✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
#من_قرآن_را_دوست_دارم
#سبک:حاج اکبرناظم
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
قســم به قرآن خدای احمـــد
به دین پاک مصطفی ، محمد
ذکر هر مسلمان
آیه هـــای قـرآن
ای دشمن بی دین و ایمان
هرگز نسـوزد اصـــل قرآن
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
سَیـَعلَمُ الّذینَ ، در هـــر زمـان
خطاب می کند که ای ظالمان
رأسِ بر نیـزه ها
می دهد این ندا
هر که به جنگ با خدا خاست
شقــی ترین مـــردم دنیاست
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
آتش نمی سوزاند عشق حق را
آتش کجا باشـــد حــریف دریا
عشقِ بر دو جانان
اهــل بیت و قرآن
دست خدا بر جـان نوشته
با آب و گِل هامان سرشته
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
#محرم1402
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_بر_حسین🖤
#صبحم_بنامتان
#عاشورا🏴
چشمم هزار بار به صبـح التماس کرد
در قلب شام تیره بمان و مکن طلوع
امــروز می رود به ســـرِ نیزه آفتاب
غمنامهٔ ستاره بخوان و مکن طلوع
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۲/۵/۶
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_امام_زمــانم
#سلام_پدر_مهربانم💔🖤
#عاشورا🏴
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
سلام ، مرثیه خوان غریب کرب و بلا
سلام ، صاحب اصلی روضه ها و عزا
فدای شـــال سیـــاه عــزا و غربت تو
فدای گریهٔ خونبارتان به صبح و مسا
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
@saeidikimya
🖤(بسم رب الحسین)🖤
فرا رسیدن روز عاشورای حسینی ، شهادت مظلومانه و غریبانه سرور و سالار شهیدان و شهدای دشت کربلا را محضر امام زمان ارواحنا له الفدا و خدمت تمامی شیعیان جهان تسلیت و تعزیت عرض می کنم.
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۵/۶
@saeidikimya
اشعار و نوحه و سبک های شب یازدهم:👇
آغاز اسارت حضرت زینب سلام الله علیها
به نام خدا
#مدح
#مسمط_مربع
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
السلامُ علیکِ یابنت امیرالمومنین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بانو ! به احتــرامِ تو، خَم شد قلم زِ دست
تعـظیـم کـرد و نــامِ تو بر دفتـرم نشست
دروصف نام وشأنِ توآنگونه ای که هست
پیــدا نکرد واژه و ، بغض قلــم شکـــست
بردم دوبـاره نـامِ تو ، بانوی قهـرمان!
تا بشکفد به پایِ تو این شعر نیمه جان
بانواگرچه وصف تومقصوداین دل است
اما قلــم زدن زِ تو ، بسیـار مشـکل است
شعرم بدون لطف تودیگر چه قابل است
باز این قلم ،به درگَهِ لطفِ تو سائل است
تا باز خـود ، مـدد کنی از بحـرِ رحمتت
تا واژه واژه صف شود از بهرِ خدمتت
ای آنکــه بــرده نــورِ تو تــأثیـــر آفتـــاب
پنهـــان نموده بَدرِ تو رخســارِ مـاهـتـــاب
ای گوهـــر نجابـت و ای مظهـــر حجــاب
ای وارثِ جلالــتِ زهـــرا و بـوتـــراب
هر زینبـــی که زینــت بــابــا نمـی شــود
هر دختـری که دختــر زهــرا نمـی شــود
پیغمبــری، پیـام تو عیــنِ رســالـت است
یک خطبـه از کلام تو تفسیـر عزت است
شـورِ خـطـابه های تو، آری قیـامت است
سنگینی و وقـار تو ، معنـای عفـّـت است
بانوی عشق و عاطفه ای نهضت آفـرین
بر اوجِ این صـلابـت و صبــر تو آفـرین!
ای یادگار حیدر و، چون مرد ، شــیر زن !
ای مظــهـر صبــوریِ بانـوی مُـمتَـحـــَن
ای غمـگســار غربـت و تنهــایــیِ حســـن
ای یار شــاه بی کفـن ! ای مـادرِ مِـحَـــن
داری نشــان زِ حیـدر و بانـوی بی نشـان
دریا شبیـه قطـره ، تو دریـای بیکــــران
آیینــه دار طلعــت رخشــان فاطـــمـه!
احیــاگـر حقـیـقـت عـرفـان فاطــــمـه!
داری کَرَم ز وسـعــت دسـتان فاطــمـه
زیبنـده گوهری تو به دامـان فاطـــمـه
بـاری اگر تو چـادر خود را تکـان دهــی
یک گوشه از کرامت مادر نشـان دهــی
ای حامـیِ شهـــادت و همســنگـر شهیــد
ای راوی ِ روایــتِ ســـرخِ ســـرِ شهیــد
وقتی که بوسه می زدی بر حنجـر شهیـد
بغضت شکست بی صدا ای خواهرشهید
(ای کشتهٔ فتاده به هامون حسین من)
(وی صیددست وپازده درخون حسین من)
همنـاله با تو ، مــادرِ پهـــلو شکســته هـم
می گفت"یا بُنَــیَّ"و می ریخت دم به دم
همــراهِ گریه های تو، سیــلابِ اشک غـم
می ســوخت خیمــه گاه تو از آتش ستم
با عمقِ درد و فاجعه ، بانوی بی بدیل!
این رنجْنامه ها شده در چشم توجمیل
وقتــی که نوبــتِ دَمِ بُــرّنــدهٔ تو شـــد
دنیــا اسیــرِ خطـبــهٔ کوبـنــده تـو شـــد
حیــدر ، زبان ناطق و گوینــدهٔ تو شـــد
دشمن زِ خطبه های تو شرمندهٔ تو شـــد
می ریخت کاخ دشمنِ دون از کلام تو
آتش به قلب من زده اَلشـّامْ شــامِ تو
سجده به زیر پای تو از "کیمیا" کم است
اشکم ، کنار اشک تو در حدّ شبنـم است
درشــام ، با قیـامِ تو ، غوغای ماتم است
داریم هر چه ، از تو و مـاه محرم است
بنیــان گذارِ مکتــبِ کرب و بـلا شـــدی
تصــویر نـاب آیــهٔ "قالــوا بلــیٰ "شــدی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─┅═༅ ❃༅࿇༅❃ ༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
به نام خدا
#مسمط_تضمینی
#اسارت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
تضمین ازشعر شیخ اجلّ ، سعدی شیرازی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
می بینمـش بالای نِی ، جــانِ جــــهانم می رود
سیلاب غـــم در غــــربتش از دیدگانم می رود
با دیدن ســـرهـا به نِــی ،تاب و تـوانم می رود
((ای سـاربان آهــسته ران ،کارام جانم می رود
وان دل که با خودداشتم بادل ستانم می رود))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مانده به صـحراپیـکرش،اماسرش شـد دور از او
می تابد از بالای نــی ، بـر آســــمـانها نور از او
افتاده در جان جـــهان در اشـتیاقـش شور از او
((من مانده ام مهجوراز او،درمانده ورنجور ازاو
گویی که نیشی دور ازاو دراستخوانم می رود))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
از بـس جســارت دیده ام از دشمن خوار و زبون
از کـوفه تا شــــام بلا دردم شــــده از حد فزون
بر چشمه اشـکم شده ، جاری زِ دل ، دریای خون
((گفتم به نیرنگ و فـسون،پنهان کنم ریش درون
پنهان نمی ماند که خــــون بر آســتانم می رود))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
منزل به منـــزل می روم ، تا مقصدی بی آشیان
دیگــر نمانده طاقتـــی بر جسم و جان کودکان
بر حال زار مــا چرا ، رحــــمی ندارد ساربان؟
((محمل بدار ای ساربان ! تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان ، گویی روانم می رود))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در گلشن زینب دگــــر از گل نمــــانده یک نشان
با رفتن گلها شــــده ، باغ و بهـــار او ، خــزان
هستم به دنبال ســری ، افتان وخیزان،نیمه جان
((او می رود دامن کشان ،من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان ،کز دل نشانم می رود))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دیدم به صحرای جنون،هر دَم،مصیبات و مِـحَن
گشتم اسیـر موجِ غم ، در غـــربتی دور از وطن
وقت وداعِ پیـکــرت ، دیگــــر درآمــد جان زِ تن
((در رفـتن جـان از بدن گویند هر نوعی سـخن
من خودبه چشم خویشتن دیدم که جانم می رود))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
این روزهــا بر هـــر زبان افــــتاده نام کـــربلا
آنجــا که دارد تربــتــش ، بر دردهـا حکــــم شِفا
دستــم به دامــــــان تو و دریای لــطفت ، زینبا!
برگ بـــرات کـــــربلا ، روزی نمــــا بر "کیمـــــیا"
هــــر دَم به یاد کـــــربلا ، آه از نـهانـــم می رود
✍شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شور_حسینی
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
هر کجـا افتاده ام از پا ، صـدا کردم حسین
هرنفس ،هرلحظه با هر دَم،گرفـتم دَم ،حسین
نیســـت شـــور نام او تنها مـــیان جان من
شور عاشورا به پا کرده است در عالم ،حسین
این چه نام است این چه شور واین چه حالی بی بدیل؟
داده این احوال را با گریه بر این غم ،حسـین
اشـکِ بر او می شـــود الـــماس و دُر ّقیــمتی
چون نظر داردبه هرقطره،به هر شبنم،حـسین
شد ذبیحاً بالقفا، لب تشنه درحالی که هـست
منبع آب حیـات و چشــمه ی زمزم ، حـسین
از همـان آغاز خــلقت ، او شــفاعت می کند
لحظه ای که در مسیر توبه گفت آدم :"حسین
✍شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
به نام خدا
#محرم_عاشورا
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
اَمان از آن دَم آخر، چه چیزها که ندیدم
به سمت مقتل خونین یکی دوید و دویدم
به دست، خنجر بُرّان ، گرفته بود و به سرعت
رسید بر سر گودال، مقابلش که رسیدم ;
«وَشمرُجالسُ صَدر»ی که بوسه گاه نبی بود
وناله های "بُنَیَّ" در آن میانه شنیدم
وشرم و گریه ی خنجر که ایستاد و نبُرّید
گذاشت زیر گلویت ، فغان و ناله کشیدم
ندای اِرجعیِ تو به محض اینکه شنیدم
دوباره از سرِ گودال به سمت خیمه دویدم
ده و دو مرتبه پیچید صدای ناله مادر
میان مقتل و خیمه شدم هلال و خمیدم
بریده شد سر پاکت به دست شمر سیه دل
بریده بود ، ولی من ، دل از تو که نبریدم
سرت به نیزه بلند است در برابر چشمم
به عمر خود مَه تابان به خوبی تو ندیدم
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
به نام خدا
#محرم_اسارت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
غروب روز دهم ، کربلا چه غوغا شد
دمی که پای حرامی به خیمه ها وا شد
امید اهل حرم نا امید شد ، وقتی
که جشن و هلهله اطراف خیمه برپا شد
شرار آتش فتنه به خیمه ها افتاد
رسید لحظه ی غارت ، دوباره بلوا شد
به احترام تو خورشید از نفس افتاد
از آن زمان که سرت روی نیزه ها جا شد
به خون نشست از این غم در آسمان ، خورشید
خجل ز خشکیِ لبهات ، آب دریا شد
سرت به نیزه طلوع کرد در غروب دهم
شکوه وجلوه نورت به شب هویدا شد
میان همهمه بردند رأس پاکت را
تنور ، بسترِ رأسِ عزیز زهرا شد
رسید وقت اسارت زمان سخت وداع
وداع با تن بی سر ، که اِرباً اِربا شد
چه خوب ! زینب خود را ندید عباسم
میانِ این همه نامحرمان که تنها شد
اگر چه با غُل و زنجیر، بُردَنَم بازار
اگرچه وَهن و جسارت به ساحت ما شد
تمام کوفه به ماتم نشست وقتی که
زبان حیدریِ زینبت شکوفا شد
شکست ابن زیاد از شکوه خواهر تو
به خطبه های دلیرانه خوار و رسوا شد
اسیر بوده ام ، اما ذلیلشان نشدم
شعار نهضت خونین چه خوب معنا شد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
به نام خدا
#جمعه_های_دلتنگی
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
ای داغدار ماتم کرب و بلا ، یابن الحسن
غربت نشین این غم بی انتها ، یابن الحسن
عالَم شده چون کلبه اَحزان و ما ، درانتظار
برگرد یوسف گونه ،بعد از سالها،یابن الحسن
ما دلخوشِ این ندبه خوانیهای صبح جمعه ایم
ای صاحب این جمعه ها ، آقای ما، یابن الحسن
قطعاً ظهورت چاره هر درد بی درمان ماست
اما نخواندیمت چرا ما یکصدا ، یابن الحسن
ای آخرین نور از دل مِشکات قرآن مبین
اینک طلوع کن در دلِ ظلمت سرا یابن الحسن
ماه غم است و جمعه و دل ، تنگِ دیدار حرم
امضــا نما ، بر مــا براتِ کرب و بلا یابن الحسن
ما هم به همراه شما با کاروان زینبیم
ای همنوای زینب درد آشنا ، یابن الحسن
آقا ! نظر بر حالِ زار ِ عمه سادات کن
همراه زینب باش در شام بلا یابن الحسن
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#اسارت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
این سرِ بر نیزه ، جانِ زینب است ، آهسته تر
آخر او ،روح و روانِ زینب است ، آهسته تر
قـد کشیـــده دلبــر زینب به روی نیزه ها
این همان سروِ چــمان زینب است ، آهسته تر
ســـاربان ! آهسته تر ، تا سـر نیفتد بر زمین
جای او در آســـمانِ زیـنب است ، آهسته تر
سمتِ من،سر را نچرخان،چون که از بالایِ نی
شـــاهدِ قـدّ کـمانِ زینـب است ، آهــسته تر
بس که این سرنیزه بر رگها اصابت کرده است
شرمســار از دیدگانِ زینــب است ،آهســته تر
ســایه دارد بر سَــــرِ این قافلـه ،رأس حسین
ســر پــناه کاروانِ زینـــب اسـت ،آهســته تر
رَدّ زنجــیر ، آبـله ، خـار مغیـــلان ، زخـمِ نِی
روی پای کــودکانِ زینـب اسـت ، آهـسـته تر
ناخــدایِ صــــبرم ، امّـا دیدن این کـودکان
خارج از صبـر و توانِ زینب است،آهسـته تر
کاش راهِ مـا جـــدا می گشــت از شــامِ بلا
آتشی دیگـر به جـانِ زینب اســت،آهـسته تر
آیه ی «أَمَّــن یُجیـب» و ذکـرِ «لا حَولَ وَ لا»
دائـماً وِردِ زبـانِ زینــب اســت ، آهـسـته تر
#شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─