت پا شو گذاشت روی زمین /از تو کجاوه ، باشکوه عباس وقاسم و علی / دُورش بودن ،مثل یه کوه صدا زد ای برادرم / طاقت دوری ندارم غصه و غم بَسّه برام /تاب صبوری ندارم بیا بریم از این دیار /هنوز داداش،دیر نشده تا حرمله نیومده / تا زینبت پیر نشده تاکه علی اصغر تو/ تیری نخورده حنجرش تا نشده به زور ،جدا / یه مادری از پسرش تا که جدا ز پیکرش / دو دست سقا نشده پیکر پاک اکبرت / تا 'ارباً اربا" نشده خیمه به پا نکن داداش / می سوزونن خیمه ها رو ما رو اسیری می برن / می ترسونن بچه ها رو وقتی که دید برادرش / زینبش آروم نداره دلداری داد خواهرشو/ وقتی که دید بی قراره گریه و بی تابی نکن / زینبم ، ای خواهر من قرصه دلم به بودنت / خواهرم ،ای یاور من پرچم نهضت حسین /رو دوش تو باید باشه نذار با بی قراریات/ خون به دل بچه ها شه بعدِ برادرت ، تویی / قافله سالار حسین بعدِ علمدار جوان / تویی علمدار حسین چن روزبعد همون خانم / کسی نبود دور وبرش غریب وتنها شده بود/ شمر وسِنان، همسفرش از دل زینب الامان(۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✾ اللهم عجل لولیک الفرج ✾ ┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۲) :به سمت گودال از خیمه دویدم من،،، ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ یه کاروان،عاشق،خسته رسید از راه با عَلَـــمِ  سرخِ  نهـضـــتِ  ثــاراللـــه رسیدبه صحرایی که رنگ ماتم داشت فرات این صحـرا زمزمهٔ غــم داشت امان از این صحــرا(۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ بیـــن دو نهر آب خیمــه بنا می شـد حسیـن مهـیـّــای دشـت منا می شـد زینـب دلخسته در تب وتــاب افتــاد چشم پریشـونش سمتِ رباب افتــاد امان از این صحــرا(۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ امان از اون روزی که کربلاغوغاست چشم علی اصغـر به دستای سقاست توی همیـــن صحـرا آتیش بپا میـشه رأس بنـی هاشــم به نیـزه ها میـشه امان از این صحــرا(۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ صــدای یک نـاله میـــرسه از گـــودال یه مـــادری انگـار داره میــره از حـال از روی تل ،زینب ، مقتــل و می بـینه می بینه شمری که نشســته رو سیـنه حسیـن غریبـم وای (۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ یه خنجر گریون ، یه حنجـری پرخون می بینــه هفـتــاد و دو لالـهٔ گلـــگون علقـمــه در ســـوگ دسـت علـمـــداره فراتِ شـــرمنــده با اشـک خــونبــاره کرب و بــلا یعنــی ، کعبــهٔ  آل الـلــه مقتـــل خونیــن حضـــرت ثار الـلـــه حسیـن غریبـم وای (۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✾ اللهم عجل لولیک الفرج ✾ ┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(بسم رب الحسین) :خوش اومدی تو از سفر بابا 👇 ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ چه دشتی یه کرب و بلا داداش دلـــم گرفتـــه بی هـــوا داداش پریـــده رنگ دختـــــرا ، داداش عزیز زینب غریب حسین غریب حسین جانم(۳) غریب خواهر یه وحشتـــی به جــونم افتاده تو گوش مـن صــــدای فــریاده خیمــــه ها رو نکـــن تو آمـــاده غریب حسینم غریب حسین غریب حسین جانم(۳) غریب خواهر صـــدای مـــادرم میـــاد انگـــار می خــــونه یا بُنَـــیَّ با تکــرار می لـــرزونه دل منـــو هــر بــار غریب مادر غریب حسین غریب حسین جانم(۳) غریب خواهر هـــوای کربلا چـــه غــــم داره ابــری از آسمـــــون نمــی باره طفــــل ربابو تشـــنه میـــذاره حسین حسین جان غریب حسین غریب حسین جانم(۳) غریب خواهر کاش که بشه مدینه برگردیم به خــاطــر سکیــنه برگردیم رقیـــه غـــم نبیــنه برگردیم حسین حسین جان غریب حسین غریب حسین جانم(۳) غریب خواهر 👇 ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ خزون میشه بهــار من زینب ولی بمـــون کنــار من زینب آخــه تویی قـــرار من زینب جان برادر خواهر مظلومهٔ من زینب(۳) خواهر مظلوم تو یــادگـــاری از گــل یاســـی پر از شکوه عشق و احساسی برای مـــن تو مثـــل عبـــاسی جان برادر خواهر مظلومهٔ من زینب(۳) خواهر مظلوم بمــــون برای روز عاشـــورا بمون که نهضتــــم بشه برپا دوباره دین حق بشه احیـــا خواهر مظلوم خواهر مظلومهٔ من زینب(۳) خواهر مظلوم یه روز میاد که می مونم تنها غریب ، میـــون لشــکر اعدا ســرم میــره رو نیــزه ها بالا خواهر مظلوم خواهر مظلومهٔ من زینب(۳) خواهر مظلوم تو بعدِ من قافلـــه ســـالاری گرچـــه غــــمِ اســارتو داری ولــی برای مـــن علمــــداری خواهر مظلوم خواهر مظلومهٔ من زینب(۳) خواهر مظلوم ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۴/۹ ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌