eitaa logo
صاحب الزمانی ها 🇵🇸
369 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
104 فایل
این جا کانالیه که‌ توش می خواهیم قلب امام زمانمون رو شاد کنیم. ان شاءالله که قلب حضرت از دست سربازانشون راضی باشه #من_یـک_منتظـرم پل ارتباطی : @resalat40 استفاده از کانال مجاز میباشد شادی قلب مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا فداه بلند صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۰۵ کلمه «تولّى» را دو نوع مى‏ توان معنا نمود: یکى به معناى به قدرت و حکومت رسیدن که در ترجمه آمده است. و دیگر به معناى اعراض کردن است که در این صورت معناى آیه این مى ‏شود: هرگاه از حقّ و هدایت الهى اعراض نمود و از نزد تو بیرون رفت، به سراغ فتنه و فساد مى‏ رود. در آیه قبل، گفتار به ظاهر نیکوى منافقان مطرح شد و در این آیه رفتار مفسدانه ‏ى آنان را بیان مى‏ کند. قرآن مى‏ فرماید: «الّذین ان مکنّاهم فى الارض أقاموا الصلوة واتوا الزّکوة وأمروا بالمعروف ونَهوا عن المنکر» اگر صالحان حکومت را بدست گیرند، نماز به پا مى‏ دارند و زکات مى‏ دهند و امر به معروف و نهى از منکر مى‏ کنند. و بدین وسیله رابطه خود را با خداوند و محرومان جامعه حفظ مى‏ کنند، ولى اگر نا اهل به قدرت رسید و ولایت مردم رابدست گرفت، بخاطر طوفان هوس هاى درونى و ناآگاهى‏ ها و فشارهاى بیرونى، همه چیز جامعه را فداى خود مى‏ کند. به گفته‏ ى المیزان؛ تاریخ گواه آن است که چه مسلمان نمایانى به نام اسلام و تظاهر به ایمان، بر مردم حاکم شده و حَرث و نَسل را نابود ساختند. کسانى که با جعل قوانین و تهاجم فرهنگى و تبلیغات و مواد مخدّر، سبب نابودى اقتصاد مى‏ شوند، مصداق این آیه و «مفسد فى الارض» هستند. هلاک حرث به معناى محو کشاورزى، و هلاک نسل، انحراف نسل آینده است. مراغى و فخررازى در تفاسیر خود احتمال داده ‏اند که مراد از «حرث» زنان باشند، بدلیل «نساؤکم حرث لکم» و مراد از «نسل» فرزندان. یعنى طاغوت‏ ها، نظام خانواده و تربیت فرزندان را نابود مى‏ کنند. پیام ها☘ ۱- نااهل اگر به قدرت رسد، همه چیز را به فساد مى‏ کشاند. «اذا تولّى سعى» ۲- بزرگ‏ترین خطر، نابودى اقتصاد و فرهنگ امّت است. «یهلک الحرث و النسل»
☘ تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۰۶ 🤗 در آیات قبل، نحوه‏ى پرداخت مهریه به زنان طلاق داده شده، قبل از ... و بعد از آن بیان شد. این آیه یا در مورد کسانى است که در ضمن عقد، مهریه آنان مشخّص نشده و قبل از ... طلاق داده مى‏شوند، و یا یک سفارش عاطفى و اخلاقى براى تمام موارد طلاق است که علاوه بر پرداخت تمام یا نصف مهریه، هدیه‏اى جداگانه براى جبران ناراحتى‏ها و دل‏شکستگى‏هاى زن، از سوى شوهر به او پرداخت شود. البته این یک دستور اخلاقى و استحبابى است که سزاوار است متّقین و پرهیزگاران آن را مراعات نمایند. به هر حال از جلمه‏ ى «حقّاً على المحسنین» در آیه ۲۳۶ و «حقّاً على المتّقین» در اینجا و «لا تنسوا الفضل بینکم» آیه ۲۳۷، مى‏ توان توجّه مخصوصِ اسلام را درباره‏ ى حفظ حقوق وعواطف زنان مطلّقه بدست آورد. پیام ها☺️☘ ۱- در برخورد با زنان مطلقه، تقوا لازم است. «وللمطلّقات... حقّاً على المتّقین» ۲- هدیه دادن که نقش کدورت زدایى و دلجویى دارد، نشانه‏ ى پرهیزکاران است. «متاعاً بالمعروف حقّاً على المتّقین» ۳- در احکام و دستورات الهى، باید اندیشه نمود تا به مصالح آن پى‏ برد. «یبیّن اللّه لکم آیاته لعلکم
😊🌸 تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۰۷ ابن ‏ابى‏ الحدید که از علماى قرن هفتم اهل ‏سنّت است، در شرح نهج‏ البلاغه خود آورده است: تمام مفسّران گفته‏ اند این آیه درباره على‏ بن‏ ابى‏طالب (ع) نازل شده است که در لیلةالمبیت در بستر رسول خدا خوابید. و این موضوع در حدى از تواتر است که جز کافر یا دیوانه آن را انکار نمى ‏کند. مشرکانِ مکّه، قرار گذاشتند از هر قبیله‏ اى یک نفر را براى کشتن پیامبر انتخاب کنند و آن حضرت را دسته جمعى از بین ببرند تا بنى‏ هاشم به خونخواهى او قیام نکنند و با این عمل از دعوت پیامبر راحت شوند. پیامبر از نقشه‏ ى آنان با خبر شد و حضرت على (ع) براى اینکه پیامبر به سلامت از مکّه خارج شود، در بستر ایشان خوابید و این آیه در شأن آن حضرت نازل گردید. همین که امام على (ع) در آن شب خطرناک به جاى پیامبر خوابید،خداوند به دو فرشته‏ ى خود، جبرئیل و میکائیل فرمود: کدامیک از شما حاضرید فداى دیگرى شوید؟! هیچکدام از آنها حاضر نشدند. خداوند فرمود: اینک مشاهده کنید که چگونه على‏ بن‏ ابى‏طالب (ع) حاضر است جان خود را فداى رسول خدا کند. گاهى باید براى احیاى یک معروف و یا محو یک منکر، جان را تسلیم کرد. حضرت على (ع) فرمودند: کسى که در راه امر به معروف و نهى از منکر کشته شود، یکى از مصادیق این آیه است. بسیارى از علماى اهل سنّت، به این فضیلت حضرت على (ع) اقرار کرده‏ اند که علاّمه امینى »ره« در الغدیر آنان را نام برده است، پیام ها😍👌 ۱- نااهل، حرفش زیباست وانسان را به تعجّب وامى ‏دارد، ولى مؤمن، عملش دنیا را متعجّب مى ‏کند. «من‏النّاس مَن یعجبک قوله»، «من‏النّاس مَن یشرى نفسه» ۲- یاد ایثارگران را زنده بداریم. «من الناس من یشرى» ۳- پیش مرگِ اولیاى خدا شدن، یک ارزش است. «من الناس من یشرى» ۴- بزرگ‏ترین سود آن است که انسان بهترین متاع را که جان اوست به خالق خود بفروشد، آن هم نه براى بهشت و یا نجات از دوزخ، بلکه فقط براى کسب رضاى او. «ابتغاء مرضات اللّه» ۵ - در راه خدا، استقبال از خطر و آمادگى براى جانفشانى همچون دریافت خطر است. با توجّه به شأن نزول آیه، ستایش از کسى است که جان خود را در معرض خطر قرار داد، هرچند حادثه‏ اى اتفاق نیفتاد. «من یشرى نفسه...» ۶- رأفت خداوند، بهترین پاداش است. خداوند براى هرکارى پاداشى قرار داده است، امّا در این آیه مى ‏فرماید: خداوند رئوف است. «اللّه رئوف بالعباد»
تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۰۸😍 قرآن، ایجاد رابطه‏ى مسالمت‏آمیز با گروه‏هاى زیر را مطرح کرده است: ۱- با مشرکانِ بى‏آزار. «لم یقاتلوکم فى الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبرّوا و تقسطوا الیهم» با کسانى که س درجنگ با شما ندارند و مزاحم وطن شما نیستند، خوشرفتارى کنید. ۲- با اهل کتاب. «قل تعالَوا اِلى کلمة سواء بیننا وبینکم اَلاّ نعبد الاّ اللَّه» به اهل کتاب بگو: بیایید تا در آنچه ما و شما هم عقیده هستیم، متّحد باشیم. ۳- با دیگر مسلمانان. «یا ایّها الّذین آمنوا ادخلوا فى السِّلم کافّة» در چند آیه قبل درباره اجتماع بزرگ سیاسى عبادى حج فرمود: در آنجا فسق و جدال نباشد. پس مى‏توان جامعه‏اى بدون فسق وجدال تشکیل داد و چه بهتر که همیشه چنین باشیم و از گام‏ هاى شیطانى که عامل تفرقه است دورى نمائیم. روایات متعدّد، دخول در سِلم را ورود در تحت رهبرى معصوم دانسته ‏اند. چنانکه در روایات آمده است: «ولایة على بن ابى‏طالب حصنى» و ناگفته پیداست که دخول در حِصن و دژ، دخول در سِلم و سلامتى و آرامش است و چه آرامشى بالاتر از اینکه انسان احساس کند رهبرش الهى، معصوم، آگاه، دلسوز و پیشگام‏ ترین افراد در همه ارزش ها و کمالات مى ‏باشد. پیام ها☺️ ۱- ورود در فضاى سِلم و سلام و تسلیم امکان ندارد، مگر در سایه‏ى ایمان. «یاایّها الّذین آمنوا» ۲- سلیقه ‏ها را کنار گذاشته، تنها تسلیم قانون خدا باشیم. «ادخلوا فى السّلم کافّة» ۳- ایجاد صلح، وظیفه‏ى همه مسلمانان است. «کافّة» ۴- وسوسه‏ هاى شیطان، انسان را مجبور به گناه نمى‏ کند، بلکه انسان قدرت مقابله با شیطان را دارد و به همین دلیل از اطاعت او نهى شده است. «لا تتّبعوا» ۵ - شیطان، گام به گام انسان را منحرف مى‏کند. «خطوات» ۶- راه هاى منحرف کردن شیطان، بسیار است. «خطوات» ۷- شیطان، دشمن صلح و وحدت است و همه ‏ى نداهاى تفرقه‏انگیز، بلندگوهاى شیطانى هستند. «ادخلوا فى السّلم کافّة و لا تتّبعوا خطوات الشیطان»
تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۰۹ 😊✋ و اگر بعد از آنکه نشانه ‏هاى روشن براى شما آمد، دچار لغزش (و گمراهى) شدید، بدانید که خداوند عزیز و حکیم است. (طبق حکمت خود عمل مى‏ کند و هیچ قدرتى مانع اراده‏ى او نیست.) پیام ها😍 ۱- خداوند، اتمام حجّت نموده است. «جاءتکم البینات» ۲- کسانى که آگاهانه مرتکب خلاف مى‏ شوند، در انتظار عذاب باشند. «زللتم من بعد ما جاءتکم البینات... عزیز حکیم» ۳- عدم تسلیم شما، در عزّت خداوندى اثرى ندارد. «عزیز» گر جمله کائنات، کافر گردند بر دامن کبریائیش، ننشیند گرد ۴- کیفر خداوند بر اساس حکمت است. «حکیم»
😊 تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۱۰ دعوت انبیا از طریق استدلال و معجزه است، ولى گاهى مردمِ بهانه‏ جو، انتظارات دیگرى داشتند. خداوند بر انجام هرکارى قدرت دارد، ولى مى ‏فرماید: اگر بعد از برآمدن انتظار شما بازهم لجاجت کنید، قهر الهى شما را فرا خواهد گرفت و دیگر مهلتى براى عذرخواهى و توبه در کار نیست. نمونه آن را در مائده آسمانى که از حضرت عیسى (ع) خواستند و یا ناق ه‏اى که از حضرت صالح درخواست نمودند، مى‏ بینیم که هرگاه نوع معجزه به درخواست مردم صورت گیرد، باید اطاعت حتمى باشد و گرنه قهر حتمى است. البتّه این در مواردى است که اصل انتظار محال نباشد، مانند دیدن خدا وگرنه اگر اصل توقّع نابجا باشد، پاسخ ردّ به آنان داده مى‏ شود. نظام آفرینش و تربیتى خداوند، بر محور انتظارات نابجاى شما نمى چرخد. ممکن است شما انتظار داشته باشید خداوند و فرشتگان در لابلاى ابرها، بالاى سر شما به صورت جسمى پیدا شوند و مستقیماً با خودتان حرف بزنند، ولى چنین چیزى ممکن نیست. پیام ها😍 ۱- با وجود دلائل روشن بر رسالت پیامبر، توقّع نابجا ممنوع است. «هل ینظرون» ۲- انتظار رؤیت خدا و فرشتگان، بهانه‏ اى براى فرار از پذیرش حقّ است. «ینظرون... یأتیهم اللّه و الملائکة» ۳- سرچشمه و بازگشت همه چیز به سوى خداست. چرا در انتظار دیدن خود او هستید، مگر آثار او را نمى‏ بینید. «هل ینظرون... و الى اللّه ترجع الامور»
😃 تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۱۱ به گفته روایات، نزدیک‏ ترین تاریخ به مسلمانان در پیش آمدن حوادثِ گوناگون، تاریخ بنى ‏اسرائیل است. خداوند به آنان، رهبرى همچون موسى و معجزات و الطاف خویش را مرحمت فرمود و آنان را از اسارت فرعون نجات داد. براى اداره زندگى آنان، قوانین آسمانى فرستاد و به لحاظ مادّى نیز زندگى خوبى براى آنان تأمین کرد. امّا کفران و تبدیل نعمت‏ ها از سوى آنان به حدّى رسید که به جاى هارون، پیروى سامرى کردند و به جاى خداپرستى به گوساله پرستى روى آوردند تا آنکه خداوند که درباره‏ ى آنان «فضّلتکم على العالمین» فرموده بود، در اثر چنین رفتارهایى فرمود: «باؤوا بغضب» از سنّت‏ هاى ثابت الهى آن است که هر قوم و ملّتى، اعمّ از مسلمانان و غیر مسلمان، اگر نعمت‏ هاى الهى را تبدیل و تغییر دهند، دچار قهر الهى خواهند شد. چنانکه امروزه دنیاى پیشرفته به جاى بهره ‏گیرى مفید از تکنولوژى و صنعت، دنیا را به آتش و فساد کشانده است. پیام ها😊 ۱- بررسى تاریخ و عبرت‏ هاى آن لازم است. «سل بنى اسرائیل» ۲- نعمت‏ ها، مسئولیّت‏ آورند و کوتاهى در آن کیفرآور. «مَن یبدّل... شدید العقاب»
تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۱۲😍 😊 این آیه، هم هشدار به کفّار است که به زرق و برق دنیا، سرگرم و مست نشوید و مؤمنان را مسخره نکنید. زیرا قیامتى هست که صحنه‏ ها عوض مى‏ شوند. و هم موجب تسلاّى خاطر مؤمنان مى‏ باشد که با تمسخر کافران، سست نشوند و به آینده امیدوار باشند. پیام ها😃 ۱- کفر، دنیا را در نظر انسان جلوه مى‏ دهد. «زیّن للّذین کفروا» آرى، دنیا براى کسانى جلوه مى‏ کند که به الطاف و نعمت‏ هاى بى‏ حساب قیامت، اعتقادى ندارند، ولى در نظر مؤمن، دنیا کجا و بهشت کجا. ۲- دنیاگرایى عامل تحقیر و استهزاى دیگران مى ‏شود. «زیّن‏للّذین کفروا... یسخرون» ۳- مسخره کردن تهیدستان، شیوه دائمى اهل دنیاست. «یسخرون» ۴- برترى در قیامت، مخصوص مؤمنانى است که زخم زبان کفّار، رشته تقواى آنها را پاره نکرده باشد. «والّذین اتّقوا فوقهم» ۵ - رزق بى ‏حساب، نشانه‏ ى لطف اوست، نه آنکه خداوند حساب آن را ندارد و یا حکیمانه تقسیم نمى‏ کند. «یرزق... بغیر حساب» فعل مضارع نشانه‏ ى استمرار و دوام است.
😊🌸 تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۱۲ این آیه، هم هشدار به کفّار است که به زرق و برق دنیا، سرگرم و مست نشوید و مؤمنان را مسخره نکنید. زیرا قیامتى هست که صحنه‏ ها عوض مى‏ شوند. و هم موجب تسلاّى خاطر مؤمنان مى‏ باشد که با تمسخر کافران، سست نشوند و به آینده امیدوار باشند. پیام ها😍 ۱- کفر، دنیا را در نظر انسان جلوه مى‏ دهد. «زیّن للّذین کفروا» آرى، دنیا براى کسانى جلوه مى‏ کند که به الطاف و نعمت‏ هاى بى‏ حساب قیامت، اعتقادى ندارند، ولى در نظر مؤمن، دنیا کجا و بهشت کجا. ۲- دنیاگرایى عامل تحقیر و استهزاى دیگران مى ‏شود. «زیّن‏للّذین کفروا... یسخرون» ۳- مسخره کردن تهیدستان، شیوه دائمى اهل دنیاست. «یسخرون» ۴- برترى در قیامت، مخصوص مؤمنانى است که زخم زبان کفّار، رشته تقواى آنها را پاره نکرده باشد. «والّذین اتّقوا فوقهم» ۵ - رزق بى ‏حساب، نشانه‏ ى لطف اوست، نه آنکه خداوند حساب آن را ندارد و یا حکیمانه تقسیم نمى‏ کند. «یرزق... بغیر حساب» فعل مضارع نشانه‏ ى استمرار و دوام است.
💚 تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۱۴ «بأساء» سختى‏ هایى است که از خارج به انسان تحمیل مى‏ شود، مثل جنگ و سرقت. و «ضرّاء» سختى‏ هاى درونى است، مانند بیمارى، زخم و جراحت. این آیه یادآور تحمل سختى از سوى مؤمنان گذشته و هشدار و تسلاّیى براى مسلمانان است. حوادث سخت، آزمایش الهى است و مشکلاتى همچون حوادث تلخِ مالى و جانى همه براى ساخته شدن انسان‏ هاست. هر بلایى را عطایى با وى است‏ هر کدورت را صفایى در پى است زیر هر رنجى، گنجى معتبر خار دیدى، چشم بگشا گل نگر در روایتى از پیامبر اکرم (ص) مى‏ خوانیم: بهشت با سختى‏ ها پیچیده شده است. و در روایت دیگرى آمده: براى مؤمنان گرفتار در دنیا، چنان پاداشى است که دیگران مى‏ گویند: اى کاش این سختى‏ ها با سختى بیشترى براى ما بود. آرى، مشکلات، عامل رشد و قرب و راه ورود به بهشت است. نابرده رنج، گنج میسّر نمى‏ شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد تأخیر استجابت دعا، مایه‏ ى تردید نشود. خداوند بارها وعده داده است که «انّهم لهم المنصورون» انبیا و بندگان ما حتماً یارى مى‏شوند. و «کتب‏اللّه لاغلبنّ انا ورسلى» خداوند نوشته است که من و فرستادگانم پیروز هستیم. به هر حال خداوند وعده‏ ى پیروزى داده و ممکن است به دلائلى این وعده‏ ها به تأخیر بیافتد، لکن این تأخیر نباید سبب تردید شود. پیام ها😍 ۱- انتظار بهشت رفتن، تنها بخاطر ایمان داشتن و بدون سختى کشیدن، انتظار نادرستى است. «ام حسبتم ان تدخلوا الجنّة...» ۲- در سنّت‏ هاى الهى، هیچ تغییرى نیست. همه ملّت‏ها و امتّ‏ها و افراد باید از کوران آزمایش بگذرند. «ولمّا یأتکم مثل الّذین خلَوا» ۳- توجّه به مشکلات دیگران، عامل تسکین است. از تاریخ، عبرت و الگو بگیریم. «مستهم البأساء والضرّاء» ۴- آماده باشیم، آزمایشات الهى به قدرى سخت است که بعضى مواقع انبیا را نیز مضطرب مى‏ کند. «یقول الرسول والذین آمنوا معه متى نصر اللَّه» ۵ - در سختى‏ ها، انبیا از مردم جدا نبودند. «یقول الرسول و الذین آمنوا معه» ۶- یکى از شروط استجابتِ دعا، اضطرار و قطع امید از غیر خداست. «متى نصراللَّه... انّ نصر اللّه قریب» ۷- آرام‏ بخشِ همه‏ ى مشکلات، یاد نصرت خداوند است. «الا انّ نصر اللّه قریب» ۸ - مقاومت، زمینه‏ ى دریافت نصرت الهى است. «مسّتهم... انّ نصر اللّه قریب»
پیام ها :☺️ ۱- نوع انفاق و مورد و راه آن را باید از مکتب وحى آموخت. «یسئلونک» امام سجاد (ع) در دعاى مکارم‏ الاخلاق از خداوند مى‏ خواهد که او را در انفاق کردن هدایت کند. «وأصب بى سبیل الهدایة للبرّ فیما انفق منه» ۲- سؤال مردم، زمینه‏ ى نزول پاسخ از طرف خداوند است. «یسئلونک... قل» ۳- انفاق، شامل کارهاى کوچک و بزرگ مى‏ شود. «من خیر» ۴- مال و دارایى دنیا، در دست افراد با ایمان، مایه‏ ى خیر است. «من خیر» ۵ - انفاق باید از چیزهاى خوب و مرغوب باشد. «من خیر» ۶- انفاق، تنها در امور مالى نیست، هر نفع و بهره ‏اى را در برمى گیرد. «من خیر» ۷- بهترین مورد انفاق، والدین و بستگان هستند. «فللوالدین و الاقربین...» ۸ - انفاق به خویشان، مایه‏ ى استحکام پیوندهاى خانوادگى، و انفاق به دیگران، سبب جبران کمبودهاى مالى و عاطفى نیازمندان و برطرف نمودن اختلاف طبقاتى است. «فللوالدین والاقربین والیتامى والمساکین وابن السبیل» ۹- حکیم کسى است که در پاسخ، به چیزى اشاره کند که سؤال کننده از آن غافل است. در آیه از جنس انفاق سؤال شد، خداوند مورد را معیّن نمود. «ماذا ینفقون... فللوالدین...» ۱۰- اسلام، به طبقه‏ ى محروم توجّه خاصّى دارد. «وابن السبیل» ۱۱- عمل صالح، هرگز ضایع نمى‏ شود. خواه آشکار صورت گیرد یا مخفیانه، کم باشد یا زیاد. «فانّ اللّه به علیم» ۱۲- ایمان به آگاهى خداوند از عمل ما، بهترین تشویق است. «فانّ اللَّه به 😍
😍 تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۱۶ کلمه «کُره» به مشقّتى گفته مى‏ شود که انسان از درون خود احساس کند، مانند ترس از جنگ. و «کَره» به مشقتى گویند که از خارج به انسان تحمیل شود، مانند حکم اجبارى در آیه‏ ى «اتینا طَوعاً او کَرهاً قالَتا اَتینا طائعین» به آسمان ‏ها و زمین گفتیم: یا با رغبت بیایید یا با اکراه، گفتند: ما با رغبت مى‏ آییم. آیه قبل مربوط به مال دادن بود واین آیه مربوط به جان دادن است. اکراه از جنگ، یا به خاطر روحیّه ‏ى رفاه ‏طلبى است ویا به جهت انسان دوستى و رحم به دیگران و یا بخاطر عدم توازن قوا و برترى دشمن است. قرآن مى‏ فرماید: شما آثار و نتایج جهاد را نمى‏ دانید و فقط به زیان‏ هاى مادّى و ظاهرى آن توجّه مى‏ کنید، در حالى که خداوند از اسرار و آثار امروز و فرداى کارها در ابعاد مختلفش آگاه است. جنگ با همه ‏ى سختى‏ هایى که دارد، آثار مثبت و فوایدى نیز دارد. از جمله: الف: توان رزمى بالا مى ‏رود. ب: دشمن جسور نمى‏ شود. ج: روح تعهّد و ایثار در افراد جامعه بوجود مى ‏آید. د: قدرت و عزت اسلام و مسلمین در دنیا مطرح مى‏ شود. ه: امدادهاى غیبى سرازیر مى‏ گردد. و: روحیّه‏ى استمداد از خدا پیدا مى‏ شود. ز: اجر و پاداش الهى بدست مى‏آید. ح: روحیّه‏ى ابداع و اختراع و ابتکار بوجود مى ‏آید. جهاد در ادیان دیگر برخلاف تبلیغاتى که دنیا براى صلح و علیه خشونت دارد، مسئله جهاد در راه دین، در تمام ادیان آسمانى بوده و یک ضرورت حتمى است. در تورات مى‏ خوانیم: * ساکنان شهر را بدم شمشیر بکش و اموالشان را جمع نماى. * همگى ایشان را هلاک ساز و ترحّم منما. * چون براى مقاتله بیرون روى و دشمن را زیاد بینى، نترس. * برادر و دوست و همسایه خود را بکشد تا کفّاره گوساله ‏پرستى باشد. * موسى جمعیّتى را به سوى جنگ حرکت داد و مقاتله مهمّى صورت گرفت. در انجیل متى‏ آمده است: * گمان مبرید که آمده‏ام تا سلامتى بر زمین بگذارم، نیامده‏ام تا سلامتى بگذارم، بلکه شمشیر را. * هرکه جان خود را دریابد (و به جنگ نیاید) آنرا هلاک سازد و هرکه جان خود را به خاطر من هلاک کرد آنرا خواهد یافت. در انجیل لوقا مى‏ خوانیم: * دشمنان را که نخواستند من بر ایشان حکمرانى کنم، در اینجا حاضر ساخته، پیش من به قتل رسانید. * هرکس شمشیر ندارد، جامه خود را فروخته آنرا بخرد. در قرآن نیز در سوره‏ هاى آل عمران، مائده و بقره از وجود جنگ و جهاد در ادیان گذشته، سخن به میان آمده است.
تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۱۷ 😍 مراد از کلمه «فتنة» در آیه، شرک، شکنجه، امتحان وبلوى‏ است. در تفاسیر شیعه و سُنّى آمده است: رسول اکرم (ص) شخصى را به نام عبداللّه بن جحش به همراه هشت نفر با نامه‏اى براى کسب اطلاعات از کفّار و مشرکین فرستاد،امّا بعد از ملاقات، درگیرى پیش آمد و در این بین رئیس گروه مقابل کشته شد و دو نفر از آنان به اسارت درآمده و اموالشان مصادره گردید. این حادثه در اوّل ماه رجب که از ماه‏هاى حرام است واقع شده بود، در حالى که این گروه گمان کرده بودند که آخر جمادى‏الثانى است، نه اوّل رجب. به هر حال این قتال اشتباهاً در اوّل رجب صورت گرفت و کفّار این موضوع را دستاویز قرار داده و شایع کردند که مسلمانان احترام ماه‏هاى حرام را نگه نمى‏دارند. در برابر این تبلیغات دشمنان، قرآن جواب مى‏دهد که گرچه جنگ در ماه حرام واقع شده، ولى این قتال به اشتباه از سوى مسلمانان صورت گرفته است، در حالى که شما مشرکان به عمد مرتکب گناهانى شده ‏اید که مجازات آنها به مراتب از قتال در ماه حرام بیشتر است. بنابراین شما با داشتن سابقه‏ ى آن همه جنایت و رسوایى وارتکاب گناهان بزرگ، نباید این عمل اشتباه را دستاویز قرار دهید. حبط عمل مرتد در دنیا، به این است که از فوائد اسلام محروم مى‏ شود. زیرا کیفر او، جدایى از همسر مسلمان، محرومیّت از ارث، قطع رابطه با مسلمانان، خروج از حمایت اسلام و در نهایت قتل است. و حبط عمل او در آخرت، محو تمام کارهاى خیر اوست. «حبطت اعمالهم فى الدنیا والاخرة» از سنّت‏ هاى ابراهیمى رایج در میان عرب قبل از اسلام، احترام گذاشتن به چهار ماه رجب، ذى ‏القعده، ذى ‏الحجّه و محرم بود که در این ماه ها، به هیچ جنگ و قتالى نمى‏ پرداختند. اسلام نیز این سنّت را امضا کرد و قتال و درگیرى در این ماه ها را تحریم نمود. پیام ها 😊 ۱- به شبهات، پاسخ مناسب بدهید. «یسئلونک... قل» ۲- مسجد الحرام واهل آن، احترام ویژه دارند. «المسجد الحرام واخراج اهله منه اکبر» ۳- تعیین اهمیّت گناهان، بدست خداوند است. «اخراج اهله منه اکبر، الفتنة اکبر...» ۴- سلب امنیّت، مهمّ‏تر از قتل است. «والفتنة اکبر من القتل» ۵ - لازم است آرزوها، هدف‏ ها و تلاش‏ هاى دشمن خود را بشناسیم. «ولایزالون یقاتلونکم حتّى یردّوکم عن دینکم» ۶- هجوم دشمن، توجیه کننده‏ى کفر و ارتداد شما نیست. «ولایزالون یقاتلونکم... ومن یرتدد منکم...» ۷- دشمنان، همواره در کمین هستند وارتداد و کفر و پشت کردن به دینتان را مى‏ خواهند وبه غیر آن راضى نمى‏ شوند. آنها دنبال پیروزى موقت نیستند، بلکه مى‏ خواهند فرهنگ و مکتب شما را از بین ببرند. «حتى یردّوکم عن دینکم» ۸ - حسن عاقبت، ملاک ارزش است. چه بسا مسلمانانى که کافر مرده ‏اند. «فیمت و هو کافر» ۹- ارتداد، داراى آثار دنیوى و اخروى است. «مَن یرتدد منکم... حبطت اعمالهم فى‏الدنیا و الاخرة» ۱۰- ارتداد، مایه‏ ى حبط کارهاى نیک است. «من یرتدد... حبطت اعمالهم» ۱۱- ارزش ایمان و عقیده تا جایى است که اگر ایمان رفت، اعمال صالح نیز حبط مى‏ شود. «مَن یرتدد منکم... حبطت اعمالهم»
🌸😊 تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۱۸ در شأن نزول این آیه که در ادامه آیه پیش است، مى‏ خوانیم: مؤمنانى که هجرت و جهاد کردند، ولى هلال ماه رجب را با ماه جمادى‏ الاخرى اشتباه گرفتند و دست به قتال زدند، ناراحت نباشند. زیرا اشتباهشان مورد عفو است و آنان قصد انجام گناه نداشته ‏اند. امید بدون عمل، آرزویى بیش نیست. چنانکه در آخرین آیه سوره‏ ى کهف مى‏ خوانیم: «من کان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل عملاً صالحاً و لایُشرک بعبادة ربّه احداً» هرکس امید به لقاى پروردگار و رسیدن به مقام قرب را دارد، پس باید عمل خالصانه انجام دهد. آرى، «رجاء»، آن امیدى است که انسان مقدّمات رسیدن به آنرا فراهم کند. براى امیدوار بودن به الطاف الهى، اسلام زمینه ‏هایى را فراهم کرده است: ۱- یأس و ناامیدى از گناهان کبیره است. ۲- خداوند مى‏ فرماید: من نزد گمان بنده‏ ى مؤمن هستم، اگر گمان خوب به من ببرد به او خوبى مى‏ رسانم. ۳- انبیا و فرشتگان، به مؤمنین دعا و براى آنان استغفار مى‏ کنند. ۴- پاداش الهى چندین برابر است. ۵ - راه توبه باز است. ۶- گرفتارى‏ هاى مؤمن، کفّاره‏ى گناهان او محسوب مى‏ شود. ۷- خداوند توبه را قبول کرده و سیّئات را به حسنات مبّدل مى‏ سازد. پیام ها😍 ۱- رتبه ‏ى ایمان، مقدّم بر عمل است. «آمنوا... هاجروا وجاهدوا» ۲- امید به لطف پروردگار، مشروط به ایمان، هجرت و جهاد است. «آمنوا... هاجروا وجاهدوا... اولئک یرجون» ۳- اصول افکار و اعمال اگر صحیح باشد، اشتباهات جزئى قابل عفو است. «آمنوا... هاجروا... یرجون» ۴- به لطف خداوند امیدوار باشیم، نه به کارهاى نیک خود. زیرا خطر سوءعاقبت و حبط عمل و عدم قبول اطاعت، تا پایان عمر در کمین است. «یرجون رحمت اللّه» ۵ - چون بنده امیدوار به رحمت خداوند است، خداوند نیز اعلام مى ‏کند: آمرزنده و مهربان است. «یرجون رحمت اللّه و اللّه غفور رحیم» ۶- ارزش هجرت و جهاد آن است که در راه خدا و براى او باشد. «فى سبیل اللّه» ۷- مؤمنان و مهاجران مخلص نیز به رحمت و مغفرت او نیاز دارند. «آمنوا، هاجروا... یرجون رحمت اللّه» ۸ - از خطاى مهاجران و مجاهدان در راه خدا، باید گذشت. «واللّه غفور رحیم»
😍 تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۱۹ کلمه «اثم» به گفته ‏ى راغب در مفردات، به کارى گویند که انسان را در انجام کارهاى خیر کُند و سست کند. سؤال اوّلِ مردم درباره ‏ى حکم خمر و میسر است. کلمه «خمر» به معناى پوشش است و لذا به پارچه‏ اى که زنان سرِ خود را با آن پوشانده و مراعات حجاب مى ‏کنند، «خمار» مى‏ گویند. از آنجا که شراب، قدرت تشخیص را از عقل گرفته و در واقع آن را مى‏ پوشاند، به آن «خمر» مى ‏گویند. همچنین کلمه‏ ى «مَیسر» از «یسر» به معناى آسان است. گویا در قمار، طرفین مى‏ خواهند مال همدیگر را به آسانى بربایند. این آیه در پاسخ پرسش آنها مى‏ فرماید: شرابخوارى و قماربازى، گناهان بزرگى هستند، گرچه ممکن است منافعى داشته باشند. چنانکه عده‏ اى از راه کشت انگور یا شراب فروشى و گروه‏هایى با دایر کردن قمارخانه، ثروتى بدست مى‏ آورند. در کتاب‏ هاى علمى و تربیتى، آثار و عوارض منفى شراب و قمار به تفصیل بازگو شده است. در اینجا فهرستى از آنچه در تفسیر نمونه در باب زیان‏ هاى شراب وقمار آمده است، مى ‏آوریم: ۱- کوتاه شدن عمر. ۲- عوارض منفى در تشکیل کودک ۳- گسترش فساد اخلاقى و بالا رفتن آمار جنایات از قبیل: سرقت، ضرب و جرح، جرائم جنسى و افزایش خطرات و حوادث رانندگى. از یکى از دانشمندان نقل شده است که اگر دولت‏ ها نیمى از شراب فروشى‏ ها را ببندند، ما نیمى از بیمارستان‏ ها و تیمارستان‏ ها را مى‏ بندیم. قمار نیز از جمله عوامل هیجان، بیمارى‏ هاى عصبى، سکته‏ هاى مغزى و قلبى، بالا رفتن ضربان قلب، بى اشتهایى، و رنگ پریدگى و ... است. همچنان که بررسى کنندگان، سى درصد آمار جنایات را مرتبط با قمار دانسته ‏اند. در ضمن قمار، در شکوفایى اقتصادى نقش تخریبى داشته و نشاط کار مفید را از بین مى‏برد. در بعضى از کشورهاى غیر اسلامى نیز در سال‏ هایى قمار را ممنوع و غیر قانونى اعلام کرده ‏اند. مثلاً انگلستان در سال ۱۸۵۳، شوروى در سال ۱۸۵۴ و آلمان در سال ۱۸۷۳ قمار را ممنوع اعلام کردند. سؤال دوّمِ مردم درباره‏ ى انفاق است که مى‏پرسند چه چیزى را انفاق کنند؟ آیه در جواب مى ‏فرماید: «عفو» را! عفو در لغت علاوه بر گذشت و آمرزش به معناى حدّ وسط، مقدار اضافى، و بهترین قسمت مال آمده است و هر یک از این معانى نیز با آیه سازگار است و ممکن است مراد از عفو، همه‏ى این معانى باشد. یعنى اگر خواستید انفاق کنید، هم مراعات اعتدال را نموده و همه‏ ى اموالتان را یکجا انفاق نکنید تا خود نیازمند نشوید و هم در موقع انفاق، از بهترین اموال خود بدهید. چنانکه قرآن در جاى دیگر مى‏فرماید: «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون» به نیکى نم ى‏رسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید. در تفاسیر آمده است که تحریم شراب به صورت تدریجى بوده است. زیرا اعراب، گرفتار شراب بودند و لذا آیات، به تدریج آنها را آماده پذیرش تحریم نمود. ابتدا این آیه نازل شد: «تتّخذون منه سکراً و رزقاً حسناً» از انگور، هم نوشابه ‏ى مست کننده و هم رزق نیکو بدست مى‏ آید. یعنى شراب، رزق حسن نیست. بعد این آیه نازل شد: «فیهما اِثم کبیر و منافع للناس و اِثمهما اکبر» ضرر شراب و قمار براى مردم، بیشتر از منفعت آنهاست. و سپس این آیه نازل شد: «لاتقربوا الصلوة و انتم سُکارى» به هنگام نماز نباید مست باشید. و در خاتمه حرمت دائمى و علنى بیان شد؛ «انّما الخمر و المیسر... رجس من عمل الشیطان» شراب و قمار... نجس و از اعمال شیطان هستند. پیام ها ۱- شراب و قمار، هر دو عامل فساد جسم و روح و مایه‏ ى غفلت هستند. لذا در قرآن در کنار هم مطرح شده‏ اند. «الخمر والمیسر» ۲- از اندیشه و امنیّت، پاسدارى کنید. با تحریم شراب، از عقل و فکر، و با تحریم قمار، از آرامش و سلامتى روحى و اقتصادى پاسدارى شده است. «فیهما اثم کبیر... و اثمهما اکبر» ۳- در برخوردها، انصاف داشته باشید. بدى‏ هاى دیگران را در کنار خوبى‏هاى آنها ببینید. آیه از منافع شراب وقمار چشم نمى‏ پوشد و موضوع را به نحوى مطرح مى ‏کند که قدرت تعقّل و تفکّر در انسان زنده شود. «فیهما اثم کبیر ومنافع للناس واثمهما اکبر» ۴- در محرّمات گاهى ممکن است منافعى باشد. «منافع للناس» ۵ - در جعل قوانین باید به مسئله اهمّ ومهمّ توجّه کرد. «منافع للناس و اثمهما اکبر» ۶- احکام الهى بر اساس مصالح و مفاسد است. «اثمهما اکبر» ۷- آشنایى با فلسفه احکام، گامى به سوى پذیرش آن است. «اثمهما اکبر» ۸ - گناهان، کبیره و صغیره دارند. «اثمهما اکبر»
😊 تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۲۱ ازدواج با همسران غیر مؤمن، مى‏ تواند تأثیر منفى بر تربیت فرزندان و نسل آینده انسان بگذارد، چنانکه ممکن است آنها عامل جاسوسى براى بیگانه باشند. گرچه آیه درباره‏ ى ازدواج با غیر مسلمانان است، ولى هر نوع معاشرتى که ایمان انسان را در معرض خطر قرار دهد ممنوع است. پیام ها😍 ۱- مسلمانان، حقّ پیوند خانوادگى با کفّار را ندارند. «ولا تنکحوا» ۲- دفع خطر، مهم‏تر از کسب منفعت است. در ازدواج با مشرک دو احتمال در پیش است: یکى آنکه مشرک ایمان آورد. دیگر آنکه مؤمن مشرک شود. از آنجایى که خطر مشرک شدن مؤمن مهم‏تر است، لذا اسلام ازدواج قبل از ایمان را نهى نموده است. «لا تنکحوا المشرکات حتّى یؤمنّ» ۳- در انتخاب همسر، ایمان اصالت دارد و ازدواج با کفّار ممنوع است. «و لأمة مؤمنةخیر» ۴- در ازدواج، فریب جمال، ثروت و موقعیّت دیگران را نخورید. «و لو اعجبتکم... و لو اعجبکم» ۵ - مقام و مال و جمال، جاى ایمان را پر نمى‏کند. «ولواعجبکم» ۶- به ضعیفان و محرومان با ایمان بهاداده و با آنان ازدواج کنید. «لامة مؤمنة... لعبد مؤمن خیر» ۷- ازدواج مى‏ تواند وسیله ‏اى براى دعوت به مکتب باشد. «حتى یؤمنوا» ۸ - غرائز باید در مسیر مکتب کنترل شود. «حتى یؤمنّ... حتّى یؤمنوا» ۹- ایمان مایه‏ ى ارزش است، گرچه در بنده و کنیز باشد و شرک رمز سقوط است، گرچه در حر و آزاد باشد. «لامة مؤمنة خیر من مشرکة» ۱۰- پدر، حقّ ولایت بر ازدواج دخترش دارد. در مسئله داماد گرفتن، به پدر خطاب مى‏ کند که دختر خود را به مشرکان ندهید. «لا تنکحوا» ۱۱- اوّل ایمان، بعد ازدواج. فکر نکنید شاید بعد از ازدواج ایمان بیاورند. «حتى یؤمنّ... حتّى یؤمنوا» ۱۲- از نفوذ عوامل مشرک در تاروپود زندگى مسلمانان، جلوگیرى کنید و توجّه به خطرات مختلف این نوع ازدواج‏ ها داشته باشید. «اولئک یدعون الى النار» ۱۳- همسر بد، زمینه ساز جهنّم است. «یدعون الى النار» ۱۴- عمل به دستورات الهى، راه رسیدن به بهشت است. «واللّه یدعو الى الجنّة» ۱۵- مغفرت، با توفیق و اذن الهى است. بر خلاف مسیحیّت که آمرزش را بدست بزرگان خود مى‏ دانند. «و المغفرة باذنه» ۱۶- انسان، واقعیات را به طور فطرى در مى‏ یابد. بیان احکام فقط براى یادآورى است. «لعلّهم یتذکّرون»
تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۲۳ در این آیه، زنان به مزرعه و کشتزارى تشبیه شده ‏اند که بذر مرد را در درون خود پرورش داده و پس از ۹ ماه، گل فرزند را به بوستان بشرى تقدیم مى‏ کنند. همچنان که انسان، بدون کشت و مزرعه از بین مى ‏رود، جامعه بشرى نیز بدون وجود زن نابود مى‏ گردد. پیام ها : ۱- همسر مناسب همچون مزرعه‏ى مناسب است و سلامت بذر، شرط تولید بهتر است. «نسائکم حرث لکم» ۲- بذر و زمین، هر دو در تولید نقش مهمّى دارند. زن و مرد نیز در بقاى نسل آینده نقش اساسى دارند. «حرث لکم» ۳- در کنار ممنوعیّت‏ هاى موسمى، بهره‏ گیرى‏ هاى دراز مدّت است. در آیه قبل فرمود: «فاعتزلوا» در این آیه مى‏فرماید: «فأتواحرثکم» ۴- مرد باید به سراغ زن برود. «فاتوا حرثکم» ۵ - غرائز نیز باید جهت خدایى بگیرند. اگر هدف فرزندانى پاک و ذخیره قیامت باشد، آن نیز رنگ الهى مى‏ گیرد. «قدّموا لانفسکم» در صحیح بخارى آمده است: اولیاى خدا قصد مى‏کنند که صاحب فرزندانى جهادگر شوند. ۶- اگر نسل پاک تحویل دهید، خودتان بهره‏مند خواهید شد. «قدّموا لانفسکم» ۷- زن، نه کالاست و نه منشأ تاریکى، بلکه او بنیان‏گذار آبادى‏ها و سرمایه‏گذار تاریخ و فرستنده هدایاى اخروى است. «نساؤکم حرث لکم، قدّموا لانفسکم» ۸ - زاد و ولد، هدف اصلى ازدواج است. «قدّموا لانفسکم» ۹- در مسائل جنسى، تقوا را مراعات کنید. «فاتوا حرثکم... واتقوا اللّه» ۱۰- خواسته‏ هاى نفسانى باید با تقوا کنترل شود. «أنّى‏ شئتم... واتقوا اللّه» ۱۱- ایمان به آخرت، بهترین وسیله ‏ى رسیدن به تقوا مى ‏باشد. «اتّقوا اللَّه واعلموا انّکم ملاقوه»
☺️☘👏 تفسیر سوره بقره آیه‌ی ۲۲۴ در تفاسیر متعدّد از جمله مجمع ‏البیان و روح‏ال البیان در شأن نزول این آیه آمده است که میان داماد و دخترِ یکى از یاران پیامبر اکرم بنام عبداللّه ‏بن رواحه اختلافى پیش آمد، او سوگند یاد کرد که براى اصلاح کار آنها هیچ دخالتى نکند. آیه نازل شد و اینگونه سوگندها را ممنوع ساخت. کلمه «أیمان» جمع «یمین» به معناى سوگند. و کلمه ‏ى «عُرضة» به معناى «در معرض قرار دادن» است. سوگند را وسیله ‏اى براى توجیه وفرار از مسئولیّت خود قرار ندهید وبه هر مناسبتى از خداوند و نام مقدّس او خرج نکنید، این کار خود نوعى جرأت و بى ‏ادبى است. امام صادق (ع) فرمود: «لاتحلفوا باللّه صادقین و لا کاذبین» نه راست و نه دروغ، به خدا سوگند یاد نکنید. پیام ها😍✋ ۱- احترام نام خداوند و مقدّسات باید حفظ شود. «ولا تجعلوا اللّه عرضة لایمانکم» ۲- سوگند، نباید مانع انجام کار نیک و اصلاح میان مردم قرار گیرد. «لاتجعلوا اللّه عُرضة لایمانکم» ۳- ارزش هاى والا و کارهاى خیر، نباید با بهانه‏ هاى بى‏جا ترک شوند. «أن تبرّوا» ۴- به هوش باشید که خداوند گفتارها را مى‏ شنود و ناگفته‏ ها را نیز مى‏داند. براى هر سخن و فکرى، حسابى باز کنید. «سمیع علیم»
😍✋ تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۲۵ سوگندهایى که از روى بى توجّهى و یا در حال عصبانیّت و بدون فکر و اراده و یا پر حرفى و عجله و سبق‏ لسان از انسان سرمى‏ زند، ارزش حقوقى ندارد. مسئولیّت، تنها در برابر سوگندهایى است که با توجّه و در حال عادّى، به نام مقدّس خداوند براى انجام کار مفید یاد شود. این قبیل سوگندها شرعاً و اجب‏الاجرا مى ‏باشد و شکستن آن حرام مى‏ باشد و کفّاره آن عبارت است از: اطعام ده فقیر، یا اعطاى لباس به آنها، و یا آزاد کردن یک برده و در صورت عدم امکان هیچ یک از اینها، سه روز روزه گرفتن. پیام ها😊 ۱- مسئولیّت انسان، وابسته به اراده و انتخاب اوست. خداوند لغزش‏ هایى را که در شرائط غیر عادّى از انسان صادر شود، مى‏ بخشد. «لا یؤاخذکم اللّه باللغو» ۲- انگیزه و نیّت، ملاک ثواب وعقاب است. «کسبت قلوبکم» ۳- یکى از جلوه‏ هاى حِلم و مغفرت الهى، گذشت از خطاهاى غیر عمدى انسان است. «لا یؤاخذکم اللّه... غفور رحیم
😍 تفسیر سوره بقره - آیات ۲۲۷ و ۲۲۶ کلمه‏ ى «ایلاء» به معناى سوگند خوردن براى ترک از ارتباط بخصوص با زنان است. این کار را بعضى از مردان در زمان جاهلیّت براى در تنگنا قرار دادن همسران مى‏ کردند و بدینوسیله آنان را در فشار روحى و غریزى قرار مى ‏دادند. نه خود همسرِ مفیدى بودند و نه آنان را با طلاق دادن آزاد مى‏ کردند. این آیه به مردان چهار ماه فرصت مى‏ دهد که تکلیف همسران خود را روشن کنند، یا از سوگند خود برگشته و با همسر خویش زندگى کنند و یا رسماً او را طلاق دهند. البتّه این مدّت چهار ماه، نه به خاطر احترام به سوگند نارواست، بلکه به جهت آن است که هر مردى در شرایط عادّى نیز تا چهار ماه بیشتر حقّ عدم ارتباط بخصوص با همسر ه خود را ندارد. آیه ‏ى ۲۲۷، در عین اینکه طلاق را بلامانع مى ‏داند، ولى در مفهوم آن، این هشدار و تهدید نیز وجود دارد که اگر مردان تصمیم بر طلاق گرفتند، دیگر وعده‏ ى مغفرت و رحمت در کار نیست و خداوند نسبت به کردار آنان شنوا و آگاه است و مى‏داند که آیا هواپرستى، شوهر را وادار کرده تا از قانون طلاق سوء استفاده کند و یا اینکه براستى وضعیّت خانوادگى چنان اقتضا مى‏ کرد که از همدیگر جدا شوند ؟ پیام ها☺️ ۱- اسلام، حامى مظلومان است. زنان، در طول تاریخ مورد ظلم و تضییع حقوق قرار گرفته‏ اند و قرآن بارها از آنها حمایت نموده است. « للذین‏یؤ لون‏من‏نسائهم» ۲- مبارزه با بساط سنّت‏هاى خرافى و جاهلى، از اصول وظایف انبیا است. «للذین یؤلون» ۳- انسان براى بدترین کارها، گاهى مقدّس‏ترین نام‏ها را دستاویز قرار مى‏دهد. «یؤلون» ۴- توجّه به حقوق و نیازهاى روحى و غریزى زن، یک اصل است. «تربّص اربعة اشهر» ۵ - براى بازگشت افراد و اتخاذ تصمیم عاقلانه، فرصتى لازم است. «اربعة اشهر» ۶- به جاى دعوت به طلاق، باید مردم را به ادامه زندگى تشویق کرد. مرد و زن بدانند بازگشت به زندگى، رمز دریافت مغفرت و رحمت خداوندى است. «فان فاءُو فانّ اللّه عفور رحیم
☘ تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۲۸ «قُرء» به معناى پاک شدن و به معناى عادت ماهیانه، هر دو آمده است، ولى اگر به صورت «قُروء» جمع بسته شود به معناى پاک شدن است و اگر به صورت «اَقراء» جمع بسته شود به معناى عادت ماهانه است. مهلتِ عدّه، ضامن حفظ حقوق خانواده است. زیرا در این مدّت هم فرصتى براى فکر و بازگشتن به زندگى اوّلیه پیدا مى‏ شود و هیجان‏ ها فروکش مى‏ کند، و هم مشخّص مى‏ گردد که زن باردار است یا نه، تا اگر تصمیم بر ازدواج دیگرى دارد، نسل مرد بعدى با شوهر قبلى اشتباه نگردد. (ع) فرمود: در مسئله حیض، پاک شدن و باردارى، گواهى خود زن کافى است و شهادت و سوگند و یا دلیل دیگرى لازم نیست. امّا بر زنان حرام است که خلاف واقع بگویند. و باید شرایط خود را بى‏پرده بگویند که اگر کتمان کنند، به خدا و قیامت ایمان ندارند. رجوع مرد به همسر در ایّام عدّه، تابع هیچگونه تشریفات خاصّى نیست، برخلاف طلاق که شرایط و تشریفات زیادى را لازم دارد. البتّه این مدّت، مخصوص گروهى از زنان است، ولى طلاقِ زنان باردار، یائسه یا زنانى که نزدیکی با آنان صورت نگرفته، احکام خاصّى دارد که خواهد آمد. پیام ها :🌸 ۱- زن به محض طلاق، حقّ ازدواج با دیگرى را ندارد. «و المطلقات یتربّصن» ۲- در طلاق، نباید فرزندان از حقوق خود محروم شوند. «ما خلق اللّه فى ارحامهنّ» ۳- بهترین ضامن اجراى قوانین، ایمان به خداوند است. «لا یحلّ لهنّ... ان کُنّ یؤمنّ» ۴- اولویّت در ادامه زندگى، با شوهر اوّل است. «بعولتهنّ احقّ بردّهنّ» ۵ - حسن نیّت در رجوع، یک اصل است. مبادا شوهر فقط به خاطر نزدیکی رجوع کند و دوباره بى‏تفاوت گردد. «ان ارادوا اصلاحاً» ۶- مسئولیّت، حقّ آور است. هرکسى وظیفه‏اى بردوش گرفت، حقّى نیز پیدا مى‏کند. مثلاً والدین در مورد فرزند وظیفه‏اى دارند و لذا حقّى هم بر فرزند دارند. «ولهنّ مثل الّذى علیهنّ» ۷- در برخورد با زن، باید عدالت مراعات شود. «و لهنّ مثل الّذى علیهنّ» ۸ - در جاهلیّت بر ضرر زنان، قوانین قطعى بود که اسلام آن ضررها را جبران کرد. «لهنّ مثل الذى علیهنّ» «علیهن» دلالت بر ضرر مى‏کند. ۹- تبعیض، در شرائط یکسان ممنوع است، ولى تفاوت به جهت اختلاف در انجام تکالیف یا استعدادها یا نیازها مانعى ندارد. «وللرّجال علیهنّ درجة» ۱۰- مردان حقّ ندارند از قدرت خود سوء استفاده کنند که قدرت اصلى از آن خداوند است. «عزیز حکیم» ۱۱- عدّه نگه‏داشتن، از برنامه‏هاى حکیمانه‏ى الهى است. «واللّه عزیز حکیم»
☘☺️ تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۳۲ اگر زنان مطلّقه، با همان شوهران سابق خود توافق کرده و ازدواج کنند، در پاکى و تزکیه فرد و جامعه، تأثیر بسیار دارد. «ذلکم ازکى لکم واطهر» زیرا در این نوع ازدواج، اسرار یکدیگر مخفى مانده و فرزندان به آغوش والدین و سرپرست واقعى خود برمى‏ گردند و چون زن و شوهر طعم تلخ طلاق را چشیده‏ اند، از جدائى مجددّ نگرانند. پیام ها😃❤️ ۱- رأى زن مطلقه، در انتخاب شوهر محترم است و در ازدواج مجدّد، اجازه از دیگرى لازم نیست. «فلاتعضلوهنّ» ۲- با یک طلاق، براى همیشه بدبین نباشید. چه بسا بعد از طلاق، دو طرف پشیمان شده و آماده زندگى مجدّد به نحو شایسته‏ اى باشند. «ینکحهنّ ازواجهنّ» ۳- شرط اصلى ازدواج، رضایت طرفین است. «تراضوا بینهم» ۴- توافق بر ازدواج، باید بر اساسى عقلایى و عادلانه باشد. «تراضوا بینهم بالمعروف» ۵ - کسانى که در راه ازدواجِ مشروع دیگران، کارشکنى و مشکل آفرینى مى‏ کنند، باید در ایمان خود نسبت به خدا و قیامت شکّ کنند. «لا تعضلوهنّ... ذلک یوعظ به من کان منکم یؤمن باللّه والیوم الاخر» ۶- از جاذبه‏ هاى طبیعى و مشروع، جلوگیرى نکنید. چه بسا زن و مردى که میان آنها طلاق جدایى افکنده، از یکدیگر خاطرات شیرینى نیز داشته باشند و گاه و بیگاه آن خاطرات را یاد بیاورند که اگر به طور طبیعى و مشروع به هم نرسند، خطر انحراف وجود دارد. «ینکحهنّ ازواجهنّ... ذلکم ازکى لکم و اطهر» ۷- براى حفظ سلامتى جامعه، زنان مطلقه نباید بى‏ همسر بمانند. «ینکحن... ذلکم ازکى لکم و اطهر» ۸ - برکات ازدواج مجدّد و بازگشت به همسر اوّل و همچنین مفاسد طلاق و بى‏ همسرى، فوق درک بشر است. «واللّه یعلم وانتم لا تعلمون
☺️ ۲۳۳ سوره مبارکه بقره در مورد پدر و مادر و فرزند، در این آیه کلمات «أب» و امّ» شامل عمو، معلّم و پدر زن مى‏ شود. همانگونه که زنان پیامبر امّهات مؤمنین هستند، نه والدات آنها. چون آیات قبل مربوط به طلاق و جدایى زن و شوهر از یکدیگر بود، لازم است تکلیف کودکان و نوزادان نیز روشن شود، تا آنان فداى اختلافات پدر و مادر نشوند. توجّه به عواطف مادر، اهمیّت شیر مادر، مقدار نیاز طبیعى نوزاد به شیر و مدّت آن، در این آیه مطرح شده است. پیام ها☺️ ۱- اسلام، دینى جامع است. حتّى براى تغذیه مناسب نوزاد با شیر مادر، برنامه دارد. «والوالدات یرضعن» ۲- حتّى مادرِ طلاق داده شده، در شیر دادن نوزادش بر سایرین اولویّت دارد. «والوالدات یرضعن» ۳- مدّت شیر دادن کامل دو سال است. «حولین کاملین» ۴- باید حقوق مالى و مادّى مادر و دآیه در برابر شیر دادن فرزند پرداخت شود.«وعلى المولود له رزقهن و کسوتهن... اذا سلّمتم ما آتیتم» ۵ - مقدار خرجى باید بر اساس عرفِ شناخته شده و به قدر توانایى باشد. «بالمعروف لا تکلّف نفس الاّ وسعها» ۶- تکلیف، براساس قدرت وبه اندازه‏ى توانایى انسان است. «لا تکلّف نفس الاّ وسعها» ۷- فرزند نباید اسباب ضرر به والدین شود. «لا تضارّ والدة بولدها» ۸ - باید زندگى مادر در دوران شیردهى تأمین شود، هرچند پدر فرزند از دنیا رفته باشد. «وعلى الوارث مثل ذلک» ۹- از شیر گرفتن کودک، نیاز به مشورت و توافق والدین دارد. «و ان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور» ۱۰- زن و شوهر درباره امور نوزاد باید مشورت کنند. «تشاور» ۱۱- در شیر دادن، اوّل مادر بعد دایه. «والوالدات یرضعن... ان اردتم أن تسترضعوا اولادکم» ۱۲- رعایت تقوا در تغذیه کودکان، بر عهده والدین است. «...واتقوا اللّه»
آیت الله العظمی : آدم خوش‌فهم وقتی به يك متن رسيد سر تا پا گوش است و عجله هم نمی‌کند، سر هم تكان نمی‌دهد تصديق بكند، تكذيب هم نمی‌کند و يادداشت برمی‌دارد كه اين آقا اين را می‌خواهد بگويد، اين متن اين را مي‌خواهد بگويد، بعد اين را با داشته‌های خود ارزيابی می‌کند، بعد روی كُرسی نظريه‌ پردازی مي‌نشيند. در آن صحنه دل يا برمی‌گردد يا اشكال مي‌كند يا تجديدنظر می‌کند،اين راهِ عالِم شدن است... تمام ظنون بايد به يقين ختم بشود اگر استادی محقّق باش، اگر شاگردی محقّق باش، اگر درصدد تصديقی محقّق باش، اگر درصدد تكذيبی محقّق باش... انسان بخواهد تصديق كند يك پشتوانه داشته باشد،بخواهد تكذيب كند يك پشتوانه داشته باشد. درس تفسیر سوره کهف جلسه۳۲