eitaa logo
🌹وصیت شهدا🌹
80 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
2هزار ویدیو
4 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ ..هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده ‏اندمرده مپنداربلكه زنده ‏اند..🌹سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹💐 https://eitaa.com/sahdah کپی:حلال #وصیت_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌷 « » در 30 تیرماه 1376 مصادف میلاد (ع) در شهرستان بردسیر در به دنیا آمد. او اولین و بزرگترین فرزند خانواده بود و با به دنیا آمدن او شور و شادی در خانواده برپا شد. در کودکی و بود و به خانواده و افراد احترام خاصی داشت، در سن 7 سالگی در دبستان بعثت مهمان شهر بردسیر به فرا گیری علم و دانش پرداخت و تا مقطع سوم راهنمایی ادامه تحصیل داد و بعد از آن ترک تحصیل کرد. وی تمام وقت و انرژی خود را برای خدمت به و می گذاشت و همیشه مسائل و فرائض دینی و مشکلات خود را از امام جماعت می پرسید. در ایام و مجالس عزاداری سرور و سالار شهیدان (ع) و با سایر دوستان در مسجد و هیئت های مذهبی حضور و فعالیت چشمگیری داشت. بعد از اینکه گروهک تکبیری داعش قصد تخریب مقدسات اسلام و شیعیان را داشت همیشه به فکر این بود که باید کاری را انجام بدهد و پیگیر اوضاع و تحولات سوریه بود. دوستانش یکی پس از دیگری برای دفاع از (س) و حضرت رقیه عزم سوریه می شدند و او هم می خواست به جمع مدافعان حرم بپبوندد و از این قافله جا نماند. وقتی در مهمان شهر بردسیر شهدای مدافع حرم را تشییع می کردند، صادق به حالشان غبطه می خورد و می گفت ای کاش من هم بتوانم قدمی در این راه بردارم. پس از اصرار های فراوان بلاخره توانست اذن و اجازه پدر و مادر را بگیرد و در 15 فروردین 1395 با سایر دوستان عازم جبهه های مقاومت اسلامی شد و به جمع مدافعان حرم ورزمندگان لشکر پیوست. وی در پایان دوره ماموریت دفاع از حرم و هنگامی که قصد بازگشت به جمع خانواده را داشت در 14 خردادماه 1395 بر اثر یک حمله انتحاری دشمن به درجه رفیع رسید و پیکر مطهر این شهید والا مقام پس از گذشت هفت ماه در تاریخ 20/10/95 به زادگاهش بازگشت و در میان حزن و اندوه مردم و بردسیر در گلزار مطهر شهدای این شهر به خاک سپرده شد.🌷 ❤️ ❤️ 🌹وصیت شهدا🌹 https://eitaa.com/sahdah
🌹 آخرین توصیه‌های من که همان گفتار و (ص) و (ع) و است اینست: اگر می‌خواهید با خدا صحبت کنید به پا دارید. نماز را بخوانید. نماز را سبک نشمارید. لازم به تذکر است که سعی کنید را پر کنید و نماز را به بخوانید و حتما سعی کنید پرمحتوا شوید. دعاهای بعد از نماز را بخوانید. سعی کنید را به جا آورید. متاسفانه در برخی مساجد هنوز حالت پویایی انقلاب به وجود نیامده است. ! به همچنین ای ملت حزب الله! مسئول هستید که مساجد را به مکاتب و و و یعنی همه ابعاد تبدیل کنید. مسجد فقط محل نمازخواندن یا دریافت کوپن و این‌ها نیست. اگر می‌خواهید خدا با شما صحبت کند، را زیاد بخوانید. را در همه روز بخوانید و به غیر از دعا شکرگذار نعمت‌های خداوند باشید. را زیاد بخوانید. صحیفه سجادیه را اصول کافی را، معراج السعاده را و کتب بزرگان اسلام چون مطهری را زیاد بخوانید... اگر به شما دادند سعی کنید به نحو احسن در انجام وظایف محوله بکوشید و اگر می‌دانید قادر نیستید، از گرفتن این مقام کنید... این آخرین نوشته‌ها و گفته‌های من است و فردا عید قربان من و انشا الله روز موعود است. ! ! آمدیم. ! حسین جان! آمدیم. فرمانده ما در این عملیات (عج) است.🌷 ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃🌹وصیت شهدا🌹 https://eitaa.com/sahdah
🌹وصیت شهدا🌹
” 🌷، در تاریخ دوم آذرماه سال هزاروسیصدوچهل‌وپنج در روستای کبوترخان دیده به جهان گشود. سال اول ابتدایی را در آموزشگاه ابن‌سینا بهنوار گذرانید. در آن سال‌ها خواهرش در ایستگاه راه‌آهن بهنوار سکونت داشت و به علت شغل همسر گاهی از اوقات خواهرش تنها بود. محمد سالی را در کنار خواهر در منطقه بهنوار به سر برد و بعد از آن تا سال پنجم ابتدایی در مدرسه روستای کبوترخان ادامه تحصیل داد. پدر بزرگوارش بود و سخت‌کوش. با شروع جنگ تحمیلی، محمد زندگی پرفرازونشیبی را پشت‌‌ سر نهاد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران در کنار برادر بزرگوارش نقش بسیار ارزنده‌ای را در و (ره) ایفا نمود. دوازدهم مهرماه سال یک‌هزاروسیصدوشصت‌ودو به عضویت درآمد. به پادگان آموزشی ۲۱ حمزه تهران اعزام گردید تا آمادگی‌های لازم را برای حضور در عملیات در به دست آورد. محمد در یک مانور عملیاتی در اطراف کوه‌های دماوند شرکت داشت که در حین مانور نظامی به ‌رسید. شهید یک برادر به نام محمدرضا و یک خواهر به نام مرضیه دارد که در ادامه همین مجموعه خاطرات‌شان خواهد آمد. به‌‌راستی که و بود. امکان نداشت قولی بدهد و یا قراری بگذارد و سر موعد انجامش ندهد. ترک نمی‌شد و با جانش گره خورده‌‌ بود. انسانی وارسته و مشتاق (ع) و زیارت تربت آنان بود. محمد چون ساحت خداوندی را درک می‌کرد و متوجه حضورش در برابر خداوند بود حیا را در دستور زندگی خویش قرار داد. محمد براساس گواهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دامغان بیست‌وچهارم آبان‌ماه سال هزاروسیصدوشصت‌ودو شهید و پیکر پاکش در فردوس رضای دامغان به خاک سپرده شد. “ ”🌷 ❤️ ❤️