سفیران فاطمیه
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_واقعی #عارفانه قسمت ۲۳ *┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄* 〽️احمدآقااعتقادداشت اگرمستحب مهمی م
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_واقعی
#عارفانه
قسمت ۲۴
❥✺ ﷽ ✺❥
#محرم
شب اول محرم که می رسیدهمه ی مسجد🕌امین الدوله سیاه🏴 پوش می شد.همه ی مسجدعزاداری می شد.این سنت حسنه ازگذشته درمیان ماایرانی هابود👌حتی درروایاتی هست که امام رضا(علیه السلام)دراول محرم خانه خودراسیاه پوش می کردند.ایشان سفارش می کردند:اگرمی خواهیدبرچیزی گریه کنید,برامام حسین (علیه السلام)گریه کنید😭احمدآقادراین کارپیش قدم بود.حتی اگردیگران می خواستنداین کارراانجام دهند,خودش رابه آن هامی رساندوباتمام وجودمشغول سیاهی زدن می شد.یک سال🗓 رایادم هست که احمدآقانتوانست برای اول محرم به مسجدبیاید,بچه های بسییج ومسجدمشغول به کارشدندوخیلی خوب همه شبستان راسیاه پوش کردند.ظهربودکه احمدآقابه مسجدآمد.جمع بچه هادورهم جمع بودند.احمدآقابی مقدمه نگاهی 👀به درودیوارکردوجلوآمد.بعدگفت:بچه هادست شمادردنکند🙏
امّابُغض گلویش راگرفته بود😢اوادامه داد:شماافتخاربزرگی پیداکردید.بچه هاآقاامام حسین (علیه السلام خودشان ازشماتشکرکردند😔
برخی ازبچه هابه راحتی ازکناراین جمله گذشتند,امّامن که حالات ایشان رامی دانستم خیلی به این جمله فکرکردم.احمدآقاتوسل به اهل بیت(علیهم السلام)خصوصاًکشتی 🚢نجات آقاابااعبدالله (علیه السلام)رابهترین وسیله برای تقرب به پروردگارومحوگناه می دانست💯برای همین به بنده امرمی کردکه برای بچه هامداحی کنم.هربارکه به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)می رفتیم به من می گفت: همین جاروبروی حرم بشین وبرای بچه هابخوان.دردست نوشته های احمدآقابه این امرمهم بسیارسفارش شده.حتی توصیه می کردکه برای ازبین رفتن تاریکی قلب وروح,متوسل به شهید🌷کربلاشوید.دریکی ازمتن های به جامانده دردفتر📒خاطرات احمدآقادرموردامام حسین(علیه السلام) آمده:《روزاربعین وقتی به هیئت رفتم درخودم تاریکی می دیدم.مشاهده کردم قفسی دراطراف من ایجادشده وزندانی شده ام!امّاوقتی سینه زنی وعزاداری شده مشاهده کردم که قفس ازبین رفت.این هم ازکرامات مجلس سیدالشهداء(علیه السلام)است✅بارهاشنیده بودم که می گفت:درمجالس گویی خودحضرت درکناردرمی ایستدوازمهمانان خودپذیرایی می کند.✅
ازدیگرمعصومین,که احمدآقازیادبه ایشان متوسل شدند,وجودنازنین صدیقه کبری حضرت زهرا(سلام الله علیها)بود.نام مبارک ایشان همیشه برزبان احمدآقاجاری بود.برای من جای تعجب است 😳بسیاری ازشهدای واراسته وسالک الی الله که باشهادت ازدنیارفتند,ارادت قلبی 💞به ام الائمه(سلام الله علیها) داشتند.احمدآقادریکی ازیادگارهای خودآورده:خداوندمتعال راشکر.مقام بالایی نزدام الائمه حضرت زهرا(سلام الله علیها)دارم👌
#سپاه_پاسداران
اواخرسال🗓۱۳۶۱بود.احمددرمدرسه ی مروی مشغول به تحصیل دررشته ریاضی بود.یک روزازمدرسه تماس☎️ گرفتندوگفتند: احمدچندروزاست به مدرسه🏦 نیامده?آن شب🌃,بعدازنمازکه به خانه آمدباسوالات متعددمامواجه شد:احمدچرامدرسه نمی ری?احمداین چن روزکجابودی?اوهم خیلی قانع وباصراحت پاسخ داد:من دنبال علم هستم.امّامدرسه دیگرنمی تواندنیازمن رابرطرف کند💯تاحالامدرسه برای من خوب بود.امّاآنجابرای من چیزی ندارد☹️من چندروزاست که درکنارطلبه هاازجلسات وکلاس های حاج آقاحق شناس استفاده می کنم.به این ترتیب احمددوران تحصیل رسمی رادردبیرستان رهاکردوبه جمع شاگردان مکتب امام صادق(علیه السلام)وطلاب علوم دینی پیوست✅احمدآقادورانی که رشته ی ریاضی رادردبیرستان می خواندنیزدرکناردرس مشغول مطالعه کتب 📚حوزوی بود.امّاتمام وقت مطالعه خودرابه این امراختصاص داده.
اوطلبه رسمی,به این صورت که همه ی کتاب های درسی حوزه رابخواندنبود❌بلکه درمحضراستادبزرگوارخودش شاگردی می کرد.برای همین آیت الله حق شناس ودیگربزرگان حوزه ی طلبه ی امین الدوله کتاب های مختلفی رابه اومعرفی می کردتابخواند.اوسیرمطالعاتی خاصی داشت درکنارآن بارهادیده بودم که کتاب های علمی می خواند.هیچ وقت اورابیکارنمی دیدم.برای وقت خودش برنامه داشت.بعدازآن مطالعه وکارهای مسجدورسیدگی به کارهای فرهنگی وپذیرش بسیج و....چندباردرهمان سنین شانزده سالگی تصمیم به حضوردرجبهه گرفت.امّابه دلیل اینکه یکی ازبرادرانش شهید🌷شده بودو...موافقت نشد🚫تااینکه سال ۱۳۶۲تصمیم خودراگرفت برای کمک به اهداف انقلاب واینکه بتواندحداقل کاری انجام داده باشدواردسپاه پاسداران شد.احمدآقابلافاصله جذب واحدسیاسی وابسته به دفترنمایندگی ولی فقیه درسپاه شد✅به یاددارم که می گفت:مادرمجموعه ای قرارداریم که زیرنظرآیت الله محلاتی است وازایشان هم تعریف می کرد.احمدآقادردفترآقای محمدی عراقی مشغول فعالیت شد.شنیده بودم درواحدسیاسی سپاه مشغول فعالیت است.شماره تلفن محل کارایشان راداشتم.تماس 📞گرفتم وشروع کردم سربه سراحمدآقاگذاشتن😌
┅═ঊঈ🍁ঊঈ═ঊঈ🍁ঊঈ═┅
👈 ادامه دارد...
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_نساء_آیه۱۲۵
#دوست_خداوند
( دینداری حضرت ابراهیم علیه السلام که تسلیم و مخلص در مقابل خداوند بود, سبب دوستی خدا با او بود)
و خداوند حضرت ابراهیم علیه السلام را بعنوان دوست صمیمی خود انتخاب کرد.
سلام مولای مهربانم✋🌸
آبها نام تورازمزمه مي كنند!
درختها به احترام توسبزميشوند!
نسيم دعاي عهدرادرگوش سروها
ميخواند!
شكفتن گل رويت بهترين هديه براي
منتظران است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_امام_زمانم
#شهید_احمد_کاظمی
🌷🌷🌷🌷🌷
حجت الاسلام پناهیان
#شهادت برای آدمهای با صفا ، یک رؤیای شیرین و دوست داشتنی است و تمام نگرانیها دربارۀ قبر و قیامت و تلخیهای زندگی را برطرف می نماید 👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
شادی روح مطهر امام راحل و شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
سفیران فاطمیه
بسم الله الرحمن الرحیم سهم#روز_ بیستم #صحیفه_سجادیه #دعای_ششم #دعا_برای_صبحها_و_شبها ══ ೋღ🌀ღೋ═
بسم الله الرحمن الرحیم
سهم#روز_ بیست_و_یکم
#صحیفه_سجادیه
#دعا_برای_صبحها_و_شبها
══ ೋღ🌀ღೋ══
﴿11﴾ لَيْسَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ إِلَّا مَا قَضَيْتَ ، وَ لَا مِنَ الْخَيْرِ إِلَّا مَا أَعْطَيْتَ .
(11) جز آنچه فرمانت بر آن صادر شده، برای ما کار و مطلبی نیست و جز آنچه را به ما بخشیدی، خیری وجود ندارد.
﴿12﴾ وَ هَذَا يَوْمٌ حَادِثٌ جَدِيدٌ ، وَ هُوَ عَلَيْنَا شَاهِدٌ عَتِيدٌ ، إِنْ أَحْسَنَّا وَدَّعَنَا بِحَمْدٍ ، وَ إِنْ أَسَأْنَا فَارَقَنَا بِذَمٍّ .
(12) امروز روز آفریده شدۀ جدیدی است و او بر ما گواه آمادهای است. اگر خوبی کنیم، ما را با سپاس ترک میکند؛ و اگر بدی کنیم، نکوهشکنان از ما جدا میشود!
﴿13﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ ارْزُقْنَا حُسْنَ مُصَاحَبَتِهِ ، وَ اعْصِمْنَا مِنْ سُوءِ مُفَارَقَتِهِ بِارْتِكَابِ جَرِيرَةٍ ، أَوِ اقْتِرَافِ صَغِيرَةٍ أَوْ كَبِيرَةٍ
(13) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و رفاقت و همنشینی با این روز را نصیب ما گردان و ما را از بد جدا شدن با او، همراه دست زدن به گناه و ارتکاب معصیت کوچک یا بزرگ، حفظ کن.
﴿14﴾ وَ أَجْزِلْ لَنَا فِيهِ مِنَ الْحَسَنَاتِ ، وَ أَخْلِنَا فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ ، وَ امْلَأْ لَنَا مَا بَيْنَ طَرَفَيْهِ حَمْداً وَ شُكْراً وَ أَجْراً وَ ذُخْراً وَ فَضْلًا وَ إِحْسَاناً.
(14) و در آن بهرۀ ما را از خوبیها پر و پرپیمانه کن و از زشتیها تهی کن؛ و از ابتدا تا پایانش را، برای ما از سپاس و شکر و پاداش و اندوختۀ آخرتی و فضل و احسان، پُر فرما.
﴿15﴾ اللَّهُمَّ يَسِّرْ عَلَى الْكِرَامِ الكاتبِينَ مَؤُونَتَنَا ، وَ امْلَأْ لَنَا مِنْ حَسَنَاتِنَا صَحَائِفَنَا ، وَ لَا تُخْزِنَا عِنْدَهُمْ بِسُوءِ أَعْمَالِنَا .
(15) خدایا! سختی و دشواری ما را به برکت تقوا و اعمال شایسته، بر کرام کاتبین که فرشتگان نویسندۀ اعمالاند، آسان ساز و صفحات پروندۀ ما را از خوبیها انباشته و تکمیل کن و ما را نزد فرشتگان نویسندۀ اعمال، به کردارهای زشتمان رسوا مساز.
❖═▩ஜ••💠💠💠💠••ஜ▩═❖
سفیران فاطمیه
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_واقعی #عارفانه قسمت ۲۴ ❥✺ ﷽ ✺❥ #محرم شب اول محرم که می رسیدهمه ی مسجد🕌امین ا
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_واقعی
#عارفانه
قسمت۲۵
*┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄*
وقتی فهمیدکه من هستم خندید☺️وگفت:اینجاوقت من دراختیار سپاه است.اگرکاری داشتی شب🌃 توی مسجدصحبت می کنیم.شب هم توی مسجد🕌به سراغ احمدآقارفتم.نیروهای واحدسیاسی اطلاعات مهمی دراختیارداشت.گفتم:احمدآقاچن تا ازخبرهای دست اول رابه من بگو!نگاهی👀 به من کردوبرای اینکه دل من رانرنجاندچن خبرمهم همان روزراکه همه ی مردم ازاخبارشنیده بودن بیان کرد!احمدآقادوسال درواحدسیاسی سپاه حضورداشت.دراین مدت به اواجازه ی حضوردرجبهه رانمی دادند🚫تااینکه توانست موافقت مسئولان رابرای حضوردرجبهه بگیردوبه صورت بسیجی راهی شد.
#موتور
یک دستگاه موتورسیکلت 🏍تریل ۲۵۰ ازطریق سپاه پاسداران دراختیاراحمدآقابود.نامه ای💌 ازسپاه برای معرفی به راهنمایی رانندگی دریافت کردومشکل گواهینامه رابرطرف کرد
ازمسئولین سپاه اختیارکامل موتورراگرفته بود,یعنی اجازه داشت درامورمختلف شخصی وکارهای مسجدازآن استفاده کندوهمه هزینه های💵 موتورراخودش پرداخت کند.این موتورخیلی بزرگ بودبه طوری که وقتی توقف می کردپای احمدآقابه سختی به زمین می رسید😐یک روزسراغ ایشان رفتم وگفتم:برایکی ازکارهای مسجددوساعت ⌚️موتوررالازم داریم.ساعت دوعصر موتورراتحویل دادوماهم حسابی مشغول شدیم!خیلی حال می داد😌دوساعت ما,تاغروب قرارادامه پیداکردوباهزارخجالت وناراحتی😔 رفتم درب خانه ی احمدآقا.برادرایشان دم درآمد.گفتم:می شه احمدآقاراصداکنید.می خواهم موتور
راتحویل بدهم🙁برادرشان رفت وبرگشت وگفت بدیدبه من.آن شب وقتی احمدآقابه مسجدآمدخیلی خجالت زده بودم🙈امّاخیلی عادی باماصحبت کرد.اواصلاً ازماجرای موتورحرفی نزد❌بعداً فهمیدیم که ازبدقولی ماحسابی ناراحت بوده.برای همین خودش برای گرفتن موتورپشت درنیامد.تاناراحتی وعصبانیتش ازبین برود✅موتوراحمدآقاکاملاً دراختیارکارهای مسجدبود.ازعدسی 🍵گرفتن برای دعای ندبه ی مسجدتا...یک روزبه همراه احمدآقابه دنبال یکی ازکارهای مسجدرفتیم.بایدسریع برمی گشتیم.برای همین سرعت موتورراکمی زیادکرد.خُب خیابان هم خلوت بود.موتورتریل ۲۵۰هم کمی شتاب بگیره دیگرکنترلش سخت است😮باسرعت ازخیابان درحال عبوربودیم یکدفعه خودرویی🚕 که درسمت چپ ماقرارداشت بدون توجه به مابه سمت راست چرخید!درسمت راست ماهم یک خودروی دیگردرحال حرکت بود
زاویه ی عبور ماکاملاًبسته شد😵دریک لحظه گفتم:تمام شد.الان تصادف می کنیم.ازترس😨 چشمم رابستم ومنتظرتصادف بودیم!لحظاتی بعدچشمم رابازکردم دیدم احمدآقابه حرکت خودادامه می دهد😱
من حتی یک درصدهم احتمال نمی دادم که سالم ازآن صحنه عبورکرده باشیم.بارنگ پریده وبدن لرزان😰 گفتم:چی شد?مازنده ایم⁉️
احمدآقاگفت:خداروشکر.بعدهاوقتی درباره ی آن لحظه صحبت کردم به من گفت:خداوندمتعال ماراعبورداد💯مابایدآنجاتصادف می کردیم.امّافقط خداوندمتعال بودکه مارانجات داد.من درآخرین لحظه کنترل موتورراازدست دادم وفقط گفتم:خدا✅بعددیدم که ازمیان این دوخودروبه راحتی عبورکردیم❗️
┅─═ঊঈ🌟ঊঈ═─┅
👈 ادامه دارد... 🔜👉
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_نساء_آیه۱۳۲
#هشدار_و_تهدید_برای_مخالفان_اوامر_الهی
( ای کسانی که با امر الهی مخالفت می کنید بدانید که خداوند هیچ نیازی به اطاعت و فرمانبرداری شما ندارد زیرا که) هر آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست( و مالکیت سراسرهستی برای خداست)
و خداوند برای اداره کردن و کارسازی و نگهداری ( همه امور جهان هستی به تنهایی) کافی است.
🌺🍀💐🍀💐🍀🌺
#یاصاحب_الزمان_عجل الله تعالی فرجه الشریف
خون پاڪ شهـدا منتظر توست بیا
سرِ مصباحِ هدے منتظر توست بیا
وارث خون خدا و پسر خون خدا
به خدا خون خدا منتظر توست بیا
صبح هم منتظر صبح ظهـور تو بوَد
روز ما و شب ما منتظر توست بیا
بر سر گنبد زرّین حسـین بن علـے
پرچم ڪرب و بلا منتظر تو است بیا
عَلَم و مَشڪ و لب خشڪ جگرسوختگان
دستِ افتاده جدا منتظر توست بیا
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#شهید_احمد_جلالی
🌷🌷🌷🌷🌷
دلتنگۍ که از مرز هشدار بگذرد
بغض میشوۍ
اشڪ میشوۍ
و رودۍ جارۍ...
اۍ شهید
من همانم که در امتحاندنیا
وجودم مچاله شد
ڪارۍ بڪن.....🙏
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
شادی روح مطهر امام راحل و شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
بسم الله الرحمن الرحیم
سهم#روز_ بیست_و_دوم
#صحیفه_سجادیه
#دعا_برای_صبحها_و_شبها
══ ೋღ🌀ღೋ══
﴿16﴾ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنَا فِي كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِهِ حَظّاً مِنْ عِبَادِكَ ، وَ نَصِيباً مِنْ شُكْرِكَ وَ شَاهِدَ صِدْقٍ مِنْ مَلَائِكَتِكَ .
(16) خدایا! در هر ساعتی از ساعات روز، بهرهای از بندگیات و سهمی از شکرگزاریات و گواه درست و پاکی از فرشتگانت، برای ما قرار ده.
﴿17﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ احْفَظْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِينَا وَ مِنْ خَلْفِنَا وَ عَنْ أَيْمَانِنَا وَ عَنْ شَمَائِلِنَا وَ مِنْ جَمِيعِ نَوَاحِينَا ، حِفْظاً عَاصِماً مِنْ مَعْصِيَتِكَ ، هَادِياً إِلَى طَاعَتِكَ ، مُسْتَعْمِلاً لِمَحَبَّتِكَ .
(17) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از پیش رو و پشت سر و طرف راست و سمت چپ و از تمام ناحیههایمان، حفظ کن؛ حفظی که ما را از نافرمانیات باز دارد و به فرمان برداریت راهنمایی کند و برای عشق و محبّتت به کار گیرد.
﴿18﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ وَفِّقْنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا وَ لَيْلَتِنَا هَذِهِ وَ فِي جَمِيعِ أَيَّامِنَا لِاسْتِعْمَالِ الْخَيْرِ ، وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ ، وَ شُكْرِ النِّعَمِ ، وَ اتِّبَاعِ السُّنَنِ ، وَ مُجَانَبَةِ الْبِدَعِ ، وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ ، وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَ حِيَاطَةِ الْإِسْلَامِ ، وَ انْتِقَاصِ الْبَاطِلِ وَ إِذْلَالِهِ ، وَ نُصْرَةِ الْحَقِّ وَ إِعْزَازِهِ ، وَ إِرْشَادِ الضَّالِّ ، وَ مُعَاوَنَةِ الضَّعيِفِ ، وَ اِدْرَاكِ اللّهيِفِ
(18) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را در این روز و شبمان و در همۀ روزگارمان برای این امور موفّق بدار: به کارگیری خیر و دوری از شرّ و شکر نعمتها و پیروی از روشهای نیک و دوری از نوآوریهای ضد اسلام و امر به معروف و نهی از منکر و پاسداری اسلام و کم کردن و خوار ساختن باطل و یاری و گرامی داشت حق و راهنمایی گمراه و کمک کردن به ناتوان و پناه دادن به اندوهگین وناراحت.
﴿19﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْهُ أَيْمَنَ يَوْمٍ عَهِدْنَاهُ ، وَ أَفْضَلَ صَاحِبٍ صَحِبْنَاهُ ، وَ خَيْرَ وَقْتٍ ظَلِلْنَا فِيهِ
(19) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و امروز را فرخندهترین روزی که تا کنون شناختهایم و برترین همنشینی که با او همراه بودهایم و بهترین زمانی که در آن به سر بردهایم، قرار ده.
❖═▩ஜ••💠💠💠💠••ஜ▩═❖
سفیران فاطمیه
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_واقعی #عارفانه قسمت۲۵ *┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄* وقتی فهمیدکه من هستم خندید☺️وگفت:اینجا
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_واقعی
#عارفانه
قسمت۲۶
*┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄*
#تابستان_۶۴
تهدیدش کرده بودند😱گفته بودند:توراترورمی کنیم.حتی به محل کاراحمدآقازنگ 📞زده بودندوگفتند:تورامی کشیم😶آمده بودمسجدوبرای بچه هاصحبت کرد.تقریباً اوایل تابستان سال🗓۱۳۶۴بود.آن زمان احمدآقادراوج مسائل معنوی بود👌بعدازجلسه برای من ویکی ازبچه هاگفت:ظاهراًتقدیرخداوندمتعال برشهادت 🌷من است.توی همین چندروزآینده!خیلی تعجب😳 کردیم.آن موقع ماچهارده ساله بودیم.گفتیم:احمدآقایعنی چی?شماکه جبهه نیستی!گفت:بله,امّامن درتهران شهیدمی شوم.به دست منافقین.مابه حرفهای احمدآقاکاملاً اعتمادداشتیم✅برای همین خیلی ناراحت شدیم.هرروزمنتظریک خبرناگواردرمحل بودیم.شب هاوقتی درمسجدچشم مابه احمدآقامی افتادنفسی😤 به راحتی می کشیدیم ومی گفتیم:خدای متعال راشکر.تااینکه یک شب 🌃بعدازنماز,وقتی پریشانی رادرچهره ام دیدبه من گفت:ناراحت نباش,قضاوقدرالهی تغییرکرده,من فعلاًشهیدنمی شوم🚫
بعدادامه داد:من چندماه دیگردرکنارشماخواهم بود.نمی دانیدچقداین خبربرای من خوشحال 😌کننده بود.بعدهاازبرادراحمدآقاشنیدم که این قضیه خیلی جدی بوده وبرای همین آن چندروزاحمدآقابه صورت مصلح🔫 درمحل حضورداشته.مسجد🕌امین الدوله درماه 🌙رمضان ودرتابستان ۱۳۶۴عجیب بود.نوای مناجات های مرحوم سیدعلی میرهادی,سخنرانی های انسان ساز حاج آقاحق شناس ,زندگی درکناراحمدآقاو...این هاشرایطی راپدیدآوردکه یکی ازبه یادماندنی ترین ایام عصرمن شد💯حاضرم هرچه خداوندمتعال می خواهدبدهم ویک باردیگرآن ایام نورانی تکرارشود👌سحرهابعدازخوردن سحری دوباره به مسجدمی امدیم وبعدازنمازبااحمدآقاقرآن می خواندیم.آن موقع من وایشان تنهابودیم.بسیاری ازنصیحت های انسان سازازایشان مربوط به آن سحرهای نورانی بود✅درایام تابستان واوایل پاییز۱۳۶۴حال وروزاحمدآقابسیارتغییرکرده بود نمازهای اوازقبل عجیب ترشده بود.درزمان اقامه ی نمازجماعت صورتش ازاشک😭 خیس می شد.بدنش به شدت می لرزید.مانندپرنده ای🕊 شده بودکه دیگر توان ماندن درقفس دنیارانداشت.من باخودم می گفتم:
بعدازاین احمدآقاچگونه می خواهدزندگی کند❓ازهمان ایام وقتی درباره ی کرامات ومشاهده ی اعمال افرادو...صحبت می کردم کمترجواب می دادومی گفت:برای کسی که می خواهدبه سوی خداوندمتعال حرکت کنداین مسائل سنگریزه های راه است❗️
یامثال می زدکه خداوندمتعال به برخی ازسالکان طریق وانسان های واراسته عنایاتی مانندچشم برزخی ویاطی الارض عطاکرد.امّاآن هاباتضرع😢 ازخداوندمتعال خواستندکه این مسائل راازآن هابگیرد! چون این هانشانه ی کمال انسان نیست❌ احمدآقامی گفت:بزرگان ماعلاقه دارندزندگی عادی مانندبقیه مردم داشته باشند.یادم هست می گفت:همین طی الارض که برخی آرزوی آن رادارندازاولین کارهایی است که یک مومن می تواندانجام دهد.امّااهل سلوک همین راهم ازخدای متعال نمی خواهند🚫یادم هست احمدآقاعینکی شده بود.گفتم:خُب شماقرآن بیشتربخوان.می گویند:هرکس قرآن بخواندمشکلات ودردچشمانش برطرف می شود.لبخندی 😊زدوگفت:می دانم که اگربه نیت شفای چشم خودم قرآن بخوانم,حتماًضعف چشمانم برطرف می شود💯بعدادامه داد:امّانمی خواهم به این نیت قرآن بخوانم!می خواهم زندگی ام روال عادی داشته باشه!آن ایام نورانی خیلی زودسپری شد.باشروع پاییزمدارس🏦 بازشدوتابستان زیبای من به پایان رسید😔امّانمی دانستم این آخرین فرصت های من درکناراحمدآقاست که سریع طی می شود.
➖🌷➖🌷➖🌷➖🌷➖🌷➖
👈 ادامه دارد......
✨📿✨📿✨📿✨📿✨