eitaa logo
انتشارات صهبا - موسسه جهادی
1.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
279 ویدیو
43 فایل
📚 انتشارات صهبا - مؤسسۀ جهادی 🌍 www.jahadi.ir 🖼 www.instagram.com/sahba_nashr 📞 025-33551212 ✅ ارتباط با ما 🆔 @sahba_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
انتشارات صهبا - موسسه جهادی
🔖 🔸 آن روزها عنایات ویژه و فراوان حضرت به رزمندگان و اهالی زینبیه، حرم را تبدیل به مأمن و پناهگاه مردم کرده بود و همه به کوچک‌ترین بهانه، به متوسل می‌شدیم و در حرم آرام می‌گرفتیم. 🔹 «منجي الشام» یا «حافظة الشام» عبارت قدیمی اهالی سوریه در وصف بی‌بی زینب بود که از یادها رفته بود و دوباره بر سر زبان‌ها افتاد. و این جمله معروف شده بود که: 🔸 نحنُ في حِمايَةِ السَیِّدَة زَینَب و هِيَ تُدافِعُ عَنّا و عَن کُلِّ سورِيَة ما در پناه حضرت زینب هستیم، و ایشان، از ما و تمام سوریه دفاع می‌کند. 🔹 برای خود من این قضیه در ماجــ👇ـــرایی که پیش آمد، به‌وضوح ثابت شد. 🔸 یکی از شب‌های محاصره، خانمی از اهل‌سنت منطقه، حدود ساعت سۀ نیمه‌شب، پابرهنه از خانه‌اش بیرون می‌دَوَد، دم درِ حرم می‌آید و می‌گوید: می‌خواهم بروم کنار ضریح. مسئول حفاظت حرم می‌آید و می‌پرسد: داستان چیست؟ الان حرم بسته است، باید فردا بیایی. زن می‌گوید: من از اینجا نمی‌روم تا به ضریح برسم. خلاصه سروصدایی شد و ما هم آمدیم دم در حرم. آن‌قدر اصرار کرد تا واردش کردند. وقتی کنار ضریح رسید، شروع کرد با صدای بلند گریه‌کردن. بعد از مدتی که آرام گرفت، از او پرسیدیم ماجرا چیست؟ 🔹 گفت: امشب در خواب خانم جلیله‌ای را دیدم که دستانش را باز کرده، طوری‌که گویا با دستانش کل منطقۀ زینبیه را در آغوش گرفته و از آن مانند طفلی مراقبت می‌کند، درحالی‌که دستانش خونی شده‌اند. همین‌طورکه با بُهت ایشان را نگاه می‌کردم، رو کردند به من و فرمودند: «اَنا اُدافِع عَنکم»، من دارم از شما می‌کنم. 🔸 وقتی این خواب را تعریف کرد، ما شدیدتر از او شروع کردیم به گریه‌کردن و به بی‌بی عرض کردیم که حقیقت همین است. 📚 کتاب مقاومت زینبیه ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🔖 📆 به مناسبت سالروز سلام‌الله‌علیها 👤 دکتر اَیمن فَوّاز: در کمتر از یک ماه بعد از شروع بحران، با بازگشایی بیمارستان صدر، پزشکان و بیشتری روزبه‌‌روز به کمک ما آمدند. جوانان نیز بدون دریافت هیچ وجهی کمک می‌‌کردند. 🤝 اینجا بود که روحیۀ تعاون و همبستگی و خدمت به دیگران و انسانیت جلوه‌‌گر شد. حتی زن‌‌هایی بودند که با همت عالی خود، به زخمی‌‌ها کمک می‌‌کردند. بااینکه از کار پزشکی هیچ سر درنمی‌‌آوردند، با همۀ وجود به ما کمک می‌‌کردند. 🔹 بعضی از این زن‌‌ها، در وضعیت‌‌های خطرناک هم کمک‌‌کارِ ما بودند؛ 🔹 وقتی مجروحی نیاز به جراحی یا مراقبت‌‌های تخصصی داشت و لازم بود سریع به بیمارستان‌‌های دمشق منتقل شود، 🔹 این خانم‌‌ها با زخمی‌‌ها وارد آمبولانس می‌‌شدند که مراقب جان او باشند؛ 🔹 درحالی‌‌که می‌‌دانستند آمبولانس از مسیرهایی عبور می‌‌کند که زیر دید و تیر تک‌‌تیرانداز تروریست‌‌هاست. 🚑 آمبولانس از مهم‌‌ترین اهداف مسلحین بود و معمولاً در طول این جاده‌‌ها بارها به آن شلیک می‌‌شد، چون حدس می‌‌زدند آمبولانس در حال انتقال یکی از رزمندگان مجروح شده است، پس باید کارش را تمام کرد! 📚 کتاب مقاومت زینبیه ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🔖 📆 به مناسبت سالروز میلاد حضرت زینب سلام‌الله‌علیها 👤 پرستار ابوسامر احمد قاسم: ❕ برخی از آشناها به من می‌‌گفتند تو هستی، ❕ این درگیری‌‌ها به تو ربطی ندارد! ❕ اما نمی‌‌توانستم در آن شرایط مردم را رها کنم؛ ❕ سال‌‌ها در شرایط خوب، در بیمارستان کار کرده بودم، درست نبود که در شرایط خطر، وظیفه را رها کنم! 🔥 هروقت با خمپاره به بیمارستان حمله می‌‌کردند، چنان وضعیت فجیعی پیش می‌‌آمد که تحملش سخت بود؛ طوری‌‌که تا ساعت‌‌ها، مشغول جابه‌‌جاکردن زخمی‌‌ها و اعضا و اندام‌‌های قطع‌‌شده و کشته‌‌شدگان می‌‌شدیم. ▫️ این موضوع فقط یک‌‌بار نبود، بلکه به کرّات بیمارستان مورد هدف آنان قرار گرفت. 📚 کتاب مقاومت زینبیه ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
انتشارات صهبا - موسسه جهادی
🔖 #حضرت_زینب 📆 به مناسبت سالروز میلاد حضرت زینب سلام‌الله‌علیها 👤 پرستار ابوسامر احمد قاسم: ❕ برخی
🔖 📆 به مناسبت سالروز میلاد حضرت زینب سلام‌الله‌علیها 🏥 صحنۀ بیمارستان در زینبیه در دوران محاصره، شباهت‌‌هایی به میدان جنگ پیدا کرده بود، 🔻 مثل‌‌اینکه نیروهای داوطلب برای کمک می‌‌آمدند 🔻 و با آموزشی مختصر وارد کار و کمک به مجروحان می‌‌شدند 🔻 و باقی آموزش‌‌ها را در همان حین کار می‌‌دیدند. 👆👆 آن روزها چند نفر از این پرستارها را دیدیم که در دل معرکۀ درگیری‌‌ها تبدیل شده بودند به پرستاران باتجربه. یکی از آنها همان خانم فلسطینی؛ رقیه محمد بود. 📚 کتاب مقاومت زینبیه ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🔖 🥀 شهید حاج‌جواد صاعقه 🏷 برشی از کتاب مقاومت زینبیه، مصاحبه با فرماندۀ شهید، حاج‌جواد صاعقه: ▪️ من از ماهِ دوازده سال ۲۰۱۲/ آذر ۱۳۹۱ به سوریه آمدم و مسئول اطلاعات منطقۀ سیدة زینب شدم. واقعاً ایام سختی بر ما گذشت که حرم در خطر بود و به لطف خود بود که حرم و منطقه حفظ شد. ▪️ در طراحی سلسله‌عملیات عاشورا، سخت‌ترین کار آزادسازی حجیره و غربة و این محلات مسکونی نزدیک حرم بود. قبل از آن‌هم خیلی از جوانان ما در همین مناطق به رسیدند. در آن کوچه‌های تنگ و خانه‌های متراکم، دو تک‌تیرانداز مسلحین یک گروهان ما را زمین‌گیر می‌کرد. ▪️ در جلسه‌ای که طراحی عملیات می‌شد، من نظری دادم که تقریباً با همۀ نظرات متفاوت بود. حاج‌حیدر خوب حرف‌هایم را شنید، بعد گفت: فردا صبح می‌رویم در منطقه می‌چرخیم، طرحت را توضیح بده. باهم رفتیم روی یکی از ارتفاعات منطقه و آنجا طرحم برای دور‌زدن مسلحین را توضیح دادم. حاج‌حیدر این طرح را پذیرفت و به همه اعلام کرد که این‌طور عمل می‌کنیم. ▪️ چه‌کار کردیم؟ منطقه را از چندین کیلومتر عقب‌تر دور زدیم و از آنجا با مسلحین درگیر شدیم و با این کار، راه پشتیبانی آنها را بستیم. مسلحین اخلاقی داشتند که اگر احساس می‌کردند راه کمک بسته شده و در حال دورخوردن هستند، سریع فرار می‌کردند. همین اتفاق افتاد و با کمترین شهید و مجروح، یک محدودۀ غیر قابل نفوذ آزاد شد. 📚 کتاب مقاومت زینبیه ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────
🔖 بزرگداشت شهدای 💢 آن روزها عنایات ویژه و فراوان حضرت به رزمندگان و اهالی زینبیه، حرم را تبدیل به مأمن و پناهگاه مردم کرده بود و همه به کوچک‌ترین بهانه، به متوسل می‌شدیم و در حرم آرام می‌گرفتیم. 🔻 «منجي الشام» یا «حافظة الشام» عبارت قدیمی اهالی سوریه در وصف بی‌بی زینب بود که از یادها رفته بود و دوباره بر سر زبان‌ها افتاد. 🔻 و این جمله معروف شده بود که: نَحنُ في حِمايَةِ السَیِّدَة زَینَب و هِيَ تُدافِعُ عَنّا و عَن کُلِّ سورِيَة ما در پناه حضرت زینب هستیم، و ایشان، از ما و تمام سوریه دفاع می‌کند. 📚 کتاب مقاومت زینبیه ╭────── 📱 @sahba_nashr ╰────────────