eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
541 عکس
174 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃﷽❃ ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ ای باشی سرنیزه ده، قرآن تلاوت اِیلییَن ای دیار کربلانی باب حاجت ایلیین ای که تقدیم ایلَه دون بیرگؤنده اون سگّیز جوان با شهامت ، بو غم عظمایَه طاقت ایلیین ای سالان شورعزانی اِنس وجانین باشینه دین یولوندا ،الله امریندن اطاعت ایلیین یاحسین! سَنسَن بیزه،توفاندا، کشتی نجات ای که ظلمت ده قالان خَلقی ،هدایت اِیلیین تاپدی حُسن عاقبت هر کیم حسین درگاهینه عاشقانه ، بی ریا ، عرض ارادت ایلیین دشمنی که ائتدی غارت خاتم وپیراهنون گؤرمه دی رنگ سعادت بیلَه غارت ایلیین مُلک رِی ائتمز وفا، هرکس کی سعد اوغلی کیمین گر حسینون قانیلن فکر تجارت ایلیین کعبهٔ مقصوده چاتدی هرکیم عمرینده فقط بیرشب جمعه سنون قبرون زیارت ایلیین ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ ✍رقیه سعیدی( کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ سوختم در عشـق تو تا پر گرفتم یاحسین زندگی را با شمــا از ســر گرفتم یا حسین در کنار قبـــر شــش گوشــه بریدم از همه تا ضـــریح پاک تو در بر گرفتــم یا حسین شکر می گویم که از اول حسینی بوده ام پای روضـــه شیـر از مادر گرفتم یا حسین مستی از جام ولای تو خودِ هشیاری است حسِ بیداری از این ساغر گرفتم یا حسین بـس که بــودم بیقــرارِ دیــدنِ کـرب و بلا حاجت ازاین حالت مضطرگرفتم یاحسین آنقَــدَر با کاسـهٔ خالـی نشســتم پشــت در تا جــواز کــربــلا آخــر گــرفتـم یا حسین از نجف تا کربلا سر تا به پایم  دل شــد و هر قدم نذر ظهور از ســر گرفتم یا حسین بغض هایم اشک تر شد با ســلام آقای من آتـش از این چشمــهای تر گرفتم یا حسین سوختم از تشنگی ،ظهر عطش آمد به یاد ذکرِ "اَدرِکْنـی علی اصغر" گرفتم یا حسین عیـن رویـا بود مابیـــنِ دو گنبــد پــر زدن چون کبوترهات بال و پر  گرفتم یا حسین سـائل کویت شود  از هر دو عالَم بی نیـاز هرچه را دارم از این باور گرفتم یا حسین "کیمیا" سازی کسی را که شـود خاک درت آبـروی خـویش از این در گرفتم یا حسین رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۶/۲۸ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃﷽❃ ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ما همه نسل به نسل درپناهت هستیم ما همه سینه زنان در سپاهت هستیم یا اباعبدالله/ یا حسین ثارالله (۲) ما همه ملت آقا اَبی عبداللهیم در پناهِ عَلَمِ حضرتِ ثاراللهیم یا اباعبدالله/ یا حسین ثارالله (۲) هرکجا خیمه به پا گشته، حرمخانه توست دل ما سینه زنان ، محفل و غمخانه توست یااباعبدالله یاحسین ثارالله (۲) روضه ات خوشتر از آفاق جِنان است حسین حَرَمت امن ترین جای جهان است حسین یا ابا عبدالله / یا حسین ثارالله (۲) به مشامم برسان عطر خوش کرب و بلا دوست دارم که ببینم حرم پاک تو را یا ابا عبدالله / یا حسین ثارالله (۲) باحسین در دوجهان بی غم و بی واهمه ایم ما همه منتظر منتقم فاطمه ایم یا ابا عبدالله / یا حسین ثارالله (۲) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی (کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ زیبــاترین سلام ، سلامُ علیَ الحسین شیــرینیِ کــلام ، سلامُ علیَ الحسین هر صبحدم به قصــد ظهورامام عصر ذکر علیَ الدوام ، سلامُ علیَ الحسین ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 💔 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سلام ، مرثیه خوان غریب کرب و بلا سلام ، صاحب اصلی روضه ها و عزا فدای شـــال سیـــاه عــزا و غربت تو فدای گریهٔ خونبارتان به صبح و مسا 🤲 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار و نوحه و سبک های شب هشتم:👇 حضرت علی اکبر علیه السلام
❁﷽❁   ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ دیده ها بر  سرِ راهت نگران است بیا اشک بر دیدهٔ این منتـظران است بیا خانه ها خالی از احساس و گلِ لبخند است خنــدهٔ یخ زده بر روی لبــان است بیا این مُحــرم  به دلم حسّ عجیبــی دارم همه جا حرف ظهورت به میان است بیا هشتمیــن شــام شــده از دهــهٔ ماه عــزا صحبـت از داغ جگرسوز جوان است بیا پدران شهـــدا ، داغ جوان می فهمنــد شب  دلتنــگی  دلسوختــگان  است بیا راست گفتند که در کرب و بلا پیش حسین روضه خوان ، حضرت صاحب الزمان است؟بیا روضهٔ داغ علی ، یک دلِ خون می خواهد اشک خونین تو  از  دیده ، روان است بیا دلِ ما تنگِ  اذانِ علی اکبــر  شده است ای اذان گوی زمان ،وقت اذان است بیا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ با اذن صاحب الزمان / بریم سراغ یک پدر یک پدری که رو دلش / نشسته داغ یک پسر جوونی که به تنهایی / برا خودش یه لشکره خَلقاً وخُلقاً شبیهِ / جدّ خودش پیمبره علیِ اکبر حسین / عشق بنی هاشمیون با قد و بالای رشید /دل برده از پیر و جوون اومد به محضر پدر / تا اذن میدون بگیره تا با رشادت علی / پدر کمی جون بگیره با اولین حرف علی / اجازه داد به اکبرش اما با آه و حسرتی / می چرخید هِی دور و برش عشق تموم پدرا /دیدن بچه هاشونه دیدن قد و بالاشون /تمومی دنیاشونه بغل گرفت علی رو گفت / الهی من فدای تو بیا جلو چشم بابا / یه چن قدم راه برو سخته برای هر پدر / از پسرش دل بکَنه برای قربونی اون / دل و به دریا بزنه فرستادش به خیمه ها / برا وداع آخرش لحظه ای چشم برنمیداشت / از رُخ ماه پسرش گرفته بودن دورشو / تمومی اهل حرم عمه میگفت فدای اون / قامت رعنات پسرم صدای تکبیر و دَمِ /«وَاِن یَکاد» خواهراش پیچیده بود تو خیمه و / دست به دعا بودن براش گریه و بی قراریا / شروع شد از رفتن او حال و هوای یوسفی / گرفته پیراهن او تا که غزال هاشمی /گرفت رضایت ولی پاشو گذاشت تومعرکه / نایب احمد و علی می گفتن انگار دوباره / احمد مختار اومده یا انگاری شیر خدا / حیدر کرّار اومده صدای نعره علی / دشت و به لرزه درآورد صوت رجزخوانی اون / تمامیِ دلا رو برد دلش جلا گرفته بود / با مدد و اِذن علی وقتی که گفت منم علی / اِبنِ حسین بن علی با گفتن نام علی / داغی کشید به سینه ها افتاده بود به یادشون / گذشته ها و کینه ها نبرد جانانه او /دل پدر رو برده بود اکبر شو دست خدا/یِ اکبرش سپرده بود سوزعطش گرفته بود / جون علی رو دم به دم صدا می زد یا ابتا / نذار که تشنه جون بدم پدر میگفت دووم بیار / فدای سوز جگرت کنار کوثر توو بهشت / منتظره پیمبرت زبون به کامت میذارم /تا که ببینی پسرم خشکیده از سوز عطش /من از تو هم تشنه ترم ضربه هایی که خورده بود / گرفته بود تاب وتبش لحظه به لحظه خون می ریخت /به روی چشم مَرکبش همین سبب شد ببره /علی رو سمت دشمن و دورشو گرگا بگیرن / پاره کنن پیرهن و هرکی تودستش هرچی داشت / می زد به پیکر علی پاره شد اعضای تنش / شکافته شد سر علی یه وقت صدا زد ابتا / برس به داد پسرت بیا ببین نقش زمین / شده جوون پرپرت رسید به مقتل علی /با هول و سرعت ، شَه دین خودش رو از رو مرکبش / با زانو انداخت رو زمین فاصله ای نمونده بود / ولی چرا نمی رسید خودش رو با چه زحمتی /رو زانوهاش داشت می کشید رسید به جسمی که دیگه / چیزی ازش نمونده بود با خود می گفت مگه علی /تو رَجَزاش چی خونده بود؟ که کینه و بغشونو / نشون دادن رو این بدن نشون دادن که کوفیان /بی رحمی رو خوب بلدن تموم اعضای تنت / پخشه توو دشت کربلا این تن نامرتب و / چطور جمعش کنم ،خدا غریبونه صورتشو / گذاشت روصورت علی بلند شو از جا پسرم / یاوَلَدی یاوَلَدی جوابمو بده علی /منو "بابا "صدا بزن رحمی به حال من بکن / عزیز پاره پاره تن بس که صدا زد "وَلَدی" / رو پیکر افتاد حسین دُور و برش لشکریان / گفتن که جون داد حسین سخته برا هر پدری/ ببینه داغی این چنین وسخت تر اینکه خودش / جمعش کنه از رو زمین عباشو از رو دوش خود/ با/گریه برداشت حسین پیکر پاره پاره رو / لای عبا گذاشت حسین رو کرد به سمت خیمه ها / بیاین جوانان حرم نمیتونم به تنهایی /علی رو خیمه ببرم لای عبا آوردنش / پیکر پاره پاره رو سپردنش دست حرم / این تن پرستاره رو ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ من علـی اکبــرم/ یادگار حیــدرم(۲) من علی بن الحسین بن علی،جنگاورم من فدای خالق اکبـر کنم ، این پیکرم عزت و آزادگــی باشد ، شعــار لشکرم ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علـی اکبــرم/ یادگار حیـــدرم(۲) ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ خَلقـاً وخُلقـاً نبی را ، اَشبَــهُ النّاس آمده در رَه دین خدا ،پر شور و احساس آمده در وفا و معــرفت ، شاگرد عبــاس آمده ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علــی اکبـرم/ یادگار حیـــدرم(۲) ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ پورِ ثاراللهـم و خون خدا در جان ماست پیـروی از راه حیدر ، معنی قرآن ماست خواری وذلّت خلافِ عزت وایمان ماست ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علـی اکبــرم/ یادگار حیـــدرم(۲) ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ میزنم شمشیر حق درسایه سار این عَلَم هرکه باشد پیروِ این پرچــم و شـاه کرم مَحرَمش سازدحسینِ فاطمه دراین حرم ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علــی اکبــرم/ یادگار حیــدرم(۲) ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ رقیه سعیدی(کیمیا) ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۸) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ تا  اِذن بابا رو گــرفت علـــی اکبـــر عــازم میــدان شد ماه مَلـَک منظـر خدا به همراهت، ولی علــی جــانم قــدم بزن پیـش چشمـــای گریــانم علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ چه سختــه دل کنــدن برای یک بابا وقتی نگـا می کـرد به اون قد و بالا شــده قــد و  بالات چقد تماشــایی تو اَشـبـَهُ النّاس به حـضرت طاهایی علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ جلــوهٔ زیـبــای صــــورت پیغــمبــر قـدرتِ بازو رو گرفتـــه از حیـــدر ذکــر رجــــزهای علی فـقط حیــدر شـیــر علی صــولت مقــابلِ لشکـــر علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ نام علی آتیش به جونشون انداخت مثل خودحیدربه قلب دشمن تاخت جنگ دلیـــرانه میـــون اعــــدا کـرد با دَمِ شمـشیرش دوباره غوغـا کـرد علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ تاب و توانش رو عطش گرفت آخر اسیر دشمـــن شــد جـسم علی اکبر بارش شمشیــر و بارونِ سـر نیــزه می باره بی رحمــی از سـرِ هر نیزه امــان از این غربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ روی تنـــش گل کــرد زخمـــای آلاله زمین پر از غـــم شد زمان پر از ناله امان از ایـــن غـربـت یک پدری تنها علــی در آغوشــش میـــونِ نامــردا امــان از این غربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ "یاولدی" پــــر کـرد تموم صـحرا رو گرفتـــن از بابا جــــوان رعنــــا رو لای عبـــا پیچـیــــد لالـهٔ پر پر رو تا ببــره خیـمــــه ، پیکـــر اکبــر رو چـــون اِرباً اِربا بود امــانت لیــلا رسـید بنــی هاشـــــم به یاریِ مولا یا وَلـَـدی اکـبــــــر(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی (کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ :به تماشابیا ای پسر فاطمه... یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 السلامُ علیَ الحسین و اِبن الحسین بر تو شهـــزادهٔ شهــنــشهِ عالمیـــن دلبر فاطمــــی از بنی هاشمی یاعلی جان(۴) اولین هاشمی که اذن میــدان گرفت در وداعش میانِ خیمه ، توفان گرفت مادران ، بی امان همه برســر زنان یاعلی جان(۴) با زره بر تنش ، خوش قد و بالا شده چشـــم بابا بر او غـــرقِ تماشــا شده شیر حیدر نشان اندکی هــم بمان یاعلی جان(۴) ای که عـــالم ، فدای قد رعنـــای تو شـده ام محوِ آن صورت زیبــای تو اشکم از دیدگان بر رخم شد روان یاعلی جان(۴) اَشبَــهُ الناس من به چهرهٔ مصطفی وارث ذوالفقـــار و هیبـت مرتضــی ای علی اکبرم شبه پیغمبرم یاعلی جان(۴) جانِ بابا بیـــا به پیش چشم ترم قبلِ میـــدان کمی راه برو اکبرم حسرتم را ببین اکبر مَه جبیـــن یاعلی جان(۴) پر شد از پاره های پیکرت دشت خون شده صحرا از اعضــای تنت لاله گون ای گل پرپرم قهرمان اکبرم یاعلی جان(۴) لالهٔ ســـرخ کربــلا چــه زیبــا شدی در دل دشــت آلاله شکــــوفا شدی اِربــاً اِربـــا تنـــت تشنه لب کشتنت یاعلی جان(۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 چهره ده صورت احمد مختاره باخ جنگــیده هیبت حیــدر کــراره باخ اوجا بوی یاوریم ای علی اکبـــریم یاعلی جان(۴) صورت ماهی پیغمبــره بنزر بالام پیکرون یاره سی مادره بنزر بالام چکیرم حســرتین او گؤزل صورتین یاعلی جان(۴) عمه زینب سنه خیمه دن هر دم باخور سنه خاطر نجه گؤز یاشی گؤزدن آخوز سنه دیل داغلیور هی یانور آغلیور یاعلی جان(۴) سسیمه سس وئر اوغلوم ، ولدی یا علی گؤر نه دشمـــن منـی دوره لدی یا علی اَل چالیر دشمنیم طاقتیم یوخ منیم یاعلی جان(۴) اُولا سنـــن صورا کؤل بو فلک باشینه اِئتمه دی رحمی بیر گؤزلریمین یاشینه یاندی قلبیـــم اویان اولموشام باغری قان یاعلی جان(۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار و نوحه و سبک های شب نهم:👇 حضرت اباالفضل العباس علیه السلام
❁﷽❁ السّلامُ علیک اَیُّهاالعَبد الصّالح یا اباالفضل العباس ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ آب در حسرتِ یک بوسه به لبهای تو سوخت شعله زد یادِ حسین و دلِ شیدای تو سوخت تا که نوشیــد فرات از کفِ دستــان تو آب دلش از سوز عطش پر شد و در پای تو سوخت آتـش افتــاد از آن  آب ، به دریـای  فــرات متلاطــم شد و از غیـرت زیبای تو سوخت تا که شـد دست ، قلم ، لـرزه به دستم افتاد قلـم از پای نشست و غــزلم پای تو سوخت ای مُقَـطَّـــع شده اعضـای تنت از تبِ عشق تنِ یک دشت عظیم ازتب اعضای تو سوخت مـادری با قَـــدِ خَـــم ، آمــد و  بالای ســرت عـوضِ اُمّ بَنیـــن ، بر قد و بالای تو سوخت دید ، شَــقُّ القمــرِ علقـمـــه را مـادرِ عشــق عــرقِ شرم تو را دید به سیمای تو سوخت تیـر در چشم تـَرَت روضه مگر می خواند؟ که ز خونِ جگرت ، دیدهٔ بینای تو سوخت با حسیـنِ تو "اَخـا أَدرک أَخـا"یِ تو چه کرد که چنیـن جـان برادر ز تمنــّای تو سوخت شـاه در سـوگ سرت خَـم شد و با آه بر آن إِرباً إِربا شــدنِ  قـامت رعنــای تو سوخت سـرت ای قرص قمـر ! تا به سرِ نیـزه زدند ماه از خجــلتِ آن روی دلارای تو سوخت ردّ دستـــان تو بر دست عَلَــم مانده هنوز غیــرت عالم هستـی ز تماشای توسوخت "کیمیـا" از کَرَمت ، اذن حــرم می خـواهد که میان غزلش در تب سودای تو سوخت ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ رقیه سعیدی(کیمیا) ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردر(ایتا) 👆 ─┅═𑁍✿𑁍═┅─