تنهایتگذاشتیم...
ودرهیاهوۍدنیا،صدایتراگمکردیم.
حالاکهبهتاواناینغفلت،از زمینوزمان
#بلا میبارد،
بهدامانخودتپناهمۍآوریم.
#حضرتپدر!
صداۍفرزندانگنهکارتبهآسماننمیرسد؛
پسخودتبرایماناستغفارڪن...
«يَاأَبَانَااسْتَغْفِرْلَنَاذُنُوبَنَا،إِنَّاكُنَّاخَاطِئِينَ»
#توبه
#بلاۍغیبت
#دلماشدکویرتفته_برگرد
#خدارااۍبهاررفته_برگرد
@safiran_shohadaa
دلدادهی ارباب بود..
درِ تابوت رو باز ڪردند
این آخرین فرصت بود..
بدن رو برداشتن تا بذارن داخل قبر
بدنم بیحس شده بود..
زانو زدم کنار قبر
دو سه تا کار دیگر مانده بود..
باید وصیتهای محمدحسین رو
مو به مو انجام میدادم..
پیراهن مشڪیاش رو
از توی کیف در آوردم..
همان که محرمها میپوشید..
یڪ چفیه مشکی هم بود
صدایم میلرزید..
به آن آقا گفتم که این لباس
و این چفیه را
قشنگ بڪشد روی بدنش..
خدا خیرش بدهد توی آن قیامت؛
پیراهن رو با وسواس ڪشید روی تنش
و چفیه رو انداخت دور گردنش
جز زیبایی چیزی نبود..
به آن آقا گفتم:
میخواست براش سینه بزنم
شما میتونید؟!
یا بیایید بالا خودم برم براش سینه بزنم
بغضش ترڪید
دست و پایش را گم کرد
نمیتوانست حرف بزند
چند دفعه زد رو سینه #محمدحسین
بهش گفتم: نوحه هم بخونید..
برگشت نگاهم کرد
صورتش خیسِ خیس بود
نمیدونم اشڪ بود یا آبِ باران..؟!
پرسید: چی بخونم..؟!
گفتم: هرچی به زبونتون اومد..
گفت: خودت بگو..
نفسم بالا نمیآمد
انگار یڪی چنگ انداخته بود
و گلویم رو فشار میداد..
خیلی زور زدم تا نفس عمیق بکشم..
گفتم:از حرم تـا قتلگاه
زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین
زینب صدا میزد حسین
سینه میزد برای #محمدحسین
شانههایش تکان میخورد
برگشت با اشاره به من فهماند
همه را انجام دادم..
خیالم راحت شد
پیشِ پایِ ارباب تازه سینه زده بود..
#شهید_محمدحسینمحمدخانی
@safiran_shohadaa
4_5994402751704990368.mp3
1.78M
💜💚💛❤️💙
💜🍃دعای عهد با امام زمان عج
❤️🍃التماس دعا
💜💚💛❤️💜
joze18.mp3
4.16M
امام رضا علیه السلام:
"هرکس در ماه مبارک رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند، مثل این است که در ماه های دیگر تمام قرآن را بخواند"
جزء
هجدهم#قرآن_کریم
به نیابت از شهدای عزیز
@safiran_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘
پلاکـش را درآورد و رفــت ؛
آن شَـهیـــدے
که آرزو داشت بےنشان باشد
شبیه مادرش فاطمه(س).
اےشهید
تو چه کرده اے؟
کِه خدا
همه ات را
بَراے خودَش خواست
وَ نصیبِ مٰا
چیزےنگذاشت
حَتےٰ نامے ، نشانے . . .
#صبحتونشهدایے
#شهیـدگمنام🌷
@safiran_shohadaa
از شهدا چه خبر؟؟
کام یابی های دنیا مقدمه فراموشی ذکر خداست و خاتمه اش با لبخند شیطان مأنوس است . ای شهدا ما برای شما صبر می کنیم ولو با فنا و فراموشی مان.
ای شهدا شما که در جلوت دوست خلوت انس یافته اید دستی بر دل های پیر رنج ما برآورید.
خداحافظ ای شهدا ، ای گلبرگ های خونین شلمچه ، ای لبهای سوخته فکه ، ای گلوهای تشنه ، ای تشنه های فرات شهادت ، خداحافظ ، شما رفتید و مائیم و راه نا تمام ! ...
شاخ شمیران که بودیم نان خشک به همدیگر تعارف می کردیم و اصلا وجود دوشکا ها برایمان اهمیت نداشت فقط به این فکر بودیم که نمازمان سر وقت ادا شود در فکه کسی به فکر خنثی کردن مین ها نبود در هور کسی به منور ها اعتنا نمی گرد شبی موج خروشان اروند بسیجیان را با خود برد و کسی هم دیگر آنان را پیدا نکرد اما نمی دانم چرا شب ها فرشته ها آن جا جمع می شوند و با پرنده ها در دل می کنند ،در کوچه های شهرمان هیچ کس غربت شهیدانمان را فریاد نکرد .بچه های گردان محلاتی و محرم در ماووت روی دوش مین ها،
آغوش به شهادت گشودند و گردان بهشتی و ابوذر در شاخ شمیران با گلوله های دوشکا بهشتی شدند. در تپه...قناسه ها رد "فرید الله مرادی" را گرفتند و "عبدالله سرخی در قلاویزان با چشمانی بینا به خدا رسید" .
شهید آدینه مظلومانه به جمع آسمانیان پیوست و "غلام باز دار "در هجدهمین بهارش راهی بهشت شد.
"سید اسد الله خیری" تا زمانی که در کنارمان بود کسی او را باور نداشت اما در ماووت فرشته ها او را باور کردند و بر او نماز عشق خواندند،
"نورمحمد باقری" در میدان های مین قلاویزان به سمت آسمان ها بال گشود و"محمد درگاهی" را بمب های خوشه ای تکه تکه کردند .
"علی حیاتی"در والفجر3 جاودانه شد و"محمد کرمی"در گامو جا پای فرشته ها گذاشت تا با آخرین بهار که از راه می رسد شکوفا شود.
"کریم حیاتی"با بدنی پاره پاره خدا را طلبید و "الیاس ملکی و خان محمدی"هر دو با دست های بسته سر بر شانه های همدیگر به ملاقات خدا رفتند .
"جعفر میرزایی"سال هاست که در ام الرصاص تنها آرمیده است گویا هیچ وقت دل از خاک ریز های خونین نمی کندو "غلام حسی محمدی" در مهران غریبانه دست در دست فرشته ها گذاشت برادر سوم مهدی که شهید شد مادرش گفت:سر امام سلامت! و خودش هم وقتی عملیات تمام شد با شادی گفت:خدایا شکر من هم عملیاتی شدم.
حاج حسین می گفت:
اگر شهید شدم جنازه ام را در کنار بسیجی ها دفن کنید آن یکی می گفت:روز شهادتم نقل بپاشید. در "مهران" محمودآنقدر
آر پی جی شلیک کرد تا از گوشهایش خون چکید ،در کربلای 5 وقتی که
"کاکا علی" را آوردند سر نداشت و "اکبری" هم در کنار نهر جاسم با تنی مجروح غسل کرد و صبح روز بعد بر دوش فرشته ها بود .جنازه "قاسم "را کسی نمی شناخت مگر بر نوشته ی پشت پیراهنش:یا زیارت یا شهادت...
محبوب من! وقتی به تو فکر می کنم شور و شوق سراسر وجودم را فرا می گیرد، شعله ی وصل و حضور در وجودم زبانه می کشد و وقتی به خود می اندیشم و عمر بر باد رفته ام را که در غفلت و بندگی غیر تو بوده می نگرم، شرمسار و سرافکنده می شوم، اما با این همه تو دستم را گرفتی و هدایت کردی...
ای خالق رئوف! تو را سپاس بی حد که مرا به راه راست هدایت کردی و مرا در جمع بهترین مخلوقات خود، در بهترین زمان و مکان قرار دادی. شهادت را نه برای فرار از مسئولیت اجتماعی، و نه برای راحتی شخصی می خواهم؛ بلکه از آن جا که شهادت در رأس قله ی کمالات است و بدون کسب کمالات، شهادت میسر نمی شود، من با تقاضای شهادت در حقیقت از خدا می خواهم که وجودم، سراسر خدایی شود و با کشته شدنم در راه دین اسلام، خود او بر ایمان و صداقت و پایمردی ام، و در راه دین بودنم، و بر عشق پاکم بر او مهر قبولی زند.
@safiran_shohadaa
.
یه روز با مسعود در مورد
گناه کردن افراد و مکروه بودن یا
یه سری کارا که وجهه اونا تو جامعه
خوب نیست صحبت میکردیم.
مسعود میگفت
+ ما نباید به گناه نزدیک بشیم
و باید برای خودمون ترمز بذاریم.
اگه بگیم فلان کار که به گناه نزدیکه
ولی حروم نیست رو انجام بدیم
تا گناه فاصله ای نداریم.
پس باید برای خودمون چند تا ترمز
و عقب گرد موقع نزدیک شدن به گناه
بذاریم تا به راحتی مرتکب گناه نشیم..
[ شهید مسعود عسگری ]
@safiran_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم تشییع شهدای دریادل نیروی دریایی ارتش در بندر کنارک
@safiran_shohadaa
هزار و چهارصد و اندی سال پیش، میثم ها را به تاوانِ عشق و محبت #علی (ع) آویزِ نخل ها میکردند.
امروز هم مقدر است میثمی متولد شود تا جُرمَش #عشق به علی(ع) و آلِ علی(ع) باشد!!
بیست و سومین روزِ اردیبهشت ۶۳ سربازی از لشکرِ عاشورایی در آغوش #دنیا چشم گشود...
نامش را #میثم نهادند تا نمونه عینی میثمِ تَمّاری شود، کشته به عشقِ علی(ع)
برادر شهید بود و عاشق اهل بیت(ع).و دست پرورده مادری که با شیره جان،عشق #حسین(ع) را به کامِ شیر پسرش میداد
به واسطه پدر پایش به #مسجد و #هیئت و #بسیج باز شد تا اینکه در سال ۸۰ لباسِ مقدس پاسداری را به تن کرد
زمزمه جسارت به #حرم_آل_الله(علیهم السلام) آرامش را از جانش ربود.
بابایِ مهربان، فاطمه زهرا و فاطمه کوثر را به بانوی #زینبیاش میسپرد و خود راهی دیار #عشق میشد.
از #حضرت_زینب(س) خواسته بود شرمنده حضرت سقّا (غیرت الله) نشود که نشد.
بعد از مقاومت بسیار،حین برگرداندن #پیکر همرزمش،خود نیز شهد شیرین #شهادت را نوشید.
تیری که سرِ میثم را به پای #نگارَش انداخت...
روزی که در #معراج پیکرش را به آغوش برادرانش سپردند، دستی در بدن نداشت...
میثم، بر نخلِ عشقش به علی(ع) آویز شد و میثم وار، نه زبان و دست که #سر و دست هایش را در راه معشوقش فدا کرد
وصیت کردی مزارت سنگ نشود و تنها "کلنا عباسک یا زینب" رویش نقش بزنند...
حالا مزارت جاییست که حسِ "سرد نبودت" را به "گرمی حضورت" تبدیل میکند تا دخترها طعمِ شرینِ داشتنت را به کام بکشند و دلگرم باشند به حضورِ #پدرِ آسمانی خود
حکمتِ میلادت،فداشدن به راهِ #عشق بود
به قولِ خودت:
"لا یُمکِنُ الفرار مِن عشق #حسین (علیه السلام)"
#میلادت_مبارک، بابا میثمِ فاطمه ها
به مناسبت تولد شهید #میثم_مدواری
تاریخ تولد : ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳
تاریخ شهادت : ۱۶ تیر ۱۳۹۴حلب
مزار : قطعه ۲۹ بهشت زهرا
@safiran_shohadaa
👇👇👇👇👇
بہ یاد دارمـ از سن هشت⁸ سالگے
روزه اش را بہ طور ڪامل میگرفت
او به قدرے نسبت بہ ماهِ رمضان مقیّد
و حساس بـود ڪه مسافرتها و مأموریتهایش را به گونہ اے تنظیم مے ڪـرد تـا ڪوچڪترین لطمہاے به روزه اش وارد نشود.
او همیشہ نمازش را در #اولوقت
میخواند و ما را نیز به نمازِ اول وقت
تشویق میڪرد ...
#شهید_عباس_دوران
@safiran_shohadaa
4_6039531888639475805.mp3
6.74M
نوای : #شهید_حسین_معز_غلامی
الهى عظم البلاء...
آقا به خاطر شهيدان فقط بيا
به نیابت از شهید محمد بروجردی و سرداران شهید هشت سال دفاع مقدس
@safiran_shohadaa
sh19(3).mp3
11.35M
#بویسجادهیخونین...😭
قدمقدمدارهمیره
#سیدرضانریمانی🎤
دعای جوشن کبیر.pdf
694.3K
متن کامل دعای جوشن کبیر به همراه ترجمه فارسی/ دعای سفارش شده برای شبهای قدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#حیدریاعلی
@safiran_shohadaa
#تڪحرف
#خـدا
توی ماه رمضون
خدا برای نفسای مهموناش
ثواب مینویسه...
میدونے یعنـی چـی؟!
میخواد بگه :
قربون نفسات برم بندهی من :)
@safiran_shohadaa