eitaa logo
ساحل رمان
7.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
19 فایل
رمان‌های [ نرجس شکوریان‌فرد ] را این‌جا بخوانید✨ . . بعضی لحظه‌ها سخت و کسل‌کننده می‌گذرند :( . یک حرفی نیاز دارم تا این لحظات ناآرام را، آرام‌بخش کنم🌱 . نویسنده‌هایی هستند که خاص لحظات من می‌نویسند♡✍🏻 . . ارتباط با ما: @sahele_roman
مشاهده در ایتا
دانلود
••🌙 ✒️... دستش را می‌گذارد روی زنگ و قبل از آن‌که بفشارد، در باز می‌شود و قد و قامت مصطفی چشمانشان را پر می‌کند و صدایش که با تعجب لب می‌زند: - آرشام، جواد! سر پایین نمی‌اندازند، اما کمی پا به پا می‌شوند. - سلام! جنگ شده، قشون‌کشی کردید؟ به طنز مصطفی نمی‌خندند و آرشام تکیه می‌دهد به دیوار و می‌گوید: - می‌دونی که من اهل تعارف نیستم. - خب! - طرفای ما خبری نیست، اما دیدم از کاخ سفید تا سلبریتی‌های آمریکا و اروپا و بازیکنان حرفه‌ای فوتبال و هر با پدر و بی پدری رمضان رو تبریک گفته! ابروهای مصطفی بالا می‌رود و چشمانش گشاد می‌شود: - خب - به جواد گفتم یه خبری تو دنیا هست که توی خونهٔ ما نیست. عقب مونده شدیم! مصطفی می‌خندد و در را باز می‌کند و عقب می‌کشد! ماه مهمانی خدا، اولین مهمان‌ها آمده بودند خانه‌اشان. جواد و آرشام! | @SAHELEROMAN