ساحل رمان
○ بس تجربه کردم که درین دیر مکافات با درد کشان هر که در افتاد بر افتاد گر جان بدهد سنگ، سیه لعل نگر
•
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین درخانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
👤| #شهریار
💞| #مشاعره
🌌| #شبتون_پرنور
|@saheleroman|