از امام صادق ع روايت شده است:
رؤيا و خواب ديدن بر سه قسم است:
#بشارت_خدا_براى_مؤمن
ترسانيدن شيطان
خوابهاى پريشان.
___
🍃 اون روز خیلی حالم خراب بود همش فکراین که آیاشهدابرای ما کاری میکنند!؟
بااین همه گناه چه کنیم.
که بازهم روی خوش #شهدا و #شرمندگی_ما.
ازکارتفحص برگشته بودیم گرمای هوا،سختی کار،وزش بادهمراه باخاک رمقی نمانده بود؛که خواب رفتم.
دیدم تازه ازماموریت برگشتم خونه.
کنارخانواده نشسته ام تلویزیون داره مستندجبهه نشون میده.
اعزام نیرو وصحنه های شهادت، مجروحیت بچه ها،یهویی به خانمم همون در #عالم_رویا گفتم خانم اینجایی که رزمنده هادارن اعزام میشن همین #مسجد روبروی خونه ماست.
گفتم بزاربرم ببینم میتونم بچه ها راببینم.
توخواب ازجام بلندشدم رفتم سمت مسجد.
یکی ازهمون رزمنده ها که توی تلویزیون دیده بودم جلوی درب مسجدایستاده بود.
ازش پرسیدم شماهمان بچه هایی هستیدکه تازه فیلمتون پخش شد؟
گفت اره دیگه مابودیم!
گفتم اون حاجی که #فرمانده شما بودکجاست؟
گفت داخلِ...
گفتم میشه ببینمش جواب دادآره الان میرم صداش میزنم.
همین که خواست راه بیافته من هم همراش رفتم
برگشت نگاهم کردگفت شماها نمیتونیدوارداینجابشید.😔
حالاتوخواب بخودم میگم خوشابحالتون شما #شهداهرجابخواهیدواردمیشید.
رفت داخل دیدم درب بازشدیک آقایی قدبلندچهارشونه موهای طلایی ریش طلایی خیلی خوش هیکل وخوش تیپ ازدرب آمد بیرون.
توعالم خواب به خودم گفتم
عه،این بنده خداچقدر برام آشناست
گفتم آره میشناسم این #شهید_نوید_صفری هست.
رفتم جلوباهاش روبوسی کردم.
بهش گفتم من دارم فلان جاکار میکنم از بچه های #تفحص_شهدا.
همین حالا هم ازماموریت برگشتم
گفت میدونم.
کلی باهم حرف زدیم.
مشغول صحبت بودیم.
یهویی دیدم یکی سراسیمه آمد جلو.
یه نگاهی به آقا #نوید کرد گفت :
حاج اقا باز یکی از بچه هاتون خراب کاری کرده.
یک دفعه دیدم رنگ صورت آقا نوید عوض شد.
#پیراهنِ_پاسداری تنش بود که خونی بود.
دیدم آقا نوید پیراهنش را از تن در آورده داره میره... گفتم حاجی چرا با این پیراهن این لباس حرمت داره.
یه #نگاهی بهم کرد.
گفت... شما چی فکر میکنید...
هروقت رفقای ما اشتباهی ...
یا #گناه کنند ما مجبوریم با همین پیراهن خونی #پاکش_کنیم
گفت بچه ها بعضی وقتا با کاراشون آبروی ما را میبرن...
این را گفت و رفت...!!! از خواب که بیدار شدم دیگه حالم دست خودم نبود..
خدا کمک کنه این قدر مایه #ننگ_برای_شهدا نباشیم
@safiran_shohadaa
#مدافع_حرم #شهید_بی_سر #شهید_نوید_صفری_طلابری
@safiran_shohadaa
#وصیتنامه_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#درمصلی_تهران_قرائت_میشود
🔺#سردار_محمدرضا_یزدی فرمانده سپاه تهران بزرگ گفت: #وصیت_نامه شهید قاسم سلیمانی در مراسم اربعین وی توسط #فرمانده_نیروی_قدس_سپاه
#سردار_قاآنی قرائت می شود و #سرلشکر_سلامی (#فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) نیز در این مراسم سخنرانی خواهند کرد.
🔺مراسم بزرگداشت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی روز پنج شنبه ۲۴ بهمن بعد از نماز مغرب و عشا در مصلی تهران برگزار خواهد شد که در این مراسم مهمانانی از کشورهای مختلف خواهیم داشت.
@safiran_shohadaa
«إنا للّه و إنا إليه راجعون
سردار حاج #محمد_ناظری به یاران شهیدش پیوست.»
خبری کوتاه که آتش به جان همه انداخت ، باورش سخت بود و شاید برای بچه های #فرمانده که هرکدام با حاجی خاطراتی داشتند سخت تر..
قرار بود قسمت آخر مستند_مسابقه_فرمانده پخش شود که فرمانده، همه را با #پروازش غافلگیر کرد.
حالا بچه های فرمانده از گوشه و کنار آمده بودند تا برای بار آخر با فرمانده خود وداع کنند. خیلی هایشان نمیتوانستند حاجی را با آن هیبت نظامی در #تابوت تصور کنند. غم نبودن حاج محمد روی دلشان سنگینی میکرد ، در و دیوار شهر پر بود از بنر هایی با #عکس حاجی و دو کلمه که داغ دل همه را تازه میکرد: #خداحافظ_فرمانده...
چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ساعت ۱۹ بود که همه در فرودگاه مهرآباد به انتظار نشسته بودند ، به انتظار آمدن فرمانده.
ولی برای هیچکس این استقبال خوشایند نبود.
حضور حاج قاسم سلیمانی در خانه ناظری ها #قوت_قلبی بود برای اعضای خانواده و حرف هایش آبی بود بر آتش قلبشان .
حاج قاسم میگفت و اطرافیان به گوش دل می سپرند: "حاج محمد ناظری سی ساله که #شهیده ، ما سر سفره #شهید_ناظری بزرگ شدیم ، از سال ۵۸ که من نیروی آموزشی ایشان بودم تا به حال به یاد ندارم که تغییری کرده باشن تو این سالها همون روحیه پر کار و سخت کوشی و حفظ کردن."
پنجشنبه سوم شعبان تولد پسر #حضرت_زهرا و روز #پاسدار بود که پیکرش تشییع شد و چه جمعیتی آمده بود تا او را به سمت خانه ابدیاش ، #امامزاده_علی_اکبر_چیذر بدرقه کند.
شاید خانوادهاش و عوامل مسابقه فرمانده منتظر بودند تا روز پاسدار را به این پاسدار همیشه در صحنه تبریک بگویند اما خبر نداشتند باید آن روز #شهادتش را هم تبریک بگویند.
امروز ،سه سال از آن روز گذشته و سومین سالگرد آسمانی شدن اوست.
سه سال گذشته و اکنون چند ماهی ست که حاج قاسم سلیمانی هم به یاران شهیدش پیوسته است .
به قول خودش سر سفره حاج محمد بزرگ شده است و کسی که سر سفره این مرد بزرگ شود بعید است راهی جز #سعادت انتخاب کند ، شهادت رسم این مردان بی ادعاست...
سالگرد #آسمانی_شدنت مبارک حاج محمد...
به مناسبت سالگرد شهادت #شهید #محمد_ناظری
تاریخ تولد :۶ خرداد ۱۳۳۴
تاریخ شهادت : ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
مزار : علی اکبر چیذر
@safiran_shohadaa
👇👇👇👇👇
#خاطره_از_شب_اعزام
#نقل_از_همکار_و_همرزم #شهید_سیدرضا_طاهر
ساعت حدوداً ۹ شب بود. ۱۴ فروردین ۱۳۹۵، که دیدم گوشیم زنگ میخوره.
#سیدرضا_طاهر بود.
#فرمانده دسته.
_سلام #سیدجان خوبی؟ چه خبر؟
_سلام، خوبی؟
_جانم #سید در خدمتم..
_خبر داری؟
_چه خبری #سید؟
_امشب یا فردا پروازه...
_پرواز کجا؟؟ اونور...؟ جعفر طیار؟
_آره.
_چه بی خبر...!؟
_حسین تو توی لیست نیستی بخاطر فوت پدرت. اگه امکان داره من و میثم رو برسون آخر شب...
_چشم #سیدجان، حتما.
_ممنون؛ منتظریم؛ خوابت نبره؛ یاعلی.
_چشم؛ یاعلی.
حدوداً ساعت یک شب شده بود.
من رفتم دنبال میثم و بعدشم رفتیم دنبال #سیدرضا.
داداش میثم اومد و ازمون چندتا عکس یادگاری جلو در خونه #سیدرضا گرفت وحرکت کردیم به سمت پادگان.
تو پادگان کنار سید که رو تخت دراز کشیده بود، نشستم و آخرین عکسم رو باهاش گرفتم.
آخرین عکس یادگاری من و #سیدرضا
وَه که جدا نمیشود؛ نقـشِ تو از خیالِ من
تا چه شود به عاقبت؟! در طلبِ تو حالِ من!
@safiran_shohadaa
دلگویه های نبرد کربلای #خانطومان ۹۵
حماسه شانزدهم، هفدهم اردیبهشت ۹۵
۱- شهادت شهید #سیدرضاطاهر
محمود محمود ، سیدرضا
جانم، جانم
محمود جان، دشمن مارو محاصره کرده، آتش بریزید کمک کنید.
چشم، الان اقدام میشه.
عبدالله، عبدالله، سیدرضا
بفرما بفرما
عبدالله جان، من تیر خوردم، دارم حسینی میشم.
الان بچه ها دارند میرسند، مقاومت کنید.
۲- شهادت #حسین_مشتاقی
سیدرضا، سیدرضا، مشتاق
جانم، بله.
سیدرضا جان، دارم میام، ازکجا بیام؟
مشتاق، نیا، اینجا توی خونه زرد پر از تکفیریهای ملعون هستند.
مشتاق، دارم میام به کمکت،
مشتاق، بچه ها من وارد خونه زرد شدم.
عبدالله، عبدالله، مشتاق.
بفرمایید.
مشتاق، تکفیریها اطراف خونه زرد پرهستند، تانک شون آمد توی خونه زرد،
کمک بفرستید،
محمود، محمود، مشتاق،
جانم، جانم
محمود جان، آتش بریزید، کمک بفرستید،
چشم، الان هم نیروی کمکی میاد وهم آتش میریزم،
ای دوستان، من مشتاقم، زخمی شدم، دارم حسینی میشم، ان شاء الله، دوستان دیدار به قیامت،
درخونه زرد با حماسه سازی شهیدا
#سید_رضا_طاهر و #حسین_مشتاقی و یاران #فاطمیون حماسه ای درتاریخ ۱۶ اردیبهشت ۹۵ رقم خورد، با رشادت ها و سلحشوری، این شهیدان، به دشمنان تکفیری تلفات وخسارات سنگینی وارد شد.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
#سردار _رستمیان
#فرمانده مدافعان حرم #مازندران
@safiran_shohadaa