eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
172 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ⚫️ کربلا، نماد همه تاریخ - قسمت اول ⚫️ صدای پای قافله سالاری می‌آيد، كاروان نزدیک می‌شود، كاروانی كه رهسپار كربلاست... ⚫️ نمی‌دانم چرا هر چه از کربلا و حسین می‌گویند و می‌نویسند و می‌خوانند، باز تازگی دارد وغبار زمان بر آن نمی‌نشیند... چه رازی در این خون نهفته است که از تپش نمی‌افتد؟ یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است ⚫️ حسین در راه کربلا، که راه حق، مرد می‌طلبد، برای یاری حق، ترک سر و جان باید کرد... و چه زیبا گفته‌اند اگر با حسین در کربلا نباشی، هر کجا که می‌خواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی، چه به شراب نشسته باشی، چه تفاوت؟ ⚫️ قصه، قصه عشق است، عاشوراست و شهيد شش ماهه، عاشوراست و دلهای لرزان و شكسته كودكان حرم، عاشوراست و زينب، عاشوراست و داغ برادر، عاشوراست و سرداری كه مشک بر دندان در راه خيمه های كودكان تشنه گام برمی‌دارد، عاشوراست و حبیب، عاشوراست و حر... اینجا عشق با تمام وجود خود را به نمایش گذاشته است، نمایشی که تا قیامت ادامه دارد... اینجا کربلاست، اینجا هنوز ندای هل من ناصراً ینصرنی در آسمان موج می‌زند و به دنبال لبیک من و توست... اینجا بوی سیب سرخ بهشتی می‌دهد... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️ حبیب‌الله یوسفی @saghebin
هفت شهر عشق قسمت دوم.mp3
2.34M
📚کتاب صوتی هفت شهر عشق ✍️مهدی خدامیان 🎙امین اخگر قسمت دوم 2️⃣ @saghebin
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترجمہ فارسے سورہ مبارڪہ انعام ✨ بخش دهم ☀️آیات ۱۳۸ تا ۱۴۶☀️ 🔻اشارہ بهــــــــ👇 🌟آفریده های خداوند 🌟پند @saghebin
Mahmood karimi - Salam Bar Moharam (128) (1).mp3
2.57M
┅┅═🎼___ 🏴 ____🎼═┅┅ سلام بر شعر محــــــتشم سلام بر بیرق و علم سلام بر محرم 🎙 حاج محمود کریمی فرارسیدن ماه عزای اباعبدالله تسلیت باد @saghebin
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
💠اصل بندگی جنسیتی نیست❗️ ✨خدا وقتی که ما را آفرید میل به بندگی را با گلمان عجین کرد. خانه ما در آسم
💠زن، بندگی و خانه داری ✨درنگاه برخی افراد خانه داری باارزش نیست اما از نگاه دینی از برترین کارها که در مسیر می باشد خانه داری است. ✨زن ستون خانه است و اگر وظایف خود در خانه را انجام ندهد، خانواده نمی تواند پناه اعضای خانواده باشد‌. اگر زن وقت زیادی را در بیرون از خانه صرف کند نمی‌تواند مدیریت داخل خانه را به نحو شایسته انجام دهد.هنگامی که پیامبر کارهای خانه را به حضرت زهرا سپرد فرمودند کسی جز خدا نمی داند تا چه حد خوشحالم که پیامبر مرا از کار های مردانه معاف کردند. ادامه دارد... ✍محسن عباسی ولدی 📚آسمانی نشان، آسمانی بمان @Saghebin
19.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بخشی از اطلاعات محرمانه ای از دیمونا که توسط گروه های هکری به دست آمده است.... زمان کلیپ : ۴۸ ثانیه حجم : حدود ۱۹ مگابایت @saghebin
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ #داستان_شهدا #خداحافظ_سالار قسمت هفدهم بعد از خوردن غذا، به سمت سفارت ایران ک
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ قسمت هجدهم با همۀ نزدیکی بیروت تا دمشق، چقدر فاصله میان این طبیعت آرام و رؤیایی، با طبیعت به هم ریخته و خیابانهای زخم خورده دمشق بود. ابوحاتم که آرامش و شادی بیروت را می‌دید حالا مثل اینکه دلش بیشتر برای مردم سوریه می‌سوخت، با اندوهی که علیرغم سعی او در لحنش پیدا بود، گفت: اگر سی سال پیش بذر حزب الله در اینجا پاشیده نمی‌شد، تکفیری ها اینجا رو هم مثل سوریه ویران و ناامن می‌کردن. با ته مایه ای از شکایت جوابش دادم که: خب شما که اینو می‌دونید چرا توی سوریه، به حزب الله دیگه درست نمی‌کنین؟ نکنه جوونایی مث جوونای حزب الله ندارین؟ ابوحاتم انگار که بهش برخورده باشد بلافاصله گفت: چرا داریم، ولی تا امروز یکی مثل سردار متوسلیان نداشتیم که همه جوره آموزشمون بده که شکر خدا با اومدن ابووهب این مشکلمون هم داره حل میشه! ان شاء الله ابووهب، حزب الله دوم رو توی سوریه تشکیل می‌ده. البته کار خیلی مشکلیه، ابووهب چند ماه پیش که اومدن سوریه، از آقای بشار اسد خواستن تا جلسه ای با سران ارتش داشته باشن. من به عنوان راننده ایشون رو به محل ستاد ارتش بردم. وقتی وارد اونجا شدیم، صحنه ای دیدیم که حتی من هم به عنوان یه سوری باورم نمی‌شد. ژنرالهای ارتش با زیرپوش و خیلی بی خیال، اونجا نشسته بودن. یکی روی صندلیش ولو شده بود و پاهاش رو انداخته بود روی میز، اون یکی قلیون می‌کشید، بیشترشون سیگار می‌کشیدن. لحظه ورودمون، اون قدر دود سیگار و توتون فضا رو پر کرده بود که ابووهب به سرفه افتاد و ژنرالها زدن زیر خنده، اما ایشون هیچ عکس العملی نشون ندادن، حتى لبخند ملیحی هم روی لبشون اومد. بعد از آشنایی با فرمانده ها و گرم گرفتن با اونا، بهشون گفت، این نوع جمع شدن شما که آمرای ارتش هستید اصلا کار درستی نیست، اگه خدای نکرده به انتحاری بین شما نفوذ کنه،کار ارتش تمومه! ژنرال‌هام که خب خودشون رو کسی می‌دونستن توجهی به حرف‌های ایشون نکردن، خندیدن و چیزهایی گفتن که مایه های طعن و تمسخر داشت. سر ظهر وقتی ناهار آوردن؛ ابووهب لب به غذا نزد. پا شد و همون جا شروع کرد به نماز خوندن .کجا؟! توی ستاد ارتشی که با نماز و نمازخون میتونه خوبی نداشتن!؟ وقت خداحافظی باز هم ابووهب به رئیس ستاد ارتش سفارش کردن که، فرماندهان اگه این طوری به جا جمع نشن بهتره. جالب اینجاست که چند روز بعد شنیدیم یکی از انتحاری‌ها، خودش رو با یه خودروی پر از مواد منفجره، به محل اجتماع ژنرال‌های ارتش کوبونده و چند نفرشون رو کشته. بعد از این اتفاق ابووهب رفت پیش رئیس جمهور و گفت که با این ارتش نمیشه کار رو پیش برد، باید یه فکری به حال اصلاح ارتش کرد و به نیروی مردمی خدامحور تشکیل داد. همان طور که ابوحاتم شیرین و شنیدنی خاطراتش را از حسین تعریف می‌کرد، به وضوح حس افتخار را در نگاه دخترهایم می‌دیدم. برای من هم خطاب ابووهب از سوی ابوحاتم، دلنشین و غرورآفرین بود. وهب پسر بزرگم بود که اسمش را حسین انتخاب کرد و دوست داشت من از ام وهب آن شیرزن واقعه عاشورا، الگو بگیرم. حالا در دمشق به این فکر میکردم که اگر دفاع از ناموس اهل بیت، رسالت حسينیِ حسين است، چه بار سنگینی برای پیامبری آن به عهده من ضعیف خواهد بود! آیا امتحانی مثل امتحان ام وهب، قسمت من خواهد بود؟ توی بیروت چند جوان از طرف حزب الله آمدند و ما را به محل اسکانمان بردند. محل اسکان ساختمان چند طبقه ای بود نزدیک سفارت ایران که چند خانواده ایرانی دیگر هم آنجا زندگی می‌کردند. از همان لحظه ورود عرق از سرو رویمان جاری شد. هوای بیروت شرجی و گرم بود و برخلاف تصورمان نصف روز از برق خبری نبود تا لااقل بشود با باد کولر کمی این هوا را تحمل کرد. بعد از ساعتی زهرا و سارا بی حال افتادند. زهرا گفت: مثل سوسک‌های پیف پاف خورده، زنده ایم ولی دست و پای راه رفتن نداریم. سارا هم کلافه گفت: مامان! زنگ بزن به بابا بگو بیاد ما رو از اینجا ببره. حق به جانب گفتم: خودتون خواستید بیاید اینجا، مگه بابا نگفت که برگردید ایران؟» سارا به دفاع از خودش گفت: الآن هم میگیم هوای برگشتن به ایران نداریم، ولی اینجا هم جای موندن نیست، به بابا بگو که..... نگذاشتم ادامه بدهد و گفتم: مجبوریم که بمونیم. ابوحاتم هم که برگشت. دمشق دیگه کسی نیست تا ما رو برگردونه اونجا، پس باید تحمل کنید. روز اول تا غروب مثل بچه یتیم ها نشستیم توی خانه. مقداری پول داشتیم که از بیرون غذا تهیه کنیم. دخترها گفتند: حداقل بزنیم بیرون. هوای بیرون بهتر از هوای دم کرده این حمامه! چادرهایمان را که سر کردیم، در زدند. زهرا در را باز کرد، چند نفر که کت و شلوار رسمی به تن داشتند و یقه پیراهن‌های سفیدشان مثل دیپلمات‌ها بود، پشت در ایستاده بودند. ❤️ 🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
خانه‌ی امن هنجارشکن‌ها‼️ ▫️تصویر بالا نظرسنجی است که یک کانال مستهجن در روبیکا تنظیم کرده است و همانطور که میبینید اکثریت شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی خواهان ادامه‌ی فعالیت این کانال در روبیکا بوده اند و نه مهاجرت به لجن‌گرامی به نام تلگرام! ▫️پیامی که در پس این نظرسنجی وجود دارد کاملا مشخص است و ما همچنان منتظریم ببینیم مسئولین روبیکا چه زمانی پاسخگوی فضای یله و رهای این برنامه خواهند بود! ✍میلاد خورسندی
2_144178960579036710.mp3
1.66M
🏴 ویژه ماه ♨️شیعه شدن نویسنده سنی بخاطر امام حسین(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام @saghebin
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🔰اصل پنجاه و دوم 2⃣5⃣ 🔘بودجه سالانه کل‌ کشور به ترتیبی که در قانون مقرر می‌شود ازطرف دولت تهیه و بر
🔰اصل پنجاه و سوم3⃣5⃣ 🔘کلیه دریافت های دولت در حساب های خزانه‌داری ‌کل متمرکز می‌شود و همه پرداخت ها در حدود اعتبارات مصوب به‌ موجب قانون انجام می‌گیرد. @saghebin 
💠 خواندن روضه های دروغ 💬 پرسش: خواندن روضه های دروغ و نامعتبر که موجب تمسخر و هتک می شود، چه صورتی دارد؟ ✅ پاسخ: 🔹 اگر دروغ و موجب هتک و تمسخر باشد، جایز نیست (آیت الله خامنه ای). 🔹 خواندن روضه های دروغ جایز نیست (آیات عظام بهجت،صافی و مکارم). 🔹 اگر دروغ یا موجب هتک باشد، جایز نیست (آیت الله سیستانی). 🔺 سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج۳، خواندن روضه های دروغ، ص ۳۱ @saghebin