eitaa logo
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
445 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
23 فایل
کانال موزهٔ شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس شهرستان ابهر(شهرداری ابهر) پل ارتباطی @Khademe_shohadai
مشاهده در ایتا
دانلود
در تاریخ 24 خرداد ماه 1358 در شهرستان شیروان چشم به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای حسین آباد و دبیرستان را در شهرستان شیروان گذارند و بعد از اخذ دپیلم در سال 78 در دانشگاه افسری امام علی (ع) پذیرفته شد و به خدمت ارتـش جمهـوری اسلامی درآمد. وی طی چهار سال تحصیل در دانشکده افسری در سطح مهندسی با درجه ستوان دومی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و دوره تکاوری را نیز گذراند. سپس بعنوان یڪ نیروی زبده و فعـال در لشڪر شاهرود مشغول به خدمت گردید. و بعد از مدتی به پادگان شهید پژوهنده چهل دختر منتقل شد. در سال 1388به دلیل دارا بودن تخصصص در پاکسازی مواد منفجره به منطقه مرزی عین‌خوش در استان خوزستان اعزام شده و به مدت 18ماه به پاکسازی موادمنفجره و مین های بجا مانده از جنگ تحمیلی مشغول شد و بعد از طی این مدت به پادگان چهل دختر بازگشت و در سال 93 به شهرستان بروجرد استان لرستان منتقل گردید و دوره عالی مهندسی را در آنجا گذراند. وی در تارخ ششم فروردین 1394 درجه سرگردی گرفت و در اسفند 94 داوطلبانه با علم و ایمان کامل و عاشقانه برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و جنگ با کفار تکفیری داعشی به سوریه اعزام شد و سرانجام در نیمه شب 95/1/21 در منطقه جنوب حلب در کشور سوریه در حین درگیری مستقیم با دشمن تکفیری براثر اصابت تیر مستقیم دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد. از وی دو فرزند یک پسر به نام علی و یک دختر به نام فاطمه به یادگار مانده است. @safiran_shohadaa
آنانڪہ قلب‌شان . . . زِ تو رخصت گرفته بـود سربندشان بہ نام تو زینت گرفته بود ۸
سر قبرم سنگ قبر برایم نسازید و قبری بسیار ساده و گِلی و یک تکه حلبی کوچک نباتی بگذارید تا یادتان همیشه باشد که هنوز در حلبی آبادها و روستاهای دور افتاده‌مان، مادران و خواهران و برادران و پدرانمان حسرت غذای روزانه را می‌کشند." شادی‌روحش
رمز ماندگاری زیـباییسـت و رمز زیبایے … سادگــی و آنها چه ساده و زیبـا بودند...
نگاهت وجودمان را از عشـق لبریز می‌ ڪند؛ کاش شفاعتی شامل حالمان شود ... #شهید_مدافع_حرم_حسن_قاسمی_دانا #مسئول_تک_تیراندازان #گردان_عمار_لشکر_فاطمیون ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۶۳/۰۶/۰۱ ◻️محل ولادت : مشهد مقدس ◻️تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۲/۱۹ ◻️محل شهادت : منطقه حی الزهرا (س)حلب_سوریه ◻️مزارشهید : گلزار شهدای خواجه ربیع مشهد ✍ #شهید_مصطفی_صدرزاده ارادت حسن به امام رضا (ع) دائمی بود. از نُه ساختمان سوری ها، یکی دست داعش افتاده بود و فرمانده سوری ها می خواست عقب نشینی کند. نگذاشتم. گفتیم: صبر کن ما پسش می گیریم. از ۲۰ نفر نیروهای پشتیبان تک تیر اندازان، نیروی داوطلب خواستیم. فقط شش نفر آمدند. با من و حسن شدیم هشت نفر. رفتیم طرف ساختمان، مکث کردم. گفتم: حسن هشت نفریم ها! گفت: پس اسم عملیات امام رضا (ع) است. با نوای یا علی بن موسی الرضا (ع) وارد ساختمان شدیم. تکفیری ها می پرسیدند: من انتم؟ حسن با دو نارنجک رفت طرفشان و فریاد زد: نحن شیعة علی بن ابی طالب(ع)، نحن ابناء فاطمة الزهرا(س)، نحن ابناء الحسین (ع). با انفجار نارنجک ها و تبادل آتش حسن شهید شد و من با هشت ترکش برگشتم عقب. #سالروز_شهادت🌹🕊 @safiran_shohadaa
خاطره ای از قول برادر سال ٦٢ حاجی فرمانده سپاه لار شده بود و من هم در لشکر ١٩ فجر مشغول خدمت بودم 😊. قرار بود در منطقه طلاییه عملیات ( خیبر ) بکنیم .☝️ در منطقه حضور داشتم که ناگهان حاجی را با لباس سپاه دیدم .❗️ گفتم عبدالله : شما اینجا چکار می کنید ؟ شما که حکم ندارید ....⁉️ خیلی با او صحبت کردم که شما مسئولیتی در اینجا نداری ( عضو لشکر نیستی) و نباید در عملیات شرکت کنی. گفت : من فرمانده سپاه هستم و خودم برای خودم حکم حضور در اینجا را صادر کرده ام و امشب در عملیات شرکت خواهم کرد 👌. هر کاری کردم نتوانستم او را مجاب کنم که در عملیات شرکت نکند در عملیات شرکت کرد و حدود ساعت ٥ صبح هم در همین عملیات مجروح شد. سردار بی سر💔 شهید مدافع حرم عبدالله اسکندری #سالروز_شهادت🕊 @safiran_shohadaa
#ڪلام_شهید والله والله بنده هیچ نگرانی و سر سوزن دلواپسی به همسر و فرزندانم ندارم ڪہ بعد از من چه می ڪنند ، زیرا اگر آنان در خط‌حق و ولایت باشند پس یقینا اهل مـن هستند ... و خـداوند وعده داده ڪہ خودش خــون بهــای شهیـــدان است وحال ڪدام یڪ از مدعیان جرات دارد قیمتی بر این خـون بهـا بگذارد ڪہ قرار است به اهـل من برسد ؟ #سرگرد_پاسدار_مدافع_‌حرم #شهید_مهدی_طهماسبی #سالـروز_شهـادت @safiran_shohadaa
#بی_قرار_شهادت گمنامی را دوست داشت در وصیت نامه اش به این نکته صریح اشاره کرده بود که: "مرا غریبانه تحویل بگیرید غریبانه تشییع کنید و غریبانه در بهشت معصومه(س) قطعه 31 به خاک بسپارید.... برای #گمنام ماندنش تدبیری هم اندیشیده بود؛ وصیت کرده بود که چیزی روی قبرش ننویسیم.... فقط بنویسیم: پر کاهی تقدیم به پیشگاه حق‌تعالی... #شهید #احمد_مکیان #شهید_مدافع_حرم #سالروز_شهادت @safiran_shohadaa
🔰از اونجایی که ارزش خیلی زیادی برای #کارش قائل بود و در منطقه‌ی بلوچستان🗺 به دنبال گمشده‌ش (#شهادت) می‌گشت، #کمتر مرخصی می‌گرفت. 🔰یادم هست که این ایام دیگه دل تو دلش نبود💗 همه‌ی #پیگیری ها و هماهنگی هارو انجام میداد برای شرکت در پیاده روی👣 #اربعین سالار شهیدان حضرت #اباعبدالله(ع) 🔰از اونجایی که خدمت به #پدرومادر اهمیــ💥ـت بسیار بالایی براش داشت، مرخصی هاش رو به صورتی تنظیم میکرد📆 که وقتِ برداشتِ #محصول (کشاورزی) باشه و به قول معروف یک تیر دو نشان بشه؛ هم دیدار و هم #کمک حال پدر و مادر باشه. 🔰این نحوه‌ی تنظیم #مرخصی برای ایام اربعین حسینی طوری بود که، اولاً به دیدار خانواده اومده باشه👌 و #ثانیاً با دوستان هم محله‌ای به #کربلا مشرف بشن😍 که حق رفاقت👥 راهم ادا کرده باشه. راوی: دوست شهید #شهید_حسن_عشوری🌷 #سالروز_شهادت @safiran_shohadaa
#خاطرات_شهید ●اگر ایشان درمنزل بود،حتماخود رابرای انجام فعالیتی سرگرم میکرد.یابابچه هابازی ویادرکارهای منزل کمک میکرد. ●گاهی ظرف می‌شست گاهی خانه راجارو می‌کشید.بچه ها نیز سرگرم بازی باپدرمی شدندو وقتی پدر نبود، بهانه گیری آنها بیشتر میشد. ●نه تنهابافرزندان خودمان ،بلکه باتمام بچه ها ارتباط خوبی داشت. درمهمانی هابچه هاراجمع وباخواندن قرآن وشعر سرگرم و درنهایت نیزباتقدیم هدیه کوچکی خوشحالشان میکرد. ✍راوی:همسرشهید #شهید_کمال_شیرخانی #سالروز_شهادت🌷 ●ولادت : ۱۳۵۵/۱/۱۵ لواسان ، تهران ●شهادت : ۱۳۹۳/۴/۱۴ سامرا ، عراق #خلبان_کمال_شیرخانی #سالروز_شهادت 🕊🕊@safiran_shohadaa
در کوله بارم چیزی ندارم ؛ غیر از دلی مستِ شوقِ شهادت ... #شهید_امنیت #میثم_علیجانی #سالروز_شهـادت @safiran_shohadaa
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
در کوله بارم چیزی ندارم ؛ غیر از دلی مستِ شوقِ شهادت ... #شهید_امنیت #میثم_علیجانی #سالروز_شهـاد
📌 به نقل از همسر شهید : بار آخر به شهید گفتم من باردارم الان نرو. گفت می‌روم و زود برمی‌گردم. برای به دنیا آمدن بچه می‌آیم. خیالم را جمع می‌کرد و نمی‌گذاشت نگران شوم. میثم هر وقت عکس دوستان شهیدش را که در خان‌طومان به شهادت رسیدند می‌دید، خیلی بی‌تابی می‌کرد. سعی داشت جلوی من گریه نکند ولی من متوجه بودم. از هم‌دوره‌ای‌های میثم، شهید مدافع حرم محمد تقی سالخورده و شهید مبارزه با گروهک تروریستی پژاک شهید محمد منتظر قائم بودند که علاقه زیادی به این شهدا داشت. از وقتی از خان‌طومان برگشت برای شهید سالخورده بی‌تاب بود.... برای رفتن میثم به مأموریت‌هایش مخالفت نمی‌کردم. همیشه ته دلم راضی بود. هرچند برای یک خانم دوری از تکیه‌گاه زندگی‌اش سخت است. ولی خب همه مشکلات را تحمل می‌کردم و اعتراض نمی‌کردم. دلتنگش می‌شدم اما میثم می‌دانست ته دلم رضایت دارم.  سوریه رفته بود خواب دیدم از ناحیه گردن مجروح شده است. بعداً خبر مجروحیتش را آوردند. سالروز تولدش یعنی ۲۱ فروردین جانباز شد و هیچ گاه پیش من حرف از رفتن و شهید شدن نمی‌زد. همیشه می‌گفت برمی‌گردم. با شناختی که از دین داشت علاقه‌مند بود برای دفاع از اسلام برود. دفاع از دین برایش مرز نداشت. اولین باری که به سوریه اعزام شد خیلی خوشحال بود. می‌گفت حضرت زینب(س) اسممان را جزو مدافعان حرمش ثبت کرد. هرچند در سوریه شهید نشد، ولی عاقبت شهادت را برای خودش خرید. فرزندم پدرش را ندید، اما از همسرم اسطوره‌ای برایش می‌سازم و دوست دارم پسرم هم شهید شود. چون میثم می‌گفت پسرم باید طوری تربیت شود که شهید شود. 📎 پی نوشت : امیر سجاد ، فرزند شهید میثم علجیانی ۹۰ روز پس از شهادت پدرش چشم به جهان گشود. شهید علیجانی متولد سال۱۳۶۶ اصالتاً اهل شهرستان بابلسر از نیروهای لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا بود که در ۱۸ تیر سال ۹۶ حین ماموریت جهت تامین امنیت مرزهای شمالغرب کشور به خیل شهدا پیوست. @safiran_shohadaa
خیلی ها بی بابا شدند تا ما آرام در کنار بابا هامون زندگی کنیم #سالروز_شهادت @safiran_shohadaa
دو برادر مدافع حرمی که در یک روز به شهادت رسیدند ... مصطفـی و مجتبـی . . . که مدت ها تلاش ڪردند تا خود را برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه برسانند هر بار به دلیلی دچار مشکل می‌شدند. عاقبـت تصمیم می ‌گیرند هویت ایرانی خود را تغییر دهند و از طریق تیپ فاطمیون به این آرزوی سخت خود دست پیدا کنند. اما حکایت " که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌هـا " برای این دو بـرادر رقم خورد ... مـادر شهیـدان می گوید : آنها برای اینڪه بتوانند خود را افغانستانی معرفی کنند از مهاجرین پرسیده بودند چه اسم‌هایی بگذاریم ڪه طبیعی‌تر باشد؟ خودشان را پسرخاله معرفی کرده بودند. یعنی من با نام (سکینه نوری) خاله مصطفی (بشیر زمانی) و مادر مجتبی (جواد رضایی) بودم. اسم پدرشان را هم گذاشته بودند جمعه خان. بچه ها منو افغانستانی معرفی کرده بودند اگر تماس می ‌گرفتند باید با لهجه حرف می‌زدم. "با من تمرین کرده بودند" یک روز زنگ زدند و گفتند: خانم ! شما جواد رضایی را می‌شناسید؟ گفتم: بله مادرش هستم با کمک الهی تونستم با زبان افغانستانی صحبت کنم اینقدر راحت نقشم را بازی کردم که متوجه نشدند. پسـرانم راهی سوریه شدند ... من آگاهانه راضی به رفتنشان شدم. می‌دانستم ممکن است شهـید شوند، سرشان را ببرند و بدنشان را تکه تکه کنند، اینها همه را می‌دانستم بعد گفتم : راضی به رضای خدا هستم و قربون بی‌بی زینب (س) هم می‌روم که خاک پایش هم نمی‌شوم پسرانم فدای بی‌بی جان و هردو با هم فدایی حضرت زینب (س) شدند. @safiran_shohadaa
چِقَدر سَخت است آرام کَردَنِ دِل بیقَراری که مُدام تو را می خواهد ... #سالروز_شهادت #شهیدان_مدافع_حرم #مصطفی_و_مجتبی_بختی هدیه‌به‌روح‌پاکشون #پنج‌صلوات
۳۰ ‌تیرماه سالروز شهادت #شهیدسرلشکرخلبان_عباس_دوران🌹 مردی که در سال٦۱ بغداد را لرزاند و با عملیات شهادت طلبانه‌اش باعث شد اجلاس سران ڪشورهای غیرمتعدها به علت عدم امنیت در بغداد برگزار نشود #سالروز_شهادت @safiran_shohadaa
عاشق ڪہ باشی؛ لحظہ لحظہ ات را وقف معشوق میڪنی و راهش اینجاست ڪہ خستگی معنایی ندارد... و تڪرار مڪرراتت می شود.. #سالروز_شهادت🌷 #شهید_اسماعیل_حیدری #شهید_محسن_حیدری #شهید_علی_زاده_اکبر #شهید_هادی_باغبانی 🕊🕊 @safiran_shohadaa
🍃 ساعت 3:30 شهید همدانی با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقه‌ای که دست تکفیری‌ها بود رفته و در راه به کمین بر می خورند 🍃 پاره ای از آتشی که دشمن در ان جا روشن کرده به ماشین اصابت می کند و ماشین را منحرف کرده و به رگبار می بندند و راننده از ناحیه کمر و سردار از ناحیه چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده می شود که ساعت 8 شب شهید می شود.💔 🍃 "یک تسبیح و یک انگشتر متبرک شده همراه با پیکر شهید همدانی هدیه حاج قاسم که همراه سردار همدانی دفن شد". ❣ 14صلوات برای شادی روح این شهید #سردار_شهید_حاج_حسین_همدانی #سالروز_شهادت #حبیب_حرم
دل جواز شهادت را  آخر از مشهـــد گرفت  سفـره شـاه خراســـان  این چـنین شــاهانه است  🌹🕊🌹🕊🌹🕊
: قطعاً . . . خون عماد مغنیه اسرائیل را ساقط خواهـد ڪرد ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۴۱/۹/۱۶ ◻️محل ولادت: صور_لبنان ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۸۶/۱۱/۲۳ ◻️محل شهادت: دمشق به عنوان و   شهرت داشت.  ✔️دوازده سال از شهادتت گذشت و امسال حسابی جمعتان جمع است. روحت شاد عماد مغنیه رفیقِ رفیق ما 🌹🍃 @safiran_shohadaa
🥀🕊 💐یڪ هفته مانده بود به رفتنش گفت: من شهید می شوم.تعدادی عڪس نشانم داد و گفت این عڪس ها را روی تابوتم بچسبانید. 🌷حرف را جدی نگرفتم و سر به سرش گذاشتم،اما جدی گفت:”خواب دیدم شهید می شوم در معرڪه ای بودم ڪه شهید همت و باڪری بالای سرم آمدند یڪی داشت با عجله به سمتم می آمد ڪه شهید همت به او گفت نزدیڪ نشو او از ماست و من شهید شدم.😭 ✍راوی:همسر شهید 🌷حریم عشق را دَرگه بسی بالاتر از عقل است کسی آن آستان بوسد ڪہ جـان در آستین دارد❤️ 🔻 استاد هنرهای رزمی نماینده رسمی‌ سبک نینجوتسو همدان عضو گردان ۱۶۱ امام ‌حسین (؏) سپاه انصارالحسین (؏) همدان 🥀شهادت: ۲۵ مهر ۱۳۹۴ حلب سوریه  🌹 🕊
🥀🕊 💐همسر شهید نقل می‌کند:آقا سیدجواد همیشه در کار خیر پیش‌قدم بود و در واسطه‌گری ازدواج پیش‌قدم‌تر.هر کس قصد ازدواج می‌کرد، اول به سراغ«سید جواد» می‌رفت؛آن‌قدر که در مدت یکسال نامزدی خودش،بیش از پنجاه مراسم نامزدی به‌واسطه او به انجام رسیده بود. بعد از شهادتش هم این رسم دیرینه‌اش ادامه دارد و خیلی‌ها از حاجت‌روایی‌شان به واسطه شهید حسن‌زاده گفته‌اند. 🌷او درسوریه با نام«سید رستم» معروف بود.قدّ رشید و هیکل ورزیده‌ای داشت؛تا جایی که دوستانش به شوخی به او می‌گفتند:«سعی کن توی کانال و به حالت خمیده و درازکشیده حرکت کنی که داعش تو را نبیند.» 🌹 🕊
🥀🕊 🌴 پنج پسر داشتم،اما عبدالله چیز دیگری بود.یک روز آمد دو زانو نشست روبه رویم.زل زد تو چشم هایم.نگاهش دلم را لرزاند.گفت:مامان من تو نمیخوای خمس پسرهات رو بدی؟گفتم:مادر نرو سوریه.عبدالله گفت:خودت یادم دادی مامان همان وقت ها که چادرت رو می کشدی سرت و دست ما پنج تا رو می گرفتی و میکشوندی تو هیئت و مسجد. در روضه ضجه می زدی و می گفتی: کاش کربلا بودیم یاری ات می کردیم، یادته؟؟بلند بلند داد می زدی که خانم زینب من و بچه هام فدات بشیم.😔 🌷بفرما الان وقت عمل شده.گفتم: پسرم من هیچ؛با این دخترهای بابایی چه کنم؟!گفت:مادر با این حرفها دلم رو نلرزون؛مگه هیچ کدام از اونایی که زمان جنگ رفتن زن و بچه نداشتن.آنقدر گفت و گفت تا راضی ام کرد.😭 ✍به روایت مادر بزرگوار شهید 🌹 🕊
⚘﷽⚘ همسر شهید: ●من در تلفنم نام همسرم را با عنوان "شهید زنده " ذخیره کرده بودم. یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد؟ که به ایشان گفتم آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما می‌بینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده‌ای. قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت شماره‌اش را بگیرم وقتی این کار را کردم دیدم شماره مرا با عنوان"شریک جهادم و مسافر بهشت " ذخیره کرده بود و گفت از اول زندگی شریک هم بوده‌ایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است. ●اما من با ارزش‌ترین دارایی‌ام را به خدا می‌سپارم و می‌روم. شهید جهانی آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم. شام غریبان امام حسین(ع) بود که در خیمه محله‌مان شمع روشن کردیم ایشان به من گفت دعا کنم تا بی‌بی زینب قبولش کند من هم وقتی شمع روشن می‌کردم دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیت‌الشهدا قراردهم. 🌷 @safiran_shohadaa
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
🥀🕊 "و کسی دیگر او را ندید"🥺 شهید ابراهیم هادی در عملیات والفجر مقدماتی بهمراه بچه های گردان کمیل و حنظله در کانال های فکه بمدت پنج روز مقاومت کرد ولی تسلیم نشد💪 و سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۶۱ پس از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد و کسی دیگر او را ندید😭 🖤 🌷 ♡ https://eitaa.com/safiran_shohadaa
🌺سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)🌺
#شهید_سید_حمید_میرافضلی تو سرما و گرما همیشه پابرهنہ بود ، بهش میگفتن چرا پا برهنہ اے ؟ میگفت چون ت
‼️ وقتی بزن‌بهادر محلّه، سید پابرهنه‌ی جبهه‌ها شد! آقـا حمیـد قصه ی مـا، جوون بـود و بـا کله ای پـر از بـاد ، لات هـای محله کلی ازش حساب می بردنـد . خلاصه بزن بهادری بود بـرای خودش. یـه روز مادر ایـن آقـا حمید ، ایـشون رو از خونه بیرون انـداخـت و گـفت : بـرو دیگـه پـسر ِمـن نیستـی ،خستـه شـدم از بـس جـواب ِکـاراتـو دادم ... همه ی همسایه هـا هـم از دستش کلافـه شـده بودنـد ... تا اینکه برادرش شهید شد و حمید تحت تاثیر پیکر برادر ... روزی از روزهـا یـک راننـده ی کـامیون بهش می گه حمیـد تـو نمی خـوای آدم شی ؟؟! بیـا بـا من بریم جبهه، حمیـد میگه اونجـا من رو راه نمیدن با این سابقه، راننده به حمید می گه تو بیا و ناراحت نباش ... 🔹سید حمید مـا مدتی بعد بر میگرده رفسنجـان ،اولین جـا هم میره پیش دوستـاش کـه سر کوچه بودن !! می گه بچه هـا من دارم میرم جبهه !! شماها هم بیائیـد!! می گه بچـه هـا خاک بر سر من و شماهـا ؛ پاشیم بریم ناموسمـون در خطـره...! اومد خونـه از مادر حلالیـت طلبیـد و خداحافظی کرد و رفـت ... 🔹بـه جبهـه کـه رسید کفشاشـو داد به یکی ، و دیگـه تو جبهه کسی اونـو با کفش نـدیـد ، می گفت : اینجا جایی که خون شهدامـون ریخته شده ؛ حرمت داره ... و معروف شــد به "سید پا برهنه" اونقدر مونـد تـا آخـر با شهید همت دو تایی سـوار موتـور ، هدف قرار گرفتن و رفتن پیش سید الشهداء.. 📎آخرین مسئولیت : مسئول اطلاعات و عملیات قرارگاه کربلا 🌷 ‌●ولادت: ۱۳۳۵/۱۱/۱۷ ،رفسنجان ●شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۷ جزیرهٔ مجنون ، عملیات خیبر https://eitaa.com/safiran_shohadaa
🔰 کلام‌ شهید من نمی‌‌گویم ولی‌فقیه معصوم است؛ اما ملتی که به امر خدا، به امر ولی‌فقیه اعتماد می‌کنند، خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمی‌دهد و به او نوعی معصومیت می بخشد . 🌷شهید مصطفی چمران🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/safiran_shohadaa