eitaa logo
🌹وصیت شهدا🌹
88 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
4 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ ..هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده ‏اندمرده مپنداربلكه زنده ‏اند..🌹سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹💐 https://eitaa.com/sahdah کپی:حلال #وصیت_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌷 « » در 30 تیرماه 1376 مصادف میلاد (ع) در شهرستان بردسیر در به دنیا آمد. او اولین و بزرگترین فرزند خانواده بود و با به دنیا آمدن او شور و شادی در خانواده برپا شد. در کودکی و بود و به خانواده و افراد احترام خاصی داشت، در سن 7 سالگی در دبستان بعثت مهمان شهر بردسیر به فرا گیری علم و دانش پرداخت و تا مقطع سوم راهنمایی ادامه تحصیل داد و بعد از آن ترک تحصیل کرد. وی تمام وقت و انرژی خود را برای خدمت به و می گذاشت و همیشه مسائل و فرائض دینی و مشکلات خود را از امام جماعت می پرسید. در ایام و مجالس عزاداری سرور و سالار شهیدان (ع) و با سایر دوستان در مسجد و هیئت های مذهبی حضور و فعالیت چشمگیری داشت. بعد از اینکه گروهک تکبیری داعش قصد تخریب مقدسات اسلام و شیعیان را داشت همیشه به فکر این بود که باید کاری را انجام بدهد و پیگیر اوضاع و تحولات سوریه بود. دوستانش یکی پس از دیگری برای دفاع از (س) و حضرت رقیه عزم سوریه می شدند و او هم می خواست به جمع مدافعان حرم بپبوندد و از این قافله جا نماند. وقتی در مهمان شهر بردسیر شهدای مدافع حرم را تشییع می کردند، صادق به حالشان غبطه می خورد و می گفت ای کاش من هم بتوانم قدمی در این راه بردارم. پس از اصرار های فراوان بلاخره توانست اذن و اجازه پدر و مادر را بگیرد و در 15 فروردین 1395 با سایر دوستان عازم جبهه های مقاومت اسلامی شد و به جمع مدافعان حرم ورزمندگان لشکر پیوست. وی در پایان دوره ماموریت دفاع از حرم و هنگامی که قصد بازگشت به جمع خانواده را داشت در 14 خردادماه 1395 بر اثر یک حمله انتحاری دشمن به درجه رفیع رسید و پیکر مطهر این شهید والا مقام پس از گذشت هفت ماه در تاریخ 20/10/95 به زادگاهش بازگشت و در میان حزن و اندوه مردم و بردسیر در گلزار مطهر شهدای این شهر به خاک سپرده شد.🌷 ❤️ ❤️ 🌹وصیت شهدا🌹 https://eitaa.com/sahdah
🌷  و سلام علیكم، اسلام و امام را یاری كنید. خون خود را به اسلام عزیز بدهید چون كه اسلام احتیاج به دارد. پدر و مادر عزیز، انشاالله كه مرا ببخشید چون كه شاید من برای شما فرزند خوبی نبوده‌ام. برای آخرین بار می‌کنم و شما را به خدای بزرگ می‌سپارم. خدمت و و و سلام می‌رسانم و از آنها خدا حافظی می‌کنم، امیدوارم كه آنها بتوانند بارعایت كردن و ، از باشند. و از شهید شدن من اصلاً ناراحت نباشید. چون كه شهادت در راه خدا است.🌷 🍃 . ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃https://eitaa.com/sahdah اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
✍ # وصيت‌نامه_شهید 🌷 فرزند غلامحسين ساكن روستاى قلعه رئيسى وصيـت نامه خود را شروع مى كنم : من اين دومين بار اسـت كــه بسـوى هاى حق عليه باطل مى شتـابـم و به آن مقــامـى كه دوست داشتم نرسيدم و اينكه بسوى جبهه هاى حــق عليــه باطل مى روم تا ضربه نهايى را بـرابـر بزنيم و به آنها اعـلام كنــم كه تا آخرين نفس كه داريم از اسلام دفاع مى كنم و اينك من مى روم تا را پر كنم و اسلحه آنان را ازدر دست بگيرم . از خانواده ام مى خواهم در سوگ من ناراحت نشوند چونكه من زنده هستم و پيش خداى خويش روزى مى گيرم و اما را رعايت كنى كه حجاب تو است و مودبانه با خانواده رفت و آمد كن و شما در سوگ من لباس سياه نپوشيد و ناراحت نشويد زيرا اگر ناراحت شديد شاد مى شوند و از كليه برادران تقاضامندم كه تفرقه را از بين خود دور كنيد و برادر وار با هم رفتار كنيد و قبر من را پهلوى قبر قرار دهيد .🌷 🍃 . ❤️ ❤️ به مابپیوندید👇 https://eitaa.com/sahdah
🌷 ا... در بیستم فروردین ماه سال 51 در در روستای سرکلاته خرابشهر دیده به جهان گشود. آقا علیرضا در اندک زمان حیات پرارزش خود فردی تلاشگر و مقید به مسائل بودند. ایشان با الگو قرار دادن (ع) و سرور و سالار شهیدان (ع) در زندگی خود، در مراسم های مذهبی بخصوص و و حضور درخشانی داشتند. از آنجا که ایشان فرزند چهارم از خانواده پنج نفره خود بود، همیشه از برادر کوچک خود مواقعی که مادر بزرگوارشان در بستر بیماری بودند یا برای کار کشاورزی بیرون می رفتند، مراقبت می کردند. علیرضا به مانند دیگر هم رزم های شهید خود، علاوه بر کار منزل و کمک به و از تحصیل غافل نشدند و توانستند تا مقطع راهنمایی به فراگیری علم و دانش بپردازند. علیرضا در همان دوران جنگ به فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) به عضویت نیروی مقاومت بسیج روستا در آمدند. نیروی بسیجی که در آن دوران حال و هوای دیگری داشت، زمانیکه جوانان روستا برای حضور در جبهه های حق علیه باطل از خانواده خود خداحافظی میکردند، در این میان از الله شهیدی بود به نام علیرضا الوندی با اینکه سنشان برابر قانون اقتضای حضور در را نمیداد ولی ایشان به خاطر عشق و علاقه ای که به دین اسلام و ملت خود داشتند. با دست کاری در تاریخ تولد شناسنامه اش به آرزوی خود برای حضور در دست یافتند.🌷 ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃 https://eitaa.co
🌷«به همه مردم شریف و عرض می‌کنم؛ افتخار می‌کنم که در خدمت هستم. مردم شریفی که برای رضای خدا جان خود را کف دست گرفتند و از (س) دفاع می‌کنند و اگر برای خانواده‌ام مشقت نداشت به خانواده‌ام می‌گفتم مرا در مزار شهدای فاطمیون دفن کنند. , ., ., و ! زندگی برایم سخت شده بود وقتی می‌دیدم از شهدا فقط اسم‌شان به‌جامانده و آرمان‌های شهدا تقریباً مرده بود. , ., و از مردن برای من سخت‌تر بود وقتی برادر به برادر رحم نمی‌کند، رعایت نمی‌شود، شکم‌ها از پر می‌شود و همه و همه، (عج) را تنها گذاشته‌اند دیگر نمی‌توانم دنیا را تحمل‌ کنم...»🌷 ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃🌹وصیت شهدا🌹 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ ..هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده ‏اندمرده مپنداربلكه زنده ‏اند..🌹سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹💐 تبادل:داریم کپی:حلال https://eitaa.com/sahdah اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
🌷 و وقتی که من به جبهه می روم من با عشق به به جبهه می روم نه به اجبار و یا با زور مدرسه من را به می فرستد بلکه من افتخاری و با پای خودم به جبهه می روم باری پدر شما حق ندارید به مدرسه بروید و بگویید که چرا فرزندم را به جبهه فرستاده ای بلکه من خودم به جبهه رفته ام و در رفتن من به جبهه مدرسه هیچ دخالتی ندارد و یا نمی توانید به یا جایی دیگر بروید که چرا فرزندم را به جبهه فرستاده ای (باز هم تکرار می کنم که شما حق ندارید به مدرسه بروید که چرا فرزندم را به جبهه فرستاده اید گفتم و باز هم می گویم که در رفتن من به جبهه مدرسه هیچ دخالتی نداشته است بلکه با به جبهه رفته ام.🌷
🌷 که شبها و روز ها بر گهواره من خواب را حرام کرده و آن پدر پیری که با دستهای پینه بسته زحمت کشیده امیدوارم که: بعد از شهادت من گریه نکنید و سیاه به تن نکنید زیرا خون من از (ع) و (ع)  بهتر نیست و نخواهد بود . از می خواهم : اسلحه مرا برداشته و راهم را ادامه دهند. و از خواهانم : با خود از خون پاک شهیدان محافظت نمایند . و برای عزیزان حسین (ع) بخصوص دو فرزند عزیزش علی اکبر (ع) وعلی اصغر(ع) گریه نمایید نه برای من .🌷   ❤️ ❤️
‏ « ! از درگذر و مرگم را شهادت در راهت قرار بده. و شما اى و ، من فرزندى نبودم كه در زندگى دستگير شما باشم و از دستورات شما سرپيچى كردم. از شما تقاضا دارم كه چرا كه زحمات شبانه روزى شما را به خاطر دارم و اميد است از من راضى باشيد. و تو ! آگاه هستى كه امروز حضور من در ، باعث رنج و مشقّتت خواهد شد؛ فرزندانم شما را اذيّت مى‏ كنند، ديگران مى ‏زنند و مشكلات ديگر. مبادا تو را از ياد خدا غافل كند. فقط و را به جا آور كه همه ما در معرض هستيم.»🌷 ❤️ ❤️