eitaa logo
کانال آموزش سهم گلچین
86 دنبال‌کننده
30 عکس
70 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستانی که فکر میکنند از ماه های اخیر بازار جا مانده اند مطالعه کنند: از روزهای اولی که وارد حوزه سرمایه گذاری شدم،علاقه عجیبی به خریدن سهام شرکت های کوچک داشتم. خیلی اوقات از سوی سایر همکاران مورد تمسخر واقع شدم ولی خیلی برام مهم نبود. بعدها تمسخر تبدیل به طعنه و اتهام شد که قیمت سهام شرکتهای کوچک قابل دستکاریه . از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون چند مرتبه هم شنیدم پشت سرم گفتن که فلانی سفته بازه!!! سال اول دور کارشناسی بودم که تو کتاب سرمایه گذاری پیشرفته دکتر راعی خوندم :شرکتهای کوچک بازده بالاتری نسبت به شرکتهای بزرگتر دارند چون ریسک بالاتری دارند (ریسک نقدشوندگی).ولی بازده شرکت های کوچک آنقدربرای من مهم بود که بتونم روی این ریسک مهم چشم ببندم. چند مرتبه تلاش کردم روش خودم رو تغییر بدم رفتم سراغ شرکتهای بزرگ و شروع کردم به مطالعه صورت های مالی شرکتهای بزرگ ولی اعتراف می کنم علی رغم تلاشی که کردم اصلا موفق نبودم. یادم یک مرتبه مطالعه صورتهای مالی "مپنا" سه هفته زمان برد. ولی نتیجه اصلا خوب نبود.نتونستم با اطمینان قابل قبول سهام مپنا رو "ارزشگذاری" کنم!! آنقدر این شرکت زیر مجموعه خارج از بورسی ،با فعالیت های متفاوت،با دورهای مالی متفاوت و با ساختارهای مالی متفاوت داشت که نمی شد با یه اطمینان قابل قبول در مورد ارزشگذاری سهامش اعلام نظر کرد. بعدها فهمیدم این فقط مشکل من نیست ،خیلی ها به این درد، دچارند. شرکتهای کوچک با یک فعالیت مشخص و محدود را به راحتی می توانستم ارزشگذاری کنم و ضمننا بازدهای خیره کننده ای هم داشتند! اکنون که دارم این مطلب رو مینویسم خیلی از سهم های شاخص ساز مثل شپنا رشد های 5،6برابری داشتند اون هم توی یک بازه کوتاه مدتی و پرتفوی من که غالبا از نماد های کوچیک تشکیل شده بود یک سیر صعودی بسیار بسیار ملایم رو به نسبت اونها طی کرد. شاید مسئله دو نوع بودن شاخص است: به هر حال نمیدانم و مثل همیشه هر وقت کار گیر بیفته به رجوع میکنم. دیشب داشتم کتاب"کافه وصال" به نویسندگی علی صادقی رو مطالعه میکردم که یه دلیل دیگه برای سرمایه گذاری در سهام کوچک پیدا کردم.بدون هیچ دخل و تصرفی پارگراف آخر صفحه ۲۸ این کتاب رو براتون بازنویسی میکنم: به نظر میرسد در شرکتهای بزرگ ،توطئه ای مدیریت شده ،تخصیص عواید و امتیازات را به طور اشتباه و ناکارآمد سازماندهی می کند. هر چه این شرکت ها بزرگ تر باشد،اندازه و موفقیت این توطئه بیشتر است. در این ساز و کار اشتباهی ،سیستم های حسابداری دشمن پاداش های منصفانه هستند و مدیران ارشد هم بر اساس اطلاعات گمراه کننده و فیلتر شده تصمیم می گیرند . بنابراین جای تعجب ندارد که کارمندان موفق در شرکت های بزرگ و ثروت آفرین کمتر از آن چه باید دریافت کنند،دریافت می کنند و انبوه مدیران میانی،بیش از آنچه شایستگی اش را داشته باشند،نصیبشان می شود. "در این ساختار کار گروهی و میل به ثروت آفرینی بیشتر با مانع مواجه می شود "
#بازار پیشنهاد می کنم حتما مقاله زیر را مطالعه بفرمایید تا بدانید با احساس در بازار چطور کنار بیاید. ترس در باعث می‌شود درست درزمانی که معامله‌گر می‌داند دقیقاً چه‌کاری باید انجام دهد، از انجام آن ناتوان باشد. ترس در معاملات ‌احساسی است ناخوشایند، اما طبیعی. ترس در واکنش به ‌«‌خطرات واقعی‌»‌ ‌ایجاد می‌شود. عبارت ‌‌«خطرات واقعی‌»‌ ‌تعریف ترس از اضطراب را جدا می‌سازد. ترس در معاملات در مقابله با شرایط ناآشنا و متغیر ایجاد می‌شود. ذهن انسان متمایل به شرایطی است که آن را به‌خوبی بشناسد. حال معامله‌گر و محیط کاملاً پویا و متغیر بازار سرمایه را در نظر بگیرید. دلایل ترس در معاملات 1- و زیان در اینکه معاملات قبلی خود را بازیان بسته‌ایم یا اکنون معامله بازی داریم. آیا معامله باز که در زیان به سر می‌برد باعث می‌شود که نتوانیم به‌موقع معامله خود را ببندیم و تصمیم درست را در مورد این معامله انجام دهیم. برای پیشگیری از این مشکل باید موارد زیر رعایت شود: باید استراتژی مشخصی داشته باشیم قبل از ورود حد ضرر را مشخص کرده باشیم با اطمینان کامل وارد معامله شویم بایستی تمام اشتباهات و احساسات و دلایل خود را نوشته باشیم از تکرار اشتباهات در معاملات بعدی خودداری کنیم 2- غیر‌واقعی داشتن اهداف غیرمنطقی از بازار سرمایه باعث شکست در بازار می‌شود. برای ورود به یک معامله باید تمام احتمالاتی که راجع به آن می‌توان در نظر گرفت را ثبت کرد. بهترین پاسخ را که برای هرکدام وجود دارد را باید مدنظر داشت تا با اعتماد و اطلاع کامل بهترین تصمیم در هرلحظه گرفته شود. این کار باعث می‌شود معامله‌گر دچار ترس و تردید نگردد. 3- متناسب معامله‌گر باید سرمایه‌ای را وارد بازار کند که بداند با از دست دادن آن شرایط رفاهی اولیه و کلی زندگی‌ لطمه‌ای نمی‌بیند. 4- به اخبار غیر موثق و سایر افراد این موضوع که بدون علم کافی تنها با تکیه‌بر شایعات و صحبت دیگران خریدوفروش انجام دهیم به‌مانند راه رفتن بر لبه پرتگاه است. بهترین کار این است که خودمان با توجه به روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی خریدوفروش انجام دهیم. همیشه به مطالعه و افزایش اطلاعات بپردازیم. این کار میزان ترس شخص را به‌شدت کاهش می‌دهد. معامله‌گر می‌داند که با اطلاعات کامل و بر اساس استراتژی شخصی این معامله را انجام داده و بهترین تصمیم را می‌گیرد. 5- ناکارآمد بودن انتقال علم از حوزه علم به عمل کار مشکلی است. آنچه در کتاب‌ها می‌آموزیم با آنچه عملاً به‌کاربرده می‌شود بسیار متفاوت است. اگر شخصی کامل‌ترین و بهترین اطلاعات را داشته باشد هرگز بااحساس و عدم کنترل خود نمی‌تواند معامله‌گر موفقی باشد و با شکست مواجه می‌شود. باید معامله کردن را آموخت. یاد بگیریم با ترس و هیجانات خود چگونه مقابله کنیم تا موفق شویم. بیشتر معامله گران به دو دلیل احساسی و ، پول خود را در بازارهای معاملاتی از دست می‌دهند. احساس ترس، خود را حداقل به دو صورت عمده نشان می‌دهد: از دست دادن از دست دادن ترس از دست دادن پول ترس از دست دادن پول زمانی اتفاق می‌افتد که معامله‌گر ابتدا موقعیتی را آغاز می‌کند. سپس متوجه می‌شود که معامله به ضررش در حال انجام است. ترس شدید از دست دادن سرمایه می‌تواند موجب شود تا معامله‌گر بلافاصله زیان‌های خود را کاهش داده و باکمی ضرر از معامله خارج شود. این خسارات کوچک و جزئی، به‌سرعت می‌توانند به میزان قابل‌توجهی افزایش یابند. چنین زیان‌هایی به‌مرورزمان باعث می‌شوند که معامله گران روحیه و اعتماد خود را از دست بدهند. راه بر درمعاملات و از دست دادن سرمایه: به خودتان یادآوری کنید که یک جراح برای دریافت مدرک تحصیلی‌اش پول بسیار بیشتری را صرف می‌کند. سرمایه‌گذاری در آموزش همیشه بهترین نوع بازگشت است. هر یک از معامله باخت و ضرر را به‌خوبی تجزیه‌وتحلیل کنید تا متوجه اشتباهات خود شوید. قوانین معاملات خود را اصلاح کنید. از دست دادن سود ترس دیگر، ترس از دست دادن سود در معاملات برد و سودآور است. هنگامی‌که معامله‌گری موقعیت خود را سودآور می‌بیند، هراس و ترس از تغییر شرایط در هرلحظه بر او چیره می‌شود. به نقل از : «اکثر مردم زمانی که باید بترسند امیدوارند و زمانی که باید امیدوار باشند می‌ترسند.» بدین ترتیب، معاملات برد و سودآور خود را با به دست آوردن سود کمی سریع به اتمام می‌رسانند. گفته‌شده که: برد یا باخت شما مهم نیست، مطلبی که مهم است: اینکه چقدر برنده می‌شوید درزمانی که درست اقدام می‌کنید چقدر از دست می‌دهید درزمانی که اشتباه اقدام کرده‌اید به‌جای تمرکز افکارتان بر فکرهای منفی، به پیروزی بزرگ درزمانی که درست اقدام می‌کنید تمرکز کنید.
آشنایی با مفهوم DPS ✍️ واژه DPS (مخفف عبارت Dividend Per Share) است. به درصدی از EPS که بین سهامداران تقسیم می‌شود DPS می‌گویند. شرکت‌ها سیاست‌های خاص خود را در تقسیم سود دارند؛ بنابراین درصد سود تقسیمی یا DPS در شرکت‌های مختلف، متفاوت است. برخی شرکت‌ها بیشتر سهام‌شان را بین سهامداران خود تقسیم می‌کنند و برخی دیگر ترجیح می‌دهند درصد کمی سود تقسیم شود و بیشتر سود به دست آمده، برای تامین نقدینگی مورد نیاز طرح‌های توسعه‌ای صرف شود. درباره این موضوع که بهتر است چه مقدار از EPS به عنوان DPS بین سهامداران تقسیم شود نیز در مجمع شرکت تصمیم گرفته می‌شود. روند پرداخت DPS به این صورت است که هر شرکت شرایط و زمان پرداخت خود را در اطلاعیه‌ای در سایت codal.ir منتشر می‌کند تا سهامداران در تاریخ مقرر شده، نسبت به دریافت سود نقدی سهام خود اقدام کنند.