eitaa logo
تنها ساحل آرامش
70 دنبال‌کننده
4هزار عکس
108 ویدیو
5 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم داستان ها و داستانک ها تولیدی است. لطفا مطالب تولیدی را فوروارد بفرمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
250.mp3
1.74M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار اردشیر غریب قلعه تکی قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یوسفم چه شد، بر تن تو پیروهن؟ 😭 خاتمت چه شد، ای غریب بی کفن؟ 😭 ▪ 🎤 📝 @sahel_aramesh
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز حدود ساعت سه، سه و نیم عصر امام علیه السلام رو شهید می کنند. 😭 اون موقع است که کوفیان می ریزند سر زن ها و دخترهای 😱 حالا فکرشو بکنید ببینید رو می شناسید؟ 😭 آجرک الله مولای من 😭 🎤 📝 @sahel_aramesh
۹ شهریور ۱۳۹۹
یا رب الحسین بحق الحسین اِشف صدر الحسین بظهور الحجة 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️ ما در زیارت عاشورا چیزی حدود هجده دعا می‌کنیم که متناسب با آن، هجده مقام را از خدا می‌خواهیم. درخواست‌های انسان در زیارت عاشورا، دنیوی و مادی و فانی نیست، بلکه همگی معنوی است. ما در زیارت عاشورا، همراه با این دعاها، هجده مقام را از خدا درخواست می‌کنیم که بعضی از آنها به‌قدری بالاست که اگر زیارت عاشورا وجود نداشت، نمی‌توانستیم باور کنیم که کسی جرأت درخواست آنها را از خدا داشته باشد. اینها خیلی خواسته‌های بزرگی هست و انسان از آنها درجات سلوک را یاد می‌گیرد، چون از پایین شروع می‌شود و به بالا می‌رسد. ⭐⭐⭐⭐⭐ و اما آن مقام‌ها: ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱- مقام خونخواهی امام حسین علیه‌السلام ⬅️ ان یرزقنی طلب ثارک اینکه کسی بخواهد خونخواهی امام حسین را بکند، مقام خیلی بالایی است، چون خونخواهِ اصلی ابی‌عبدالله، امام زمان است. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۲- مقام وجاهت عند الله (آبرومندی نزد خدا) ⬅️ اللهُم اجعلنی عندک وجیها ⭐⭐⭐⭐⭐ ۳- مقام معِیَّت(همراهی) با معصوم ⬅️ ان یَجعَلَنی مَعکُم فی الدنیا و الآخرة ⬅️ مع امامٍ مَنصور (این درخواست، بسیار ویژه است، چون تمام انبیا و اولیا آرزویش را داشته‌اند). ⭐⭐⭐⭐⭐ ۴- مقامی که درخواست می‌کنیم تمام مراحل زندگی ما، درهم‌تنیده با معصوم باشد. ⬅️ اللهم اجعل مَحیایَ مَحیا محمد و آل محمد... ⭐⭐⭐⭐⭐ ۵- مقام شهادت ⬅️ و مماتی ممات محمد و آل محمد چون مرگ همه معصومین از پیامبر تا امام حسن عسکری علیهم‌السلام، با شهادت بوده. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۶- رسیدن به مقام محمود ⬅️ ان یُبِلِّغنی المقامَ المحمود در قرآن آیه‌ای داریم که به پیامبر می‌گوید: نماز شب بخوان تا به مقام محمود برسی. مقام محمود از نگاه بیشتر مفسران، یعنی مقام شفاعت. خود شفاعت شدن، یک مقامی است که به هر کسی نمی‌رسد (لا یملکون الشفاعة... شفاعت به هر کس نمی‌رسد). حالا یک مقامی هست که از شفاعت‌شدن بالاتر است و آن هم مقام شفاعت‌کردن است و ما در این فراز، این را از خدا می‌خواهیم. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۷- مقام مشارکت در مصیبت ولیّ معصوم ⬅️ لقد عظمت الرّزِیّة... بک علینا ⬅️ و اسئل اللهَ بِحقّکُم... ان یُعطیَنی بمُصابی بِکُم... (یعنی مصیبت شما را، مصیبت خودم می‌دانم) ⬅️ الحمد لله علیَ عظیمِ رزِیَّتی (دقیقا در اینجاست که انسان مصیبت را برای خودش می‌داند) این مقام، خیلی عظیم است و خیلی باید درباره‌اش بحث کرد. داستان زیارت عاشورا، داستانِ یکی‌شدن با اهل‌بیت است، قرار است از این طریق، به شجره حیات متصل شویم. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۸-مقام برائت (برای دوری و تبرّی‌جستن از بعضی جریان‌ها و افراد و نیز بعضی خصوصیت‌ها) ⬅️ و بِالبَرائة مِن اعدائکم ⭐⭐⭐⭐⭐ ۹- مقام لعن این مقام، آن‌قدر مهم است که در زیارت عاشورا بر سلام اولویت دارد. اول صدتا لعن می‌دهیم و بعد صد سلام. (جاروب کن خانه سپس میهمان طلب) ⬅️ اللهمَ العَن اوّلَ ظالِم ظَلَمَ حقّ محمد و آل محمد نکته: چهره اصلی برائت و لعن، بعد از ظهور دیده می‌شود، چون ما مردم اصلا تا قبل از ظهور نمی‌فهمیم کسانی که باعث و بانی ماجرای کربلا بوده‌اند، ما را از چه نعمات زیاد و برکات بزرگی محروم کرده‌اند. ما الآن از دنیای بعد از ظهور چیزی نمی‌دانیم و درک نمی‌کنیم. اصل برائت در آن زمان اتفاق می‌افتد. یعنی وقتی ظهور انجام می‌شود و می‌فهمیم چه چیزی را از ما گرفته‌اند، تازه حسّ واقعیِ برائت را درک خواهیم کرد. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۰- مقام سِلم ⬅️ انی سِلمٌ لمَن سالَمَکُم ⬅️ و وَلیّ لِمَن والاکُم این مقام، عبارت است از مقام دوستی با دوستان و دوستداران اهل‌بیت، برای تشکیل یک شبکه متحد در راه تحقق منویّات این خاندان. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۱- مقام حَرب ⬅️ حَربٌ لمَن حاربَکُم این مقام، یعنی مقام دشمنی با دشمنان اهل‌بیت، برای پالایش آن شبکه متحد و همچنین مبارزه با موانع رشد بشر. آیا شما فکر می‌کنید هر کسی می‌تواند به مقام مجاهدت برسد؟ ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۲-مقام ایثار ما در زیارت عاشورا این مقام را درخواست می‌کنیم و لااقل ادای آن را درمی‌آوریم. ایثار یعنی بذل بهترین‌ها، و ما زیارت عاشورا بهترین داشته‌های خود را فدای امام می‌کنیم. ⬅️ بِاَبی اَنتَ و اُمی ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۳- مقام قربة الی الله باید گفت: مقام قرب و نزدیکی به خدا، بالاترین مقام ممکن است، منتها مراتب بالای آن فقط به کمک و دستگیری ولیّ‌خدا که در این مسیر پیشتاز است، ممکن می‌شود. ⬅️ انی اتقرب الی الله... ⬅️ اللهم انی اتقربُ الیک... ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۴- مقام دوستی و نزدیکی به اهل‌بیت ⬅️ انّی اَتقَربُ الی الله و الیَ رسوله و الی ... این مقام نیز، امتداد مقام قربة الی الله است. ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۵_مقام معرفت اهل‌بیت (چرا که در حدیث داریم: من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة) ⬅️ اکرَمَنی بِمَعرِفَتِکُم و معرفةِ اولیائکم... ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۶- مقام ثبات قدم و اهل تزلزل نبودن ⬅
۹ شهریور ۱۳۹۹
️ اَن یُثبِّتَ لی عِندکُم قَدَمَ صِدق ⬅️ ثَبّتَ لی قَدَمَ صِدق عندکَ مع الحسین... ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۷- مقام رجعت، که هرکسی قادر نیست به این مقام برسد و شخص باید خیلی کارها در این راه انجام دهد. ⬅️ و اَن یَرزُقَنی طَلبَ ثارکُم معَ امام منصور ⭐⭐⭐⭐⭐ ۱۸- مقامی که خدا به ما درود بفرستد ⬅️ اللهمَ اجعَلنی فی مَقامی هذا مِمّن تنَالُه منکَ صلواتٌ و رَحمة و مَغفِرة ⭐⭐⭐⭐⭐ ما در زیارت عاشورا، خیلی از این مقام‌ها و خواسته‌ها را به‌صورت لامکان و لازمان می‌خواهیم. یعنی درخواست خود را محدود به یک زمان و مکان خاص نمی‌کنیم. ⬅️ فی هَذا الیَوم و فی مَوقِفی هذا و ایّامِ حَیاتی (یعنی الآن و اینجا و همه روزهای عمرم) ⬅️ و لا جَعلَهُ الله آخر العَهدِ مِنی... (یعنی الی‌الابد باشد و محدود به حال نباشد) ⭐⭐⭐⭐⭐ اکنون در پایان این مطلب باید گفت که هدف خلقت ما انسان‌ها، رشد نامحدود ما از طریق کسب معرفت و محبت و خشوع در برابر خدا و همچنین ولی خداست. لذا این درخواست‌های بی‌انتهایی که ما در زیارت عاشورا به درگاه خدا عرض می‌کنیم، کاملاً همسو با هدف خلقت ماست. یعنی اگر به مقامات فوق دست یابیم، در واقع تا سطوح بسیار بالایی از هدف خلقت دست یافته‌ایم.
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹
[WWW.FOTROS.IR]ResayeMandegar[268].mp3
20.98M
با آتیش جگرم چه کنم؟ یه زن تنها با حرم چه کنم؟ 😭😭😭😭😭😭😭 🏴 🎤 📝 @sahel_aramesh
۹ شهریور ۱۳۹۹
☑ این روزها عجل الله تعالی فرجه الشریف را بسیار زمزمه کنیم. ما نه می دانیم نه می فهمیم آقا چه می کشند. 😭 📝 @sahel_aramesh
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد فرازی از 📝 @sahel_aramesh
۹ شهریور ۱۳۹۹
هدایت شده از سلام فرشته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️عاشورای حسینی تسلیت باد◾️ ✔️بر کدام حسین باید گریست و ما بر کدام‌ حسین می‌گرییم؟ @salamfereshte
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹
اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَنا وَاُجورَکمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ وَجَعَلَنا وَاِیاکمْ مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمُ السَّلامُ بزرگ گرداند خدا پاداش ما و شما را در سوگواریمان براى حسین علیه السلام و قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیش امام مهدى از خاندان محمد علیهم السلام 📝 @sahel_aramesh
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹
📜 😔 خورشید به وسط آسمان رسید، مثل گلوله آتش می سوخت. خروشید و گفت:«نیمه دیگر زمین را از تاریکی بیرون آورده و از تشکیل حکومت اسلامی و برقراری عدالت علوی به دست سبط پیامبر سرخوش بودم. غافل از آنکه خیلی از مردها در تاریکی و ظلمت رنگ می بازند. خوشحالیم ثبات نداشت. وقتی برگشتم، مسلم را دست بسته بالای دارالاماره دیدم. با چشمانم دیدم او را در نهایت مظلومیت گردن زدند و بدنش را از پشت بام دارالعماره به زیر افکندند. کوفیان ساکت بودند. می دیدند؛ اما نمی فهمیدند.» ماهی بزرگی جلو آمد. دهان ضخیم و کوچکش را از آب بیرون آورد و با صدایی گرفته پرسید:«کی امام از این اتفاق خبردار شد؟» خورشید آهی کشید و گفت:«امام از مکه چند منزلی دور شده بود. او خود را به مشیت و خواست الهی سپرد و راهی کوفه شد. وقتی همراهان امام از ماجرای مسلم مطلع شدند و عاقبت همراهی امام را چنین دیدند، بعضیشان همانجا راهشان را از امام جدا کردند.» سنجاقک روی برگ تکانی خورد. سرش را بالا گرفت به چشمان خورشید خیره شد و پرسید:«امام الان کجاست؟ یعنی دیدارش قسمت ما خواهد شد؟» خورشید آرام سری تکان داد. زیر لب آهسته گفت:«ایشان الان به نزدیکی اینجا رسیده است. نمی دانم. دل نگرانم از لشکریانی که عبیدالله تدارک دیده و به این سمت در حرکتند. تشکیل حکومت اسلامی را بر باد رفته می بینم. نادانی و دنیاطلبی مردم کار دستشان داد. کاری که دنیا و آخرتشان را بر باد خواهد داد.» خورشید به نزدیکی مغرب رسید. ماهی ها غم زده به زیر جلبک ها و خزه های کفم پناه بردند. سنجاقک جای مناسبی پیدا کرد. با چهره ای گرفته به خواب رفت. از ماه، باریکه کوچکی بیش نمایان نبود. در آن تاریکی، چند سوار نزدیکم آمدند. پیاده شدند. بدون اینکه حرفی بزنند و سکوت را بشکنند، مشک هایشان را از آب پر کردند. چهره هایشان برایم ناشناس بود. اسب ها لب هایشان را بر سطحم مماس کردند. آب نوشیدند. می خواستم اسم سوارهایشان را از آن ها بپرسم. اما فکرهای مختلفی که درون ذهنم رژه می رفت، مانع شد. اسب ها سیراب شدند. عقب ایستادند. غریبه ها بر آن-ها سوار شدند. در تاریکی شب و میان نخل ها محو گشتند. خورشید روز به روز مثل شخصی تب دار، برافروخته تر و عصبی تر می شد. دیگر جرأت نکردم با او هم کلام شوم. حتی می ترسیدم مقابل او از دیگران سؤال بپرسم. اما نمی توانستم ساکت و آرام، در بی خبری به سر ببرم. به فکر راه چاره بودم که اواسط شب صدای گریه ای توجهم را جلب کرد. از صدای گریه ها، ضجه ها و شیون هایش دلم آب شد. مدتی گذشت. صدا خاموش شد. از بالای نخل ها و از بین تاریکی، دو مروارید براق به طرفم آمد. روی سنگی بالای سرم ایستاد. نور کم رنگ ماه صورت گردش را روشن کرد. سرش را جلو آورد. با ابروهای کلفت و درهمش به من خیره شد و گفت:«ای رود چطور می توانی در مسیر همیشگی ات روان باشی؟ چطور می توانی نسبت به اتفاق هایی که اطرافت می افتد بی تفاوت باشی؟» اشکی از گوشه چشم های گردش فرود آمد. گرمایش را روی بدن سردم حس کردم. نتوانستم ساکت بمانم. گفتم:«چه شده که اینگونه گریانی؟ چرا من را چنین مؤاخذه می کنی؟» پاهای بلند و خاکستریش را خم کرد. جلوتر آمد. به قدری که پرهای خاکستری و قهوه ای روی سینه اش را دیدم. نوک کوچک زردش را چند دفعه از شدت ناراحتی باز و بسته کرد. حرفش را قورت داد. نگفت. سرش را مثل کسی که دچار گیجی شده باشد به اطراف چرخاند. خط سیاه دور چشمش درشت شد و مرواریدهای چشمش ریز. با عصبانیت گفت:«مؤاخذه نکنم؟! وقتی سبط پیامبر و اهل بیتش تشنه هستند و تو بی تفاوت، سر به راه خود داری.» بغض راه نفسم را گرفت. پرسیدم:«مگر چه اتفاقی افتاده است؟» سرش را به طرف نخلستان چرخاند. شاخ های روی سرش مانند خطی در افقِ دیدم قرار گرفت. یکی از بال هایش را رو به آن سو گشود. با بلندترین پر قهوه ایش میان نخل ها و انتهای آنجا را نشان داد و گفت:«نخلستان را که می بینی؟ ما بین این نخل ها لشکریان عبیدالله بن زیاد کمین گرفته اند. پشت اینجا صحنه نبرد است. تقابل مردانگی و ناجوانمردی است. آن ها آب را بر نور چشم فاطمه بسته اند. اجازه استفاده از آب گوارایت را به آن ها نمی دهند. اگر بخواهند به تو برسند باید از موانع بسیاری عبور کنند تا به جرعه ای یا قطره ای آب دست یابند. حالا علت ناراحتیم را دریافتی؟» ادامه دارد ... 🖊 📝 @sahel_aramesh
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۳۹۹