🤡 #طنز
#فیلبان_و_فیلسوف #تاتار_و_عطار
🔻«شنکار را چاریه» که شارع فلسفه ودانته است، مى گوید:
⚠️خدا رامى توان در همه جا و همه چیز مشاهده کرد، و معتقد بود که همه چیز خداست❗️
👨🎓در این باره داستان شیرینی نقل کرده اند که فیلسوف مزبور به دانشآموز تازه کار خود می گفت :
❌همه چیز خداست و خدا در همه چیز وجود دارد ،حتی در تو❗️
🐘دانش آموز از این فکر به وجد آمد و با این وضع و حالت به وسط خیابان رسید و ناگهان به یک فیل عظیم الجثه برخورد.
🗣 فیلبان فریاد زد کنار برو❗️
💥ولی آن مرد که خود را خدا می دانست اعتنایی به گفته او نکرد و پیش خود فکر کرد؛
▫️چرا من راه را بر فیل باز کنم ⁉️
▫️من خدا هستم فیل هم خداست ‼️
▫️چرا خدا از خدا بترسد⁉️
😂ولی وقتی که فیل با او روبرو شد با خرطومش وی را بلند کرده محکم بر زمین کوفت.آن مرد که خود را خدا می پنداشت با گریه و زاری پیش معلم دوید و ماجرا را بازگو و بر فلسفه او ایراد گرفت❗️
و معلم هم با آرامی و خونسردی به داستانش گوش داد آنگاه گفت:
▪️ در این که تو خدا هستی شکی نیست❗️
▪️ فیل هم خداست❗️
😁ولی فراموش کرده ای، فیلبان هم خداست. چرا به فریاد او گوش فرا ندادی⁉️(۱)
🚥🚥🚥🚥🚥🚥🚥
✴️ بر اساس برخی گزارشات مرگ #عطار_نیشابوری نیز ناشی از باور او به عقیده توهم زای #وحدت_وجود، بوده است.
⬅️ #مقدس_اردبیلی دراین باره می نویسد:
🔹شیعه و سنی نقل کره اند که شیخ عطار در وقت کشته شدن با کافر تتار که به دستش گرفتار بود، گفت :
❌کلاه تتاری بر سر می گذاری و به این صورت خود را به من می نمایی و قصد قتلم می کنی و گمان داری که من تو را نمیشناسم، بکش که هزار جان من فدای شمشیر تو باد❗️(۲)
⬅️ فخرالدین علی صفی(م ۹۳۹ ق) می نویسد:
👹چون #هلاکوخان در نیشابور قتل عام کرد. یکی از #مغولان_تاتار دست شیخ عطار گرفته بود و می بُرد که او را در مَقتل عام، سر از تن بردارد و شیخ در آن حال وقت خوش کنند.توجه غلبه کرده ، روی به قاتل کرد وگفت :
❌ به این که #تاج_نمدی برسر نِهِی و تیغ هندی بر کمر بندی و از جانب ترکستان به مکر و دستان برآیی، پنداری تو را نمی شناسم، پس در آن محل آن لشکری تیغ از نیام برکشید و شیخ بر سر پا نشانید.
شیخ بالبداهه این رباعی گفت:
💔دلدار به تیغ دست بُردی، ای دل بین
💔بَربند میان و بر سر پای نشین
🍷وانگه به زبان حال می گو که بنوش
🍷جام از کف یار و شربت بازپسین
⬅️ علامه #سید_نعمت_الله_جزایری می نویسد؛
🔸وقتی سلطان وقت #کفریّات_شیخ_عطار را شنید که مسلمین را اغوا می کنند، جلّادی فرستاد تا سر او را بیاورد.
🔹 وقتی جلّاد بر او وارد شد و ماموریت خود را بازگو کرد #عطار به قاتل خود گفت:
😳 تو خدای منی به هر شکلی که می خواهی درآی (من تو را میشناسم)❗️
اگر اراده کشتن مرا نموده ای من آمادهام. سپس او را کشت.
💥در بعضی از مدارک مهم آمده که به قاتل خود در حین کشته شدن گفت:
💂♀ کُلَه بر فرق بگذاری تتاری
💂مرا در تیهِ شکّ خواهی گذاری
📛تو هستی خود، خدا و خالق من
📛بزن گردن مرا، ای حی ّذو المنّ (۳).
---------------
📚منابع:
(۱)پژوهشی در پیدایش وتحولات تصوف وعرفان _ عمید زنجانی ص۳۹
(۲)حدیقه الشیعه_مقدس اردبیلی،بخش مذمت صوفیه به نقل از کشف الحقیقه فی اعتبار الحدیقه ص۱۸۶
(۳)مقدمه لسان الغیب ص۱۲۹
🆔 @safiresheytan🕸